کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۸۹۷۳
تاریخ خبر:
از سند چشم‌انداز بیست ساله‌ تا سند چشم‌انداز نوین

مفهوم فرهنگ؛ حلقه مفقوده تحول

مفهوم فرهنگ؛ حلقه مفقوده تحول

اگر بپرسیم آقا مقصود شما کدام فرهنگ است؟ همه تصور می‌کنند که ما به تازگی از یکی از کرات دیگر منظومه شمسی به زمین آمده‌ایم!

هفت صبح|  معاون اول رئیس‌جمهور در آخرین جلسه شورای عالی سینما، اولویت‌ها و اهداف کلیدی سینما که مدنظر دولت است را بازشناسی و بازخوانی کرد. محمدرضا عارف در این جلسه با تأکید به بازشناسی چالش‌های موجود در سینما و بررسی ریشه‌های آن برای رفع و رساندن سینما به جایگاه واقعی خود، سوالاتی بنیادین مطرح کرد: «آیا سینما نقش خود را اجرا می‌کند؟ می‌تواند اجرا کند؟ یا به قول بعضی نمی‌گذارند اجرا کند؟

 

باید آسیب‌شناسی شود که سهم سینما در شرایطی که امروز درگیرش هست چقدر است؟ سهم دولتمردان در وضعیت امروز سینما چقدر است؟» رئیس شورای عالی سینما، آخرین جلسه را بهانه‌ای کرد تا سند چشم‌انداز نوین سینمای ایران و راه‌های برون‌رفت از وضعیت کنونی سینمای کشور را معرفی کند.

 

  ارکان حاکمیتی سند چشم‌انداز تبیین شد

این نخستین‌بار نیست که کسی از سند تحول سینما حتی از زبان معاون اول رئیس‌جمهور سخن گفته باشد، پیش از این نیز معاونت سینمایی و مدیران دیگر زیرمجموعه‌های وزارت ارشاد، اقداماتی را در راستای تدوین این سند آغاز کرده بودند. این‌بار اما معاون اول رئیس‌جمهور، خواست و رویکرد کلان حاکمیت را از موضوع سینما و فرهنگ بیان می‌کرد تا در دستور سازمان‌های متبوعه وزارت فرهنگ و ارشاد قرار بگیرد.

 

آنچه امروز به عنوان تدوین سند در همه‌جا موردتوجه قرار گرفته است، درواقع همزمانی پایان سند چشم‌انداز بیست ساله‌ای است که به سال 1384 تدوین شده بود و با روی کار آمدن دولت پزشکیان، قرار بود وی میوه‌های سند چشم‌انداز بیست ساله را بچیند. سندی که باید مسیر کشور را طی 20 سال تغییر می‌داد و جمهوری اسلامی ایران را به کشور اول منطقه در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی تبدیل می‌کرد. حال با نگاهی به این تجربه می‌توان نور بیشتری بر تهیه و تدوین چشم‌انداز نوین سینمای ایران انداخت.

 

نوری که قرار بود امروز به جایگاه ابتدایی سینمای ایران در منطقه انداخته و آن را می‌دید حالا در جلسات شورای عالی سینما با هدف بازتعریف سینما و رساندن آن به جایگاه اصلی خودش به بحث گذاشته می‌شود. در همین مسیر بازتعریفی بعد از بیست سال ‌ در سومین جلسه، چشم‌انداز نوین سینمای ایران از زبان معاون اول رئیس‌جمهور بیان شد. در همین راستا بعد از بیست سال در سومین جلسه چشم‌انداز نوین سینمای ایران قرار شد مفهوم سینما دوباره بازتعریف شود. 

 

جایگاه سینما،‌ دقیقا کجاست؟

آنچه موردنظر و مورد تأکید رئیس شورای عالی سینما بود حل چالش‌های سینما، بازگرداندن سینما به جایگاه خود در کشور،‌ بازگشت هنرمندان ایرانی از خارج کشور به وطن؛‌ و البته در نظر قرار دادن جنگ 12 روزه در این سند بود. هرکدام از اهدافی که با عنوان کلیدی در آخرین جلسه شورای عالی سینما مطرح شد قابل پرسش است؛ اینکه مقصود از جایگاه اصلی سینما در کشور دقیقا کدام جایگاه است؟

 

اینکه چطور بعد از گذشت بیست سال و در زمانی که سینما باید از مواهب سند چشم انداز بیست ساله بهره‌مند می‌شد هنوز با سوال بنیادین تعریف جایگاهش مواجه است؟ این سوالات که پاسخ‌های روشنی نداشته ما را با یک واقعیت مواجه می‌کند؛ مفهوم سینما به یک تعریف بنیادین نیاز دارد تا با آمدن و رفتن این یا آن دولت دچارتحول و دگرگونی نشود. 20 سال پیش که سند چشم‌انداز بیست ساله ایران تدوین و به تمام ارکان نظام ابلاغ شد؛‌ مسئولان وقت سینمایی اعتقاد داشتند که سینما در جایگاه درست خود قرار ندارد.

 

آن روز جواد شمقدری،‌ معاون سینمایی وقت، شرایط سینمای آن روز را متعالی نمی‌دانست و امید داشت که با حضور دولت جدید،‌ «سینمای نوین ارزشی ایران با رویکرد به هدف‌های عالی انقلاب اسلامی شکل گیرد و شاهد مرگ جریان جدایی و دوری سینما از آرمان‌ها و اهداف انقلاب باشیم. شرایط و ویژگی‌های ‌سینمای کنونی کشور چندان متعالی نیست و این حوزه شاخصه‌های چندان مثبتی ندارد و باید مؤلفه‌های ارزشی آن تقویت شود.» شمقدری آن روز انگیزه دولت و معاونت سینمایی را در استفاده از ظرفیت‌ها و نیروهایی دانست که سینمای ارزشی را به توسعه کمی و کیفی خواهند رساند.

 

 جایگاهی که اثبات نشد  و به قهر مردم رسید

بیست سال از خواست و به کارگیری تمام ظرفیت‌ها برای توسعه سینمای ارزشی که دغدغه دولت محمود احمدی‌نژاد بود گذشته است. دوران اجرای سند چشم‌انداز بیست ساله ایران به پایان رسید و لابد الان باید شاهد  مفاهیم حداقلی جایگاه سینمای ارزشی باشیم. اما آنچه درنهایت اتفاق افتاد بسیار دورتر از انتظارات و آرزوهایی بود که در آن سند و میان دغدغه‌های مدیران وقت وجود داشت.

 

سینمای ارزشی به ژانری در سینمای ایران تبدیل نشد. به رغم آنکه تمام توان و بودجه سینما در آن دوران برای تولید آثار سینمایی صاحب مضامین ارزشی و پرهزینه به کار گرفته شد و انواع فیلمهای متنوع ارزشی تولید و به پرده سینماها رسید؛ اما هیچ‌کدام نتوانستند پیام ارزش‌های مدنظر معاون سینمایی و دولت آن روز ایران را در مردم نهادینه کنند. پروژه‌های متعدد سینمای شکست‌ خوردند و بدون آسیب‌شناسی شکست و به پشتوانه بودجه کلان دولتی که به جای توسعه زیرساخت‌ها و حمایت از هنرمندان و حتی بازشناسایی خواست فرهنگی جامعه، بارها و بارها به امید موفقیت تکرار شدند.

 

سند تحول نه تنها تحولی نیافرید که بدون شناخت درست از سینما، مطالبات جامعه و مخاطب‌شناسینه فقط به قله‌های هدف نزدیک نشد که هر روز آسیب بیشتری دید. سینمای ارزشی به نمادی از سینمای حکومتی تبدیل شد که نه تنها هنرمندان، که مردم هم به آن اقبالی نشان نمی‌دادند.‌ سایر انواع سینما نیز که نه دغدغه مسئولان بود و نه شناخت کافی و دقیقی از آن وجود داشت، هرکدام در دوره‌ای و به تناسب سلیقه مدیر وقت تنها در جریان اجرای این چشم‌انداز بیست ساله و تبدیل شکست‌ها به پیروزی، مدتی اوج گرفت، پرمخاطب شد و درنهایت از دست رفت.

 

همان راهی که سینمای امروز همچنان دنباله‌روی آن است. روزی سینمای ارزشی، راه نجات از طریق سینما بود. روزی سینمای اجتماعی راه آشتی با جامعه و مردم بود. روزی سینمای کمدی راه بازگرداندن مردم به سینما و حیات اقتصادی آن شد. چنین شد که در دورانی که چشم‌انداز سند تحول که باید در اختیار دولت قرار می‌گرفت؛ هنوز جایگاه سینما از ابهامات ابتدایی است. در چشم‌انداز نوین سوال هنوز همانی است که بود، سینما قرار است به کدام جایگاه ارتقاء پیدا کند؟

 

فرهنگ، نقطه نامفهوم  سند چشم‌انداز از دیروز تا امروز

اما رکن نامفهوم مانده دیگر سینما که از زبان معاون اول بیان شد، «فرهنگ سازی» بود. محمدرضا عارف‌، نقش سینما را با آسیب‌شناسی اجتماعی، فرهنگ‌سازی دانست. نقشی که با فرهنگ‌سازی باید مبنایی برای تقویت نیازهای فرهنگی و استحکام ملی فراهم آورد. «فرهنگ» واژه‌ای‌ست پرکاربرد که از مسئولان عالی‌رتبه تا کارشناسان، همواره از آن می‌گویند و هدف والا را فرهنگ‌سازی می‌دانند؛ اما سوال این است مقصود «فرهنگ» چیست؟

 

برای تعریف فرهنگ باید سراغ پارامترهایی رفت که همه جای جهان ثابت است و پس از رسیدن به تعریف اصلی در تعریف فرهنگ،‌ به ویژگی‌های اختصاصی کشور رجوع کرده، سراغ پارامترهای فرهنگ ایرانی را بگیریم. اما آنچه در تمام بیست سال گذشته، ماحصل هدف‌گذاری سند چشم‌انداز با عنوان فرهنگ بیان شده است، به تعدد گوینده‌های آن متعدد بوده است. چنان‌که فرهنگ در ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد، در دوره تصدی‌گری هر وزیر با وزیر پیش و پس از او متفاوت بوده است.

 

چنان‌که فرهنگ در سازمان صداوسیما در دوران ریاست هر رئیس با هر جریان فکری‌ای متفاوت بوده است. چنان است که پرسش مرتضی آوینی که سال‌ها پیش در مقاله‌ای با عنوان «سینما و تلویزیون به مثابه رسانه گروهی» مطرح شده، هنوز هم قابل طرح است. آوینی در بخشی از این مقابله می‌نویسد: «هر روز در رسانه‌ها و از زبان مسئولان می‌شنویم که «باید فرهنگ شنوندگان و بینندگان را ارتقاء داد.

 

اما بسیار کم پیش می‌آید که درباره فرهنگ و ماهیت آن نیز سخنی بگویند. اگر بپرسیم آقا مقصود شما کدام فرهنگ است؟ همه تصور می‌کنند که ما به تازگی از یکی از کرات دیگر منظومه شمسی به زمین آمده‌ایم! مفهوم فرهنگ و اطلاعات را ثابت فرض می‌کنند و در باب نحوه انتقال و ارتقاء آن بحث می‌کنند.»

 

برای پیگیری اخبارفرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۲۸۹۷۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر