لکههای سیاه بر کارنامههای قبولی| اینجا ۹ بازیگر مطرح و به قولی تراز اول سینمای ایران را بررسی کردهایم
کجا پایشان لغزیده. کجا به خاطر پول، هنر سینما را فراموش کرده و نقشهای ضعیف ایفا کردهاند
هفت صبح| لیلا حاتمی: خاطره بازی مثلا متفاوت او در «ارتفاع پست» در نقش یک زن فرودست جنوبی با لهجه غلیظ، اصلا خاطره خوشایندی نیست. لیلا بعدها در فیلم «بیپولی» نشان داد که در ترسیم چنین کاراکترهایی پیشرفت کرده است. حضور لیلا در سریال «نهنگ آبی» هم اتفاق عجیبی بود که در میانه راه خودش متوجه و از سریال خارج شد. و بالاخره نقش کوچکش در فیلم «ما همه با هم هستیم» که مشخصا با سرمایهگذاری تهیه کننده روی چهره آراسته لیلا شکل گرفته بود. در هردو پروژه، لیلا دستمزدهای بالایی را دریافت کرد. لیلا حاتمی در فیلم «مرد بدون سایه» هم حضور عجیبی داشت که میشود باتوجه به مزایای جنبی این فیلم این مسئله را درک کرد. سفر به اسپانیا و اینطور چیزها.
هدیه تهرانی. هنوز نتوانستهایم بازی بد او در فیلم خوب «پل چوبی» را هضم کنیم. چرا در این فیلم که از قرار دستمزد بالایی هم دریافت کرده اینقدر بد بازی کرده است. شیمی میان او و بهرام رادان در نیامده و نیمهدوم فیلم را از نفس انداخته است. بازی هدیه تهرانی در فیلم «بیهمه چیز» هم نقطه مثبتی در کارنامه هدیه تهرانی نیست. اگر بخواهیم این فهرست را کامل کنیم، لاجرم یاد کمدی دنیا میافتیم. کمدی پرفروشی که بر مبنای یک الگوی مشهور فیلمفارسی ساخته شده بود. اغوای مرد مومن متاهل، توسط زن فرنگرفته خوشآبورنگ.
نیکی کریمی. هنوز خیلیها حیرت میکنند که نیکی کریمی چرا فرصت بازی در نقش اول فیلم «درباره الی» (همان نقشی که گلشیفته فراهانی اجرا کرد) از دست داد و به بازی در فیلم «دو خواهر پرداخت»؟ در کنار محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، حامد کمیلی و در فیلمی ساخته محمد بانکی! بهجز این فیلم میشود به فیلم من همسرش هستم که همان سالها بازی کرده هم اشاره کرد. شاید شیفت نیکیکریمی به سمت کارگردانی موجب شده بود که به سمت بازی در فیلمهایی برود که زحمت کمتر و پول بیشتر داشتند.
طناز طباطبایی. بازیگر برازنده سینمای ایران، به انتخابهای پروسواس و گزیده مشهور است. سخت میشود در کارنامه او لغزشی مشاهده کرد. او حتی در انتخاب فیلمهای مستقل هم وسواس خاص خود را دارد. البته که تجربه او در فیلم «خشموهیاهو» ساخته هومن سیدی تجربه موفقی نیست که آن هم به خاطر کمکاری در پرداخت شخصیت نوید بوده و ربطی به بازی عالی او نداشته است.
سحر دولتشاهی. دولتشاهی هم بیش از یک دهه است که نقشهای خود را باوسواس انتخابی میکند. ممکن است نقشی را در فیلمی بازی کند که به اندازه کافی قانعکننده نباشد اما نقش بیارزش اصلا. او در فیلمهایی مثل «شکاف» به اندازه کافی، خوب نبود. آخرین نقشی که دولتشاهی میتواند از بازی درآن ناراضی باشد، همان اولین فیلمی است که او را به عنوان یک ستاره مستقل از همسر سابقش، رامبد جوان به سینما شناساند. فیلم «مستانه» ساخته حسین فرحبخش به سال 1393. دقیقا 10 سال قبل.
ترانه علیدوستی. او یکی از مدعیان عنوان بهترین بازیگر زن پس از انقلاب است اما او هم نقشهایی داشته که مشخص نیست چرا آنها را قبول کرده است. در واقع پس از بازی در نقش مکمل در درباره الی به سال 1387، او طی دو سال بعد در چند فیلم بازی کرد که در هیچکدامشان متقاعدکننده نیست.«انتهای خیابان هشتم» از علیرضا امینی و «هرچی خدا بخواهد» ساخته نوید میهندوست از جمله این لغزشها هستند. به اینها «زندگی با چشمان بسته» ساخته صدرعاملی را هم میشود اضافه کرد که خب به غم نقایص نقش، ترانه در این فیلم، به هرحال یک فیلم تراز سینمای اجتماعی ایران بود. از سال 1390 تا به امروز یعنی بعد از پذیرایی ساده، ترانه یکی از بهترین و پالودهترین کارنامههای سینمایی را در میان بازیگران معاصر ایرانی دارد.
پریناز ایزدیار. بازیگر محبوب که دستمزدهای بسیار گرانی هم دریافت میکند، جزو آن دسته بازیگران گزیدهکار سینمای ایران محسوب میشود. هرچند برخی از نقشآفرینیاش در سریال «ازازیل» شکایت کردهاند که خب فقط دو قسمت آن پخش شده است و آنها که فیلم کمدی «صددام» را دیدهاند آن را جزو سبک مرسوم نقشآفرینیهای ایزدیار ندانستهاند. پریناز طی یک دهه گذشته، انتخابهای درستی داشته و از تبدیل شدن به یک شمایل محبوب سینمای تجاری پرهیز کرده است. کارنامه او از سال 1393 تا به امروز رشکبرانگیز است. مجموعهای از فیلمهای پرفروش آثار سینمای اجتماعی و همینطور حضور در فیلمهای مستقل کمهزینه و در کنارشان مجموعهای از سریالهای پلتفرمهای خانگی که برای ایزدیار مهمترینش «جیران» بود.
رعنا آزادیور. او چهار سال از دوران حرفهای خود را صرف بازی در سریال «زخمکاری» کرد که موجب احیای برند بازیگری او شد. آزادیور در سال 81 با «مارمولک» چهره شد و بعد هم در «پارک وی» درخشید اما ناگهان از سطح اول سینمای ایران دور شد و حتی حضورش در «درباره الی» هم محو و بدون کنش واضح در عرصه هنر بازیگری بود. در دهه 90 هم در چندین فیلم کم ارزش ظاهر شد و میرفت که به یک چهره اینستاگرامی و فضای مجازی بدل شود که با سریال زخمکاری نشان داد از چه توان بازیگری خارقالعادهای برخوردار است. حضور او در چهار فصل این سریال ظرفیت دستنخورده او در عرصه بازیگری را به همه ثابت کرد و میتوان مطمئن بود که از این به بعد او با توان بیشتری در سطح اول سینمای ایران حاضر خواهد بود.
الناز شاکردوست. برای شاکردوست همه چیز برعکس است. او بازیگر سینمای تجاری ایران بود و در سال های 86 تا 88 یکنفس فیلمهای کمارزش بازی کرد. اما اهالی فن هنرنمایی او در تکوتوک فیلمهایی مثل «چه کسی امیر را کشت» و یا «باد در علفزار میپیچد» را دیده بودند و عقیده داشتند او میتواند بازیگر خوبی شود.
او در دهه ن90همچنان بازی در فیلمهای کمارزش را ادامه داد و حتی «رسوایی» ساخته دهنمکی هم کمکی به احولات او نکرد. تا اینکه در یک رنسانس غیرمنتظره با «خفهگی»، «شبی که ماه کامل شد»،«تیتی» و «ابلق»، «بیبدن» و بازی در نمایش «رستم و سهراب» خودش را به عنوان یک بازیگر قابل به همه شناساند. امسال او با «گوزنهایاتوبان» در جشنواره حضور دارد.