جدال لفظی نقی و بهتاش در پایتخت۷؛ یک ایران در شوک از دیشب!
عجیب این که سریال پایتخت را همه به کمدی و طنز میشناسند و دیشب اما در ملودرامترین حالتش بود و جالب اینجاست که فصل هفتم پایتخت در قسمت نوزدهم با یک سکانس کاملا ملودرام به اوج دیده شدن رسید!
به گزارش هفت صبح، عجیب این که سریال پایتخت را همه به کمدی و طنز میشناسند و دیشب اما در ملودرامترین حالتش بود و جالب اینجاست که فصل هفتم پایتخت در قسمت نوزدهم با یک سکانس کاملا ملودرام به اوج دیده شدن رسید! حالا این که آیا چنین اتفاقی متاثر از شرایط جامعه است و یا از سر ضعف سازندگان که مثل قبل توان ایجاد شوخی را ندارند، نمیدانیم، مشخص نیست.
هر چه هست که تقابل بهتاش و نقی به تقابل دو نسل و دو وضعیت تعبیر شده و عدهای سمت نقی هستند و عدهای سمت بهتاش. مرد میانسالی که برای پیش رفتن امورات خانواده بعضا علایقش را هم دفن کرده و یا پسر جوانی که از استبداد داییاش به تنگ آمده؟ با هر کدام از این وضعیتها میشود همذاتپنداری کرد، اما وجه اشتراک بهتاش و نقی شاید بستر نامناسب نظم موجود است که تقریبا در بسیاری از موارد عمر آدمها را نادیده گرفته و آنها را با موجی از حس ناکامی و سرخوردگی رها کرده. بهتاش و نقی شاید به یک اندازه مظلوم باشند، شاید اصلا نباید هیچ بحثی شکل میگرفت! بدِ ماجرا این که آن سکانس دیشب برای خیلیها ملموس بوده، یعنی این وضعیت را تجربه کردهاند. پس احتمالا این یک درد عمومیست؛ مردان میانسال از خودگذشتهی احیانا به تنگ آمده و مستبد، جوانان از دست رفته و ناکام و عصیانگر.
برای فهیمه در دوقطبی فرزند و برادر هم انگار چارهای جز آن سیلی نمیماند، او نظم کهن خانواده را با آن سیلی عمق داده و دل به سنت داد، مثل هما که اولویتش در آن لحظات اعاده حیثیت از زندگی زناشوییاش بود. اجازه نمیدهم هر چه از دهانت بیرون میآید به نقی بگویی! مساله هما، نقی نیست، مساله دفاع از زندگی خودش است. برای هما "من" مهم است.