هنرمند همیشه جاودانه ایران

زندگی و آثار پسیانی هنوز هم در قلب هنردوستان ایرانی باقی است
هفت صبح، محمدعرفان صدیقیان | شیوه زیست و نوع اثربخشی بعضی افراد به گونهای است که درگذشت آنها در هر سن و سالی زود و نابهنگام به نظر میرسد. آدمهایی که انگار همه سالهای زندگی خود را در جستوجوی معنایی نامکشوف بودهاند و دایره محتوایی تازهای را در زمینهای خاص به سرانجام رساندند. شاید کمتر کسی پیدا شود که با نام «آتیلا پسیانی» بیگانه باشد.
نویسنده، کارگردان و البته بازیگری توانمند و خلاق که دو سال پیش و زمانی که هنوز سنین میانسالی را سپری میکرد، بر اثر بیماری سرطان درگذشت و جامعه هنری و دوستدارانش را در بهتی عمیق فرو برد. اگر او در میان ما بود امروز ۶۸ ساله میشد و میتوانست در دوران بلوغ حرفهای خود، همچنان مخاطبان را با هنرش که گویی بخشی از وجود و صفت ذاتیاش بود شگفتزده کند.
با اینکه خلق شگفتی در عالم هنر گزارهای است که باید با احتیاط به سراغ آن رفت و چون وصله به هر فردی اطلاق نمیشود، اما مرور کارنامه حرفهای پسیانی درستی کاربرد این گزاره درباره حیات هنری او را اثبات میکند. هنرمندی که پس از چهار دهه فعالیت حرفهای در تئاتر، سینما و تلویزیون توانست نامی معتبر و جایگاهی چشمگیر برای خود دست و پا کند.
نعلبندیان دلیل آغاز بازیگری شد
پسیانی به واسطه رابطه مادر و فرزندی با جمیله شیخی، با مقوله هنر و بازیگری بیگانه نبود. او زمانی که تنها فقط ۱۰ سال داشت، نقشی کوتاه را در یکی از تئاترهای مادرش ایفا کرد. برای او اما جرقه اصلی ورود به این حرفه سالها بعد زده شد.
جایی که تماشای اثری نامتعارف به نام «پژوهشی ژرف و سترگ و نو، در سنگوارههای دوره بیست و پنجم زمینشناسی یا چهاردهم یا بیستم و غیره، فرقی نمیکند» اثر عباس نعلبندیان باعث شد تا پسیانی تصمیم بگیرد بازیگر شود. اینطور به نظر میرسد که این نمایشنامه علاوه بر ایجاد شوق و علاقه در او نسبت به هنر بازیگری، اثر مهم دیگری را هم در وجودش باقی گذاشت. ترسیم نوع نگاه و شیوه نگرش او به دنیای تئاتر و بازیگری از همینجا شکل گرفت.
تئاتر تجربی، جریان دائمی ساخته پسیانی
پسیانی از مهمترین چهرههای تئاتر تجربی در ایران است. رویکرد و روشی پیچیده و متغیر در نمایش که به سرانجام رسیدن آن در اجرا، نوعی ذهن خلاق، بازیگوش و البته نبوغ خاصی را طلب میکند. پسیانی با سالها فعالیت خود در تئاتر توانست ارزشهای اینگونه تئاتر را بیش از پیش نمایان کند و با پرورش شاگردان بسیار، این گونه تئاتری را پربارتر از پیش کند.
او توانست نوعی جریان دائمی برای آن به وجود بیاورد. میزان اشتیاق و علاقهاش نسبت به تئاتر آوانگارد و خلق تجربههای نو باعث شد تا پسیانی حتی در دوران اوج فعالیتهای حرفهای و حتی تا همین چند سال پیش، همچنان به کارهای اینچنینی و همکاری با جوانترهای فعال در اینگونه مثل جابر رمضانی روی خوش نشان دهد. با وجود آنکه پسیانی به واسطه مادرش و بهره بردن از استعدادی چشمگیر میتوانست خیلی راحت به این حرفه ورود کند، اما برای تحصیل تئاتر و آموختن آکادمیک این رشته وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.
«بازی» شکل نوینی از اجرا و پرفورمنس در تئاتر بنیان گذاشت
در همان زمان بخت نیز با او یار شد و توانست وارد «کارگاه نمایش» شود. گروهی تئاتری که مهمترین اعضایش افرادی همچون بیژن مفید، آربی آوانسیان، داود رشیدی و عباس نعلبندیان بودند و تلاش میکردند محیط و فضایی آزاد برای شکلگیری جریانهای متفاوت تئاتری به وجود بیاورند. راهی که البته بعدها توسط آتیلا پسیانی و همسرش فاطمه نقوی به صورتی مستقل پیگیری شد و این دو با تشکیل گروه تجربی تئاتر «بازی» تلاش کردند تا ادامهدهنده مسیر تئاتر تجربی در ایران باشند و در قالب این گروه و با شکل متفاوتی از قصهپردازی، ایدههای اجرایی و پرفورمنس، نمایشهای متعددی را به روی صحنه ببرند.
از «محله برو بیا» تا جایزه فجر برای «طلسم»
شهرت پسیانی اما در میان عامه مردم با دو مجموعه پربیننده «محله برو بیا» و «محله بهداشت» اتفاق افتاد. پس از آن بود که پای او به سینما باز شد و به صورت همزمان در سریالهای تلویزیونی نیز به ایفای نقش پرداخت. او در اواخر دهه شصت بازیگری در سینما را آغاز کرد و در فیلمهای مهمی همچون «مسافران»، «طلسم»، «دو فیلم با یک بلیت»، «کشتی آنجلیکا»، «آب و آتش»، «شام آخر»، «سیانور»، «غلامرضا تختی» و «سرخپوست» بازی کرد.
البته در هیچ دورهای از فعالیت حرفهای خود از تئاتر هم غافل نشد و همواره این مدیوم را خانه اول خود و فرصتی برای بازسازی توانمندی هنری و خلق تجربههای نو میدانست. با وجود آنکه اعتبار حرفهای، میزان محبوبیت و قدرت نقشپردازی پسیانی او را از دریافت هر جایزهای بینیاز کرده بود، با این وجود او در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر موفق شد تا لوح زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای بازی در فیلم «طلسم» به کارگردانی داریوش فرهنگ دریافت کند.
تلویزیون حاصل خاک صحنه تئاتر
پسیانی در دوران اوج تلویزیون و زمانی که سریالهای این مدیوم هنوز اثرگذار بوده و مخاطبان فراوانی داشتند؛ در آثار پربیننده مختلفی حضور داشت که از مهمترین آنها میتوان به «اولین شب آرامش»، «راه بیپایان»، «زیر تیغ»، «رستگاران»، «چاردیواری»، «مدینه» و «پرده نشین» اشاره کرد.
تجربههای خلاقه پسیانی در تئاتر باعث شده بود تا او برای بازی در طیف متنوعی از نقشها در ژانرهای مختلف بتواند توجه فیلمسازان را به خود جلب کند. گاهی برای نشان دادن ویژگیهای ذاتی و درونی یک بازیگر از اصطلاح «آن» در بازیگری استفاده میشود. خصلتی که گویی جایی در اعماق وجود او ریشه داشت و به واسطه قدرت حضور و نوع ارائه نقش توسط این بازیگر، حتی بسیاری از آثار متوسط، گیرایی و جذابیت دو چندانی پیدا کردند.
آتیلا از نابودی مرگ عبور کرد
مرگ مقولهای است که پیوندی همیشگی با مفاهیم «نیستی» و «نابودی» دارد اما شمایل و معنای این واژهها در نسبت با برخی از آدمها قدرت ظهور و بروز پیدا نمیکند. آتیلا پسیانی با آثاری که در سینما و تلویزیون از خود باقی گذاشت و همچنین هدایت و گسترش جریان تجربی تئاتر که این روزها و به واسطه نوآوریهای فرمی، مضمونی و ساختاری بیش از پیش مورد مطالعه قرار گرفته، نقش مهمی در جریان هنر معاصر کشور ایفا کرده است. هنرمندی که در دوران فعالیت او، بسیاری خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر افکار و شیوه اجرایی آثارش قرار گرفتند و امروز هم نام دو یادگار او یعنی «خسرو» و «ستاره» بیش از پیش در دنیای تئاتر و سینما شنیده میشود.