لعنتیها آبرویمان را بردید!| در بریز و بپاشترین دوران فوتبال چرا چمن خوب نداریم؟
چه کسی مسئول وضعیت چمن استادیومها و تحقیر چندباره ما مقابل چشم جهان است؟ پاسخگوی این دیپلماسی معکوس کیست؟
هفت صبح| هنوز جای لگدی که رونالدو در صحنهای از بازی النصر و پرسپولیس در اعتراض به وضعیت بد چمن به زمین زد و طعنه گزارشگر عرب روی دلمان مانده، هنوز داغ واکنش نیمار به فیلم نحوه ترمیم چمن ورزشگاه آزادی داغ است که باید درباره تعجب و وحشت داوران کرهای و بازیکنان ... از وضعیت زرد و خشک چمن ورزشگاه نقش جهان را هم تحمل کنیم و تازه این پایان داستان هم نخواهد بود.
به زودی تیم ملی باید در همین نقش جهان با قرقیزستان بازی کند و مدیران سپاهان به صراحت میگویند که تا آن زمان مشکل حل نخواهد شد، راستش را بخواهید تجربه نشان میدهد که این مشکل تا هیچ زمان دیگری حل نخواهد شد و کیفیت چمن استادیومهای فوتبال از آن چیزهایی است که انگار قرار است هیچ وقت یقه ما را ول نکند اما چرا؟ کجای کار میلنگد؟ چرا مدیریت وضعیت چمن ورزشگاه نقش جهان سهم مناسبی از بودجه ۴۷۰ میلیارد تومانی این فصل باشگاه فوتبال سپاهان نداشته است؟ وضعیت در مورد بقیه تیمها هم بدتر نباشد بهتر نیست.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در مصاحبهای که همین دیروز کرده از مسئولان امنیتی خواسته ترافیک را مدیریت کنند که بشود بازیهای استقلال و پرسپولیس را در ورزشگاه تختی انجام داد تا وضعیت چمن آزادی بهتر شود در حالی که همین یک ماه پیش پیمانکار چمن ورزشگاه تختی هم گفته بود دارد با قارچها دست و پنجه نرم میکند.
ما خودمان شاکی هستیم
اگر سراغ مسئولان رده بالا بروید میبینید که آنها اتفاقا به جای اینکه جوابگوی سوال و شکایت شما باشند خودشان معترض و نگران هستند مثلا دیروز آقای تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در همین مورد گفت: «مشکلات ورزشگاه نقش جهان اصفهان را دیدید که شب گذشته مایه آبروریزی شد و اگر در جلسه ستاد استانداردسازی موضوع را جدی نگیریم به مشکل میخوریم.»
همانطور که دیدید احتمالا باید از ایشان معذرت خواهی کنیم و که چنین آبروریزی راه انداختهایم و برویم سراغ مسئولان مستقیمتر شاید محمد پورجم، مدیر ورزشگاه نقش جهان اصفهان در همین فقره تازه گزینه بدی نباشد اما به نظر میرسد از او هم نمیتوان دلایل درستی شنید چون صرفا به توضیح فنی ماجرا میپردازد: « علت مشکل بزرگ و اصلی که برای چمن ورزشگاه نقش جهان ایجاد شده، عدم زهکشی آب ریشه چمن است که دچار خفگی شده و شرایط را برای حمله بیماریهای قارچی چمن فراهم میکند و پس از آن، رشد مجدد ریشه سطحی است که در زمان مسابقه زمین دچار کندگی میشود. طی این مدت ۳ هزار متر چمن از نقاط آسیب دیده توسط چمن خزانه جایگزین شد که به علت گرمای بیش از حد هوا، حداکثر شاخص اشعه فرابنفش نور خورشید و نیز خراب بودن لایههای زیرین چمن و حذف سایبان برای بازی، چمن دچار آسیب شد و تلاش شبانه روزی عوامل را با چالش مواجه کرد.»
چهره دیگری که انتظار میرود در مورد وضعیت «چمن» در فوتبال ایران توضیح بدهد مهیار عسگریان سرپرست وقت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور است که بعد از بازی پرسپولیس النصر در مورد چمن آزادی گفته بود: «گروهی دنبال این هستند که با ذرهبین نیمه خالی لیوان را ببینند. این کار جز اینکه روحیه و انگیزه دوستان در شرکت توسعه که مشغول بازسازی ورزشگاه هستند را کم میکند، چه تأثیر دیگری دارد؟ کریستیانو رونالدو مصاحبهای درباره چمن نکرد اما برخی دوستان رسانهای مدام درباره چمن سؤال میکردند. اینکه بگوییم چمن بد است، چه کمکی میکند؟ در دنیا کم و کاستی وجود داشته باشد در خانه نگه میدارند تا کسی متوجه نشود ولی برخی هموطنان ما از تخریب کردن لذت میبرند. این کار چه لذتی دارد؟»
پس تا اینجای کار تغییرات اقلیمی، قارچها، رشد مجدد ریشه، بدخواهان و همچنین مسابقات فوتبال مقصران وضعیت چمن استادیومهای ایران هستند. اما آیا همه این عوامل در مورد کشورهای دیگر وجود ندارد؟ آیا تغییرات اقلیمی فقط ایران را هدف گرفته و گرمای هوا مثلا در کشورهای جنوب خلیج فارس از تهران و اصفهان بیشتر است؟
یک منبع آگاه که نمیخواهد اشارهای به اسمش بکنیم و به صورت ویژه در جریان وضعیت چمن ورزشگاه آزادی قرار دارد به هفت صبح میگوید: «همه موضوع مدیریت است خانم. موضوع این است که نگهداری چمن یک کار پیمانکاری است. کار پیمانکاری هم مخصوصا در ایران پر از کسانی است که فقط خوب بلدند پول در بیاورند. شما این جاده تهران شمال را ببین، چند سال است قرار است تمام شود اما نمیشود چرا؟ چون سود پیمانکارها در لفت دادن کار است.
در مورد چمن ورزشگاهها هم موضوع دقیقا همین است. مخصوصا در مجموعههای دولتی و نیمه دولتی هر مدیری که میآید یک سری پیمانکار تازه شروع میکنند کار کردن روی چمن. به نفع آنها است که استخوان را لای زخم نگه دارند چون زمین چمنی که درست آماده و نگهداری شود یک هزینه نگهداری روتین دارد اما چمنی که خراب باشد هر چند وقت یک بار یک هزینه میتراشد.
حالا این هزینه و برنامهای که برای جور کردن آن میچینند بسته به اینکه پیمانکار و رابطهای او در اتاقهای مدیریتی چقدر سمبه پرزوری داشته باشند متفاوت است مثلا دو سال پیش عدهای سفت ایستاده بودند که باید چمن ورزشگاه آزادی کلا عوض شود بعد دکتر محسن کافی متخصص زبردست چمنهای ورزشی در ایران که ۲۵ سال پیش با کمک کارشناسهای آلمانی و هلندی بعد از فضاحت بازی با کره چمن ورزشگاه را احیا کردند، آمد و گفت زهکشی هیچ مشکلی ندارد و نگهداری نادرست در سه سال گذشته باعث شده لایه رویی چمن انواع مشکلات را پیدا کند اما همان موقع گفته شد که اگر ضمانت نگهداری درست وجود داشته باشد کل کار ترمیم در دو ماه جمع آوری خواهد شد.
البته موضوع فقط نگهداری از چمن خود استادیوم نیست. موضوع خزانهها هم هستند. دو سال پیش ما رفتیم بررسی کردیم دیدیم از ۶ هزار متر خزانهای که برای حمایت از چمن ورزشگاه آزادی در نظر گرفته شده بود کلا ۱۵۰ متر سالم مانده است و در طول دو سال قبل از آن فقط از این خزانه مصرف شده بدون اینکه برای جایگزین کردن آن اقدامی صورت بگیرد. همان موقع گفتیم این چه وضعیتی است گفتند تقصیر ما نیست آنقدر در آزادی بازی بیشتر از ظرفیت انجام میشود که سرعت مصرف چمن بیشتر از تولید آن است.
همین وضعیت همه جای فوتبال ما هست. مدیران میانی و رده بالا و کارچاقکنها سهمشان را از قرارداد با پیمانکارها بر میدارند، پیمانکارها هم پول را میگیرند و بعد استخوان را لای گلو نگه میدارند. در مواردی هم میبینیم که پیمانکاری میآید که خودش و معرفش ادعا میکنند که میخواهد یک تکنولوژی جدید برای نگهداری از چمن وارد کند بعد می بینیم برداشته چمن تلفیقی آورده در جاهایی استفاده کرده در حالی که با این روش دیگر ما نمیتوانیم از «ورتیکاتر» که ریشه را عمودی در خاک میزند استفاده کنیم و ناگهان باید با یک آسیب کوچک چمن بخش بزرگی را تعویض کنیم پس حالا باید تجهیزات دیگری هم وارد کنیم اما دیگر مدیر عوض شده یا آن پیمانکار رفته بعدی که میآید میخواهد پیمانکار قبلی را زیر سوال ببرد و یک پروژه بزرگتر تعریف کند، مدیر جدید هم میخواهد از گوشه و کنار قرارداد پیمانکار جدید بخورد پس یک نقشه دیگر برای چمن کشیده میشود.»
او ادامه میدهد: « جایی که مدیریت مناسبی داشته باشد دچار مشکل نمیشود، شما همین ورزشگاه گلگهر را ببینید. یک سیستم عالی با استاندارد بینالمللی برای چمن آن در نظر گرفته شده، نگهداری خوبی میشود و در تمام چهار پنج سال گذشته آخ نگفته است چرا؟ چون مدیریت درست بالاسر کار است اما در مورد ورزشگاههایی که مدیریت دولتی و نیمه دولتی دارند از این خبرها نیست. حالا ممکن است بگویید ورزشگاه گلگهر جدید است اما آزادی قدیمی است، در حالی که همین نقش جهان اصلا ورزشگاه قدیمی نیست و همین ورزشگاه آزادی هم از نظر زیر ساخت در حد و اندازه استانداردهای بینالمللی است اما مشکل جای دیگری است یعنی همان مدیریتهای کوتاه مدت، سیاسی، دولتی و غیر ورزشی که چمن ورزشگاه را فقط برای پیمانکارها مهیا میکنند.»