امیر غفارمنش؛ اکبر عبدی در جوکر بیرقیب است / خنداندن مردم افتخار است، نه کسر شأن

امیر غفارمنش با حمایت از اکبر عبدی و مجید مظفری در برنامه «جوکر» گفت: اکثر بازیگران سینمای ایران توانایی هنرنمایی اکبر عبدی در این برنامه را ندارند.
به گزارش هفت صبح، امیر غفارمنش بازیگر سینما و تلویزیون که در فصلی از برنامه «جوکر» نیز یکی از بازیگران این رئالیتیشو بود، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره ساخت رئالیتیشوهای کمدی در شبکه نمایش خانگی گفت: برنامههای پلتفرمهای نمایش خانگی نشان میدهد که اگر فضای تولیدات نمایشی بیشتر از این هم باز باشد و تولیدکنندگان امکان پرداختن به محتواهای مختلف را داشته باشند، هیچ اتفاقی در کشور رخ نمیدهد و در واقع هیچ خطری کشور را تهدید نمیکند.
غفارمنش خاطرنشان کرد: برنامههای تولید و پخش شده از پلتفرمها میتواند خطری که برخی مسئولان از فضای باز تولیدات نمایشی احساس میکنند را خنثی کند و نشان دهد که بسیاری از نگرانیها واقعاً ناموجه است و من فکر میکنم این بزرگترین کمکی است که این برنامهها میتوانند به فرهنگ و هنر کشور داشته باشند و امیدوارم مسئولان هم متوجه آن شوند و ترس را کنار بگذارند.
وی افزود: البته شاید فضا برای برخی موضوعات مثل موضوعات سیاسی همچنان بسته باشد که به نظر من در حوزه مسائل سیاسی هم فضا باید بازتر شود. باور کنید آزادی مطلق هم به پلتفرمها داده شود و فضا کاملاً باز باشد هم هیچ اتفاقی در جامعه رخ نمیدهد.
این بازیگر درباره کیفیت برنامه «جوکر» گفت: «جوکر» واقعاً برنامه بسیار خوبی است، من بر این عقیدهام که مدیریت درست و استفاده از تیمی قدرتمند و باسواد در اتاق فکر این برنامه باعث شد که «جوکر» به یکی از برنامههای خوب و پر بیننده شبکه نمایش خانگی تبدیل شود.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «بیمار استاندارد» درباره حضور اکبر عبدی و مجید مظفری در «جوکر» و نقدهایی که به این بازیگران شده، گفت: من بسیاری از نقدها را نمیتوانم بپذیرم، دلایل قانعکنندهای در نقدها به حضور اکبر عبدی و مجید مظفری در «جوکر» ندیدم، مجید مظفری خیلی شیرین و دوستداشتنی در این برنامه حاضر شد و اکبر عبدی بار دیگر ثابت کرد که بازیگری فوقالعاده توانا و بزرگ است، حضورش در «جوکر» بسیار جذاب بود و مورد استقبال بسیاری از مخاطبان هم قرار گرفت و خانواده من هم واقعاً از دیدن این برنامه با حضور اکبر عبدی لذت بردند و بیش از گذشته متوجه توانمندی این بازیگر شدند.
وی افزود: کسی که معتقد است برنامه «جوکر» موجب تخریب این دو بازیگر شده به نظر من نقدش منطقی نیست. اگر اکبر عبدی با پوششی زنانه نقش یک زن را بازی میکند توانایی خود را نشان میدهد. نمونههایی از این کار را در سینمای هالیوود هم دیدهایم و جالب است که آنجا به تحسین بازیگر میپردازند اما در کشور ما بازیگر را تخریب میکنند و مورد انتقاد قرار میدهند. رابین ویلیامز و داستین هافمن نمونهای از این بازیگران هستند که دیدیم چقدر مورد تحسین و تشویق قرار گرفتند.
این بازیگر در پاسخ به پرسشی که برخی بر این عقیدهاند که به دلیل سطح شوخیهای «جوکر» در شأن بازیگران بزرگ نیست که در این برنامه حاضر شوند، تصریح کرد: وقتی از شأن بازیگر صحبت میشود باید مشخص کنیم که منظورمان چیست. شأنی که مدنظر داریم از کجا میآید یا اصلاً چطور از بین میرود؟ وقتی سیدجواد هاشمی در سکانسی از سریال «زخم کاری» در استخر شنا میکرد نقدهای عجیب و غریبی خواندیم که در شأن او نبود با چنین ظاهری در مقابل دوربین حاضر شود. این چه نقدیست؟ مگر قهرمانان ورزش واترپلو شأن و منزلتی ندارند یا شأنشان پایین است؟
وی افزود: ما درگیر نگاههای سطحی هستیم و طبیعتاً برخی اظهارنظرهایمان هم به همین دلیل سطحی است. اگر به یک برنامه تلویزیونی دعوت شوید میتوانید پیراهنی آستین بلند بپوشید و بعد آستینهایش را تا آرنج بالا بزنید یا اصطلاحاً تا کنید اما نمیتوانید پیراهن آستین کوتاه بپوشید.
واقعاً میتوان برای این محدودیت منطقی پیدا کرد؟ آیا دغدغه مدل لباس است یا اگر دغدغه این است که پوست دست فرد مشخص نشود لباس آستین کوتاه با آستین بلندی که آستینهایش را تا آرنج بالا زده چه فرقی دارد؟ ما درگیر چنین نگرشهایی هستیم و در وهله اول باید به کسانی انتقاد کنیم که چنین قوانینی تنظیم و تعیین کردهاند. صحبت از پایین آمدن شأن کمدین در برنامهای مثل «جوکر» هم شبیه همین قانون است؛ کاش وقتی چنین نقدی میکنیم "شأن" را تعریف کنیم، شأن چیست؟ چطور به دست میآید؟ چرا با یک برنامه کمدی ممکن است شأن یک کمدین زیر سوال برود؟
غفارمنش تصریح کرد: هنرنمایی اکبر عبدی در برنامه «جوکر» در سطحی است که بسیاری از بازیگران خوب ما توانایی انجام آن را ندارند و اینکه هنرنماییاش را اینگونه نقد کنیم که بگوییم حضور در «جوکر» به شأن اکبر عبدی آسیب زده بی انصافی است. وقتی رابین ویلیامز در هالیوود نقش یک پیرزن را بازی کرد به تمام دنیا توانایی و استعداد خود را نشان داد و مورد تحسین همه قرار گرفت اما در ایران طبق معمول واکنشها متفاوت است و مسائلی مثل شأن و منزلت بازیگر و... را مطرح میکنند که اصلاً در این مورد محلی از اعراب ندارد. من در فیلم «آهوی پیشونی سفید» در ظاهری زنانه جلوی دوربین حاضر شدم و حتی جلوی دوربین رقصیدم و آواز خواندم و باید بگویم که به این نقشم در این فیلم افتخار میکنم و معتقدم که این نشاندهنده توانایی من در بازیگری است چون این کار واقعاً سخت است و هر بازیگری توانایی انجامش را ندارد.
این بازیگر در ادامه درباره کپی بودن برنامههای شبکه نمایش خانگی، گفت: چند وقت پیش طرح برنامهای را نوشتم که هیچ نمونه خارجی نداشت، کلیت این برنامه از ذهن من بیرون آمده بود و حتی مدیران ساترا هم از برنامه من به دلیل اینکه یک ایده نو و تازه بود که در تولیدات خارجی هم مشابهش وجود نداشت، استقبال کردند ولی زمانیکه این برنامه را به چند مدیر تلویزیونی نشان دادم از من نمونه خارجیاش را خواستند و گفتند که اگر نمونه خارجیاش را به ما نشان بدهی میتوانیم بگوییم که این برنامه موفق خواهد بود یا خیر.
در واقع ما باور نداریم که خودمان میتوانیم برنامهای تازه بدون ایده گرفتن از خارجیها بسازیم؛ وقتی مدیران چنین باوری دارند طبیعی است که هنرمندان و برنامهسازها هم به ناچار به سمت آثار کپیشده میروند. باید تفکر مدیران ما تغییر کند ولی وقتی مدیران ما اصلاً افرادی فرهنگی و هنری نیستند و تجربهای در این زمینه ندارند، نمیتوانند تأثیرگذاری خوبی هم داشته باشند. این افراد شاید انسانهایی خوب و زحمتکش باشند ولی برای مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر مناسب نیستند.
غفارمنش در پایان تأکید کرد: ما در مدیریتمان تفکری داریم که تقسیمبندیاش در بین افراد بر این اساس است که چه افرادی "با ما" هستند و چه افرادی "بر ما" هستند. در واقع تقسیمبندی بر این اساس نیست که خط قرمزها چطور باشند و فضای باز هنری و رسانهای وجود داشته باشد یا خیر، دغدغه مدیران "با ما" و "بر ما" بودن است. بر همین اساس کسی که در تقسیمبندی "با ما" قرار بگیرد حتی میتواند در فیلمش موضوع شیمیایی شدن در هشت سال دفاع مقدس را هم به تمسخر بگیرد و کسی با او کاری ندارد اما کسی مثل اصغر فرهادی چون در دستهبندی افرادی قرار میگیرد که مدیران او را "بر ما" میدانند، حتی در فیلمش وقتی قرآن را تبلیغ میکند باز هم مورد حمله و نقد قرار میگیرد.
من همیشه گفتهام که اصغر فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اسکار و هالیوود رفت و آنجا قرآن را تبلیغ کرد. اگر به قصه فیلم «جدایی نادر از سیمین» توجه کنید متوجه میشوید که کلیت قصهاش را اعتقاد به قرآن مشخص میکند و اعتقاد به قرآن در جامعهای که فرهادی به تصویر کشیده کاملاً مشهود است، این کارگردان در فیلمش نشان میدهد که قرآن چه جایگاه بزرگی در زندگی ما دارد اما با وجود این نه تنها هیچ جا ندیدیم که کسی به این کار بزرگ فرهادی اشاره کند بلکه تا توانستند به او حمله کردند.