ده فیلم از دهه شصت ایران
سالهای معصومیت و امید
هفت صبح| قبل از عید ده فیلم دهههای نود و هشتاد و هفتاد را در سه شماره پیاپی معرفی کردیم. امروز دهه شصت را مرور میکنیم و در سه شماره آینده به دهههای پنجاه و چهل و سی هم سرک خواهیم کشید.
مرگ یزدگرد
نسخه سینمایی بهرام بیضایی از نمایش مشهورش که به خوبی همه مولفههای مهم سینمای او را در خود دارد و فضای شبه تئاتری آن همگون با تکنیکهای سینمایی بیضایی محصول فوقالعادهای را به ارمغان آورده است. داستان پایان آخرین پادشاه ساسانی با بازیهای درخشان سوسن تسلیمی و مهدی هاشمی.
دونده
فیلم تجربی و درخشان امیر نادری که اصل بازگویی تجربیات دوران کودکی او با گذر از استعداد سینماتیک خاص نادری است. خط داستانی فیلم کمرنگ است اما نوعی تکاپو و جوششی از امید درآن هویداست که خاص سینمای سالهای ابتدای انقلاب بوده است.
مادیان
در سالهای ابتدای انقلاب دوربینها با سماجت به سمت روستاها و شهرهای کوچک رفته بودند و مادیان ساخته علی ژکان هم یکی از همین نوع فیلمهاست. داستان زنی که در روزگار از دست دادن محصول نمیخواهد به ازدواج دختر کوچکش با یک مغازهدار شهری که همسری نازا دارد تن بدهد. یکی از معدود فیلمهای زن محور دهه شصت ایران است که میتواند تماشاگر را به شکل کامل مجذوب شیوه روایت خود کند. سوسن تسلیمی در این فیلم درخشید.
اجارهنشینها
کمدی حیرتانگیز و پر زحمت داریوش مهرجویی که با حجم غیرقابل تصوری از خلاقیت و تلاش ساخته شده است و از بازیهای شگفتانگیز عزتالله انتظامی و اکبر عبدی و نادره سود میبرد. داستان نزاع مستاجرین با مباشر یک آپارتمان که با حضور دو بنگاهی رقیب، داستان فیلم سروشکلی دو پهلو و نمادین نیز پیدا میکند.
خانه دوست کجاست
روایت تغزلی اما به شدت کنترل شده عباس کیارستمی از رفاقت دو کودک هفت ساله اهل رستم آباد که طلیعهای است بر سینمایی که منجر به شهرت عباس کیارستمی در سطح جهان شد. فضای فیلم نوعی حس و حال کانون پرورش فکری را با خود دارد اما حس شاعرانه و ناتورالیسم نهادینه شده در فیلم آن را به یک فیلم مهم بدل کرده است.
ناخدا خورشید
یکی از شاهکارهای تاریخ سینمای ایران. اقتباس محلی ناصر تقوایی از رمان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی و تبدیل آن به یک فیلمنامه منسجم و فیلمی پر از جزئیات در بندرلنگه دهه چهل. بازی زیبای داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی، علی نصیریان و فتحعلی اویسی و دوبله هنرمندانه منوچهر اسماعیلی و مهمتر از آن موشکافی هنرمندانه کارگردان به ناخدا خورشید جایگاهی ابدی در پهنه سینمای ایران بخشیده است.
مهاجر
ابراهیم حاتمیکیای جوان سال 67 با فیلم دلنشین دیدهبان استعداد خود را نشان داده بود اما در مهاجر توانست در اندازههای یک سینماگر حرفهای جلوه کند و یکی از پرزحمتترین و زیباترین فیلمهای جنگی تاریخ سینمای ایران را به یادگار بگذارد و فیلم را پرکند از لحظات شگفتانگیز بصری.
دندان مار
یکی از بهترین فیلمهای مسعود کیمیایی بر مبنای طرح کوتاهی از احمد طالبینژاد ساخته شد و ته مایه رنگ سیاه را بر سینمای شفاف و سفید دهه شصت اضافه کرد. هرچند که شاید شبح کژدم عیاری نخستین فیلم مهم و تیره سالهای پس از انقلاب محسوب شود. در دندان مار به عنوان یک نئونوآر بومی ایرانی، کیمیایی با ذائقه بصری بینظیرش تصویری سیاه و تلخ از تهران معاصر، تهران جنگزده ارائه میکند با بازیهای دلنشینی از فرامرز صدیقی، احمد نجفی، گلچهره سجادیه و فریبا کوثری و موسیقی نوستالژیک فرامرز لاچینی.
هامون
درام طنزآمیز مهرجویی از وضعیت یک روشنفکر تیپیکال ایرانی در خانواده و جامعه. اثری طنازانه و زیرکانه با ریتمی شتابان که تصویری از تهران اواخر دهه شصت را در پیوست داستان پرفراز و نشیب خود به تماشاگر ارائه میکند و شیفتگان بیشماری در میان دوستداران سینمای ایران دارد و ذرهای غبار کهنگی بر روی آن ننشسته است. خسرو شکیبایی با این فیلم در قامت یک ستاره جلوهگر شد و اولین حضور بیتا فرهی را نیز در این فیلم مشاهده کردیم.
کلوزآپ
نگین انگشتری سینمای کیارستمی. فیلمی که به زیبایی همه مولفههای مشهور و بینالمللی آثار این سینماگر بزرگ را در خود جمع کرده است. بازسازی ماجرای حضور بدل محسن مخملباف در یک خانواده نجیب تهرانی. حسن سبزیان که با جازدن خود در قامت سینماگر معروف جادوی سینما و اعتبار آن را برای چند روزی تجربه میکند و سپس رازش لو میرود. کیارستمی این ماجرا را به شیوهای روایت میکند که موجب میشود کلوزآپ ابعاد یک فیلم مهم در تاریخ سینما را پیدا کند و نامش به عنوان یکی از بیست فیلم برگزیده تاریخ سینما ثبت شود.
چند فیلم مهم دیگر
باشو غریبه کوچک (بیضایی)، مادر (علی حاتمی)، حاجی واشنگتن (علی حاتمی)، سرب (مسعود کیمیایی)، دیدهبان (ابراهیم حاتمیکیا)، شبح کژدم (کیانوش عیاری)، شیر سنگی (مسعود جعفری جوزانی)، دستفروش (محسن مخملباف)