بختیاری سینمای ایران با فیلم توقیفی

مداخلهگری یا دغدغهمندی، سینما و نگرانیهای مسئولان از معاون اول رئیسجمهور تا رئیس سازمان صداوسیما
هفت صبح| اسکار، نماینده سینمایی که دیگر مخاطب ندارد! انتخاب فیلم «علت مرگ: نامعلوم» بعد از کش و قوسهای فراوانِ معمولِ معرفی نماینده به اسکار انجام شد که از سالهای دور تا امروز بوده همواره با این رویداد همراه بوده است. انتخابی که در سالهای اخیر و به واسطه حضور موفقیتآمیز سینمای ایران، وارد فاز جدیدی شد؛ در میان مدیران بالادستی و مردم.
مخاطبان سینما، چه آنان که هنوز سینما میروند و چه آنان که مدتهاست سینما را از دایره فعالیتهای تفریحی و فرهنگیشان بیرون گذاشتهاند به این انتخاب حساساند. آنان از تشکیل کمیته انتخاب، اعلام نامزدهای معرفی تا اعلام گزینه نهایی، روال را با وسواس بررسی میکنند و نسبت به هرکدام از این مراحل واکنش نشان میدهند. حساسیت مردم نسبت به نماینده سینمایی که حالا مدتهاست دیگر شبیه گذشته در زندگی فرهنگیشان نقش ندارد هنوز بالاست.
آنان بارها چگونگی ارزیابی فیلمها برای اعلام نامزدهای اسکار را به چالش کشیدند و به دفعات نمایندگان انتخابی را به دور از شایستگی فیلم دانستهاند. همین حضور و حساسیت، پرونده نماینده ایران در اسکار را از روال پرآرامش سالهای دور به تب پرهیجان تبدیل کرده است. در این میان داعیهداران حضور در کمیته انتخاب نیز هر روز دایره گستردهتری پیدا میکند.
نام فارابی متولی بی چون و چرای این انتخاب که حاضر نیست این متولیگری را به دیگری بسپارد، بر این تب و تاب میافزاید. آنقدر که خانه سینما امسال نیز به سیاق تمام ده سال گذشته که خواستار جابهجایی سازوکار انتخاب اسکار از فارابی به این نهاد صنفی بود، امسال هم نه تنها موفق نبود که خود را از روالی که به نظر برهمان پایه ساز و کار پیشین بود کنار کشید و از نمایندگانی که به این کمیته معرفی کرده بود خواست که با جدیت به کار انتخاب ادامه دهند.
نماینده هنر ایرانی یا نگاه حاکم بر ایران
انتخاب نماینده برای اسکار در فارابی ماند، کمیته متشکل از نمایندههای اصناف مختلف سینمایی در کمیته دست به انتخاب نامزد سینمای ایران زدند؛ اما همانطور که مدیرعامل خانه سینما در نامه خود نوشت ساز و کار هیچ تغییری نکرد. انتخاب نامزد برای مراسم اسکار، برخلاف انتظار که باید برگرفته از کیفیت سینمایی و توانمندی فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران و در جایگاه معرف فرهنگ، اجتماع و هنر این سرزمین باشد، هیچ سالی نبوده است.
این حرف تازهای نیست که همایون اسعدیان را به واکنش برانگیخت؛ از سالها پیشتر همان زمانی که سینمای ایران به واسطه موفقیتهایی که در اسکار پیدا کرد، بیش از پیش مورد اهمیت و توجه قرار گرفت این بحث به راه افتاد. همان روزهایی که جواد شمقدری، معاون وقت امور سینمایی اعلام کرد: «شیوه سنتی انتخاب فیلمها برای اسکار، امسال باید صددرصد شکسته شود.» بحث بر سر نامزدهای اعلامی و انتخاب نهایی هر سال با موافقان و مخالفان همراه بود و اظهارنظرهای صریح شمقدری در آن دوران، شائبه نگاه سیاسی و مصلحتی در انتخاب فیلم برای اسکار را بیش از پیش دامن زد که تاکنون هم وجود دارد.
تغییر شیوه سنتی یا نمایشی برای انتخاب، سوال این است؟
با اینکه 16سال از روزهایی میگذرد که جواد شمقدری به عنوان معاونت سینمایی از تغییر نگاه ایران در انتخاب نماینده خود در مراسم اسکار گفت ، هنوز این سوال مطرح است که به راستی نماینده سینمای ایران آیا براساس ارزشهای فنی و هنری که روزگاری شمقدری از آن گفته بود انتخاب میشود یا سازوکار سیاسی که اسکار به آن متهم بود نقش موثرتری در این انتخاب دارد. از آن سال تاکنون انتخاب نمایندگان اسکار کم و بیش به این داستان دامن زده است. امسال نیز نه تنها بیانیه مدیرعامل خانه سینما که مباحثه شکل گرفته در جلسه شورای عالی سینما، چیزی جز این شائبه را تقویت نکرد.
توصیههای صداوسیمایی برای سینما
دو شب پیش در جلسه شورای عالی سینما که با دستاوردهای به ظاهر خوبی برای حاضران به عنوان نمایندگان سینماگران همراه بود، تا آنجا که همگی با لبخند آن را ترک کردند، از معاون اول رئیسجمهور تا وزیر و فیلمساز؛ حرف از انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار هم شد.
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما دغدغهمند چهره سینمای ایران در مجامع جهانی و یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان، از وظیفهاش گفت: «به عنوان عضوی از اعضای شورای عالی سینما، وظیفهام است که در راستای اهداف این شورا اگر نکتهای به نظرم میرسد مطرح کنم.» این عضو حقوقی شورای عالی سینما و دغدغهمند فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی کمیته انتخاب اسکار را طرف صحبت قرار داد و گفت: «وقتی نماینده سینمای ایران به یک رقابت بزرگ بینالمللی مثل اسکار معرفی میشود، بسیار مهم است که نماینده واقعی فرهنگ، تمدن و سبک زندگی ایرانی- اسلامی را معرفی کند.
خواهشم این است که دقتنظر مجددی شود. احترام وافر من به همه عزیزان برقرار است اما اگر فیلمی معرفی شود که عناصر جامعه فرهنگی ایران و خانواده ایرانی را نادیده بگیرد، ظلم به سینما و فرهنگ و تمدن ایرانی است.» این سخنان بیشباهت به دغدغههای دو دهه پیش معاونت سینمایی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نبود. همانروزی که سازوکار انتخابی از سینما به سیاست تغییر کرد.
دخالت نکنیم، به رأی کمیته احترام بگذاریم
هرچند در جلسه شورای عالی سینما همایون اسعدیان، مدیرعامل خانه سینما به این دغدغهمندی رئیس سازمان سینمایی واکنش نشان داد:« به گونهای میگویید که یعنی شما تعیین بکنید. شما خط میدهید که فیلمی نرود که این باشد و آن باشد.پنج فیلم کاندید است، میگویید بهتر است فیلمی برود که این باشد، اصلا لازم نیست که اسم ببرید! اجازه بدهید کمیته منتخب که وزارت ارشاد و خانه سینماست فیلمی را که انتخاب میکند (که ما نمیدانیم چیست)، به آن احترام بگذاریم.
این نوع دخالت مسئولین...» حرفهای اسعدیان قطع میشود اما مقصود بیان شده است. روزگاری انتخاب نماینده اسکار از سوی معاونت سینمایی با شائبههایی مبنی بر تصمیمات دستوری و از بالا همراه بود و امروز چنین به نظر میرسد که رئیس سازمان صداوسیما نیز یکی از مداخلهگران جدی در انتخاب نهایی میتوانست باشد، یا حتی بوده است. همان نگرانیای که از سالهای پیش نه تنها در انتخاب نماینده اسکار که در تمام ارکان سینمای ایران وجود داشته است.
سینما را فرش نکنیم
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد، در جلسه شورای عالی سینما، دریچه ارتباط مخاطبان جهان با ایران را از طریق سینما میداند و میگوید: «اگر در این حوزه مزیتهای خود را از دست بدهیم، یک فرصت بزرگ را از دست دادهایم. حیف است سینمای ایران که همانند فرش ایرانی، یکی از شاخصترین نمادهای معاصر کشور در کنار هنرهای سنتی و تاریخی شناخته میشود، دچار افول شود. باید مراقب باشیم که این سرمایه فرهنگی و هنری عظیم را از دست ندهیم.» اگرچه شاید باید به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد که سالهاست فرش ایرانی دیگر نماینده و صادرکننده فرهنگ ایرانی به جهان نیست. سالیان سال است که صادرات فرش ایرانی از دایره صادرات خارج شده و کسی از مسئولان و البته وزیر فرهنگ و ارشاد از آن خبر ندارند.
آسیبشناسی سینما، بیرون سینما
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و رئیس شورای عالی سینما در جلسه دوشنبه شب با تأکید بر اینکه «سینما، نهاد جدی برای استحکامبخشی به بنیادهای اجتماعی کشور است» از دغدغهمندی خود برای روزگار کنونی سینما گفت. عارف گفت باید با آسیبشناسی به وضعیت امروز سینما نگاه کرد و راهحلی برای آن یافت: «آیا سینما نقش خود را اجرا میکند؟ میتواند اجرا کند؟ یا به قول بعضی نمیگذارند اجرا کند؟
باید آسیبشناسی شود که سهم سینما در شرایطی که امروز درگیرش هست چقدر است؟ سهم دولتمردان در وضعیت امروز سینما چقدر است؟» اگرچه شاید باید به معاون اول رئیسجمهور نیز یادآور شد که جلسات آسیبشناسی در سینما چنان پرتعدد و پرسابقه است که در آخرین مورد دستاورد سازمان سینمایی فعلی، همه مدیران ادوار مختلف سازمان سینمایی برای نگارش سند تحول سینما دور هم جمع شدند و قرار بر تحولات عظیم گذاشتند؛ اما این اسناد تحول که بر کاغذ میمانند در جای دیگر باید پیگیری شوند.
اسکار سیاسی یا انتخاب سیاسی برای اسکار
جواد شمقدری، معاون وقت امور سینمایی، سال 1388 در اظهارنظری درخصوص نماینده سینمای ایران در اسکار گفت:«شیوه سنتی انتخاب فیلمها برای اسکار، امسال باید صددرصد شکسته شود.» شمقدری، تغییر شیوه سنتی را با دستورالعملی شفاهی در رسانهها به گوش همه سینماگران و مخاطبان سینما رساند. او با بیان اینکه در هیئتهای انتخاب اسکار در طول سالهای گذشته اشتباه فاحشی رخ داده است، گفته بود: «آنها فکر میکردند باید نماینده سینمای ایران همان شاخصههایی را داشته باشد که ملزوم حضور در جشنوارههای دیگر جهانی است.»
معاون وقت امور سینمایی پس از آنکه فیلم «درباره الی» در سال 2009 در مراسم اسکار حضور پیدا کرد و موردتوجه قرار گرفت، از تغییر رویکرد در انتخاب سخن به میان آورد.«برای انتخاب فیلمها در جشنوارههای خارجی بیش از ارزش فنی و هنری، رویکرد سیاسی مدنظر هیئتهای انتخاب جشنوارههاست.»
شمقدری درنهایت آب پاکی را روی دست بسیاری ریخت و گفت «اسکار یک اتفاق سینمایی است که در کشور آمریکا اتفاق میافتد و جنس آن شبیه جشن سینمای گچساران در چند روز اخیر است. اسکار یک فرصت است نه اینکه تمام ذهن و فکرمان را درگیر آن کنیم. نگاه من به اسکار منفی نیست، اما نیازمند این همه تبلیغاتی که در سطح کشور بر روی آن میشود نیست.»