کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۷۴۹۴
تاریخ خبر:
‌مهتاب ثروتی، درباره تجربه بازیگری در نمایش «خرچنگ» می‌گوید

‌مرضیه، نمادی از صدای خفته زنان بود

‌مرضیه، نمادی از صدای خفته زنان بود

تعامل با پویا پیرحسینلو کمک زیادی کرد. مهم‌ترین نکته درک درد مرضیه بود...

هفت صبح|  مهتاب ثروتی در نمایش «خرچنگ» فراتر از ایفای یک نقش معمولی، خود را در دل جهان اثر می‌بیند. جهانی که مرز میان واقعیت و خیال در آن همواره در نوسان است و هر تصمیم اجرایی از حرکت بازیگر تا سکوت‌ها و فاصله‌ها به شکل‌دهی تجربه‌ای تازه برای مخاطب کمک می‌کند. در  این نمایش بازیگر نه صرفا اجراکننده متن، بلکه عضوی فعال از جهان اجرایی و همکار در خلق ریتم و جو صحنه قلمداد می‌شود. تصویری از تجربه‌ای منحصربه‌فرد در تعامل بازیگر و جهان اجرایی که به مخاطب امکان کشف پیچیدگی‌های جهان اثر و نقش در آن را می‌دهد.

مهتاب

   در نمایشنامه «خرچنگ»، چه چیزی از شخصیت «مرضیه» توجه‌تان را جلب کرد؟

ابتدا سعی کردم روی این شخصیت تمرکز ویژه‌ای نداشته باشم تا بتوانم بهتر با متن این اثر ارتباط برقرار کنم؛ سکوت‌ها، کلمات، شخصیت‌ها و فضای نمایش بسیار توجه‌ام را جلب کرده بود. از سویی خانه به عنوان موقعیت مکانی در این اثر برایم آشنا بود. درنهایت شخصیت «مرضیه»، صدای خفته زنان جامعه بود که مسیری که در نمایش طی می‌کرد، طغیان بود.

 

 کشف شخصیت «مرضیه» در فضایی سورئال چه چالش‌ها و جذابیت‌هایی داشت؟

تجربه عجیبی بود. ابتدا سعی کردم تا اندازه‌ای بین فضاها مرزبندی قائل شوم. بالای صفحه نمایشنامه‌ام کابوس و واقعیت را می‌نوشتم. ولی بعد از چند جلسه تمرین متوجه شدم برای شخصیت مرضیه تعریفی به نام سورئال وجود ندارد؛ همه‌چیز گویای واقعیت زندگی او و داشته‌هایش معرف جهان روزمره‌اش است. این بهترین فرصت بود تا فاصله‌ها را بردارم و وارد جهان نقش شوم و هر لحظه احساسات این شخصیت را بیشتر کشف کنم.

 مهتاب 2

 چگونه با جریان غیرخطی و لایه‌های ذهنی کاراکتر هماهنگی ایجاد کرده‌اید تا بازی‌‌تان روان به نظر برسد؟

تعامل با پویا پیرحسینلو کمک زیادی کرد. مهم‌ترین نکته درک درد مرضیه بود که در تمام صحنه‌های نمایش همراهم است. سعی کردم در هر صحنه، آن شب مهتابی را در ذهنم باقی نگاه دارم تا مرضیه در جهان نمایش گم نشود. درواقع احساس گناه و راز بزرگ این شخصیت بود که برای ایفای نقش به یاری‌ام آمد.

   

در صحنه‌های  توهم و خواب، چطور حس واقعی و درونی او را بازتاب دادید؟

برای مرضیه، هر خواب و اتفاق، گویا و معرف واقعیتی از زندگی است. برای این کاراکتر چیزی به نام توهم وجود ندارد، برای او تمامی لحظات پدیدار می‌شوند، می‌سوزند و تمام می‌شوند؛ اما در ذهن مرضیه واقعیت وجود دارد. در تمام مدت نمایش من نیز مانند او این شرایط را تجربه کردم.

 

   در تمرین و اجراها از روان و انگیزه‌های شخصیت مرضیه، چه کشف‌هایی داشتید؟

ایفای نقش این شخصیت برایم بار احساسی زیادی داشت. مرضیه شخصیتی است که بیشتر با درونیات بازیگر ارتباط دارد. درک این نقش آن‌طور نیست که بگویی می‌دانم، این لحظه را می‌شناسم و انجامش می‌دهم؛ هرگز. این شخصیت صدای خفته‌ای بود که روزهای زیادی اخبارش را در تلفن‌های همراهمان می‌خوانیم. او برای من یک نماد بود. 

 

   تجربه بازیگری در صحنه نمایش به خصوص در فضای سورئال چه تفاوت‌هایی با تجربه در فیلم دارد؟

در تئاتر، نقش باید هر لحظه تماشایی و درست جاری شود و واقعی باشد. اگر چیزی از دست برود دیگر قابل بازگشت نیست، پس تمرکز و درک عمیق لحظه به لحظه نمایش علاوه بر سختی لازم است  و البته که لذت به یادماندنی ایجاد می‌کند. 

 

 تعامل با نویسنده وکارگردان چقدر به شکل‌گیری نقشی که بتواند در خدمت اثر باشد، کمک کرد؟

برای بازی در نمایشی مثل «خرچنگ»، خیلی خوش‌شانس بودم که با نویسنده و کارگردان تعامل داشتم. متن چالش‌های زیادی داشت. برای بسیاری از صحنه‌ها و حتی تک دیالوگ‌ها نیاز به تحلیل و بررسی بود. زمان تمرین اتودهایی داشتیم که آنچنان گیرا نبود و تا تمرین بعدی دائم فکرم را مشغول می‌کرد. زمان انجام کارهایم به موقعیت جدید فکر می‌کردم و با پویا پیرحسینلو حرف می‌زدم.

 

 تصور می‌کنید مخاطب چه تجربه‌ای از جهان نمایش «خرچنگ» و روان شخصیت‌ها با خود همراه برده است؟

امیدوارم درد زخم «خرچنگ» که حالا به هر شکل و دلیلی روی تن همه ما مردم است باعث شود بعد از تمام شدن نمایش؛ فکر کرد، التیام یافت و ادامه داد.            

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۲۷۴۹۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر