نقد و بررسی فیلم سینمایی «صددام»؛ اثری پر از شوخیهای تکراری
فیلم «صددام» میتوانست یکی از بهترین آثار سینمایی سال باشد اگر به جای تمرکز روی ایده به سراغ شوخیهای تکراری نمیرفت.
به گزارش هفت صبح اکران آنلاین فیلم سینمایی «صددام» از ۲۰ آبان در شبکه نمایش خانگی آغاز شده است.
«صددام» داستان مردی به نام صلاح را به تصویر میکشد که برای کار در دهه ۵۰ شمسی به عراق میرود اما به دلیل شباهت ظاهری به صدام حسین مجبور به ایفای نقش بدلی این دیکتاتور عراقی میشود. او برای رهایی از این مخمصه دست به هر کاری میزند تا وقتی که همراه با زنی به نام ثریا مامور انجام عملیاتی در ایران میشود.
فیلمنامه ضعیف و بازی خوب عطاران
![]()
تماشاگر به سرعت در فضای فانتزی فیلم قرار میگیرد و منطق درونی اثر را با بدل داشتن صدام، حضور صالح و عشق پنهانش به دختری در ایران را میپذیرد. همچنین ایده داستان به تنهایی دارای جذابیت است و در نگاه اول مخاطب را با خود همراه میکند، مردی که ظاهرش یادآور یک دیکتاتور است اما در باطن انسانی بیگناه و عاشقپیشه است. به این تضاد اگر به درستی پرداخته میشد، موقعیتهای خندهدار کمیکی به وجود میآورد «صددام» را به یک طنز سیاسی موفق تبدیل میکرد اما در عمل با سادهسازی این دوگانگی آن را به چند شوخی سطحی تقلیل میدهد.
همچنین داستان به جای نمایش تردیدهای صالح ترجیح میدهد با قیافه صدام شوخی کند و سکانسهایی را خلق کند که نه کمدی موقعیت و نه طنز کلامی هستند. «صددام» با اینکه تلاش میکند کمدی متفاوتی باشد اما تفاوت چندانی با سایر کمدیهای سالهای اخیر ندارد. همان موقعیتهای تکراری، همان شوخیهای جنسی و اگزجره که از فیلمی به فیلم دیگر منتقل میشوند. در واقع فیلم به جای اینکه از موقعیت خاص خود برای خلق طنز انتقادی بهره ببرد در چرخه الگوهای آشنا گرفتار میشود.
تنها نقطه قوت فیلم را میتوان بازی خوب رضا عطاران دانست که اجرای جذابی از نقش دارد. با این حال تنها یک بازی خوب اثر را نجات نمیدهد، در واقع وقتی فیلمنامه درست نباشد بهترین بازیگر هم نمیتواند اثر را نجات دهد. در نهایت ایده داستان به پایانی قانع کننده نمیرسد و فیلم تبدیل به فرصتی از دست رفته میشود.