زنان در سایه آتش و جنگ

روایت فراموششده زنان هنرمندی که در جنگ جهانی دوم، با قلممو به میدان رفتند
هفت صبح| در میان هیاهوی تاریخنگاری مردانه، جایی در گوشهای تاریک از موزهها و بایگانیها، آثاری از هنرمندانی وجود دارد که نه در میدان نبرد، بلکه در خطوط پشتصحنه جنگ جهانی دوم حضور داشتند. زنان نقاشی که با قلممو، غبار و خون را بر بوم ثبت کردند. سالها گذشت تا جهان، سرانجام به این زنانی که جنگ را زیسته و تصویر کرده بودند، نگاهی دوباره بیندازد. اکنون، در دوران بازنگری تاریخ هنر، نامهایی چون دوریس زینکایزن، مریال کولیه و آنیسا نوئل دوباره زنده شدهاند.
تاریخِ نانوشته جنگ
در حالی که جنگ جهانی دوم صدها مرد نقاش و مجسمهساز را به خدمت فراخواند، تعدادی از زنان نیز با بودجهای اندک، اما دیدی منحصربهفرد به خطوط مقدم اعزام شدند. آنها نه فقط برای ثبت وقایع، بلکه برای انتقال احساسات، ترسها و تابآوری روزمره سربازان، پرستاران و مردم کوچه و بازار تلاش میکردند.اما آثار این زنان کمتر در نمایشگاهها دیده شد، کمتر نقد شدند و به ندرت در کتابهای درسی هنر جای گرفتند. دلیل ساده بود، آنها زن بودند. در سنت مردسالارانه هنر غرب در دهه 1940، «جنگ» همواره قلمرو مردان به شمار میرفت.
دوریس زینکایزن: نقاش اردوگاه مرگ
دوریس زینکایزن، که تا پیش از جنگ بیشتر برای طراحی لباس در تئاتر شناخته میشد، یکی از نخستین زنانی بود که از سوی دولت بریتانیا به عنوان «هنرمند رسمی جنگ» منصوب شد. اما آنچه سرنوشت هنری او را رقم زد، سفرش به اردوگاه مرگ «برگن-بلزن» در آلمان بود. وی اندکی پس از آزادی اردوگاه توسط متفقین به آنجا رسید.
زینکایزن، برخلاف بیشتر نقاشان همدورهاش، واقعیت را بیواسطه تصویر کرد. اجساد انباشته شده، چهرههای گرسنه و متلاشی و چشمانی که هنوز مرگ را باور نکرده بودند. آثار او نه فقط گزارش تصویری بودند، بلکه سندی انسانی از سقوط اخلاق در عصر مدرن به شمار میرفتند. اما همین صداقت بیپرده، باعث شد آثارش برای دههها کنار گذاشته شوند؛ چون بیش از حد دردناک، بیش از حد زنانه، و بیش از حد واقعی بودند.
مریال کولیه: پرستاران و زنان در جبهه
در جبههای دیگر، مریال کولیه، هنرمندی که تخصصش در تصویرسازی صنعتی بود، به ترسیم زنان پرستار، کارگران کارخانههای جنگی و مادران مهاجر پرداخت. او تصویری انسانی و گاه شاعرانه از تلاش زنان بریتانیایی برای زنده ماندن و حفظ خانواده ترسیم کرد. نقاشیهای او که امروز در موزه جنگ لندن نگهداری میشوند، اکنون بازشناسی شدهاند به عنوان روایاتی بدیل از تجربه جنگ شناخته میشوند و فقط روایتی از تانک و گلوله نیستند بلکه از مراقبت، ترس و کار جمعی را به تصویر میکشند.
آنیسا نوئل: چهرهها در سایه آتش
آنیسا نوئل، یکی دیگر از هنرمندان فراموش شده، با رنگهای تیره و ضربههای سنگین قلممو، چهرههایی خلق کرد که در آتش و دود محو میشدند. او جنگ را نه به عنوان رویدادی قهرمانانه، بلکه به عنوان کابوسی انسانی نقاشی میکرد. در برخی آثارش، تنها یک چهره زن یا کودک دیده میشود که در پسزمینهای شعلهور گم شده است. نقاشیهای نوئل امروزه در برخی حراجهای هنری بازفروش میشوند، اما تا همین اواخر هیچگاه در موزههای ملی انگلستان بهطور جدی نمایش داده نشده بودند.
چرا این زنان مهماند؟
این پرسش ساده، پاسخهایی عمیق دارد. این زنان نه فقط روایتگر جنگ، بلکه حاملان نگاهی متفاوت به خشونت، مرگ و مقاومت بودند. آنها لحظاتی را ثبت کردند که شاید یک مرد نظامی نمیتوانست یا نمیخواست ببیند: اشک یک پرستار پس از مرگ بیمار، خستگی کارگر زن پشت خط تولید، یا کودکی که میان آوار با عروسکی کهنه بازی میکند.در دوران ما که جنگ، مهاجرت، دوباره به مفاهیمی زنده بدل شدهاند، بازخوانی این آثار اهمیتی دوچندان دارد. آنها فقط خاطره نیستند، بلکه آینهای برای درک بهتر انسان امروزند.
تأثیر جهانی و پیوند با ایران
تجربه زنانی چون زینکایزن یا کولیه، میتواند الگویی الهامبخش برای هنرمندان زن ایرانی باشد. بسیاری از زنان هنرمند در ایران، از دوران دفاع مقدس تا امروز، کوشیدهاند تجربیات زنانه از جنگ، تبعیض و سوگ را به تصویر بکشند. آثاری چون عکسهای نیوشا توکلیان از زنان جوان عزادار، یا پروژههای تصویری درباره مهاجرت و پناهجویی، همگی ریشه در همین سنت تصویری دارند.
نمایشگاهی که امسال در موزه جنگ امپراتوری لندن برگزار شد، نخستین تلاش جدی برای معرفی این زنان به عنوان بخشی رسمی از تاریخ هنر جنگ بود. آثاری که دههها در بایگانی مانده بودند، سرانجام دیده شدند، نقد شدند و در گفتوگوهای معاصر جای گرفتند.شاید این گام، آغازی باشد برای بازخوانی زنانی که در تاریخ هنر و جنگ فراموش شدند. زنانی که نشان دادند هنر میتواند از دل خاکستر، دوباره جان بگیرد.