سفر به درون ذهن: معرفی ۱۶ فیلم روانشناختی ماندگار

فیلمهای روانشناختی، دریچهای منحصربهفرد به دنیای پیچیده سلامت روان باز میکنند و به ما نشان میدهند که اختلالات روانی فراتر از افسردگی و اضطراب هستند. این آثار سینمایی با روایتهایی تأثیرگذار، درک عمیقتری از ذهن انسان و چالشهای روانیاش به مخاطب ارائه میدهند.
گاهی تصور میشود که اختلالات روانی فقط به افسردگی یا اضطراب خلاصه میشود، اما پس از تماشای فیلمهای روانشناختی، متوجه میشویم که سلامت روان، بسیار پیچیده است و ما باید درباره آن بیشتر بدانیم. فیلمهایی که درباره اختلالات روانی هستند، پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب دارند. ازطرفی سلامت روان موضوعی است، که اغلب با سوژههای خاص دیگر پیوند دارد، و این ویژگی به جذابیت آن میافزاید. در کل، سینما روش منحصربهفرد خود را برای باز کردن ذهنها و برانگیختن گفتگوهای مهم دارد. فیلمها گاهی میتوانند، جرقه بحثهای معناداری درباره پیچیدگیهای ذهن انسان باشند.
چه از طریق دریچه افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی یا با نشان دادن دیگر اختلالات روانی، این فیلمها به ما یادآوری میکنند که سلامت روان، به همان اندازه سلامت جسم، مهم است. همچنین اینگونه آثار به مخاطب یاد میدهد که دید خود را به بیماران درگیر اختلالات روانی تغییر داده و درک عمیقتری از اینگونه اشخاص داشتهباشد. در حقیقت شخصیت اصلی بسیاری از فیلمهای روانشناختی، افراد دریگر اختلالات روانی هستند، که مخاطب بهشدت با آنها همذاتپنداری میکند. در اینجا 16 فیلم تاثیرگذار که درباره اختلالات روانی است، معرفی میشود. این آثار به ما در درک بهتر این نوع مشکلات و حمایت از کسانی که به آن نیاز دارند، کمک میکنند.
16. هاروی (Harvey)
دفترچه امیدبخش یک فیلم استثنایی در ژانر خود است، ژانری که نگاهی فانتزی و کمدی به بیماریهای روانی دارد. اما اولین فیلمی که در سبک این نوع کمدی تلخوشیرین ساخته شده، هاروی است. هاروی در سال 1950 و بر اساس فیلمنامه مری چیس ساخته شدهاست. فیلم جیمی استوارت را در نقش الوود دنبال میکند، میانسالی که به همه میگوید بهترین دوستش شخصیتی نامریی است، موجودی از اساطیر که به شکل یک خرگوش غولپیکر، درآمدهاست. بیماری الوود خوشخیم است، اما خواهرش از وجود هاروی در ذهن الوود و معرفیاش به همه بسیار خشمگین است و سعی میکند او را به چالش بکشد. اما الوود آنقدر متقاعدکننده رفتار میکند، که حتی پزشکان دچار تردید میشوند.
هنری کاستر کارگردان این اثر، درباره واقعی یا تخیلی بودن هاروی، ابهامآمیز عمل میکند، و مخاطب را بهخوبی با این فانتزی شیرین و خندهدار درگیر میکند. فیلم در رویکرد خود بهطرز شگفتانگیزی دلسوزانه است و استدلال میکند که حتی اگر الوود دیوانه باشد، به سختی به کسی آسیب میرساند، پس چرا باید او را تغییر دهید؟ این فیلم همچنین باعث شدهاست، که جیمی استوارت یکی از بهترین بازیهای خود را در نقش اصلی انجام دهد و در پایان تقریبا تماشاگران را متقاعد کند، که آنها هم میتوانند هاروی را ببینند. شاید بتوان رویکردی را برای فیلم آرزو کرد، که کمی جلوتر در تاریکی قدم بردارد و همهچیز را بهصورت روشن به مخاطب نشان دهد، اما هاروی دقیقا به دلیل همین ابهامش، یک فیلم دوستداشتنی است. هاروی یک اثر سینمایی عمیق درباره اختلالات روانی است، که باید آن را تماشا کنید.
15. پرسونا (Persona)
اینگمار برگمان به داشتن رگهای بیرحمانه در درونش شناخته میشود. در بخشهایی از پرسونا، نگاه خیرهکننده و کمی ظالمانه او به فرسودگی عقل مشهود است. محو شدن هویت بی بی آندرشون در نقش آلما، پرستار جوانی که وظیفه مراقبت از الیزابت فوگلر با بازی لیو اولمان را دارد، نمونه این بیرحمی است. الیزابت بازیگر تیاتری است، که یک روز در حین اجرا بهطور ناگهانی سکوت پیشه میکند. پزشکان از وضعیت صحبت نکردن الیزابت گیج میشوند و او را به کلبهای دورافتاده در کنار دریا تحتمراقبت آلما میفرستند. در طول اقامت آنها، آلما که شیفته این بازیگر است، تجربیات خود را صمیمانه با او به اشتراک میگذارد. بنابراین دوستی عمیقی بین این دو شکل میگیرد. اما بهزودی، دوستی محبتآمیز آنها، بهسرعت به یک تنش تبدیل میشود. زمانیکه آلما تلاش میکند به الیزابت کمک کند، در نهایت بیشتر در جنون او فرو میرود و در یک نقطه، هویت آنها به حدی ادغام میشود که تشخیص اینکه واقعا چه کسی کیست، دشوار است.
این اثر که همواره بهعنوان یکی از شاهکارهای برگمان شناخته میشود، در مقایسه با کل آثار او بهطور تکاندهندهای ملموس است و امروز هم مثل همیشه تازه و جذاب به نظر میرسد. برگمان از پرسونا بهعنوان یک پیشرفت خلاقانه یاد میکند، که او را بهعنوان یک فیلمساز ثابت کردهاست. این اثر سینمایی با بررسی عمیق موضوع اختلالات روانی، مخاطب را درگیر خود میکند. پرسونا از آن دسته آثاری است، که ارزش بارها تماشا را دارد.
14. زنی تحتتاثیر (A Woman Under The Influence)
زنی تحتتاثیر فیلمی است، که توسط خود کارگردان تامین مالی و توزیع شدهاست. فیلم با به تصویر کشیدن ازدواج بین نیک با بازی پیتر فالک و همسرش میبل با بازی چنا رولندز، به موضوع اختلالات روانی در قالب زندگی یک زوج نگاه میکند. فیلم در واقع، نمایش بازیگران است، و رولندز پرخاشگر، سرزنده و متاثرکننده، در مرکز آن میدرخشد. شخصیت او در رنج ذهنی شدید فرو میرود و در بخشهایی بهشدت ملودراماتیک رفتار میکند، اما هیچ ژست یا بیانی در آن وجود ندارد، که غیرواقعی به نظر برسد. میبل خشمگین و قدرتمند است و فالک، اگرچه کمتر خودنمایی میکند، اما بدونشک پابهپای او است، خشمگین، دوستداشتنی و سرکوبگر. او بهطور ظریفی نشان میدهد، که میبل ممکن است تنها کسی نباشد، که در ازدواج تحتتاثیر قرار گرفتهاست. زنی تحتتاثیر بهعنوان فیلمی که درباره اختلالات روانی است، منبع الهام آثار سینمایی متعددی بودهاست. این اثر سینمایی دید شما را به اختلالات روانی تغییر داده و تصویر متفاوتی از افراد درگیر این نوع بیماری، نشان میدهد. مخاطبان به شدت درگیر فیلم زنی تحتتاثیر شده و به خوبی با آن همذاتپنداری میکنند. زنی تحتتاثیر بدونشک از یاد شما نخواهد رفت.
13. پرواز بر فراز آشیانه فاخته (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)
پرواز بر فراز آشیانه فاخته یک فیلم نمادین است، که به بررسی زندگی بیماران در یک موسسه روانی میپردازد و شخصیتی به نام مک مورفی در آن، سیستم ظالمانه این موسسه را به چالش میکشد. پرواز بر فراز آشیانه فاخته که از یک کتاب اقتباس شدهاست، بدرفتاری با بیماران در بیمارستانهای روانپزشکی را نقد میکند، موضوعی که هنوز در مکانهایی که دسترسی به مراقبتهای بهداشت روانی مناسب اغلب محدود است، قابلبحث است. در حالیکه این فیلم سالها پیش ساخته شدهاست، هنوز هم بیانیهای قدرتمند درباره غیرانسانی کردن افرادی است، که با چالشهای سلامت روانی و اختلالات ذهنی دستوپنجه نرم میکنند. مک مورفی تنها مرد عاقلی است، که توسط گروهی دیوانه احاطه شدهاست و فقط برای فرار از زندان وانمود میکند که دیوانه است. او رهبر زندانیان میشود و با سرپرستار راچد درگیر میشود، اما کارگردان فیلم میلوش فورمن مراقب است تا جنبه ناپایدارتر قهرمان خود را هم نشان دهد.
پرواز بر فراز آشیانه فاخته، یک اثر سینمایی درخشان است، که جک نیکلسون در آن، یکی از بهترین بازیهای خود را، در همین فیلم به نمایش گذاشتهاست. این اثر سینمایی مهم، الهامبخش آثار زیادی شدهاست. رابطه بین شخصیتها و موقعیتهایی که در دل داستان خلق میشود، از جذابترین جنبههای فیلم است. علاوهبر شخصیت اصلی، دیگر نقشها هم با مهارت تمام توسط بازیگران بزرگ اجرا میشود. پایانبندی فیلم پروااز بر فراز آشیانه فاخته در عینحال که شوکهکننده است، یکی از بهترین پایانهای سینمایی محسوب میشود. پرواز بر فراز آشیانه فاخته با نام دیوانهای از قفس پرید هم شناخته میشود، عنوانی که شاید بهتر فضای داستان فیلم را توصیف میکند.
12. مرد بارانی (Rain Man)
مرد بارانی بهعنوان یک فیلم دلچسب، سفر چارلی بابیت با بازی تام کروز را دنبال میکند، که باید از برادرش ریموند با بازی داستین هافمن که یک نابغه اوتیستیک است، مراقبت کند. سفر این دو در کنار هم به سفری برای خودشناسی چارلی تبدیل میشود. اما درعینحال، این فیلم یک کاوش زیبا و متاثرکننده درباره اوتیسم و سلامت روان، از دیدگاه پرستار و خود فرد مبتلا به اختلال روانی است. در جهان آگاهی درباره اوتیسم بهتدریج در حال رشد و توسعه است و این فیلم، به روشن شدن اهمیت درک و حمایت از افراد مبتلا به مشکلات عصبی مانند آن کمک میکند. مرد بارانی یکی از تاثیرگذارترین فیلمهایی است، که درباره اختلالات روانی ساخته شدهاست. این فیلم شیرین و دوستداشتنی، در عین جدی بودن محتوایش، حال شما را خوب میکند. درحقیقت فیلم مرد بارانی اثری عمیق و تاثیرگذار استف که شما را به فکر فرومیبرد و باعث میشود زندگی را خوشبینانهتر درک کنید. بازی خوب و ملموس تام کروز و داستین هافمن، ازجمله ویژگیهای درخشان فیلم مرد بارانی است.
11. ایمن (Safe)
کارول وایت با بازی جولیان مور، قهرمان فیلم ایمن است، زنی که در جهنمی بزرگ گرفتار شدهاست. او به خوبی میتواند شخصیت اصلی یک فیلم ترسناک در نظر گرفته شود، اما بر خلاف ظاهر امر، ایمن درباره بیماریهای روانی است. کارگردان فیلم تاد هینز به خوبی توانستهاست، حساسیت شدید شخصیت اصلی را نسبت به محیط، به تصویر بکشد. درحقیقت روانرنجوری یکی از اختلالات روانی است، که در فیلم ایمن بررسی میشود. چشمانداز ترسناک در ایمن این است که، آگاه نبودن از بیماریهای روانی یا پنهان بودن علایمش، میتواند پیامدهای زیادی داشتهباشد. به دلیل تسلط بیانتهای هاینس بر فرم، ایمن در هیچ نقطهای شما را ناامید نمیکند. این فیلم هنوز هم قدرت خود را برای مبهوت کردن، ترساندن و درگیر کردن مخاطب حفظ کردهاست. ایمن بهعنوان فیلمی تاثیرگذار که نگاهی ویژه به اختلالات روانی دارد، بهشدت دستکمگرفته شدهاست. این اثر درخشان بسیار متفاوت است، و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بازی جولیان مور مثل همیشه عالی است، و یکی از جنبههای مثبت فیلم ایمن محسوب میشود.
10. ویل هانتینگ نابغه (Good Will Hunting)
ویل هانتینگ نابغه درباره ویل هانتینگ، سرایداری در دانشگاه امآیتی است، که طی ماجرایی تصادفی مشخص میشود، درحقیقت یک نابغه است. او نابغهای با گذشتهای پر از آسیب است، که با افسردگی و اختلالات روانی حلنشده دستوپنجه نرم میکند. مشکل ویل این است که از نبوغ خود خبر ندارد، در حالیکه دیگران از جمله دوستانش پتانسیل او را میبینند. ویل هانتینگ با بازی مت دیمون در دوران اوج خود، امیدوارکننده است زیرا، نابغهای را دنبال میکند، که در مسیر درستش قرار میگیرد. مسیر زندگی او زمانی تغییر میکند، که ویل در حال تمیز کردن یک کلاس درس و حل یک سوال ریاضی است، که روی تخته نوشته شدهاست و هیچ دانشجوی دیگری نمیتواند آن را حل کند. ویل هانتینگ از یک درمانگر با بازی رابین ویلیامز کمک میگیرد، تا با گذشتهاش مقابله کند و پتانسیلهایش را در آغوش بگیرد. این فیلم به بررسی مضامینی مانند؛ دلبستگی، تروما و قدرت شفابخش روابط میپردازد. همچنین فیلم بر اهمیت هوش هیجانی و پذیرش خود در دستیابی به رشد و رضایت شخصی تاکید میکند. بازی بازیگران بزرگ این فیلم ازجمله مت دیمون و رابین ویلیامز، یکی از بهترین ویژگیهای ویل هانتینگ نابغه است.
9. ذهن زیبا (A Beautiful Mind)
ذهن زیبا یک اثر سینمایی کلاسیک است، که براساس زندگی ریاضیدان بزرگ جان نش با بازی راسل کرو ساخته شدهاست. فیلم نگاهی صمیمانه به پیچیدگیهای اسکیزوفرنی ارایه میدهد. ذهن زیبا مبارزات جان نش را با توهمات و ترسهایش دنبال میکند و در عینحال نبوغ او را هم به نمایش میگذارد. ذهن زیبا یک فیلم روشنگر است، که نشان میدهد چگونه بیماری روانی میتواند بر شخص و اطرافیان تاثیر بگذارد، و آن را در بافت جامعهای که افراد مبتلا به اختلالات روانی گاهی به اشتباه درک میشوند، بررسی میکند. ذهن زیبا براساس یک داستان واقعی ساخته شدهاست و مشکلاتی را که جان در هنگام شروع اختلال روانگسیختگی خود تجربه کردهاست، به تصویر میکشد. شاید بتوان نقد کرد که بخشهای خاصی از فیلم کمی اغراقآمیز است، درست مانند افراد خاصی که او در ذهنش میسازد، اما این کار فقط برای کمک به تماشاگر برای تجسم آنچه در حال رخ دادن است، انجام میشود. ذهن زیبا بهطور دقیق عوارض و نشانههای اسکیزوفرنی از جمله توهم، هذیان و پارانویا را بررسی کرده و همچنین چگونگی تاثیر آنها بر زندگی یک فرد را نشان میدهد. ذهن زیبا هم در زمان اکران و حتی حالا که سالها از انتشارش میگذرد، نظر مثبت مخاطبان و منتقدان را جلب کردهاست.
8. ساعتها (The Hours)
ویرجینیا وولف نویسنده، در سال ۱۹۲۳ در حال نگارش رمان خانم دالووی است. لورا براون زنی خانهدار در سال ۱۹۵۱ است، که مشغول خواندن رمان خانم دالووی است. کلاریسا واگان هم زنی در سال ۲۰۰۱ است، که مانند خانم دالووی قرار است یک مهمانی راه بیندازد. ساعتها داستانهای بههمپیوسته این سه زن را روایت میکند، که هر کدام در دورههای مختلف زندگی، با افسردگی و افکار خودکشی دستوپنجه نرم میکنند. این فیلم تاثیر پایدار بیماری روانی بر تعاملات خانوادگی و هویت شخصی را برجسته میکند. ساعتها یک تصویر واضح است از اینکه، چگونه افسردگی میتواند طاقتفرسا باشد. در داستان فیلم، هر کدام از زنها که در دهههای مختلفی از زندگی خود قرار دارند، با دغدغههای مختلفی سروکار دارند. ساعتها علاوهبر اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای نیکول کیدمن، توانست در جشنواره فیلم برلین، بوستون، بریتیش آکادمی، لسآنجلس و لاسوگاس؛ افتخارات زیادی بهدست آورد. ساعتها در عینحال که به اختلالات روانی میپردازد، روی زنان تمرکز دارد و در این زمینه حرفهای مهمی میزند. ساعتها فضای دلچسبی دارد و در عینحال که حرفهای مهمی میزند، میتواند شما را سرگرم کند
7. خورشید ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)
خورشید ابدی یک ذهن پاک، یک داستان عاشقانه جذاب و ماندگار درباره جویل و کلمنتاین است. این دو یکدیگر را ملاقات کرده و وارد یک رابطه عاشقانه میشوند. اما درست مانند همه روابط عاشقانه، اختلافاتی بهوجود آمده و همهچیز به هم میریزد. کار به جایی میرسد که جویل و کلمنتاین تصمیم میگیرند، یکدیگر را فراموش کنند، غافل از اینکه این اتفاق بارها تکرار شدهاست. خورشید ابدی یک ذهن پاک، یک فیلم درخشان است، که به ماهیت حافظه و تاثیر عاطفی روابط میپردازد. فیلم این پرسش را بررسی میکند، که آیا پاک کردن خاطرات دردناک میتواند واقعا زخمهای عاطفی را التیام بخشد. همچنین خورشید ابدی یک ذهن پاک، نقش بخشش و پذیرش در حرکت رو به جلو را مورد بررسی قرار میدهد. ساختار روایی منحصربهفرد فیلم و کاوش در ضمیر ناخودآگاه، آن را به مطالعهای جذاب درباره پیچیدگیهای احساسات انسانی و قدرت حافظه تبدیل کردهاست. خورشید ابدی یک ذهن پاک، یک اثر سینمایی خاص درباره اختلالات روانی است، که ایدههای نوآورانهای را پرداخت میکند. این فیلم با بازی خیرهکننده کیت وینسلت و جیم کری، روی دیگری از سینما را به شما نشان میدهد، که بعید است، فراموشش کنید.
6. تکنواز (The Soloist)
تکنواز بر اساس یک داستان واقعی یعنی زندگی ناتانیل آیرز با بازی جیمی فاکس ساخته شدهاست. ناتانیل آیرز مردی بیخانمان و مبتلا به اسکیزوفرنی است، که استعداد زیادی در موسیقی دارد و آن را دنبال میکند. مسیر دنبال کردن موسیقی برای ناتانیل بسیار پرچالش است، و این چالشها به ماجراجوییهای فیلم ختم میشود. کار به جایی میرسد که ناتانیل تقریبا به ته خط میرسد. اما تمرکز فیلم تکنواز بیشتر روی اختلالات روانی ناتانیل و نحوه برخورد جامعه با این اختلالات و اینگونه اشخاص است. این فیلم تکاندهنده، همزمانی بیماری روانی و بیخانمانی را روشن و اهمیت حمایت و درک جامعه را از افراد مبتلا به اختلالات روانی برجسته میکند. بازی جیمی فاکس و رابرت داونی جونیور در فیلم تکنواز بسیار درخشان است و مخاطب را با خود همراه میکند. تکنواز یک اثر سینمایی خوب است، که دید مخاطبان خود را به زندگی و اختلالات روانی تغییر میدهد. درواقع با تماشای این فیلم مخاطب یاد میگیرد که افراد درگیر اختلالات روانی را قضاوت نکند، و درک درستی از موقعیت آدمها داشتهباشد.
5. قوی سیاه (Black Swan)
نینا سایرز، یک رقصنده حرفهای باله، قرار است دریاچه قو اثر چایکوفسکی را اجرا کند. او تحت تعلیم معلمی قرار دارد، که روش منحصربهفرد خود را برای آموزش شاگردانش در پیش میگیرد. نینا در حالیکه خود را به سمت کمال سوق میدهد، با یک فروپاشی ذهنی شدید روبرو میشود. او به معنای واقعی کلمه از هم میپاشد. ازطرفی رابطه نینا با مادرش بسیار پیچیده است و بهنوعی به چالشی دیگر در زندگی او تبدیل میشود. او برای بازی در نقش قوی سیاه، باید تمام وجود خود را به چالش بکشد. کار به جایی میرسد که دیگر تقریبا چیزی از نینا سایرز نمیماند.
قوی سیاه یک تریلر روانشناختی است، که عمیقا به اختلال وسواس فکری اجباری، اضطراب و فشار اجرا میپردازد. این فیلم پایانبندی درخشانی دارد که مخاطب را، بهشدت تحتتاثیر قرار میدهد، و باعث میشود که مخاطب به فکر فرو برود. قوی سیاه بهعنوان یادآوری این نکته عمل میکند، که چگونه میل به کمال گاهیاوقات میتواند سلامت روان یک فرد را از بین ببرد، پدیدهای که به یک مشکل جهانی تبدیل شدهاست. قوی سیاه فیلم بسیار تاثیرگذاری درباره اختلالات روانی است، که برای همیشه در ذهن شما میماند. این فیلم هنوز هم تازه و تماشایی است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بازی درخشان ناتالی پورتمن در فیلم قوی سیاه، تحسنهای زیادی بهدست آوردهاست.
4. پناه بگیر (Take Shelter)
دنیای کرتیس با بازی مایکل شانون که در موقعیتی بین پارانویا و اسکیزوفرنی قرار دارد، شروع به فروپاشی میکند. طوفانی در راه است، طبیعت در خشم است و اشاراتی از آخرالزمان بر فراز افق در ذهن او است. در این اوضاع ساختن پناهگاه طوفان برای کورتیس اولویت دارد، حتی در شرایطی که اقدامات او روابط دوستانه و ازدواجش را به هم میزند. کرتیس با چالشهای ریز و درشتی دستوپنجه نرم میکند، که در فیلم پناه بگیر به تصویر کشیده میشود. تریلر روانشناختی پناه بگیر که به شدت دستکم گرفته شدهاست، تا حد زیادی درباره این موضوع است که چگونه یک ترس عادی میتواند، جهش پیدا کند و به چیزی غیرواقعی و وحشتناک تبدیل شود. آیا تا به حال درباره چیزی که در ذهن شما بسیار بدتر از واقعیتش تجسم مییابد، نگران بودهاید؟ این رویکردی است که پناه بگیر در پیش گرفتهاست، اما با ترس از اقتصاد ناپایدار و بیکاری که در ذهن کورتیس به یک فاجعه حماسی با ابعادی غیرقابل توصیف تبدیل شدهاست. پناه بگیر یک فیلم خوب است، که درک عمیقی از اختلالات روانی و اشخاصی که درگیر این مشکل هستند، به مخاطب میدهد. مایکل شانون به عنوان نقش اصلی فیلم پناه بگیر، بازی درخشانی از خود نشان میدهد.
3. دفترچه امیدبخش (Silver Linings Playbook)
درام عاشقانه دفتر امیدبخش حولمحور پت سولیتانو، مردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است، و سفر او برای احیای زندگی و برقراری ارتباط مجدد با عزیزانش میچرخد. نمایش فیلم از اختلال دوقطبی هم دلسوزانه و هم گاهی کمدی است، و به ما یادآوری میکند که چالشهای سلامت روان هیچ شخصی را تعریف نمیکنند. دفترچه امیدبخش یک داستان دلچسب از انعطافپذیری و امید است، و چشمانداز جوامعی را ارایه میدهد، که با مسایل مشابه دستوپنجه نرم میکنند. بهویژه اختلالات دوقطبی، در این فیلم با دقت به تصویر کشیده میشود. علایم اختلال روانی پت منجر به طلاق و مشکلات دیگری در زندگی او شدهاست. در حالیکه پت مصمم است خود را درمان کند و در تلاش برای بازگشت به همسرش بهبود یابد، برنامههای او با ملاقات با زنی به نام تیفانی تغییر میکند. رابطه بین پت و تیفانی، اهمیت یادگیری چگونگی کنار آمدن با یک فرد مبتلا به اختلال روانی را، نشان میدهد. تیفانی تلاش میکند تا بیشتر درباره پت بیاموزد و درنهایت آنها عاشق یکدیگر میشوند. دفترچه امیدبخش یک فیلم بسیار خوب درباره اختلال دوقطبی، اثرات آن و اهمیت درمان و درمان اختلال دوقطبی است. این فیلم بدون ادعا و حاشیه، کارش را میکند و در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
2. مزایای گوشهگیر بودن (The Perks of Being a Wallflower)
بیشتر فیلم های دبیرستانی به نوعی به کمدی رومانتیک تبدیل میشوند، با لحظات سرگرمکننده، شخصیتهای خندهدار و پایانهای شاد. با اینحال، این مورد در فیلم استیون چباسکی به نام مزایای گوشهگیر بودن، درست نیست. چارلی، یک نوجوان خجالتی و درونگرا است، که با آسیبهای عاطفی از گذشته خود مواجه میشود؛ آسیبهایی که از طریق افسردگی و اضطراب ظاهر میشود و اغلب ارتباط او را با دیگران دشوار میکند. اما همهچیز زمانی تغییر میکند، که چارلی با سم و پاتریک آشنا میشود، و به سرعت تبدیل به نزدیکترین دوستان او میشوند. این فیلم به پیچیدگیهای سلامت روان نوجوانان میپردازد و موضوعاتی مانند غم، گناه و پذیرش را بررسی میکند. مزایای گوشهگیر بودن یک موضوع خوب برای گفتگو درباره سلامت روان است. اما واتسون زیبا در این فیلم در نقش سم بازی میکند. مزایای گوشهگیر بودن فیلمی است که درباره اختلالات روانی نوجوانان و جوانان صحبت میکند و میتواند درک عمیقتری از آدمها به مخاطب ببخشد. بدونشک این اثر سینمایی خوب، ارزش تماشا دارد.
1. درون و بیرون (Inside Out)
درون و بیرون بهعنوان یک اثر انیمیشنی، ممکن است شبیه یک فیلم کودکانه به نظر برسد، اما کاوش درخشانی از احساسات و سلامت روان است، که به درد بزرگسالان هم میخورد. این فیلم از طریق احساسات درون مغز رایلی، دختر جوانی که با تغییرات بزرگ در زندگی خود سازگار میشود، نشان میدهد که چگونه احساسات مختلف میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. این انیمیشن عجیبوغریب و سرگرمکننده درباره احساسات مختلف در ذهن یک دختر جوان است. احساساتی شامل؛ شادی، غم، خشم، ترس و انزجار. خانواده رایلی به سانفرانسیسکو نقلمکان میکنند و در همین حین، احساسات یاد میگیرند که چگونه با هم کار کنند تا به او، در پردازش این تغییرات کمک کنند.
درون و بیرون برداشتی دلچسب، هوشمندانه و جالب از نحوه کار احساسات ما با هم، ارایه میدهد. در این اثر ما به درون مغز رایلی وارد میشویم و هر کدام از احساساتش را به شکل یک شخصیت مستقل میبینیم. هر کدام از این احساسات ماهیت و کارکرد متفاوتی دارند، قرار است در کنار یکدیگر، هیجانات رایلی را مدیریت کنند. در قسمت دوم درون و بیرون، رایلی در آستانه سن بلوغ است و تغییرات بزرگی در احساسات او رخ میدهد. به همین دلیل چند شخصیت جدید و جذاب به داستان اضافه میشود. فیلمهای انیمیشنی درون و بیرون، برای اولین بار به زبان نمایش، درباره کارکرد احساسات صحبت میکند. این اثر متفاوت که موردعلاقه کودکان و بزرگسالان است، با تحسین فراوان ازطرف منتقدان و مخاطبان روبرو شدهاست.