کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۸۵۶۵
تاریخ خبر:
گزارشی درباره تاریخچه، ماهیت، تاثیرات و چالش‌های ممیزی کتاب و مطبوعات در ایران

ممیزی پشت پرده و ناشناخته

ممیزی پشت پرده و ناشناخته

دادبه: یکی از مشکلات نشر نبود نقد است؛ با تدریس شیوه‌های صحیح، نقد مرتفع می‌شود

هفت صبح، مهسا کلانکی| مسئله ممیزی و بحث بر سر بودن یا نبودن، سوژه تازه‌ای نیست، اما ممیزی 20 سال گذشته ابعاد وسیع‌تری پیدا کرده است. براساس قوانین،‌ ناشران پیش از انتشار برای بررسی و صدور مجوز، کتاب‌هایشان را به اداره ممیزی وزارت ارشاد می‌فرستند تا ممیزان پس از بررسی، آن را غیرقابل ‌چاپ یا با موارد حذف، تعدیل یا تغییر قابل انتشار یا حتی بدون تغییر، قابل چاپ بدانند. ناشران، موظف به اعمال اصلاحات و درنهایت چاپ کتاب هستند. ممیزان وزارت فرهنگ و ارشاد عموما به صورت ناشناس فعالیت می‌کنند. 

 

 انقلاب مشروطیت،‌ مبارزه با سانسور

یکی از دستاوردهای مشروطیت و نظام پارلمانی ایران، آزادی قلم، بیان و انتشار مطبوعات مستقل و منتقد بود. به‌رغم تمام مشکلاتی که پیش‌روی انتشار مطبوعاتِ آزاد وجود داشت و تندروی‌های گاه و بی‌گاهی که از نشریات عصر مشروطیت سر می‌زد، روند انتشار مطبوعات مستقل و آزاد در عصر مشروطیت سیری صعودی طی کرد. بنا به این روند به تدریج نشریات و روزنامه‌هایی در عرصه سیاسی ـ

 

اجتماعی شکل گرفت که حکایت از آینده‌ای درخشان در عرصه روزنامه‌نگاری داشت اما با روی کار آمدن رضاشاه، نهادهای مشروطه از جمله آزادی مطبوعات و مقررات آن در محتوا، تعطیل و معطل شد. به ‌گونه‌ای که در دوران سلطنت وی، تقریبا هیچ روزنامه منتقدی در ایران منتشر نمی‌شد و سانسور شدیدی بر روند نشر روزنامه‌ها و مطبوعات در کشور حاکم شد. هرچند در دوران پهلوی اول هنوز نهادی با عنوان ممیز یا برای اقدام مشخص ممیزی تأسیس نشده بود و آن‌چه رخ می‌داد عموما به صورت غیرنهادینه و با اقداماتی پلیسی از سوی شهربانی و اداره کل مطبوعات اعمال می‌شد.

 

‌پهلوی دوران اوج سانسور در ایران

 علاوه بر حکومت پهلوی اول، در دوران پهلوی دوم نیز سایه بزرگ سانسور بر سر کتاب‌ها و مطبوعات نقش بست. اگرچه در ابتدای حکومت محمدرضا پهلوی تا سال 1332 مطبوعات و حوزه نشر دوران طلایی آزادی بیان را تجربه کردند. اما پس از این سال و ماجرای 28 مرداد، تمام این آزادی به محاق رفت. تا آن‌جا که نشریه‌ای جرأت نمی‌یافت به آسانی مطلبی در انتقاد به حکومت منتشر کند. کودتای ۲۸ مرداد در کنار همه رویاهایی که به خاک و خون کشید، آزادی مطبوعات و کتاب را هم به محاق برد. این‌بار محمدرضا شاه دیگر خیال ریسک کردن نداشت. دایره ممیزی در وزارت فرهنگ و هنر وقت تشکیل شد و اداره نگارش عهده‌دار اصلی اعمال سانسور شد.

 

‌روزگاری که سانسور قانون و بی‌قانون است

 این شرایط با تغییر حکومت در ایران و انقلابی اسلامی که رخ داد خیال را بر آن داشت که دیگر آنچه از سانسور در دوران پهلوی گریبان کتاب‌ها و مطبوعه را می‌گرفت به آن شدت نخواهد بود. با این وجود،‌ این واقعیت را نمی‌توان نادیده انگاشت که هر حکومتی خطوط قرمزی برای خود دارد. خطوط قرمزی که پایه و اساس ممیزی و برخورد با آزای بیان و مطبوعات می‌شوند. به همین سبب قوانینی درخصوص ممیزی در دوران جمهوری اسلامی نیز به وجود آمد.

 

قوانین اما پایدار نماندند. نزدیک به دو دهه از شکل‌گیری حکومت، دیگر ممیزی حوزه نشر بیش از آنکه صاحب قوانین آشنا باشد، به گونه‌ای ممیزی دچار شد که با عنوان ممیزی سلیقه‌ای خوانده شد. عبارتی که ره‌آورد دهه 70 شمسی بود. این سلیقه‌ای عمل کردن تا جایی پیش رفت که با حضور هر وزیر فرهنگ و ارشاد،‌ قوانین تغییر می‌کرد!‌ آنچه در دوران وزیر سابق قابل انتشار و دارای مجوز بود در دوره جدید امکان چاپ پیدا نمی‌کرد. اما نام سلیقه‌ از همین‌جا آمد.

 

از همین ناشناخته بودن و عدم شفافیتی که حوزه نشر را بارها دچار آشفتگی کرد. دیگر نه ناشران و نویسندگان که حتی صاحبان مطبوعات که گاه درگیر ممیزی‌ها و رفتارهای قهری می‌شدند از قوانین شفاف سانسور و ممیزی مطلع نبودند. هر مورد می‌توانست به دلیل تازه اضافه شده به قوانین پیشین اتفاق افتاده باشد و در دوره بعد نه این دلیل تازه که آن موارد قدیمی‌تر دیگر مرجعیت ممیزی نداشته باشند. این آشفتگی ممیزی تا جایی پیش رفت که  تفاسیر خاص و انتقادهایی موجب شد که ابیاتی از اشعار حافظ یا «لیلی و مجنون» دچار جرح،‌ تعدیل و حذف شوند.غرض از این مقدمه اما پرداخت به مطبوعات نیست. هدف پرسش‌گری است. این‌که آیا ممیزی و سانسور به نشر کمک می‌کند یا موجب آسیب به این حوزه می‌شود؟

 

‌ممیزان؛‌ کوتاه قامتانی بر دوش غولان سترگ

اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و چهره ماندگار ادبیات و فلسفه درباره این موضوع که آیا ممیزی کمکی به بازار نشر می‌کند و لزومی برای آن احساس می‌شود؟ می‌گوید: «آنچه ما امروز با عنوان کتاب‌سازی در حوزه‌های مختلف علوم می‌بینیم نتیجه نقدهای ضعیف و ممیزان نامعلومات است. متأسفانه در سال‌های گذشته بررسی آثار ما زر و زور و تزویر بوده است. از این رو برخی افراد ترجیح می‌دهند که کتاب ننویسند. از سوی دیگر روابط دوستانه و مصالح گروهی نیز بر این ماجرا حاکم است. بارها دیده شده اثری چاپ می‌شود که حرفی برای گفتن ندارد».

 

او می‌افزاید: «در نظر ما ایرانیان همیشه یکی خوب است و دیگری بد، یک سو تاریکی است و یک سو روشنایی. نگاه میانه‌رو و خاکستری وجود ندارد. گاهی می‌توان گفت ممیزان ما در حال حاضر کوتاه قامتانی هستند که بر دوش غولان سترگ ایستاده‌اند».دادبه در پاسخ به این پرسش که بهترین راه برای ممیزی و شناخت آثار صحیح از ناصحیح چیست، می‌گوید: «یکی از مشکلات نبود نقد است. می‌توان گفت قسمتی از این مشکلات را با تدریس شیوه‌های صحیح نقد و نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها و مجامع علمی مرتفع کرد. البته ناگفته پیداست که نتیجه این اقدامات را باید با گذشت زمان مشاهده کرد». 

 

‌ممیزی زیان‌بارتر از چاپ کتاب بد است

میرجلال‌الدین کزازی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی که نامش با شاهنامه گره خورده در این‌باره، معتقد است: «ممیزی به کتاب صدمه بیشتری می‌زند. بهتر است بگذارند کتاب به شکل اصل خود منتشر شود». او با تأکید بر این نکته که تنها راهی که از دید من راه شایسته و زیبنده‌ای نیست، ممیزی کتاب است، می‌افزاید: «پیامدهای این کار، از دید من زیان‌بارتر از سود آن است. کتاب بد و بیراه، اگر بی‌ممیزی به چاپ برسد، زیانی کمتر دارد تا این که ممیزی را بپذیریم. برای آن‌که کتاب بدی چاپ نشود باید کار را به کاردانان سپرد. البته لازم است هر ارزیابی، به گونه‌ای هنجار و ورزیده انجام شود. به عقیده من تمام کسانی که با کار پدیدآوردن، پراکندن و نشر کتاب در پیوند هستند، می‌توانند آن را سامان دهند». 

 

کزازی در ادامه با اشاره به اینکه ممیزی را باید به کسانی سپرد که در کار پدیدآوردن متن هستند، می‌افزاید:‌ «آنچه بایسته است و گریزی از آن نیست، سهیم بودن افرادی است که با نوشتن و پدید آوردن سر و کار دارند و از تناقض‌ها و دشواری‌های چاپ و نشر آگاه هستند. ارزیابی و داوری کتاب امری بس دشوار و سرنوشت‌ساز است، پس باید افرادی به کار گرفته شوند که با آن آشنایی داشته و در این امر موفق باشند. برای مثال، بی‌گمان ویرایش متن کهن نابهنجار است. اینجا لازم است متنی که شتابزده و در پی نام و نان به دنبال چاپ است، توسط ممیز متوقف شود. ممیز باید بر آن دخالت کند و کتاب بیهوده و برساخته را از نو بازیابی کند».

 

‌ممیزان فقط به مسائل خاص حساسیت دارند

بی‌شک چاپ و نشر، حوزه حساسی است. حوزه‌ای که باید صاحب قوانین مشخص باشد تا از اعمال سلایق شخصی در آن جلوگیری شود. با این وجود قوانین موضعه نباید اثر مولف یا مترجم را از اصل دور کرده و دگرگون کند.این صحبت حسین معصومی‌همدانی، ویراستار و استاد تاریخ علم دانشگاه تهران است. او با انتقاد از دخالت بخش دولتی و قوانین این بخش،‌ می‌گوید: «این‌ها هیچ تأثیری بر بازار نشر ندارد. 

 

ممیزی به مسائل خاص حساسیت دارد و اساسا به موضوع کتاب‌سازی بی‌توجه است. این‌که کتابی سرسری فراهم آمده یا با صرف وقت و تحقیق. کار مثبتی که دولت می‌تواند بکند این است که برای نویسندگان و ناشران به نوعی یارانه اختصاص دهد. یعنی بخشی از مخارج آن‌ها را به‌عهده بگیرد. به‌خصوص در مورد کتاب‌های سنگین تحقیقی که بازار ندارند. متأسفانه امروزه بخش عمومی در انتشار کتاب‌های کم‌مایه رقیب بخش خصوصی شده است».

 

او می‌افزاید: «قوانین نشر را باید تغییر داد. یکی از دلایل ضعف در حوزه نشر این است که در کشور نقد و بررسی کتاب ضعیف است. اگر کتاب‌ها در مکانی تحقیقی نقد شوند و مؤلفان و ناشران ببینند جایی هست که کتاب‌ها را بررسی می‌کند، به سمت کار ضعیف نمی‌روند که نیاز به ممیزی باشد». 

 

‌ پیوند منتقد و ممیز، نظام‌مندی چهارچوب ممیزی

محمدجعفر یاحقی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد،‌ با اشاره به اینکه منتقد و ممیز باید در کنار هم فعالیت کنند، بیان می‌کند: «بهتر است که هر دو باشند. ممیزی به عنوان چارچوب و پیکره نظام‌مند مسئله، می‌تواند فیلتر بزرگی باشد، جامعه نیز باید کار اصل را  از بدل تشخیص دهد. البته این موضوع نیاز به گذشت زمان دارد. زمان لازم است که محقق و مولف این مسائل را بشناسد و در حوزه‌های مختلف چشم و گوش و ناظر کار باشند، کنترل کنند. حتی آن اصطلاح شرعی را که با عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح است باید در اینجا هم به کار ببریم. باید مؤلفین و کسانی که خطا می‌کنند را از خطا باز داریم. فضای نقد، همان معروف و نهی از منکر فرهنگی است».

 

‌نقد کنیم نه سانسور! 

در طول تاریخی که نشر در ایران داشته است، همواره مشخص بوده که ممیزی و سانسور نتوانسته و اکنون نیز نمی‌تواند نویسندگان را مأیوس و مخاطبان را از اصل اثر دور کند. نویسندگان آثار اصیل برای اثبات دسترنج خود بیشترین تلاش را می‌کنند. «ممیزی کتاب» برای نویسندگان کشورمان چالشی کهنه تلقی می‌شود.

 

چالشی که در هیچ دولت مرتفع نشده است، چنان‌که به نظر می‌رسد خواستی برای حل این چالش نیز در هیچ دولتی وجود نداشته است. هرچند در دولت جدید به نظر می‌رسید با تغییری که فضا نسبت به گذشته خواهد داشت، تفاوتی حاصل شود، اما هنوز تغییر چشمگیری در این حوزه نبوده است. به باور برخی صاحب‌نظران در یک سال اخیر از حضور دولت جدید،‌ ممیزی حوزه نشر تنها با اندکی انعطاف‌پذیری همراه بوده است. هرچند این صاحب‌نظران به اجتناب‌ناپذیر بودن این امر نیز واقف‌اند و از اساس به دنبال حذف ممیزی نبوده و نیستند.

 

برای پیگیری اخبارفرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۵۹۸۵۶۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر