تهران؛ کنسرت با طعم ترس
وابستگی عجیب پایتخت به چند سالن محدود، آینده موسیقی زنده را گروگان گرفته است
هفت صبح، ایمان برین| تهران، پایتخت ایران، اخیرا با خبری نگرانکننده روبهرو شد که اگرچه دیری نپایید با تکذیبیهای از سوی مدیریت شهری خنثی شد اما عمق فاجعه زیرساختی پایتخت را آشکار ساخت. انتشار خبر توقف تمامی کنسرتهای برنامهریزیشده در برج میلاد تا پایان سال ۱۴۰۴، زنگ خطری جدی برای موسیقی تهران بهشمار میآمد که میتوانست پایتخت را با بحران کمسابقه کمبود سالن اجرا مواجه کند.
اگرچه سخنگوی شهرداری تهران، این خبر را «بامزه» نامید و تکذیب کرد و آن را تلاشی برای «دوگانهسازیهای فرهنگی و هنری» خواند اما برای اهالی موسیقی و دوستداران کنسرت، این واقعه نشان داد که پایتخت تا چه اندازه به بقای صرف یک سالن بزرگ وابسته است. تکذیب یک شایعه، اصل بحران کمبود زیرساختهای استاندارد و مدیریت ضعیف فضاهای موجود را حل نمیکند.
برج میلاد خاموش نمیشود؛ اما سیستم شکننده است
خبر توقف کنسرتها در برج میلاد، برای لحظاتی جامعه موسیقی را غافلگیر کرد. برج میلاد طی سالهای اخیر بهعنوان مهمترین مکان اجرای زنده عمل کرده است. اکنون، با وجود اعلام شهرداری مبنی بر ادامه «برنامههای فاخر و ارزشمند» در برج، نقد اصلی متوجه سیاستهای شهری است که اجازه دادهاند کل بدنه موسیقی زنده شهر، تنها برپایه یک سالن استوار بماند.
بسیاری معتقدند که حتی اگر این خبر شایعه باشد، وقوع یک بحران فنی، مدیریتی یا سیاسی برای برج میلاد کافی است تا پایتخت را عملا فلج کند. این نشانهای از تشدید کمکاریها در توسعه زیرساختهاست که شور و نشاط جمعی پایتخت را همواره در معرض تهدید قرار میدهد.
کمبود سالن؛ بحرانی که مدیریت شهری در آن انفعال دارد
مشکل کمبود سالنهای مناسب کنسرت در تهران، مسئلهای قدیمیست که حالا رنگ اضطرار بیشتری به خود گرفته است. مدیریت شهری و فرهنگی سالهاست که در قبال این کمبود، رویکردی انفعالی داشتهاند:
سالن وزارت کشور:این سالن که زمانی قلب تپنده کنسرتهای پایتخت بود، مدتیست روی خوشی به موسیقی زنده نشان نمیدهد و عملا درهایش به روی کنسرتها بسته مانده است. نقد جدی اینجاست که چرا مدیریت شهری، در این سالها نتوانسته با اتخاذ تدابیر لازم، این فضای کلیدی را به چرخه اجرا بازگرداند؟
کاخ نیاوران: پس از حواشی کنسرت سیروان خسروی و به دنبال «اعتراضهای مکرر ساکنان منطقه نیاوران به آلودگی صوتی»، درهای کاخ بهروی اجراها بسته شد. در حالی که آرامش ساکنان اهمیت دارد، سیاست حذف کامل یک سالن، نشاندهنده شکست در یافتن راهحلهای پایدار آکوستیکی و مهندسی است.
سالن میلاد نمایشگاه: تنها سالن نسبتا بزرگ دیگری که هنوز در دسترس است، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی با ظرفیتی در حدود دو هزار صندلیست. این سالن از نظر امکانات فنی و رفاهی قابلمقایسه با برج میلاد نیست و تا همین اواخر نیز به دلیل ایرادات ایمنی درگیر بهسازی و اصلاح زیرساختها بوده است. تکیه بر چنین زیرساختی، نشان میدهد که پایتخت در آستانه یک بحران جدی کیفی و کمی قرار دارد.
سالنهای باقیمانده؛ گران و حذفکننده
در نبود سالنهای بزرگ و استاندارد دولتی، برگزارکنندگان ناچارند به گزینههای محدود و گرانقیمت خصوصی مانند سالن هتل اسپیناس پالاس با ظرفیت حدود ۲۵۰۰ نفر پناه ببرند. اجاره بسیار گران این سالنها، به یک مشکل مالی بزرگ برای برگزارکنندگان تبدیل شده و نتیجه مستقیم آن، افزایش قیمت بلیت کنسرتها و کاهش دسترسی عموم مردم به موسیقی زنده است. در واقع، مدیریت ضعیف زیرساختها، کنسرتها را از یک رویداد فرهنگی عمومی، به یک تفریح لوکس و طبقاتی تبدیل کرده است. سالنهای کوچکتر نیز یا فاقد استاندارد آکوستیکی مناسب هستند یا استفاده از آنها با پیچیدگیهای اداری همراه است.
سکوت ناخواسته؛ نتیجه سیاست نانوشته
مجموعه این عوامل، چشمانداز موسیقی زنده در تهران را مبهم و نگرانکننده نگه میدارد. اگرچه شهرداری بر ادامه کنسرتها تأکید کرده است اما فشار تقاضا در مقابل نبود زیرساخت کافی، ناخواسته به سکوتی تحمیلی منجر میشود.هیچکس رسما نگفته «کنسرت برگزار نکنید» اما وقتی عملا مهمترین سالنها یا بسته شدهاند یا شرایط سختگیرانه و گران دارند، خروجی همان کاهش شدید تعداد اجراها و حذف مردم از دسترسی به آن است.
این بحران، زنگ هشداری جدی برای شهرداری و مسئولان فرهنگی است که به جای تکیه بر تکذیب اخبار، باید به سرمایهگذاری جدیتر در زیرساختهای فرهنگی بپردازند. تهران شایسته داشتن چندین سالن مجهز و بهروز است. اکنون زمان آن رسیده که پروژههای احداث تالارهای کنسرت جدید یا بازسازی و استانداردسازی سالنهای قدیمی با شتاب بیشتری دنبال شوند، تا موسیقی در پایتخت از این وضعیت شکننده و نگرانکننده خارج شود.