کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۰۴۶۸
تاریخ خبر:

نکاتی خواندنی درباره همینگوی خرافاتی

نکاتی خواندنی درباره همینگوی خرافاتی

اعتقادات نامعمول خالق وداع با اسلحه؛ از پای خرگوش تا پنجه خرس

هفت صبح، علی‌اکبر عبداله‌زاده | ارنست همینگوی، نویسنده مشهور آمریکایی، به علاوه شهرتش به خلق آثاری‌ مثل «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا» که هرکدام وزنه‌ای در ادبیات جهان به حساب می‌آیند؛ با عاداتی نامعمول و اعتقاداتی غریب روزگار می‌گذراند. او به طلسم‌ها و نیروهای ماورایی به شدت معتقد بود و این باورها بر بسیاری از جنبه‌های زندگی روزمره و حتی فرآیند نوشتنش نیز تأثیر می‌گذاشت.

 

همینگوی همیشه اشیای خاصی را کنار دست خود داشت که روی آنها به عنوان طلسم‌های شانس حساب می‌کرد. چیزی مثل پای خشک‌شده خرگوش‌ که همیشه در جیبش نگه می‌داشت و این باور را از سنت قدیمی شکارچیان به عاریه گرفته بود. علاوه بر این، مجموعه‌ای از سکه‌های قدیمی را در کیف پولش نگهداری‌ و قبل از شروع نوشتن آنها را لمس می‌کرد. در سفرهای طولانی به قصد شکار نیز پنجه یک خرس را به گردن می‌آویخت و اعتقاد داشت این طلسم از او در طبیعت وحشی اطرافش محافظت می‌کند.

 

این نویسنده بزرگ آمریکایی گاهی اوقات ادعا می‌کرد که برخی از بهترین ایده‌هایش را نه از ذهن خود، بلکه از منابع ناشناخته‌ای دریافت می‌کند. همینگوی پس از یک سقوط هوایی وحشتناک در آفریقا و سال 1954، اذعان کرد که نیرویی مرموز به او دستور داده که زنده بماند و به نوشتن ادامه دهد.

 

همینگوی در نامه‌ای به ناشرش، چارلز اسکریبنر، نوشته بود که گاهی احساس می‌کند کلمات نوشته‌هایش را موجود دیگری برایش زمزمه می‌کند و او تنها واسطه‌ای بیش نیست. ترس از عدد 13 و اعتقاد به روزهای نحس بخش دیگری از باورهای عجیب همینگوی بود. او از این عدد بدنام به شدت می‌هراسید و سعی می‌کرد در روز سیزدهم هر ماه از انجام کارهای حیاتی و مهم خودداری کند. اگر صبح یک روز، هنگام نوشتن به‌صورت اتفاقی آینه‌ای می‌شکست یا مقداری نمک روی زمین می‌ریخت، آن روز را نحس می‌دانست و از نوشتن دست می‌کشید.

 

سفرهای همینگوی به آفریقا تأثیر عمیقی بر باورهایش گذاشت. او در این سفرها با قبایل محلی ارتباط برقرار کرده و تحت تأثیر آیین‌های شمنی آنها قرار گرفته بود. همینگوی بعدها گفت که این آیین‌ها به او کمک کرده‌اند تا نیروهای درونی خود را تقویت کند. ردپای این اعتقادات را می‌توان در داستان معروف او «برف‌های کلیمانجارو» به‌وضوح مشاهده کرد.

 

جالب اینکه در سال‌های پایانی زندگی، همینگوی به دوستان نزدیکش گفته بود که «جادوگران» زمان مرگش را پیش‌بینی کرده‌اند. نکته عجیب اینجاست که او درنهایت خودکشی کرد! درحالی‌که سال‌ها قبل می‌گفت مرگش سریع و غیرمنتظره خواهد بود. این باورهای عجیب و غریب، چه واقعی بوده و چه نبوده‌اند، بخشی از شخصیت پیچیده همینگوی را تشکیل داده و شاید همین اعتقادات به او کمک می‌کردند تا در دنیای پرتلاطم درونی خود احساس کنترل بیشتری داشته باشد. به‌هر‌حال، این باورهای غیرمعمول، سایه‌ای اسرارآمیز بر زندگی یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم انداخته است.

 

کدخبر: ۵۹۰۴۶۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر