عوامل خشم و توهین به بیرانوند چیست

درباره چالش ویژه دروازهبان شماره یک تیم ملی
هفت صبح، محمد صادقتبار | فصل بیست و چهارم لیگبرتر فوتبال ایران به هفتههای پایانی خودش رسیده اما ماجرای درگیری علیرضا بیرانوند دروازهبان ملیپوش تراکتور و هواداران پرسپولیس هنوز حل نشده و شاید بهتر است بگوییم بغرنجتر شده است.
حمله در یزد
تراکتور در شبی که میتوانست با یک برد خیال خودش را تاحدودی برای قهرمانی راحت کند، به مانع سختی به نام چادرملو برخورد کرد. مسابقهای که با گل دقیقه 21 هادی حبیبینژاد یک - هیچ به سود چادرملو بود در عرض 35 دقیقه کاملا تغییر کرد چراکه امیرحسین حسینزاده و مدافع حریف دو گل برای تراکتوریها زدند اما ماجرا همینجا به پایان نرسید و یاران دونده و با انگیزه سعید اخباری در چادرملو توسط رضا محمودآبادی از روی نقطه پنالتی بازی را مساوی کردند.
وقتی سوت پایان بازی به صدا درآمد، تراکتور دو امتیاز با ارزش را از دست داده بود آنهم در شبی که سپاهان و پرسپولیس حریفانشان را شکست داده بودند اما معنی این امتیازهای از دست رفته برای یک نفر کاملا متفاوت بود. علیرضا بیرانوند دروازهبان ملیپوش تراکتور در میکسدزون ورزشگاه یزد با چهرهای ناراحت حضور پیدا کرد و ضمن ناراحتی از جو ورزشگاه از شرایط سختی که در این فصل در ورزشگاههای مختلف ایران دارد، شکایت کرد:« کاری نکردم که اینقدر بخواهید به خانواده من بیاحترامی کنید. به نظر من بازی را ببینید بیشتر لذت میبرید تا اینکه همه جمع شوید و فحش ناموس بدهید. کار خوبی نیست و اصلا ارزش ندارد به خاطر یک اتفاقی که افتاده اینطور رفتار کنید. به هواداران پرسپولیس فقط میخواهم یک چیز بگویم: اینکه فکر نمیکردم اینقدر بیمعرفت باشند، همین.»
چرا بیرو فحش میخورد؟
انتقال بیرانوند و دو ستاره دیگر پرسپولیس به تراکتور در شرایطی ابهامآمیز و جنجالی رقم خورد. بعدها فاش شد که این سه بازیکن ماهها قبل از فصل نقل و انتقالات با مبالغی بسیار سنگین با تراکتور قرارداد بستهاند. اما چرا دانیال اسماعیلیفر و بهخصوص مهدی ترابی که ستاره اصلی تیم بود، به اندازه بیرو مورد هجوم هواداران قرار نگرفتند. بیشک خود او بهتر از هرکسی دلیل آن را میداند.
شاید به خاطر اینکه او فصل قبل از آن هم قراردادش را فسخ کرد که با قراردادی سنگین (100 میلیارد تومان در سال 1402) به استقلال برود و هنگامی که از نظر قانونی این اتفاق ممکن نشد، بار دیگر در پرسپولیس ماند. او البته بعد از عدم توافق با استقلال اعلام کرد که همه چیز از ابتدا سوءتفاهم بوده هرچند بعدها حجت کریمی مدیرعامل وقت استقلال در مصاحبهای جنجالی و با کلماتی جنسیتزده گفت:« اگر درباره بیرانوند من حرف بزنم، ایشان باید با چادر بین هواداران پرسپولیس حاضر شود. ما با بیرانوند تمام کرده بودیم اما شبانه ایشان رفت و با پرسپولیس قرارداد بست. با ما توافق کرده بود اما سوال این است که چرا شب رفت و با پرسپولیس تمدید کرد؟»
این اتفاقی طبیعی است؟
محسن سیدی مربی (دروازهبانی) بیرانوند در نفت که مدتی هم در زمان حضور گابریل کالدرون در پرسپولیس این دروازهبان ملیپوش را تمرین میداد، درباره شرایط او در این فصل به «هفت صبح» گفت: « انتقال بیرانوند به تراکتور یک اتفاق طبیعی در فوتبال است و همه جای جهان رخ میدهد. برای جامعه ایرانی هتاکی و فحاشی در ورزشگاه شایسته نیست. من فکر میکنم این جریانی هدایت شده از سوی گروهی است و انتظار میرود که دستگاههای ذیربط به آن ورود کنند.»
البته حرفهای مربی سابق بیرو کمی قابل تامل به نظر میرسد. هرکسی که فضای فوتبال چه در ایران و چه در جهان را به خوبی بشناسد، میداند که هربازیکنی از یک تیم به تیم رقیب برود آن هم به خاطر مسائل مالی، باید پیه فشار سکوها را به تنش بمالد. بسیاری از مهمترین بازیکنان دنیا چنین فشاری را به خاطر انتقالهای جنجالی متحمل شدهاند ضمن اینکه بیرانوند در دو فصل متوالی برای پیوستن به استقلال و سپس تراکتور رفتار حرفهای و متناسبی نداشت. اینکه فضای ورزشگاههای ایران اصلا تمیز نیست و نیازمند کار فرهنگی جدی است، کاملا درست است اما اینکه ترابی و اسماعیلیفر و خیلی از بازیکنان دیگری که از پرسپولیس به تیمهای دیگر رفتهاند به این اندازه تحت فشار نیستند، بیشتر حکایت از یک اختلاف عمیق و کهنه میان هواداران و بیرو دارد.
سیدی اما عوامل دیگری را در این موضوع دخیل میداند:«شاید چند گروه در این اتفاق دخیل باشند. مدیریت باشگاه پرسپولیس شاید نقش بیشتری داشته باشد. باید به تصمیمی که بیرانوند گرفته احترام گذاشت. فکر میکنم اینها هواداران اصیل پرسپولیس نیستند.» مربی سابق بیرو اما در ادامه نقدی هم به این دروازهبان ملیپوش وارد میداند:« بیرانوند بیتجربگی کرد. متاسفانه بازیکنان ما در بالاترین سطح وکیل و مشاور حرفهای و کاربلد ندارند و از بزرگترهایشان هم مشورت نمیگیرند.
در این جریان نمیتوانیم یک نفر را مقصر اعلام کنیم؛ هم باشگاه مقصر بوده و هم هواداران و شاید چیزهایی در میان باشد که علیرضا پنهان کرده و نگفته است و شاید یکروزی آنها را فاش کند. اینکه چه عاملی باعث شد از پرسپولیس برود. یادمان نرود که بیرانوند وقتی در تیم نفت تهران بود، به تیم ملی رفت و از سال 95 توانست در این تیم بهترین آمار و ارقام را (با کمک همبازیان و کادر فنی و مدیریت و هواداران) بهدست بیاورد.» درحالیکه محسن سیدی معتقد است که فدراسیون فوتبال باید به این مسئله ورود میکرد اما واقعیت این است که شاید بخشی از این مشکل فدراسیون فوتبال و تصمیماتی باشد که از روی مصلحتاندیشیهای غیرفوتبالی و شاید حتی غیرقانونی گرفته شده است.
در حالی که پرسپولیس از این بازیکن شکایت کرد ماهها فدراسیون به بهانه ملیپوش بودن این دروازهبان اعلام آن را به تعویق انداخت و در نهایت با اعلام یک رای تعلیقی عجیب عملا نفت روی آتش سکوها ریخت. درواقع اگر فدراسیون فارغ از همه چیز رای عادلانه و قانونی را این پرونده را در زمان درست و با قاطعیت اعلام میکرد بیتردید بخشی از مشکلات سکوها تا الان حل شده بود اما رفتار فدراسیون در این مورد خاص کاملا عکس عمل کرد.
پایان یک داستان خشن
با تمام این اتفاقات اما نمیتوان ناهنجاریهای روی سکوهای ورزشگاههای ایران را نادیده گرفت. در بازی پرسپولیس و تراکتور در ورزشگاه آزادی که اتفاقا توهین زیادی از روی سکوها به او شد، شرایط سکوها به شکلی بود که فدراسیون فوتبال دو سال دو تیم را از بازی با حضور تماشاگران منع کرد. پرتاب سنگ، مجروح و مصدوم شدن هواداران، انواع اقسام ناسزاها و توهینها نه در این بازی که در اغلب بازیهای مهم و پرتماشاگر رخ میدهد و یادمان نرود که 24 سال از آغاز لیگ حرفهای میگذرد، هرسال وعده فرهنگسازی داده میشود، در و دیوارهای استادیوم پر از شعارهای اخلاقی هستند ...
اما نتیجه حکایت دارد که اخلاقیات و فرهنگ در فوتبال با سرعتی جالب سقوط کرده است. داستان بیرو و هواداران پرسپولیس بالاخره روزی باید به پایان برسد و شاید آن روز پایانی همین فصل باشد. اما آنچه میتوان از آن مطمئن بود این است که رفتارهایی که تا امروز این دروازهبان، باشگاه تراکتور، باشگاه پرسپولیس و حتی فدراسیون انجام دادهاند چیزی جز خراب کردن بیشتر فضا نداشته است. پس شاید برای حل آن باید دنبال راهکاری متفاوت بود.