کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۵۲۹۵
تاریخ خبر:

روشنفکران رمانتیک

روشنفکران رمانتیک

روشنفکران امروزی بیشتر به دنبال جذب مخاطب هستند تا جستجوی حقیقت

هفت صبح،  سید عبدالجواد موسوی| یکی از اتهامات روشنفکران قبل از انقلاب یا به تعبیر امروزی‌ها پنجاه و هفتی‌ها این است که درک چندانی از واقعیت نداشتند. به جای این که پایشان روی زمین باشد در آسمان‌ها سیر می‌کردند و به همین دلیل زیادی رمانتیک بودند. خیلی هم البته حرف بی‌ربطی نیست اما جالب این‌جاست که اغلب منتقدان خود به همان راهی می‌روند که پنجاه و هفتی‌ها رفتند. چرا؟

 

قولی است مشهور از نیچه که: «اگر دیری در مغاکی چشم دوزی آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت». شاید به همین دلیل. منتقدان آن قدر به سوژه خود خیره شده‌اند و مستغرق در احوالاتش که خود نیز رنگ و بوی او را گرفته‌اند. حالا ما با منتقدان رادیکالی روبه‌رو هستیم که نامه‌های سرگشاده می‌نویسند و کلامشان به مراتب از شریعتی و آل‌احمد تند و تیزتر است. به مراتب ایدئولوژی زده‌ترند. نه تنها پایشان روی زمین نیست که توقعاتی سورئالیستی مطرح می‌کنند.

 

این توقعات و تمناهای فانتزی جز آن که مخاطبان هیجان زده آن‌ها را به وجد بیاورد هیچ کارکرد دیگری ندارد. جالب این که وقتی هم به دیوار سخت واقعیت برخورد می‌کنند دوباره بیانیه انقلابی صادر می‌کنند و حریف می‌طلبند. این دوستان همان کسانی هستند که خسرو گلسرخی را بابت آخرین نطقش در دادگاه شماتت می‌کنند. این دوستان معتقدند او می‌توانست به جای این که دادگاه را به رسمیت نشناسد و سخنرانی انقلابی کند و جانش را به خطر بیندازد با واقعیت‌ها کنار بیاید و در ستایش زندگی سخن بگوید.

 

من با انتقاد آن هم از نوع رادیکالش نه تنها مشکلی ندارم که آن را تنها راه نجات یک جامعه بحران زده می‌دانم اما در حرف‌های تکراری و بی‌فایده و مهیج هیچ سودی نمی‌بینم. روشنفکری که هیچ حرفی خلاف پسند مخاطبانش بر زبان نمی‌آورد هر چیزی می‌تواند باشد الا روشنفکر. مخاطب زدگی بلای بزرگ روزگار ماست. مخاطب شما را مصرف می‌کند. از شما هر روز ادبیات تندتر و بی‌پرواتری را طلب می‌کند. 

 

اندک اندک شما زبان او خواهید شد. چیزی را خواهید گفت که او را بیشتر خوش آید و این بازی خطرناک تا آن جا پیش خواهد رفت که دیگر نشانی از شما باقی نخواهد ماند. شما به مقام فنا فی‌المخاطب خواهید رسید و الفاتحه. زندگی در فضای هیجانی مانع از اندیشیدن است. من اگر به جای این دوستان بودم کمی سکوت می‌کردم یا دست کم این همه حرف نمی‌زدم.

 

این میزان از حضور رسانه‌ای فرصت تامل و درنگ را از آدمی سلب می‌کند. بالاخره اهل فکر باید یک فرق‌هایی با سلبریتی‌ها داشته باشد یا نه؟ علاوه بر مخاطب زدگی، رقابتی که بین دوستان منتقد شکل گرفته مصیبت مضاعفی است. هرکس می‌خواهد گوی تندروی را از دیگر دوستان برباید و خودش در صف مقدم مبارزه قرار بگیرد. این وسط چیزی که به فراموشی سپرده می‌شود حقیقت است.

 

کدخبر: ۵۸۵۲۹۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر