کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۶۵۸۰
تاریخ خبر:
سازوکارهای حمایتی ناکارآمد، انیمیشن ایران را زمینگیر کرده‌اند

حمایت معکوس| آنچه در پشت پرده حمایت‌های دولتی از تولیدات انیمیشن می‌گذرد

حمایت معکوس| آنچه در پشت پرده حمایت‌های دولتی از تولیدات انیمیشن می‌گذرد

 نا آگاهی مدیران از زبان و ساختار انیمیشن موجب رد غیر فنی طرح ها شده است

هفت صبح، زهرا نورا نجفی| تولید انیمیشن در ایران در حال پیشرفت و گذار از شکل سنتی و بازاری تولید به سمت تولید حرفه‌ای با استانداردهای بین‌المللی است. برای تحقق این هدف پیش از هر چیز سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی حوزه انیمیشن باید وارد مراودات حرفه‌ای شوند و از شرایط یک طرفه حمایت‌هایشان از ساخت انیمیشن دست بردارند.

 

در طی هفته‌های گذشته در گفت‌وگوهایی که با برخی از مهم‌ترین چهره‌های انیمیشن کشور در این صفحه داشتیم، متوجه شدیم که سرمایه‌گذاران دولتی انیمیشن تا امروز نتوانسته‌اند سازوکاری ایجاد کنند که به پایداری تولید، شکل‌گیری یک کسب‌وکار واقعی و ایجاد سود اقتصادی برای انیمیشن‌سازان منجر شود. انیمیشن‌سازان اغلب پس از پایان پروژه‌های سفارشی در بلاتکلیفی اقتصادی و حرفه‌ای رها می‌شوند.

unnamed (5)

بدون امکان فروش مستقل آثارشان یا شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی که بدون هماهنگی با نهاد سفارش‌دهنده ممکن نمی‌شود. در این شرایط، انیمیشن‌سازان نه تنها نمی‌توانند از طریق آثارشان درآمدزایی پایدار داشته باشند، بلکه انگیزه‌ای هم برای ماندن و فعالیت در کشور نخواهند داشت. درواقع، آنچه امروز به آن «حمایت» گفته می‌شود، بیشتر به یک رابطه نابرابر شبیه است که در آن تمامی امتیازات و حقوق، در اختیار نهاد سفارش‌دهنده قرار دارد و خالق اثر، تنها به عنوان نیروی اجرایی دیده می‌شود.

 

این نگاه نه ‌تنها مانع استقلال حرفه‌ای انیمیشن‌سازان می‌شود بلکه موجب شده بسیاری از استعدادهای جوان، مسیر مهاجرت یا تغییر رشته را به‌عنوان تنها راه رشد انتخاب کنند. برای گذار واقعی به صنعت حرفه‌ای انیمیشن، لازم است این نهادها تعریف خود را از «حمایت» بازنگری کنند. به جای کنترل کامل بر اثر، مسیر را برای استقلال اقتصادی و هنری خالقان باز کنند و به جای مداخله در پخش و ارسال بین‌المللی، زمینه‌ساز تعامل و ارتباطات جهانی باشند. به همین بهانه سراغ فعالان حوزه انیمیشن رفتیم تا در گفت‌وگو با آن‌ها مشکلات کنونی را شفاف و روشن کنیم.

unnamed

البته ناگفته نماند که بسیاری از انیمیشن‌سازان با وجود انتقادهایی که نسبت به نحوه حمایت‌های دولتی دارند، از گفت‌وگو و اظهارنظر رسمی با روزنامه خودداری کردند! آن‌ها به ‌صراحت گفتند که به دلیل ارتباطات مالی یا پروژه‌ای با نهادهای دولتی، نگران پیامدهای احتمالی چنین مصاحبه‌هایی هستند.

 

حتی انجمن صنفی کارگری انیمیشن نیز با وجود پیگیری جدی برای بهبود شرایط موجود، اعلام کرد که در حال حاضر به ‌دلیل مذاکرات جاری با همین سازمان‌ها، ورود رسانه‌ای به موضوع ممکن است به روند این گفت‌وگوها لطمه بزند. بنابراین در طی این گزارش تنها موفق شدیم با آن دسته از انیمیشن‌سازانی صحبت کنیم که یا به شکل مستقل کار می‌کنند یا اینکه تصمیم گرفته‌اند به دلیل شرایط موجود دیگر انیمیشن نسازند.

 

‌۲۰ سال کار، بدون امنیت: بحران اعتماد در حمایت دولتی از انیمیشن

ایرج محمدی‌رزینی سازنده انیمیشن‌های کوتاه «باغ پادشاه» و «دارزا» درباره مشکلات نحوه حمایت از انیمیشن گفت: «من دیگر با هیچ‌کدام از این مراکز چه کانون پرورش فکری و چه مرکز گسترش همکاری نمی‌کنم. مسئله این است که انیماتورها افراد سرمایه‌داری نیستند که بتوانند با پرداخت تنها مبلغی از بودجه ساخت یک انیمیشن، خودشان بقیه هزینه را جبران کنند.

 

مگر اینکه شما کار تبلیغاتی بسازید و از آن طریق درآمدزایی کنید. ضمن اینکه این مراکز در دست عده خاصی هستند، به همین دلیل به آن‌ها دیگر مراجعه نمی‌کنم.» او در پاسخ به این سوال که در مقابل سهم پرداختی این سازمان‌ها، آن‌ها چقدر اختیارات و حقوق فیلم را طلب می‌کنند، توضیح داد: «مسئله فقط حق مالکیت یا حق پخش و فروش اثر نیست. مسئله این است که حتی وقتی خودشان هم اقدامی برای فیلم می‌کنند به شما اطلاعی نمی‌دهند.

unnamed (3)

یکی از فیلم‌هایی که با مرکز گسترش کار کردم را برای جشنواره‌ای در تونس فرستاده بودند و فیلم جایزه کسب کرده بود؛ تا دو سال به من هیچ اطلاعی نداده بودند. این اتفاق در زمان مدیریت آقای شفیع آقامحمدیان افتاد. یا زمانی که انیمیشن کوتاه «باغ پادشاه» از طرف گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شد، حتی به اندازه سهمی که از این فیلم داشتم، شما بگویید اصلا ۲۰۰ هزار تومان، کسی تماس نگرفت که به من بگوید از گیشه و اکران این انیمیشن سهمی داشته‌ام.»

 

محمدی‌رزینی معتقد است حمایت ارگان‌های دولتی بیشتر از آنکه به او سود رسانده باشد، به کارش ضربه زده است؛ «به همین دلایل است که از سال ۲۰۲۱ تاکنون دیگر انیمیشن کار نکرده‌ام. می‌دانید من خانواده دارم و باید برای تامین معاش کار دیگری انجام دهم.» کارگردان «باغ پادشاه» پرسش دیگری هم مطرح کرد: «اصلا چرا کسی مثل من که ۲۰ سال است در حوزه هنر فعالیت می‌کند، هنوز باید طرحی دست بگیرد و بگوید که به من بودجه بدهید؟! چند درصد از انیماتورهای نسل من در ایران مانده‌اند؟! اگر من نرفتم، برای این بود که به خاطر خانواده‌ام نخواستم که بروم.»

 

او در پاسخ به این سوال که آیا بردن جایزه در جشنواره‌های داخلی مثل جشنواره پویانمایی تهران که متعلق به کانون پرورش فکری است، تضمینی برای حمایت بیشتر از اثر بعدی برنده جایزه خواهد بود، توضیح داد: «شاید باورتان نشود، من برای انیمیشن کوتاه «خیمه خورشید» کاندید یکی از جوایز بخش اصلی شدم. فیلمی که در زمان تولیدش کلی از طرف آن‌ها اذیت شدم. خودشان به من جایزه اصلی را دادند و وقتی پیشنهادم برای ساخت انیمیشن بعدی با اشعار مولانا را مطرح کردم، پاسخی ندادند.»

 

 چالش‌های مرکز انیمیشن سوره؛ وقتی مدیران پشت در تولید می‌نشینند و هنرمندان منتظر

به نظر می‌رسد حوزه هنری که در سال‌های اخیر تلاش کرده مرکز ویژه‌ای برای تولید انیمیشن راه‌اندازی کند، با چالش‌هایی روبه‌رو است که همکاری با آن را برای برخی از انیمیشن‌سازان دشوار کرده است. طبق پیگیری‌های خبرنگار «هفت صبح»، موارد متعددی گزارش شده که در آن پس از دعوت از چهره‌های باسابقه انیمیشن برای ارائه طرح، این طرح‌ها با دلایلی نامشخص یا به‌زعم برخی هنرمندان، غیرفنی، رد شده‌اند.

 

از جمله افرادی که تجربه مشابهی داشته‌اند، می‌توان به امیرمحمد دهستانی و امیرمسعود علمداری اشاره کرد. در حالی که دهستانی از اظهارنظر در این‌باره خودداری کرد، امیرمسعود علمداری، نویسنده فیلمنامه انیمیشن سینمایی «تهران ۱۵۰۰»، صراحتا انتقاداتی را مطرح کرد.

 

او گفت: «بسیاری از افرادی که امروز در رأس تصمیم‌گیری‌های مرکز انیمیشن سوره هستند، مانند آقای امیررضا مافی و خانم فرزانه فخریان، با وجود سوابقی در حوزه ادبیات کودک، دانش و تجربه کافی در زمینه ساختار و زبان انیمیشن ندارند. شناخت آن‌ها بیشتر به حوزه ادبیات داستانی محدود می‌شود و از نظر فنی، تسلط لازم برای ارزیابی فیلمنامه‌های انیمیشن را ندارند. آن‌ها هیچ سابقه‌ای در انیمیشن ندارند. این در حالی است که بودجه‌های قابل توجهی از منابع عمومی صرف آموزش ضمن خدمت این مدیران می‌شود.» علمداری همچنین اشاره کرد که «در مواردی، طرح‌ها نه به دلیل ایراد فنی، بلکه به دلایل مدیریتی یا اولویت‌های غیرشفاف رد می‌شوند. حتی زمانی که طرحی رد می‌شود، اجازه بازنویسی یا اصلاح آن داده نمی‌شود.»

 

او که سابقه پنج ساله همکاری با معاونت صدا و سیما به عنوان کارشناس را دارد، با اشاره به تجربیات خود گفت: «احساس می‌شود برخی مدیران تنها برای حفظ ظاهر از متخصصان دعوت به همکاری می‌کنند، اما تصمیم‌گیری نهایی براساس معیارهای حرفه‌ای نیست. آن‌ها برای رد طرح من از اصطلاحاتی استفاده کرده بودند که حتی در انیمیشن وجود خارجی ندارد.»

 

نویسنده کتاب «چگونه فیلمنامه انیمیشن بنویسیم» ادامه داد: «ببینید شما برای ارزیابی یک طرح انیمیشن از سه پاسخ می‌توانید استفاده کنید؛ این طرح پذیرفته شد، این طرح رد شد یا اینکه این طرح باید اصلاح شود. جای خنده‌دارش اینجاست که در مورد طرح من نوشته بودند که اصلاح شود، قابل پذیرش نیست. این چه معنی می‌تواند بدهد؟! یعنی می‌گویند طرح شما قابل اصلاح است ولی اصلاح نکنید! این تناقض است.» او به نکته دیگری هم اشاره کرد که قابل تامل بود. «آن‌ها بیشتر روی طرح‌های خودشان سرمایه‌گذاری می‌کنند. کتاب‌های خودشان را با کمک بودجه مرکز انیمیشن سوره تبدیل به انیمیشن می‌کنند.» 

 

البته علمداری معتقد است این مشکل فقط مختص مرکز انیمیشن حوزه هنری نیست؛ «مرکز پویانمایی صبا هم این مسئله را دارد. بارها از سمت مدیران این مجموعه دعوت به همکاری شدم‌‌، اما پروژه به دست کسانی رسید که به نظر می‌رسد با خودشان مراوداتی داشتند. این وضعیت نه‌ تنها باعث دلسردی فعالان این حوزه می‌شود، بلکه موجب هدررفت منابع و تولید آثاری شده که از نظر کیفیت، قابلیت پخش ندارند.»

 

علمداری نکته‌ای درخصوص مدیریت مرکز انیمیشن سوره مطرح کرد که با جستجو در اخبار صحت آن تایید شد. در اخبار آمده است که کتاب‌های حوزه کودک تحت عنوان «با بابام» به قلم امیررضا مافی منتشر شده، با سرمایه‌گذاری مرکز انیمیشن سوره تبدیل به مجموعه انیمیشنی با نویسندگی امیررضا مافی، تهیه‌کنندگی فرزانه فخریان و کارگردانی زینب‌سادات بدری شده است. البته به نظر می‌رسد این روند در بین مدیران مرکز انیمیشن سوره یا همان حوزه هنری، روندی عادی است.

 

چرا که احسان کاوه، مدیر قبلی مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری هم به فاصله چند ماه از خاتمه همکاری‌اش با حوزه به عنوان مدیر، تهیه‌کننده انیمیشن سینمایی «یوز» با سرمایه‌گذاری مرکز انیمیشن سوره شد و حتی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر مطرح کرد که سابقه تولید دارد و مدیریت در این حوزه مستلزم درگیر بودن مستقیم با تولید است. این درحالی است که افرادی همچون امیرمحمد دهستانی، استاد دانشگاه که زمانی معاونت انیمیشن سازمان سینمایی را در مرکز گسترش برعهده داشت و در دوران مدیریتش انیمیشن‌های شاخصی ساخته شدند، برای دریافت بودجه به مرکز انیمیشن سوره طرح می‌فرستد و آن‌ها این طرح را رد می‌کنند.

 

به نظر می‌رسد سرمایه‌های حوزه انیمیشن همچون امیرمحمد دهستانی، علیرضا گلپایگانی، سیاوش زرین آبادی، فرخ یکدانه، بهرام عظیمی و... یا حتی هنرمندان جوان‌تر این حوزه بیشتر نیازمند حمایت هستند. نه اینکه پشت در اتاق این مدیران بنشینند، دعوت به ارسال طرح شوند و سر کار گذاشته شوند یا سال‌ها از تولید دور بمانند. چه کسی باید پاسخگوی چنین سیستم اداری باشد که مدیران بیشتر از هنرمندان پرسابقه مورد تایید و حمایت ارگان‌های دولتی قرار می‌گیرند؟! با این پرسش خبرنگار هفت صبح با امیررضا مافی رئیس مرکز انیمیشن سوره و دبیر رویداد رویازی تماس گرفت که پاسخی بعد از بارها پیگیری، داده نشد.

 

نبود شفافیت و حمایت‌های انحصاری؛ انیمیشن مستقل در بن‌بست

اشکان رهگذر درباره توزیع منابع دولتی در حوزه انیمیشن و تاثیر آن بر بازار حرفه‌ای توضیح داد: «از نظر من توزیع منابع دولتی اصلا عادلانه نیست. دلیلش این نیست که من آثارم هیچ حمایتی نگرفته‌اند، بلکه مشکل این است که هیچ سازوکار مشخص و شفاف برای نهادهای متولی انیمیشن درباره تقسیم این منابع وجود ندارد. یعنی اگر هم چنین سازوکاری باشد، ما نه دیده‌ایم و نه این اطلاعات عمومی شده است.»

 

او با اشاره به تجربه شخصی خودش در مراجعه به این سازمان‌ها گفت: «من خودم بارها به نهادهای دولتی مراجعه کردم و درخواست حمایت کردم، اما پاسخ‌شان این بود که ما اصلا از انیمیشن حمایت نمی‌کنیم، چون در آیین‌نامه‌شان نیامده است. اما چند سال بعد دیدم همان نهاد، حمایت از پروژه‌های انیمیشن سینمایی را آغاز کرده‌اند. حتی برخی نهادهای دولتی که ارتباطی با حوزه سینما و انیمیشن ندارند، سرمایه‌گذاری‌های کلانی در این زمینه انجام داده‌اند.»

 

به نظر می‌رسد مسئله اصلی نبود شفافیت است، رهگذر هم به این موضوع اشاره دارد: «وقتی پروژه‌ای ارائه می‌دهیم، پاسخ واضح و شفافی دریافت نمی‌کنیم؛ فقط گفته می‌شود حمایت نمی‌کنیم، بدون اینکه دلیل مشخصی اعلام کنند. اصلا معلوم نیست چرا برخی افراد و گروه‌ها همیشه حمایت می‌شوند و برخی دیگر هیچ جایگاهی برای ساخت فیلم‌هایشان ندارند. من به عنوان یک فیلمساز انیمیشن با ۲۰ سال تجربه و دو انیمیشن سینمایی ساخته، امروز نمی‌دانم برای تامین بودجه فیلم بعدی‌ام باید کجا بروم. این وضعیت برایم کاملا گیج‌کننده است.» 

 

راه‌حل اینجاست که سازمان‌های دولتی حامی انیمیشن به سمت شفاف‌سازی بروند. کارگردان انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» عنوان کرد: «اگر دستورالعمل و آیین‌نامه‌ای وجود داشته باشد که ما بدانیم چه منابعی هست، میزان آن چقدر است و چگونه قرار است تقسیم شود، و اینکه پروژه‌ها چگونه و براساس چه معیارهایی می‌توانند از این منابع استفاده کنند، شرایط روشن‌تر و عادلانه‌تر خواهد بود. نبود چنین شفافیتی باعث شده بازار انیمیشن تبدیل به بازاری انحصاری شود که فقط در دست یک جریان یا گروه خاص است. فقط آن‌ها می‌توانند از این منابع بهره‌مند شوند و فیلم بسازند. بقیه ما مجبوریم تلاش کنیم و یا زیر چتر آن‌ها برویم تا شاید بتوانیم سهمی داشته باشیم.»

 

رهگذر درباره تأثیر حمایت‌های گسترده دولتی بر رقابت‌پذیری و خلاقیت در انیمیشن سینمایی توضیح داد: «این حمایت‌ها فقط محدود به تولید نیست. وقتی یک انیمیشن سینمایی با پشتیبانی کامل و همه‌جانبه‌ دولتی ساخته می‌شود، این حمایت بعد از تولید هم ادامه دارد. در گرفتن مجوزها، در اکران، در عرضه‌ فیلم، در تبلیغات و حتی در رسانه‌ها».

 

او ادامه داد: «حالا تصور کنید یک مجموعه خصوصی با کلی سختی و مشقت اثری را ساخته؛ چون تأمین بودجه در بخش خصوصی کار بسیار دشواری است. این اثر می‌خواهد از طریق مسیرهای قانونی، مثلا همان‌هایی که خانه سینما یا سازمان سینمایی مشخص کرده‌اند، فیلمش را اکران کند. اما در چنین شرایطی اساسا دیگر چیزی به‌نام رقابت وجود ندارد. فقط می‌ماند تماشای نابودی زحمات‌تان.»

 

کارگردان انیمیشن سینمایی «ژولیت و شاه»، افزود: «آثاری که با حمایت نهادهای دولتی و حکومتی تولید می‌شوند، آن‌قدر پشتیبانی وسیع دارند که اصلا به فیلم‌های خصوصی مجال نفس کشیدن نمی‌دهند. شما با چه ابزاری قرار است رقابت کنید؟ مگر چقدر سرمایه دارید؟ شما که در بخش خصوصی هستید، نمی‌توانید با آن امکانات رقابت کنید. فیلم انیمیشن هم مثل یک فیلم کمدی نیست که صرفا با تکیه بر سلیقه‌ عمومی و علاقه‌ توده‌ مردم بفروشد. این رویکردی که در حال حاضر در انیمیشن ایران وجود دارد، یعنی این حمایت‌های عظیم و گسترده‌ دولتی از برخی فیلم‌های خاص، باعث شده سینمای انیمیشن در یک چارچوب خاص قرار بگیرد و به‌ شدت انحصاری شود.»

 

رهگذر در پاسخ به اینکه آیا با ادامه روند فعلی، جایی برای رشد کارگردان‌های مستقل باقی می‌ماند، توضیح داد: «اگر روند فعلی در تخصیص منابع، یعنی تمرکز سرمایه‌گذاری دولتی روی چند پروژه خاص،‌ ادامه پیدا کند، به‌ سختی می‌توان امیدی به رشد کارگردانان جوان یا جریان‌های مستقل داشت. در حالی‌که برخی از فیلم‌سازان با ساخت آثار کوتاه درخشان شایستگی ورود به عرصه سینمایی را دارند، نبود امکانات باعث می‌شود هیچ‌گاه به این مرحله نرسند.»

 

او در ادامه تاکید کرد: «مسئله اصلی، شیوه تمام‌عیار حمایت دولتی از پروژه‌های خاص است؛ در حالی‌که در کشورهای دیگر، نهادها تنها بخشی از بودجه را تأمین می‌کنند و این حمایت‌ها میان پروژه‌های متعددی توزیع می‌شود. این مدل، به شکل‌گیری یک جریان مستقل و پویا کمک می‌کند. اما در ایران، با دریافت یک نامه از یک نهاد خاص، کل بودجه یک فیلم تأمین می‌شود، رویکردی که نه ‌تنها فضای رقابت را از بین می‌برد، بلکه باعث ناامیدی گسترده در جامعه انیمیشن می‌شود.»

 

کارگردان انیمیشن سینمایی «ژولیت و شاه» در پاسخ به این سوالات که آیا تا به حال برای دریافت حمایت به سازمان‌های دولتی مراجعه کرده‌اید؟ تجربه‌تان چه بوده؟ آیا حس تبعیض داشته‌اید؟ گفت: «بله، بارها به نهادهای دولتی مراجعه کرده‌ام. البته نمی‌گویم هیچ حمایتی نشده‌ام، برای استودیو انیمیشن هورخش و پروژه «ژولیت و شاه» از منابع دولتی وام گرفته‌ام و آن‌ها را با سودش هم بازگردانده‌ام، حتی پیش از اتمام پروژه. این همان کاری‌ست که هر فعال اقتصادی می‌تواند انجام دهد: وام می‌گیرید، چک و سفته می‌دهید، و بازپرداخت می‌کنید.»

 

او ادامه داد: «اما نوع دیگری از حمایت هم وجود دارد که در قالب وام نیست، بودجه‌هایی برای تولید انیمیشن که بدون تعهد بازپرداخت به برخی پروژه‌ها اختصاص داده می‌شود. من هیچ‌وقت به این نوع حمایت‌ها دسترسی نداشتم. زمانی که هنوز شناخته‌ شده نبودیم، با برخوردهایی تحقیرآمیز مواجه می‌شدم، مثلا می‌گفتند: «چرا باید از تو حمایت کنیم؟» بعدها هم که تجربه و اعتبار بیشتری کسب کردم، همچنان یا وقت‌مان را تلف کردند یا پیشنهادهایی دادند که پذیرش‌شان به معنای آسیب به اعتبار و موجودیت حرفه‌ای‌مان بود.»

 

رهگذر با بیان اینکه مسئله اصلی این است که تقسیم منابع تولید انیمیشن از ابتدا عادلانه نبوده و هنوز هم نیست، عنوان کرد: «امیدوارم روزی سازوکار شفافی وجود داشته باشد، یا دست‌کم اکرانی منصفانه برقرار شود تا فیلم‌ساز مستقل بتواند از فروش اثرش درآمد کسب کند و کار بعدی را بسازد. متأسفانه، ناعدالتی در همه مراحل تولید، تبلیغات و اکران دیده می‌شود. نکته‌ عجیب‌تر این است که کسانی که از این حمایت‌ها بهره‌مند شده‌اند، معمولا این واقعیت را انکار می‌کنند. اما اگر منابع‌شان دولتی نیست، پرسش اینجاست که هزینه‌ ساخت آن پروژه‌ها از کجا آمده است؟»

 

تحریم‌ها، شفافیت و تناقض در تولید انیمیشن

یکی از اصلی‌ترین مشکلات صنعت انیمیشن ایران تحریم‌های خارجی است. تحریم‌هایی که باعث رفتارهای دوگانه و کاهش شفافیت در این حوزه می‌شوند. کارخانه صنایع سرگرمی دیجیتال «مهوا» که طبق اعلام سایت رسمی‌اش در سال ۱۴۰۲ با هدف جبران خلأهای موجود در تجهیزات به‌روز و کاهش هزینه‌های تولید آثار هنری دیجیتال مانند فیلم، انیمیشن و بازی تأسیس شده، یکی از همین سازمان‌هاست که به دلیل تحریم‌ها مالکیت و منبع تامین بودجه‌اش نامشخص باقی مانده است.

 

مهدی جعفری‌جوزانی، مدیرعامل این مجموعه، در پاسخ به پیگیری‌های روزنامه هفت صبح تنها اعلام کرد که «مهوا» تحت نظارت شرکتی با همین نام فعالیت می‌کند؛ در حالی که منابع آگاه عنوان کرده‌اند این مجموعه زیر نظر ارگان‌های طراز اول قرار دارد و بودجه‌ای از سوی آن‌ها دریافت کرده است. حضور برخی مقامات بلندپایه نظامی در افتتاحیه این کارخانه و بازدید مسئولانی همچون سخنگوی دولت و سخنگوی شورای نگهبان از آن، این فرضیه را تقویت می‌کند.

 

اما به دلیل تحریم‌های بین‌المللی آثار تولیدشده توسط نهادهای رسمی در جشنواره‌ها و بازارهای جهانی ممکن است با محدودیت مواجه شود. با این حال، آنچه مهم‌تر از حضور بین‌المللی این آثار است، حق پرسشگری عمومی درباره‌ منابع مالی و سیاست‌گذاری‌های این نهادهاست. اگر مجموعه‌ای با استفاده از بودجه عمومی اداره می‌شود، طبیعی‌ست که اصحاب رسانه و منتقدان حق داشته باشند درباره‌ عملکرد و اولویت‌های آن پرسش کنند. در شرایطی که عنوان «مستقل» بر مجموعه‌ای گذاشته می‌شود، مسیر نقد و شفافیت دشوارتر می‌شود. 

 

وقتی مجموعه‌ای عنوان «مستقل» را یدک می‌کشد، نقد و شفافیت سخت‌تر می‌شود. پرسش‌هایی مانند این که آیا «مهوا» به تمام طیف‌های فکری فعال در انیمیشن فرصت برابر می‌دهد؟ چرا نخستین آثار این مجموعه بیشتر توسط گروهی ساخته شده که تخصص‌شان بازی‌سازی است نه انیمیشن؟ آن‌هم انیمیشن‌هایی که از تولیدات داخلی کیفیت پایین‌تری دارند و در جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد قرار گرفتند. آیا استعدادهای انیمیشنی بیشتر نیازمند حمایت نیستند؟ این پرسش‌ها در نبود شفافیت بی‌پاسخ می‌مانند.

 

از سوی دیگر، تحریم‌ها باعث رفتارهای دوگانه در تولیدکنندگان می‌شوند؛ نمونه بارز آن انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» است که محمدجواد جنتی، کارگردان آن در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا تایید کرده، دو نسخه متفاوت برای اکران داخلی و خارجی تهیه شده است. به گفته او، نسخه خارجی ساده‌تر است و نسخه داخلی روی پیش‌زمینه ذهنی مخاطب ایرانی حساب باز کرده. همچنین تیزر انگلیسی انیمیشن «شنگول منگول» در یوتیوب حاوی صحنه‌هایی است که در نسخه فارسی آن وجود ندارد، نمونه‌ای دیگر از همین رفتار دوگانه.

 

هنر زیر سایه حمایت ناکافی؛ روایت امیر مهران از تلاش و مالکیت فیلم‌های انیمیشنی

امیر مهران، کارگردان انیمیشنی است که در سال ۱۳۸۸ از جشنواره فیلم فجر برای انیمیشن کوتاه «شهر خاموش» موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن شد. او در پاسخ به این سوال که آیا دریافت چنین جایزه ارزشمندی از مهم‌ترین جشنواره سینمایی کشور بر روند کاری او تاثیری گذاشت یا نه، توضیح داد: «شاید خنده‌دار باشد، ولی در زمانی که جشنواره فیلم فجر آن سال برگزار می‌شد من برای تصویب طرحی پشت در اتاق مدیریت منتظر بودم و بعد از دریافت این سیمرغ هم باز برای تصویب طرحم پشت در اتاق منتظر بودم. شرایط هیچ تفاوتی نکرد.»

 

او با اشاره به تقدیرهایی که مرکز گسترش به خاطر کسب این جایزه از او کرده است، گفت: «نمی‌خواهم بگویم کسی از ما قدردانی نکرد. اما گرفتن جایزه در هیچ جشنواره‌ای منجر به تغییر رویکرد سازمان‌های دولتی در سرمایه‌گذاری روی اثر بعدی هنرمند نمی‌شود. فقط یادم می‌آید که در آن‌ سال‌ها یک جایزه از جشنواره رویش گرفتم که دبیر جشنواره اعلام کرد که ما می‌خواهیم از ساخت اثر بعدی برندگان حمایت کنیم. اینطور شدکه انیمیشن کوتاه «روزنه» را در سال ۱۳۹۰ ساختم. ولی به غیر از آن یکبار، دیگر اتفاقی برایم بعد از کسب جوایز نیفتاد.»

 

او درخصوص اینکه چقدر هزینه‌ای که سازمان‌های دولتی انیمیشن در حمایت از ساخت آثار می‌پردازند مطابق با واقعیت تولید انیمیشن است، توضیح داد: «هنوز هیچ‌کدام از سازمان‌های حمایت‌کننده به ارقام واقعی تولید انیمیشن نرسیده‌اند. ‌آ‌ن‌ها هیچ‌وقت حمایت صد صدرصدی از ساخت آثار نمی‌کنند و من هم به عنوان سازنده و کارگردان مجبور هستند چندین بخش کار را خودم انجام بدهم تا بودجه‌ای برای بخش‌هایی باقی بماند که خودم متخصص آن‌ها نیستم مثل موسیقی یا صدا.» مهران در پاسخ به اینکه چه‌ انگیزه‌ای باعث ساخت این انیمیشن‌های کوتاه می‌شود، بیان کرد: «بیشتر گروه‌ها با این انگیزه کار می‌کنند که دارند فیلم خودشان را می‌سازند. وگرنه از این بودجه‌ها درآمدزایی اتفاق نمی‌افتد. من که شخصا همیشه خودم هزینه کرده‌ام تا فیلم‌هایم تمام شده‌اند.»

 

کارگردان انیمیشن «نهنگ سفید» در رابطه با اینکه حقوق مالکیت که این سازمان‌ها چقدر با بودجه‌ای که پرداخت می‌کنند، مطابقت دارد، توضیح داد: «من حدود سه سال است که با این سازمان‌ها همکاری ندارم. ولی طبق تجربه من آنها مالک ۹۰ درصد از سهام فیلم می‌شوند و در خوشبینانه‌ترین حالت ۷۰ درصد که برای من در انیمیشن «شهر خاموش» اتفاق افتاد. اما ببینید مالکیت در فیلم کوتاه تعریف مشخصی ندارد.

 

معلوم نیست من مالک چه چیز از آن فیلم هستم. چون فیلم را اگر در جایی نمایش دادند، حتی در گروه سینمایی هنر و تجربه، هیچ پولی بابت این نمایش‌ها به خاطر همان ۳۰ درصد حق مالکیت هم به من تا به حال پرداخت نشده است.» به نظر می‌رسد مشکل اصلی بعدی دیگر این است که این سازمان‌ها با گرفتن حق مالکیت بیشتر از سازنده، آن‌هم بدون آنکه هزینه ساخت را با در نظر گرفتن تورم و شرایط واقعی تولید پرداخت کنند و جلوگیری از اقدام شخصی فیلمسازان یعنی فروش خارجی یا اختیار آنان در شرکت دادن فیلم‌هایشان در جشنواره‌های بین‌المللی راه مستقل شدن این فیلمسازان را سد می‌کنند.

 

بی‌توجهی به تورم در قراردادهای دولتی؛ انیمیشن‌سازان متضرر می‌شوند

محمد زارع، کارگردان انیمیشن ساکن تبریز، با استفاده از حمایت‌های دولتی اقدام به ساخت انیمیشن‌های کوتاه کرده بود. او تنها به این پرسش پاسخ داد که آیا بودجه‌ای که برای حمایت از ساخت انیمیشن در اختیار فیلمسازان قرار می‌گیرد، کافی است و آیا شرایط اقتصادی و تورم در قراردادها لحاظ می‌شود یا نه. زارع گفت: «ساخت انیمیشن کوتاه به‌طور کلی بازگشت سرمایه ندارد، بنابراین تنها حامی آن‌ها، چه در ایران و چه در خارج، نهادهای دولتی‌اند.»

 

او بودجه‌ای را که برای ساخت این انیمیشن‌ها در نظر گرفته می‌شد، کافی نمی‌دانست و افزود: «حتما باید بخشی از هزینه را خودتان پرداخت کنید یا دستمزدتان را کاهش دهید تا بتوانید فیلم را به پایان برسانید. اما مسأله تورم بسیار آسیب‌زننده است، چون بعد از شروع کار، به دلیل افزایش تورم، بودجه‌ای که در اختیار شما قرار داده‌اند عملا ارزش خود را از دست می‌دهد.»

 

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۵۹۶۵۸۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر