میراث مکتوب داستان چندپاره در دستان نهادها

ایران، با بیشترین منبع نسخ اسلامی از حفظ و پژوهش اسناد جا مانده است
هفت صبح، مهسا کلانکی| جهان فرهنگ ایران را با میراث به جا مانده از تمدن و تاریخ این کشور میشناسد میراث مکتوب و شفاهی که نشاندهنده عظمت کار گذشتگان و بیانگر هویت واقعی ماست. گرچه ما گاه از خاطر میبریم که در پس همه این میراث ارزشمند چه غنایی نهفته است، اما بسیار افراد هستند که عاشقانه در راه احیای این شناسنامههای فرهنگی قدم برداشتهاند. از همین روی، بیمناسبت نیست که نام این بزرگان زینتبخش روزی برای میراث مکتوب باشد.
نخستینبار نامگذاری روزی برای میراث مکتوب از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب به شورای عالی انقلاب فرهنگی در زادروز سه بزرگمرد این عرصه (ابوریحان بیرونی، آقابزرگ تهرانی و ایرج افشار) پیشنهاد شد. اما شورای فرهنگ عمومی با رد این پیشنهاد زادروز شیخ کلینی (۱۹ اردیبهشت) را برای ثبت در تقویم رسمی کشور به عنوان روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» مصوب کرد.
روزی که فقط در مصوبه شورا بیان شد و در تقویم هیچ نشانی از آن نیست. در مصوبه شورای فرهنگ عمومی آمده است: «پیشنهاد مذکور پس از تائید در کمیسیون نامگذاری روزهای خاص، درجلسه ۵۵۲ و ۵۵۳ مورخ ۲۱/۴/۹۰ و ۴/۵/۹۰ شورای فرهنگ عمومی با عنوان «روز اسناد ملی و میراث مکتوب» برای درج در ضمیمه تقویم به تصویب رسید».
میراث تمدنی ایران نیاز به حمایت جدی دارد
سازمانی برای حفاظت از آثار مکتوب نیست
علی صفری آققلعه، پژوهشگری است که او را بیشتر با کتاب «نسخه شناخت» میشناسیم. او در 15 سال گذشته آثار بسیاری تصحیح، مقالات بسیاری نوشته و نسخههای خطی زیادی را تصحیح کرده است. این پژوهشگر درباره روز «اسناد و میراث مکتوب» در تقویم معتقد است: «برای بررسی پیشینه تمدن هر کشوری باید مجموعهای از آثار بازمانده از قرون گذشته را بررسی کرد. بخشی از این آثار بناها و اشیاء گوناگون است که عمده آنها در شاخههای مختلف علم باستانشناسی بررسی میشوند.
اهمیت این آثار از دیدگاه گردشگری و ارزشهای تاریخی موجب شده که از دیرباز، سازمانی برای حفظ و نگهداری و پژوهش بر آنها تاسیس شود (سازمان میراث فرهنگی و اعقاب آن) و در دانشگاهها نیز به رشته باستانی توجه ویژه شود. بخش دیگری از آثار تمدنی سرزمین ما اما شامل آثار مکتوب (اعم از نسخههای خطی و اسناد) است که اگرچه موسساتی چون کتابخانه ملی و سازمان اسناد، کتابخانه مجلس، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و دهها کتابخانه و موسسه دیگر در چندین دهه گذشته به گردآوری و نگهداری از آنها پرداختهاند، اما متأسفانه هنوز برای ساماندهی این بخش از میراث تمدنی کشور ما سازمان ویژهای تأسیس نشده است.
یک قرن توجه، جای حمایت از اسناد مکتوب هنوز خالی است
او میافزاید: «بدیهی است که آثار، بناها و اشیاء موزهای در جایگاه خود از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند. پژوهش و صرف هزینه برای حفظ آنها ضرورت انکارناپذیری دارد، اما این آثار عموما از دیدگاه انتقال اندیشه و هنرهای پیشینیان، کارآیی کمتری نسبت به نسخههای خطی و اسناد دارند. به عبارت دیگر پژوهش در اندیشههای گذشتگان عمدتا از راه بررسی متون بازمانده از ادوار کهن امکانپذیر است و به همین دلیل، گردآوری نسخههای خطی و تصحیح و تحقیق آنها در یک قرن گذشته همواره مورد توجه دانشمندان و سیاستگذاران فرهنگی کشورمان قرار داشته است.
با این حال این شاخه مهم پژوهشی و این دروازه ناپیدای ورود به دنیای اندیشه و هنر نیاکانمان همچنان نیازمند یک توجه و چارهاندیشی بنیادین است. گرچه پرداختن به جزئیات گوناگون این موضوع نیازمند مجالی بسیار گسترده است، اما در اینجا باید به دو موضوع با اولویت اساسی اشاره کرد: 1. تاسیس سازمانی برای مدیریت نسخههای خطی و اسناد و منابع آرشیوی 2. پشتیبانی از پژوهشهای مرتبط با متون و اسناد».
ایران در اهمیت به نسخ خطی از ترکیه جا مانده
به اعتقاد صفری آققلعه، نخستین ضرورتی که در این زمینه احساس میشود، تاسیس سازمانی ملی نسخ خطی است. «بیشترین تعداد نسخههای خطی دوره اسلامی در کتابخانهها و مراکز علمی و موزههای دو کشور ایران و ترکیه نگهداری میشود. ترکیه از چندین دهه پیش، سازمانی بدین منظور ایجاد کرده و مجموعهای عظیم از تصاویر دیجیتالی نسخههای آن کشور در سامانه کارآمد آن در دسترس است.
کشورهای اروپایی و آمریکا نیز مراکزی چون کتابخانههای ملی یا اتحادیهای از کتابخانههای ملی و دانشگاهی با عنوان طرح ملی، به دیجیتالسازی فنی نسخهها، اسناد و منابع آرشیوی اقدام کردهاند. در این زمینه برنامههایی برای گسترش پژوهشهای نسخهشناسی با هوش مصنوعی و تحلیل دادههای تصویری در برنامههای کشورهای مختلف قرار گرفته است.
در این زمینه باید توجه داشت که دیجیتالسازی نسخهها، اسناد و آثار چاپی کهن، مهمترین راهکار ایجاد آرشیوهایی پایدار، با قابلیت تکثیر بدون محدودیت و ارزان به شمار میآید که دسترسی پژوهشگران به منابع را بسیار آسان میکند. نمونه حسابشده این الگو را کتابخانه ملی کشور فرانسه، تحت عنوان کتابخانه دیجیتال Gallica ارائه کرده است. همینطور دیجیتالسازی نسخههای شرقی آلمان ذیل طرح Qalamos سالها در حال اجرا و تکمیل است. با این حال هنوز در ایران هیچ سازمانی برای مدیریت ملی و برنامهریزی این فعالیتها تاسیس نشده است.»
برای اقتصاد پژوهش باید چاره اندیشید
این پژوهشگر پژوهش و تصحیح و انتشار متون و اسناد را بخش قابل اهمیت بعدی میداند. «از یک قرن گذشته موسساتی به پژوهش و انتشار تخصصی متون و اسناد پرداخته و کارهای ارزشمندی منتشر کردهاند. دشوار شدن مسائل اقتصادی در سالهای اخیر اما فعالیتهای همین موسسات نیز دچار رکود شده است. این یک نکته بدیهی است باید از پژوهشگران پشتیبانی شود. همانطور که تصمیمگیران برای نجات کارخانهها از ورشکستگی تلاش میکنند، باید برای وضعیت بحرانی پژوهشهای متنی نیز چارهای بیندیشند. یکی از مهمترین این چارهاندیشیها، تقویت کتابخانههای عمومی در سراسر کشور و توجه و اولویتدهی به تهیه متون تصحیح شده و پژوهشهای مرتبط با این حوزه است.»
موسسات بدون نظارت، تخلفات قانونی
به اعتقاد این مصحح ایجاد موسسات و سایتهایی که در سالهای اخیر، به تهیه تصاویر دیجیتال از کتابهای چاپی دست زدهاند؛ در عین حال که به خاطر کمبود کتابخانهها و ضعف نظام کتابداری، موجب گسترش منابع میشوند اما عموما حاصل سودمندی نداشته است. «در میان کتابهای ارائه شده موارد متعددی نقض حقوق مؤلفان و ناشران وجود داشته است. در مقابل این نقض حقوق هیچ اقدام عملی از سوی هیچ نهاد ذیربطی صورت نگرفته است. درحالی که آسیب این اتفاق در درازمدت دامنگیر تمام چرخه نشر و به خصوص پژوهشگران میشود.
وقتی نسخ بدون ارزشگذاری صحیح از کشور خارج میشوند
صفری آققلعه با بیان اینکه اکنون نزدیک به ده سال از تصویب روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» میگذرد، اما نه رسانه و نه موسسات فعال در این زمینه برای اطلاعرسانی اقدام درخوری نداشتهاند، میگوید: «از گذشته برخی از آثار ارزشمند مکتوب در اختیار خانوادههای ایرانی بوده است. گاهی حتی بخشی از این استاد (اشیاء و نسخ خطی) جهت تأمین مخارج خانواد به فروش رسیدهاند. کارشناسی برای قیمتگذاری این آثار از سوی متولیان با قیمتهای نازل انجام میشود، همین امر بسیاری از آثار را به بازار سیاه میرساند. این نسخ توسط بیگانگان و به خصوص عربها خریداری و از کشور خارج میشوند.
پروژههای احیای اسناد به هوش مصنوعی سپرده شده
دوبال هویتی ملت، عهدهدار میراث مکتوب کشور
غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران درباره نگهداری اسناد ملی و میراث مکتوب و اختصاص روزی در تقویم به آن، میگوید: «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران حاصل ادغام دو نهاد مستقل یعنی کتابخانه ملی (تأسیس ۱۳۱۶) و سازمان اسناد (تأسیس ۱۳۴۹) در سال ۱۳۸۱ است. این دو نهاد در کنار یکدیگر بهمثابه دو بال هویتی ملت ایران عهدهدار حفظ میراث مکتوب و فرهنگی کشور هستند.
براساس قانون، این سازمان مرجع رسمی نگهداری، ارزشیابی، گردآوری و دیجیتالسازی اسناد ملی به شمار میرود. مطابق این قانون، دستگاههای اجرایی کشور موظفاند اسناد تولید شده را پس از گذشت ۴۰ سال به این سازمان تحویل دهند».امیرخانی با اشاره به تقویم فرهنگی کشور، میگوید: «نوزدهم اردیبهشتماه، همزمان با سالروز علامه کلینی، بهعنوان روز اسناد ملی و میراث مکتوب، مناسبتی برای بازخوانی هویت فرهنگی ملت و جایگاه منابع مستند در انتقال فرهنگ است».
بازیابی اسناد با هوش مصنوعی در دستورکار
او با اشاره به بهرهگیری از فناوریهای نوین در خدمات آرشیوی گفت: «پروژههایی در زمینه بهکارگیری هوش مصنوعی برای بازیابی هوشمند اسناد آغاز شده است. همچنین در تلاش هستیم نسخههای دیجیتال اسناد مرتبط با کشورهای دارای پیوند فرهنگی با ایران، به ویژه در شبه قاره هند را تهیه و در دسترس قرار دهیم».