نمایش ما، قصه اعتراض است

از یک پرفورمنس 14 ثانیهای تا نمایشی با چهار تندیس
هفت صبح| مرجان آقانوری در عرصه هنرهای نمایشی بیشتر به عنوان بازیگر شناخته شده تا کارگردان. با اینحال او در سال 1400 سراغ کارگردانی تئاتر رفت و با نگاهی به نمایشنامه معروف «مدهآ» نوشته اوریپید، یکی از متفاوتترین آثار هنری دهه جدید را رقم زد.
نمایش «مدهآ اجرا نمیشود» به نویسندگی و کارگردانی این کارگردان جوان، طی چهار سال گذشته در چند نوبت و هر بار در سالنهای مختلفی روی صحنه رفته و موفق به کسب جوایز و افتخاراتی مانند تندیس بهترین بازیگر زن و بهترین طراحی لباس از جشنواره سراسری «مهر واله» و تندیس بهترین اجرا و بهترین طرح و ایده پرفورمنس از جشنواره سراسری «خوشه پروین» شده است. به بهانه تازهترین دور از اجرای این نمایش در تماشاخانه هامون، پای حرفها و نظرات کارگردانش درباره روند تولید و کیفیت نمایش «مدهآ اجرا نمیشود» نشستیم.
نخستین تجربه کارگردانی
بازیگری برای من همیشه اولویت مهمی در زندگی بوده و آن را به کارگردانی، نویسندگی و حوزههای دیگر ترجیح دادم. بازیگری برای من جهان بسیار قابل احترام، خلاقانه و پرشوری است که اجازه میدهد خودم را ابراز کنم اما مسئلهای که باعث شد گریزی هم به کارگردانی داشته باشم، این است که بازیگری به تنهایی نمیتواند باعث خلق اندیشه شود. خلق اندیشه، تفکر و اعتراض اصولا با نویسندگی و کارگردانی خودش را نشان میدهد.
بنابراین من هم پس از مدتی به فکر افتادم که حرفی برای گفتن دارم و حس میکنم آن حرف را نتوانستم بین نقشهایی که به من پیشنهاد شده بزنم. از اینرو خودم دست به کار شدم و پروژه پایاننامه ارشدم را اجرا کردم. اول به صورت جشنوارهای و تکاجرا، دو اجرا و بعد که دیدم از طرف سالنها درخواست اجرا وجود دارد، رفتم و اجرا کردم. بهترین دلیل کارگردانی برای من، خلق اندیشه و فرصتی برای این است که اندیشهام را خلق کنم و واکنشها را نسبت به آن بگیرم و اندیشه دیگری را تولید بکنم. این برای من یعنی کارگردانی.
از اجرای دانشجویی تا اجرای حرفهای همراه با ممیزیها «مدهآ» برای من اولینبار یک پرفورمنس
14 ثانیهای بود که بر پایه نمایش هند تولید شد. بعد گسترش یافت و در جشنواره افرا حضور پیدا کرد که آنجا به صورت نسخه پرفورماتیو و با نگاه به عناصر فیزیکال اجرا رفت. بعد از آن به جشنواره «مهر واله» رفتیم و مقداری نمایش ایرانی به آن اضافه کردیم، چون این اثر هرچه جلوتر رفت به یک جریان مطالعه تطبیقی روی نمایش سنتی هند و نمایش آیینیسنتی ایران تبدیل شد که هر کدام از آنها اشتراکات و تفاوتهایی با هم دارند.
وقتی میخواستیم اجرا برویم، سه بار بازبینی رفتیم! بار سوم نسخهای را اجرا رفتیم که اصلا شبیه نسخه تولید شده نبود. با اینکه مجوز گرفتیم، راضی به اجرا نشدم. از طرف نیروهای دیگری گفتند این نمایش فقط برای خانمها انجام شود، ولی من نپذیرفتم و گفتم این اثری کاملا اعتراضی به وضعیت خیانت و زنان است. بعد از دو سه سال، نمایش را به هر جشنوارهای میفرستادیم، رد میشد؛ نه به لحاظ کیفی، که از سوی شورای نظارتی جشنواره. حتی در جشنواره استان تهران رد شد.
طی دو سال گذشته مدام در تلاش بودم این اثر را اجرا ببرم، تا اینکه به جشنواره «خوشه پروین» دعوت شدیم و از ما خواستند این نمایش را که با موضوع زنان است، اجرا کنیم. دیماه 1403 در آن جشنواره اجرا رفتیم و به عنوان اثر برگزیده به ما اجرای عمومی دادند، اما هنگام بازبینی اول کار رد شد و بار دوم تغییرات کوچکی اعمال شد. پس از اجرا در خانه نمایش «دا»، تماشاخانه «هامون» درخواست کرد تمدید نمایش را آنجا روی صحنه ببریم. سالن هامون به لحاظ فنی در جایگاه بسیار خوبی قرار دارد و از نظر برخورد با کارهای تجربی، خیلی خوب و پیگیر پیش میروند.
قرارمان بود مدهآ اجرا نشود
وقتی آثاری به سمت تجربه و فرممحوری میروند، یعنی فرم اثر قرار است محتوای آن را تعریف کند. مدهآ برای ما دستآویزی بود تا قصه دیگری را روایت کنیم. قصه دیگر ما، همان قصه اعتراض بود. اصلا مهم نیست که مدهآ اجرا میشود یا اُتللو. ما هملت روایت میکنیم یا فِدِر. هر کدام از آنها میتواند در این قالب قرار بگیرند. نکته مهم این بود که نمایشنامه مدهآ به صورتی که قرار بود اجرا شود، اجرا نشد؛ چون جلوِ اجرای ما به نحوی گرفته میشد!
این را میپذیرم که تماشاگری که مدهآ را نخوانده شاید به درستی قصه را درک نکند، ولی ما سعی کردیم با روایاتی که از بالا میبینیم، این قصه را نشان دهیم اما به دلیل فشار ممیزی که روی ما بود، مجبور بودیم مدام اجرا را کات کنیم و در آخر مدهآی چندپارهای را به مخاطب گفتیم که شاید مخاطب اصلا قصه را به درستی متوجه نشود!
این در ذهن من موضوعی مشخص شده بود که قرار نیست مدهآ اجرا شود. مدهآ قرار است فقط روایت شود و جلوی اجرای آن گرفته شود. دلیل انتخاب نمایشنامه مدهآ هم این بود که مدهآ زنی است که طغیان میکند و این طغیان کردن از جنسی که مدهآ انجام میدهد، شبیه به طغیانی است که بازیگران کار انجام میدهند. بنابراین موضوع بحث ما، روایت نمایشنامه نبوده و نیست.
نمایشهای آیینی یونان، هند و ایران
نمایشهای آیینیسنتی، به خصوص نمایشهای شادیآور زنانه یا نمایشهای تختهحوضی معمولا از سمت مخاطب مورد استقبال قرار میگیرند، چون جزئی از زیست و پیشینه تاریخی ماست. آن هم نه تاریخ چند هزار سال پیش، بلکه تاریخ معاصر. خیلی از آدمها در زندگیشان فردی را دیدهاند که حین حرف زدن از این مسئله استفاده میکند یا جملاتی که از نمایشهای شادیآور زنانه استفاده میشود و حتی از تعزیه، نه به صورت فکاهی که به صورت گونه مهم آن.
استفاده ما از نمایشهای شادیآور زنانه به عنوان بخش مهمی از نمایشهای آیینی سنتی که کمی در حقشان اجحاف شده، پیشینه و تصاویری را میآورد که برای مخاطب بسیار زیبا و جذاب است. در فیلمها و مستندهای بازمانده از نمایشهای شادیآور زنانه، بخشهایی را میبینیم که کمدی موقعیت و رفتار و گفتار در آن اتفاق میافتد. گاردِ مخاطب وقتی چنین اجرایی را میبیند، شکسته میشود و ارتباط میگیرد.
ما در تعزیه هم از تعزیه فکاهی استفاده کردیم که یک گونه مهم از هنر زنان در دوره قاجار بوده که آن را خیلی خوب و باکیفیت در مجالس مختلف اجرا میکردند. همه اینها جزیی از پیشینه و زیست ما است، فکر میکنم آشنایی با این پیشینه باعث میشود مخاطب گاردش را نسبت به مسائل بشکند. این آشنایی است که موجب میشود نیمه دوم نمایش، بیشتر مورد پسند قرار بگیرد تا نیمه اول. گرچه مهمانان هندوی ما نیمه اول را بیشتر دوست داشتند، چون مربوط به فرهنگ آنهاست.
تغییرات در روند اجرا
هر بار قرار بود این نمایش را اجرا ببریم، در آن تغییراتی دادیم. در بخش هندی نمایش تغییر داشتیم و آن را کم و زیاد کردیم. نوعِ استفاده از ایزدان هندی را عوض کردیم. یک دوره از ایزد دورکا استفاده کردیم و دوره دیگری از ایزد شیوا. نمایشهای آیینیسنتی را ذرهذره به آن اضافه کردیم. ابتدا «زار» و بعد نمایش شادیآور زنانه و بعد تعزیه را.
در اجرای این دوره، قصهگویی و پردهخوانی هم اضافه شد که قبلا نداشتیم و همچنین نقالی که جای آن در نمایش ما خالی بود. با تهیهکننده نمایش امیرموسی کاظمی قصد داشتیم عروسک غولپیکر را هم روی صحنه بیاوریم و استفاده بکنیم، ولی تمهیدات آن فراهم نشد. پایانبندی اثر هم قبلا اینگونه بود که تاریخ زنان و فرزندکُشی را با یک مونولوگ روایت میکردیم اما تغییر کرد و به یک وضعیت نمایشی تبدیل شد.