راز تاریک چاه اصلی باب اسفنجی؛ جایی که اقیانوس را می‌بلعد!

در دنیای واقعی معمولا تمامی چاه‌ها به سمت آب‌های آزاد روانه می‌شوند و به سمت آن‌ها سفر می‌کنند. منتها از آنجایی که در دنیای باب اسفنجی هیچ چیز با منطق جور در نمی‌آید، چاهی وجود دارد که در صورت باز شدن تمام آب اقیانوس را خالی کرده و آن را به یک بیابان بی‌آب و علف تبدیل می‌کند.

The Main Drain که می‌توانید از آن با معادل چاه اصلی یاد کنیم، یکی از عجیب‌ترین سازه‌هایی است که در دنیای باب اسفنجی وجود دارد. این چاه که با یک دریچه آهنی بزرگ بسته شده، علاوه بر اپیزودی به اسم The Main Drain، در ویدیو تبلیغاتی SpongeBob Cheese Nips و کتاب Legends of Bikini Bottom هم به نمایش در می‌آید. اما دقیقا چرا در اقیانوس و آب‌های آزاد باید یک دریچه چاه وجود داشته باشد؟ خب از آنجایی که در مورد یک دنیای غیرمنطقی صحبت می‌کنیم، آوردن جواب منطقی برای آن کارساز نخواهد بود.

چاه اصلی یا The Main Drain مانند سوراخی می‌ماند که در کف سینک‌های ظرفشویی دیده می‌شود؛ تنها با این تفاوت که بسیار بزرگ است و یک زنجیر بزرگ و زنگ‌زده به آن متصل شده است. طبق آنچه که در سریال باب اسفنجی مشاهده کردیم، این دریچه چاه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می‌شود. هنگامی که یک نفر به هر دلیلی این دریچه را بردارد، تمام آب اقیانوس خالی شده و زندگی آبی از بین می‌رود. به همین خاطر، همه باید حواسشان را جمع کنند تا هیچ اتفاقی برای این دریچه نیافتد.

در اپیزود The Main Drain، هنگامی که باب اسفنجی سعی می‌کند دریچه چاه رستوران خرچنگی را بردارد تا آب خالی شود، آقای خرچنگ از راه می‌رسد و او را متوقف می‌کند. سپس، او به باب و پاتریک داستان ترسناکی در مورد چاه اصلی اقیانوس می‌گوید که سال‌ها پیش، دو پسربچه آن را کشیدند و باعث شدند بیکینی باتم از بین برود. هنگامی که داستان آقای خرچنگ تمام شد، باب و پاتریک خواستند از محل چاه اصلی اقیانوس اطلاع پیدا کنند، منتها آقای خرچنگ حسابی عصبی می‌شود و به آن‌ها جواب نمی‌دهد. تازه او به آن دو هشدار می‌دهد که بهتر است این موضوع را فراموش کنند و هیچ وقت به دنبال The Main Drain نروند.

اگر دریچه این چاه برداشته شود، زندگی کل موجودات اقیانوس به خطر خواهد افتاد

اما باب اسفنجی و پاتریک که تازه کنجکاو شده بودند، به دنبال پلانکتون می‌روند تا پاسخ را از او بگیرند. منتها پلانکتون هم هنگامی که حرف این دو را می‌شنود، حسابی عصبانی شده و درست مثل آقای خرچنگ آن‌ها را از گشتن به دنبال چاه اصلی منع می‌کند. در ادامه مشخص می‌شود دو پسربچه‌ای که آقای خرچنگ در موردشان صحبت کرده بود، خود او و پلانکتون در زمان کودکی بودند. ظاهرا این دو نفر زمانی که سن کمی داشتند، دریچه چاه اصلی اقیانوس را بیرون می‌کشند و این موضوع باعث می‌شود آب کلی بیکینی باتم خالی شود و جان هم به خطر بیافتد.

در این بین باب اسفنجی و پاتریک به صورت اتفاقی به این دریچه می‌رسند و پاتریک هم به خاطر ضریب هوشی پایینش فاجعه بزرگی به وجود می‌آورد. او باعث می‌شود دریچه برداشته شود و آب کل اقیانوس به درون چاه بریزد؛ فاجعه‌ای که می‌تواند به قیمت جان تمام موجودات اقیانوس تمام شود. منتها در همین شرایط پاتریک با فریاد کشیدن از رویا بیدار شده و ما می‌فهمیم که در تمام این مدت باب در حال خواندن یک کتاب داستان برای پاتریک بوده.