آرزوهای بزرگ؛ نقشهای کوچک| بازار مکاره رویافروشی

برای ستاره شدن تنها آموزشگاه کافی نیست
محمدعرفان صدیقیان| احتمالا بسیاری از آدمها در دوران کودکی و یا نوجوانی حداقل یک بار تحت تاثیر قدرت جادویی سینما قرار گرفته و خواستهاند تا بازیگر شوند. چرایی این موضوع میتواند دلایل مختلف و گاهی عجیب داشته باشد. ستارههای سینما دستمزدهای نجومی دریافت میکنند، در جامعه مورد توجه افراد خاص و عام هستند و بسیاری از درهای بسته به روی آنها همیشه باز است.
اصلا چه فرقی میکند که مقصود از بازیگر شدن چیست؟ در هر صورت وجود انگیزههای اینچنینی باعث میشود تا هر ساله تعداد زیادی از علاقهمندان به این هنر، برای رسیدن به آرزوی خود راهی آموزشگاهها و دورههای سینمایی شوند. مسیری سخت و پرفراز و نشیب که معمولا قدم گذاشتن در آن با انگیزههای مثبت و امیدواریهای بسیار همراه است اما گاهی درنهایت چیزی به جز یاس و سرخوردگی نصیب هنرجویان نمیشود.
ازیگری حرفهای سهل و ممتنع است و برای آغاز راه نیاز است تا با خود صادق بود و نگاهی واقعبینانه به شرایط داشت. حتی شاید بهتر باشد تا فرد علاقهمند به بازیگری دست از مثبتنگریهای کاذب برداشته و با توجه به ظرفیت سینمای ایران و بررسی احتمالات مختلف، شرایط رسیدن به موفقیت را ارزیابی کرده تا بعدها به سرخوردگی دچار نشود.
از قدیم گفتهاند که خواستن، توانستن است. درست است که نمیشود به طور مطلق با این گزاره مخالفت کرد، اما شاید این جمله در هر پیشهای کارکرد نداشته باشد. بازیگری مانند هر فعالیت هنری دیگر، به میزان قابل توجهی از خلاقیت و استعداد درونی نیاز دارد. تازه آن زمان است که میشود قدم در راه میل و خواسته قلبی گذاشت و به سوی آن حرکت کرد. اما مطمئنترین راه برای ورود به دنیای هنر، خصوصا بازیگری چیست؟ سوالی بنیادین و ریشهدار که رسیدن به پاسخی شفاف و جامع برای آن به سادگی امکانپذیر نیست.
دهه سی، آغاز بازیگری آکادمیک در تئاتر
بررسی نمونههای موردی از افراد موفق در این حرفه هم قرار نیست از پیچیدگی ابعاد موضوع کم کند. با افتتاح دانشکده هنرهای دراماتیک در دهه ۳۰ آموزش تئاتر در کشور شکلی آکادمیک و صورتی علمی پیدا کرد. پیش از آن بازیگری صورتی تجربی داشت و افراد علاقهمند به این پیشه در قالب گروههای تئاتری و عموما از طریق نمایشهای اجرا شده در لالهزار آن را جستوجو میکردند. با تاسیس این دانشکده، تئاتر ایران ظاهری به روز شده به خود دید و آموزش علمی بازیگری شکلی نهادینه پیدا کرد. به دنبال این ماجرا، نسلی طلایی از بازیگران و کارگردانان تربیت شدند و در ادامه پیوندی معنادار میان تئاتر و سینما اتفاق افتاد.
دهه شصت، تاسیس آموزشگاههای سینمایی
سالها گذشت تا اینکه در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، با رونق یافتن سینما و ظهور شکل تازه فیلمهای تجاری، جایگاه ستارههای سینما شمایلی جذاب و دلفریب پیدا کرد. حالا دیگر بسیاری از جوانان در آرزوی ورود به سینما بودند و به همین دلیل آموزشگاههای سینمایی با مدیرانی کاربلد و یا غیرمتخصص یکی پس از دیگری بازگشایی شدند. این روند از آن زمان تاکنون ادامه پیدا کرده است و شرایط به گونهای شده که حتی دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشکدههای هنری نیز برای ورود به سینما، تصمیم میگیرند تا در این کلاسهای آزاد شرکت کنند.
چهرهها، عامل پررونقی آموزشگاهها
در این شرایط رقابتی چشمگیر میان انواع آموزشگاهها در جریان است و هر یک تلاش میکنند تا سهم بیشتری از تعداد هنرجویان را به خود اختصاص دهند. برای مثال شنیدهها حاکی از آن است که برخی از آموزشگاهها برای آنکه به نمادی معتبر تبدیل شده و بتوانند علاقهمندان بیشتری را با خود همراه کنند، با برخی از چهرههای مطرح دنیای سینما برای برگزاری دورههای آموزشی مختلف قراردادهای بلندمدت امضا میکنند. با این شرط که آنها در این مدت اجازه تدریس در آموزشگاههای دیگری را ندارند. رویکردی که البته نمیتوان ایرادی را به آن وارد دانست و از اقتضائات فضای رقابتی شکل گرفته در این بازار پرسود است.
معیار، کارنامه کوچک تا متد اصولی بازیگری
نکته مهم دیگر به حضور برخی از چهرههای غیرمتخصص در حوزه آموزش بازیگری مربوط میشود. افرادی که عموم آنها را کارگردانهایی تشکیل میدهند که اتفاقا برخی از آنها کارنامه جمع و جور و کوچکی دارند. برای مثال کارگردانی با ساخت دو مجموعه در شبکه نمایش خانگی، در یکی از آموزشگاهها دوره بازیگری با هزینهای در حدود بیست میلیون تومان برگزار میکند و مشخص نیست معیار انتخاب او برای تدریس با چه میزانی سنجیده شده است.
احتمالا هنرجویان هم با انگیزه معرفی خود به این افراد در کلاسها حاضر میشوند. اما آنچه از ظاهر قضیه برمیآید، بیش از هر چیز موید نگاهی کاسبکارانه و تجاری است. جالب اینکه برگزاری این کلاسها تنها به یک دوره آموزشی ختم نمیشود و عموما سرفصل آنها حداقل به دو ترم مقدماتی و پیشرفته تقسیم میشود.
اما در مقابل نمونهای از یک آموزشگاه وجود دارد که دوره آموزشی خود را مطابق با تربیت بازیگر برای صحنه تئاتر پیریزی کرده و از چهرههای خلاق و توانمند این حوزه استفاده میکند. رویکردی که باعث شده در چند سال گذشته چند چهره جوان تربیت شده این موسسه و از طریق حضور سریالهای تلویزیونی و پلتفرمها به سینمای ایران معرفی شوند.
آلبومهای رویا فروش
به طور کلی آموزشگاههای بازیگری برای اثبات توانایی خود در پرورش نیروی کار حرفهای، نیاز دارند به معرفی چهرههای موفق پرورشیافته در مجموعههای خود بپردازند. برای همین تعدادی از آنها آلبومهایی را به این منظور تهیه کردهاند که در آنها اسامی مختلفی یاد میشود. اما این تنها ظاهر ماجراست، چراکه اندازه نقش بسیاری از آنها چیزی در حد لحظه و حضورهایی بسیار کوتاه است. تا جایی که عموما این نقشها برعهده هنروران گذاشته میشود.
فراخوان بازیگر، سیاهی لشگر
جوانی ۲۲ ساله که خود دانشجوی رشته تئاتر است، میگوید: «معمولا مسئول هنروران از علاقه هنرجویان بازیگری سوءاستفاده کرده در قالب فراخوانهای انتخاب بازیگر و بدون دستمزد، نقشهایی بسیار کوتاه به آنها پیشنهاد میکنند که بعدها معلوم میشود اندازه آن با سیاهی لشگر تفاوت چندانی ندارد.»
با وجود آنکه بیشتر آموزشگاههای بازیگری با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکنند و برخی نیز به صورت موسسههای فرهنگی- هنری یا آموزشگاههای آزاد هنری به ثبت رسیدهاند، اما نظارت دقیق و حرفهای چندانی بر روی آنها وجود ندارد و درنهایت این هنرجویان هستند که باید با چشمانی باز دست به انتخاب بزنند.
گرانترینها: شهرت مدرس، تدریس بازیگری
یکی از مهمترین چالشها پیش روی افراد علاقهمند به بازیگری، شهریه بالای برخی از این آموزشگاههاست. موضوعی که بسته به شهرت مدرس مبلغ آن تعیین میشود و متوسط هزینهای که برای حضور در یک دوره ۱۲ تا ۱۴ جلسهای دریافت میشود، از حدود ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان متغیر است.
بسیاری از آموزشگاهها علاوه بر بازیگری، دورههای دیگری مانند فیلمنامهنویسی و کارگردانی را هم برگزار میکنند که هزینه حضور در آنها بسیار پایینتر است. برای نمونه مبلغی که هنرجو برای شرکت در دورههای بازیگری یکی از کارگردانان مشهور سینما در یکی از آموزشگاههایی که چند سالی نامش بر سر زبانها افتاده باید بپردازد چیزی حدود ۲۵ میلیون تومان است، در حالی که شرکت در دوره کارگردانی او ۱۴ میلیون تومان هزینه در پی خواهد داشت.
مرجع انتخاب آموزشگاهها نیستند
اما مشکل تنها هزینه بالای این کلاسها نیست. در عمل و واقعیت و در مقایسه با سالهای دهه هشتاد، روند ورود چهرههای تازه به عالم بازیگری با محدودیتهای زیادی مواجه شده است. علاوه بر وجود نگاه تجاری و فقدان آموزشهای کافی برای تربیت نیروی حرفهای، قدرت ریسکپذیری تهیهکنندگان نیز دیگر مانند سابق نیست و ترجیح میدهند برای دیده شدن آثار خود، به افراد مشهور اعتماد کنند.
گذشته از آموزشگاههای بازیگری باسابقه که در خروجی آنها، به نامهای معتبر و مشهوری برخورد میکنیم، در مقابل تعداد زیادی موسسه و کلاس آموزش هنرهای سینمایی وجود دارد که دورههای آموزشی آنها توسط چهرههایی متوسط هدایت میشود. افرادی که حتی از مشاهده نتیجه کار آنها میتوان متوجه شد فاقد توانمندیهای آکادمیک و حرفهای هستند.
سمندریان پایان تربیت بازیگری باکیفیت
شاید بتوان مطرحترین فرد در تربیت و معرفی چهرههای تازه به تئاتر و سینما در دوران معاصر را مرحوم «حمید سمندریان» دانست. کسی که در دوران حیات خود فهرست بلند و بالایی از بازیگران مطرح و موفق را به سینما معرفی کرد. از بازیگرانی که برای ورزیده شدن و کسب تجربه بیشتر ترجیح دادند برای سالهای طولانی حضور بر صحنه نمایش را تجربه کنند، تا آنهایی که خیلی زود وارد سینمای جریان اصلی شدند و با بازی در آثار تجاری به شهرت رسیدند.
کیفیت حضور و میزان توانمندیهای بازیگرانی که توسط سمندریان تربیت شدند به اندازهای است که حالا و در نبود او بیشتر میتوانیم به اهمیت یک مدرس طراز اول در موفقیت هنرجویان پی ببریم. بیراه نیست که عدهای بر این باورند که با در گذشت سمندریان، جریان تربیت بازیگر در کشور دچار لطمهای جدی شد. برای پی بردن به ابعاد گستردهتری از ساختار و شیوه فعالیت این آموزشگاهها، با دو جوان علاقهمند به بازیگری که تجربه حضور در کلاسهای آزاد را دارند همراه شدم.
بازار مکاره رویافروشی
سودای رسیدن به شهرت، ثروت و توجه باعث شده تا دورههای آموزش بازیگری شمایلی شبیه بازارهای مکاره پیدا کند. هنرجویان شهریههایی سنگین پرداخت میکنند و در عوض رویایی را خریداری میکنند که با نگاهی واقعبینانه شاید حتی برای بسیاری از آنها دست نیافتنی است.
به نظر میرسد شرایط پیچیده حاکم بر وضعیت آموزشگاههای بازیگری نیاز به بازنگری و برخوردهای سختگیرانه دارد و نظارتهای بیشتری را طلب میکند. شاید حضور برخی از مدرسان در کارگاههای انتقال تجربه و مستر کلاسهای کوتاهمدت سودمند باشد، اما قطعا ساخت چند فیلم و سریال محدود و یا داشتن کارنامهای جمع و جور در حوزه بازیگری نمیتواند موجب شود تا یک فرد چنین مسئولیت مهمی را برعهده بگیرد.
آموزشگاه بازیگری فقط انتقال تجربه می کند
رابطه با افراد مشهور تضمین ورود سینماست
رها ۲۳ ساله است و به تازگی از رشته تئاتر فارغالتحصیل شده است. او نیز بر این باور است که برای ورود به سینما، حضور در کلاسهای بازیگری اهمیت زیادی دارد اما با این وجود انتقادهایی را هم مطرح میکند: «حضور در دنیای بازیگری بیش از توانمندی و استعداد، حاصل آشنایی با عوامل مشهور سینما و ایجاد رابطه با آنها است. آموزشگاههای سینمایی مسیری را برای مواجه شدن با این افراد فراهم میکند. اما در هر صورت باید خیلی خوششانس باشی تا بتوانی نقشی هرچند کوتاه در یک فیلم یا سریال برای خودت دست و پا کنی.»
بسیاری حرفهای نیستند اما انتقال تجربه میکنند
او درباره فضا و اتمسفر حاکم در آموزشگاههای سینمایی میگوید: «من تاکنون حضور در دورههای مختلفی را تجربه کردهام و به دلیل اینکه خود فارغالتحصیل رشته بازیگری هستم، مبانی علمی این رشته را میدانم. حضور من در این کلاسها تنها به دلیل آشنایی با افراد تازه و خصوصا فیلمسازان معتبر است.»
رها درباره تجربه خود از حضور در این دورهها میگوید: «نمیتوانم بگویم شرکت در کلاسهای آزاد برای من بیثمر بوده است، با وجود اینکه بسیاری از افرادی که در این موسسهها تدریس میکنند به تکنیکها و روشهای علمی بازیگری تسلطی ندارند اما حداقل نوعی انتقال تجربه مفید صورت میگیرد که برای هنرجویان میتواند راهگشا باشد.»
مدرسان تئاتر، نقش مهمی در تربیت دارند
او درباره چگونگی ساز و کار آموزش بازیگری میگوید: «همه چیز به مدرس بستگی دارد. معمولا افرادی که دارای پیشینه تئاتری هستند، تمرینهایی را تدارک میبینند که شاید در نگاه اول بیثمر به نظر برسند، اما نقش مهمی در تربیت بیان، بدن و احساس بازیگر دارند. در مقابل برخی از چهرههای سینمایی، خصوصا فیلمسازان بیشتر از هر چیز به نوعی رویکرد تجربی و حسی در دورههایی مانند بازیگری مقابل دوربین متکی هستند.»
عناوین آموزشی عجیب و تکراری است
رها بسیاری از دورهها را بیکارکرد و مشابه یکدیگر میداند و میگوید: «این کلاسها بیشتر توسط افراد فعال در رشته تئاتر طراحی میشوند و اگر به عناوین آنها دقت کنید، بعضا دارای جملههایی با معانی عجیب و غریب هستند. دورههایی که عملا تکرار مکررات است و تفاوتی با کلاسهای دیگر ندارد.»
برای سینما به کار غیراخلاقی هم تن میدهند
رها میگوید: «زمانی که دانشجوی تئاتر بودم گروهی آماتور با دوستانم تشکیل داده بودیم و با یکدیگر به تمرین نمایشنامههای مختلف پرداخته، اتودهای گوناگونی را اجرا میکردیم و یا به تماشای نمایشهای مهم میرفتیم. بنابراین من چندان از این فضا دور نبودهام و از چالشهای این مسیر خبر داشتم. اما راستش گاهی فکر میکنم ورود به کلاسهای بازیگری کمی مرا از مسیر درست خارج کرده است.
من از همان ابتدا میخواستم راهی به سینما پیدا کنم اما به نظرم فعالیت در تئاتر میتوانست نتیجهای بهتر به همراه داشته باشد. در کلاسهای بازیگری با افرادی مواجه شدم که ارتباط چندانی با دنیای هنر ندارند اما حاضر هستند برای دیده شدن حتی به کارهای غیراخلاقی دست بزنند. طبیعی است که مواجهه با این وضعیت پس از مدتی تو را نسبت به آینده و موفقیت در این حرفه ناامید میکند.»
برای ستاره شدن تنها آموزشگاه کافی نیست
کسی قول نمیدهد خودت باید ممارست کنی
مهدی جوانی حدودا ۳۰ ساله است که معیشت او از شغلی آزاد تامین میشود. او به آموزشگاههای بازیگری نگاهی مثبت داشته و عقیده دارد، چنین جریانی میتواند درنهایت علاقهمندان به این هنر را به آرزوی خود برساند: «به نظر من همهچیز به سعی و تلاش شخصی آدمها بستگی دارد. در چنین آموزشگاههایی، بازیگر در معرض تعلیم و یادگیری قرار میگیرد. به علاوه فضای صمیمی شکل گرفته در این آموزشگاهها باعث میشود دوستانی همراه و هممسیر پیدا کنیم و با تشکیل گروههای تئاتری، تمرینهایی مستمر را برنامهریزی کنیم.»
از او درباره نگاه تجاری مدیران آموزشگاهها سوال میکنم و پاسخ میدهد: «در این شرایط اقتصادی طبیعی است که همه به دنبال کسب درآمد بیشتر باشند، اما آموزشگاههای زیادی وجود دارند که واقعا دغدغه تربیت بازیگر را داشته و باز هم تاکید میکنم که همه چیز به تلاشهای خود فرد بستگی دارد. خیلیها تنها فریفته جذابیتهای ظاهری این شغل هستند و به همین دلیل طبیعی است که وقتی با سختیهای راه مواجه میشوند، از زیر بار ممارست و تمرینهای پیوسته شانه خالی میکنند.»
وسوسه ای نیست توانایی لازم است
وقتی از او میپرسم که آیا با وعدههای دروغینی نظیر بازی در فیلم و سریال پس از اتمام دوره مواجه شده است یا خیر میگوید: «من از بعضی دوستانم شنیدهام که برخی از آموزشگاهها پیش از ثبتنام با وعدههای اینچنینی متقاضیان را وسوسه میکنند. هر چند هیچ وقت به من چنین قولی داده نشده است. مسلما اگر کسی بخواهد در این حرفه موفق شود و سختیهای مسیر را هم بپذیرد، قطعا به هدف خود میرسد. من افرادی را میشناسم که شاید ظاهر چندان خوبی هم نداشته باشند، اما به دلیل تواناییهای خود و تجربههایی مثل بازی در صحنه تئاتر توانستهاند توانمندیهای خود را اثبات کنند و مورد توجه کارگردانان مختلفی قرار بگیرند.»
بازیگری فقط تمرین است
مهدی زمانی که متوجه میشود چند وقتی است مشغول تحقیق پیرامون ساز و کار آموزشگاههای سینمایی هستم، نظر من را میپرسد. به او میگویم به نظر میرسد که بسیاری از این آموزشگاهها رویکرد صحیحی را دنبال نکرده و پیش از پذیرش هنرجو، استعدادهای او را مورد سنجش قرار نمیدهند و بیشتر نگاهی کاسبکارانه دارند.
او با من مخالفت میکند و میگوید: «بازیگری تنها تمرین است و هر فردی میتواند در آن موفق باشد! در آموزشگاهها با شیوههای مختلف تلاش میشود تا نکات و تجربههای مهمی به هنرجو منتقل شود. اما برخی دغدغه این هنر را ندارند و طبیعی است برای رسیدن به جایگاه یک ستاره، تلاشی را که باید صورت نمیدهند.»
مسیر رسیدن به سینما فقط آموزشگاه است
زمانی که انگیزه او را از ثبتنام در این کلاسها جویا میشوم، عنوان میکند: «اگر فردی بخواهد راهی به سینما پیدا کند، باید در آموزشگاهها حضور پیدا کند. شما اگر سوابق بازیگران را مطالعه کنید، متوجه میشوید که بسیاری از آنها فاقد هرگونه پیشزمینهای بودهاند و حتی تعداد زیادی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهای به جز تئاتر و سینما گذراندهاند.
طبیعی است که ورود به کلاسهای اینچنینی باعث آشنایی فیلمسازان با آنها شده و اگر غیر از این بود، هیچ وقت نمیتوانستند وارد این حیطه شوند. البته نباید از عوامل مختلف دیگری مثل فیزیک و چهره مناسب نیز غافل شد، چراکه این عوامل در انتخاب یک کارگردان میتواند موثر باشد.»