فجریها در لیگ گیشه!
از میان فیلمهای رونماییشده در جشنواره سال قبل فجر، تا به امروز 10 فیلم روی پرده سینماها رفتهاند
روزنامه هفت صبح| احتمالا خیلی دقیق به یاد نیاورید اما دربارهاش شنیده و خواندهاید؛ ماجرای نسبت میان جشنواره فجر و اکران عمومی را میگویم که زمانی چنان به هم نزدیک بودند که حتی این رویداد حکم دروازه ورود به چرخه اکران را داشت. زمانی «فجر» آنقدر جایگاه معتبر و رفیعی در سازوکار تولید و اکران سینمای ایران داشت که همه چیز با تقویم برگزاری آن تنظیم میشد
و حتی برخی معتقد بودند یکی از دلایلی که در مقاطعی، فصلهایی همچون زمستان، بهار و تابستان، انعکاسی در فیلمهای ایرانی نداشتند، به این دلیل بوده که اکثر این آثار برای عرضه در فجر کلید میخوردند و همواره بخش عمدهای از فرآیند تولید فیلمها در پاییز سپری میشده و فیلمها حال و هوایی پاییزی داشتند!
در آن سالها عبارت «ویترین سینمای ایران»، زمانی توصیفی دقیق برای جشنواره فجر محسوب میشد، چراکه اساسا حضور در این رویداد، شرط ورود یک فیلم به چرخه اکران بود و اگر فیلمی این فرصت طلایی را از دست میداد، دیگر نمیتوانست رنگ پرده را ببیند. «فجر» اما سالهاست که دیگر نه توانی برای «مشروط کردن» چرخه اکران دارد و نه جامعیتی برای «ویترن بودن» برای چرخه تولید.
همزمان با روزهایی که پرونده چهلودومین جشنواره فیلم فجر بسته شده و بازار گفتوگو درباره نسبت فیلمهای رونمایی شده در این رویداد با چرخه اکران عمومی سال آینده گرم است، سراغ عملکرد فجریهای سال گذشته در گیشه رفتهایم؛ در سالی که گیشه سینماها هزار میلیارد تومانی شد!
بچه زرنگ/ هادی محمدیان، بهنود نکویی و محمدجواد جنتی
«بچه زرنگ» به کارگردانی هادی محمدیان، بهنود نکویی و محمدجواد جنتی از پنجم مهرماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز بالغبر یک میلیون و 800 هزار مخاطب را به سینماها کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
جریان تولید انیمیشنهای سینمایی حالا آنقدر در سینمای ایران قدرت پیدا کرده که بعد از فیلمهای کمدی، جایگاه دوم در جذب مخاطب به سالنهای سینما را از آن خود کردهاند. این جریان هرچند میراثدار هنرمندانی است که از ابتدای دهه 80 شروع به ثبت تجربههایی در مقیاس سینمایی کردند اما گروه هنرپویا با «شاهزاده روم» و در ادامه «فیلشاه» نقش مهمی در تثبیت به آن داشتند. «بچه زرنگ» بهعنوان تازهترین محصول این گروه، یکی از آثار کنجکاویبرانگیز حاضر در جشنواره چهلویکم فجر بود؛ جشنوارهای که همین یک انیمیشن را در ویترین خود داشت.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
براساس آییننامه جشنواره فیلم فجر، تنها زمانی اهدای سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن موضوعیت پیدا میکند و نمایندگان این صنعت، فرصت داوری در جشنواره را پیدا میکنند که حداقل شاهد حضور 2 انیمیشن سینمایی در ترکیب فیلمهای جشنواره باشیم. «بچه زرنگ» اما در جشنواره چهلویکم تنها بود و انتظار نمیرفت که موفق به شکار سیمرغ بهترین انیمیشن شود، اما شد! فارغ از اقدام عجیب هیأت داوران اما این انیمیشن در بخشهای فنی مانند بهترین کارگردانی و یا بهترین فیلمنامه توانست نامزدی برای سیمرغ بلورین را در بخش سودای سیمرغ تجربه کند.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
قطعا باید انیمیشن «بچه زرنگ» را از پدیدههای اکران سال 1402 به حساب بیاوریم. انیمیشنی که پابهپای رقبای قدری همچون «فسیل» و «هتل» توانست مخاطبان بالقوه خود را به سالنهای سینما فرابخواند عناوین «پرفروشترین فیلم کودک و نوجوان» و «پرمخاطبترین انیمیشن سینمایی» را در کتاب رکوردهای تاریخ سینمای ایران از آن خود کند. این انیمیشن سینمایی با فروشی بالغ بر 60میلیارد تومان، در رتبه پنجم پرفروشترین فیلمهای سال قرار گرفته و بعد از گذشت نزدیک به 5 ماه از آغاز اکرانش، همچنان جریان استقبال از آن متوقف نشده است.
نکته ویژه؛
محصولات قبلی موسسه هنرپویا یعنی «شاهزاده روم» و «فیلشاه» را هادی محمدیان کارگردانی کرده بود و «بچه زرنگ» هم در آغاز با نام این کارگردان معرفی میشد اما آرامآرام اختلافاتی در گروه تولید این اثر بهوجود آمد که منجر به جدایی محمدیان از این گروه شد اما همچنان در تیتراژ نسخه نهایی، نام او در کنار بهنود نکویی و محمدجواد جنتی بهعنوان یکی از کارگردانان درج میشود.
کت چرمی/ حسین میرزامحمدی
فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی از 17 خردادماه راهی پرده سینماها شد و بالغبر 311 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشاند.
از فیلم چه میدانیم؟
«مرد بازنده» فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی کامران حجازی بود که ایفای نقش اصلی آن را جواد عزتی برعهده داشت و به یکی از فیلمهای اجتماعی شاخص در جشنواره فیلم فجر هم بدل شد. یک سال بعد از آن، کامران حجازی تهیهکنندگی فیلم دیگری را در همان حالوهوای اجتماعی و تلخ برعهده گرفت، نقش اصلی آن را بازهم به جواد عزتی سپرد، از محمدحسین مهدویان هم مشاوره گرفت. قرعه کارگردانی این فیلم اما به نام حسین میرزامحمدی افتاد و اینگونه «کت چرمی» در سایه سنگین «مرد بازنده» متولد شد.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
خیلیها در همان ایام رونمایی «کت چرمی» در جشنواره فجر، آن را وامدار سینمای اجتماعی مطلوب مهدویان دانستند و نشانهها و مشابهتهای آن با «مرد بازنده» را پررنگ کردند اما فیلم میرزامحمدی، در مقام یک کارگردان فیلماولی، سوژهای جسورانه داشت که میتوانست در کانون توجه قرار بگیرد. این فیلم توانست در 10 رشته، نامزد دریافت سیمرغ از جشنواره چهلویکم شود اما تنها سارا حاتمی بود که توانست بهعنوان بازیگر نقش مکمل، این جایزه را از آن خود کند. در مجموع میتوان معدل حضور «کت چرمی» در جشنواره فجر را مثبت ارزیابی کرد.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
هر چند فیلم «کت چرمی» رقیبی قدر به نام «سهکام حبس» را در چرخه اکران داشت اما بهعنوان یک فیلم غیرکمدی و حتی تلخ، میتوان گفت فروشی فراتر از انتظار را در گیشه تجربه کرد. فیلم به پشتوانه حضور بازیگرانی همچون جواد عزتی، صابر ابر، عباس جمشیدیفر، گلاره عباسی و پانتهآ پناهیها توانست عملکرد موفقی در گیشه داشته باشد و مجموع فروش خود را از مرز 14میلیارد تومان، فراتر ببرد. استفاده به اندازه از ظرفیت تبلیغات تلویزیونی را هم میتوان از پارامترهای تأثیرگذار بر موفقیت این فیلم دانست.
نکته ویژه؛
اشاره کردیم که جواد عزتی بعد از «مرد بازنده» در فیلم «کت چرمی» دومین همکاری خود در مقام بازیگر را در فیلمی به تهیهکنندگی کامران حجازی به سرانجام رساند اما ارتباط و دوستی میان این دو سینماگر آنقدر عمیق شده که در جشنواره چهلودوم شاهد همکاری سوم آنها بودیم؛ «تمساح خونی» را جواد عزتی در اولین تجربه خود، کارگردانی و کامران حجازی تهیهکنندگی کرده است.
غریب/ محمدحسین لطیفی
فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از 25 اسفند 1401 در قالب اکران نوروزی، راهی پرده سینماها شد و بالغبر 240 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشاند.
از فیلم چه میدانیم؟
سازمان اوج از همان ابتدای دهه 90 که بهصورت رسمی بهعنوان یک کمپانی تولید فیلم، فعالیت خود را آغاز کرد، اهتمام ویژهای به بازنمایی تصویر شهدای شاخص بر پرده سینما داشت. مسیری که با «ایستاده در غبار» آغاز شد و در ادامه به «منصور» رسید. «غریب» با نگاهی به زندگی شهید محمد بروجردی هم در چارچوب همین تولیدات اوج، قابل تعریف است. فیلمی که حامد عنقا نگارش فیلمنامه و تهیهکنندگی آن را برعهده گرفت و محمدحسین لطیفی به خوبی توانست آن را کارگردانی کند و به چهلویکمین جشنواره فجر برساند.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
«غریب» را میتوان بازگشت محمدحسین لطیفی به دوران اوج خود در فیلمسازی دانست. فیلمی که از نظر سروشکل سینمایی، نسبت به تجربههای متأخر این فیلمساز جلوتر بود و به همین دلیل هم رونمایی از آن در فجر، با اقبال مواجه شد. از نگاه داوران هم «غریب» فیلم قابل تحسینی بود و به همین دلیل علاوهبر نامزدی در 7 بخش، سرانجام سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه ملی را هم به آن اعطا کردند. عجیبترین مورد اما چشم بستن کامل داوران، روی بازی درخشان بابک حمیدیان در نقش اصلی فیلم بود.
عملکردش در اکران 1402چگونه است؟
اکران سینماها در نوروز 1402 شرایط ویژهای داشت. به دلیل همزمان با ایام ماه رمضان، خیلی از صاحبان آثار، شانسی برای توفیق خود در گیشه قائل نبودند و تن به اکران آثارشان نمیدادند اما در همین بازه، نه فیلم فیلم «فسیل» روی پرده رفت و تبدیل به یک پدیده شد، که فیلم غیرکمدی «غریب» هم توانست عملکرد قابلدفاعی داشته باشد. البته فروش 10 میلیارد تومانی برای فیلمی که پشتیبانی سازمان اوج را دارد، چندان فروش ویژهای نیست اما میتوان آن را برای اکران یک فیلم دفاعمقدسی در بازه زمانی ماه رمضان مقبول دانست.
نکته ویژه؛
محمدحسین لطیفی از عملکرد داوران جشنواره چهلویکم رضایت نداشت. بهطور خاص نادیده گرفتن بازی بابک حمیدیان و حذف کامل نام او از فهرست نامزدهای بازیگری، آنقدر غیرقابل قبول بود که لطیفی در چند مصاحبه، بهصورت مستقیم نسبت به آن اعتراض کرد. جالب اینکه یکسال بعد، یعنی در دوره چهلودوم، لطیفی خودش ردای داوری به تن کرد و جایزه بهترین بازیگری را به ارسطو خوشرزم داد!
جنگل پرتقال/ آرمان خوانساریان
فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان از 3 آبانماه راهی پرده سینماها شد و توانست بالغبر 62 هزار مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند.
از فیلم چه میدانیم؟
«جنگل پرتقال» عاشقانهای متفاوت در ویترین جشنواره فیلم فجر چهلویکم بود که بهصورت ویژه مورد توجه منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت. فیلمی به کارگردانی آرمان خوانساریان که از فیلمسازان جوان برخاسته از سینمای کوتاه بود و حالا با اولین تجربه خود در مقام کارگردان فیلم بلند، به جشنواره فجر آمده بود. از برگبرندههای فیلم که تأثیر ویژهای بر خروجی آن گذاشته است هم میتوان به بازی میرسعید مولویان در نقش اصلی آن اشاره کرد. بازیگری که در سالهای اخیر و با تجربههای خاص، آرامآرام دارد جای خود را در میان فیلمبازها تثبیت میکند.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
اشاره کردیم که فیلماولیها معمولا در ویترین جشنواره فیلم فجر در کانون توجه قرار دارند و از این منظر، در جشنوارهای که خبری از «نگاه نو» و بخش ویژه برای فیلماولیها نبود، آثار این گروه از کارگردانان به راحتی میتوانست در معرض نادیده گرفته شدن، قرار بگیرد. «جنگل پرتقال» اما چنان کیفیتی داشت که خیلی زود نامش در فهرست فیلمهای محبوب منتقدان در این دوره از جشنواره قرار گرفت. از نگاه داوران هم بازی دو بازیگر اصلی فیلم شایسته نامزدی برای سیمرغ شناخته و خود فیلم هم نامزد سیمرغ بهترین فیلماول شد.
عملکردش در اکران 1402چگونه است؟
رقابت میان فیلمهای کمدی پرفروش، حسابی گرم شده بود و یک هفتهای از رجزخوانی «هتل» برای «فسیل» میگذشت که «جنگل پرتقال» به ترکیب فیلمهای روی پرده سینماها پیوست. از همان ابتدا مشخص بود که فیلم کار بسیار دشواری برای فروش پیشروی خود دارد اما قابلیت لازم برای ترغیب فیلمبازها به حضور در سینما را هم داشت. در چنین شرایطی ثبت رقمی نزدیک به 3میلیارد تومان، در گیشه «جنگل پرتقال» اتفاقی دلگرمکننده بود. فیلمی که کیانوش عیاری برای آن دست به قلم شد و کارگردان جوانش را ستود.
نکته ویژه؛
از ویژگیهای مهم «جنگل پرتقال» که نمیتوان آن را نادیده گرفت، حضور رسول صدرعاملی در مقام تهیهکننده آن است. فیلمساز خوشسابقهای که بعد از سالها درخشش در مقام کارگردان، چند سالی است که تصمیم به حمایت از کارگردانان فیلماولی گرفته است. بعد از فیلم «شنای پروانه» ساخته محمد کارت، حالا «جنگل پرتقال» فیلم درخشان دیگری است که با حمایت این کارگردان به سرانجام رسیده است.
سرهنگ ثریا/ لیلی عاج
فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج از 10 آبانماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز بالغبر 45 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
«بابا آدم» عنوان نمایشی بود که یکسال پیشتر، با موضوع خانوادههایی که عزیزانشان گرفتار دام گروهک منافقین شدهاند، در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفته بود. کارگردان آن نمایش لیلی عاج بود که به پشتوانه همین تجربه و با حمایت سازمان اوج، تصمیم گرفت همین داستان را در قالب سینمایی هم به تصویر درآورد. سوژه فیلم به نوعی اقتباس از زندگی واقعی یک مادر بود و همین ویژگی، کنجکاویها درباره مواجهه با آن را بیشتر کرده بود. نقش این مادر را در فیلم ژاله صامتی ایفا کرده است.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر، بازخوردهای موفقی را تجربه کرد بهخصوص که عوامل سازنده، در قالب یک کمپین فرامتنی، تلاش کردند گروهی از مادران چشمانتظار را با خود همراه کنند که این ایده، بازتاب رسانهای ویژهای در ایام جشنواره فجر پیدا کرد. بازی ژاله صامتی در نقش سرهنگ ثریا، در فیلم بهشدت مورد تحسین قرار گرفت و او توانست نامزد سیمرغ بلورین هم بشود. لیلی عاج هم در میان کارگردانان فیلماولی جشنواره توانست دیپلم افتخار را از دست داوران بگیرد. در مجموع این فیلم پشتوانه خوبی برای اکران عمومی داشت.
عملکردش در اکران 1402چگونه است؟
طبق تجربه، سازمان رسانهای اوج، معمولا علاوهبر حمایت از فرآیند تولید محصولات خود، در فرآیند عرضه آنها هم برنامهریزی دقیقی دارد و عوامل این آن را تنها نمیگذارد. همزمان بازه اکران عمومی فیلم «سرهنگ ثریا» با حوادث منطقهای و اوجگیری جنگ غزه، سبب شد که بخشی از ظرفیت رسانهای سازمان اوج، معطوف به این رویداد شود و همین مسئله باعث شد فیلم لیلی عاج با حداقل پشتیبانی، روانه پرده سینماها شود. فیلم بهرغم ظرفیتهای فرامتنیاش، نتوانست فروش خود را به مرز 2 میلیارد تومان هم برساند و این شکست بود!
نکته ویژه؛
گاهی ایدههای عجیبی، در دستور کار تیمهای تبلیغی برخی پروژهها قرار میگیرد که یکی از پربازتابترین آنها در همین سالجاری مربوط به «سرهنگ ثریا» بود. ویدئوی گروهی از افراد که لباس فرم سازمان مجاهدین خلق را برتن داشتند و در خیابانهای تهران رژه میرفتند، در کانون توجه صفحات و کانالهای مجازی قرار گرفت که صفر تا صد این ویدئو محصول اتاق فکر تبلیغاتی «سرهنگ ثریا» بود.
بعد از رفتن/ رضا نجاتی
فیلم سینمایی «بعد از رفتن» به کارگردانی رضا نجاتی از 25 مردادماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز بالغبر 20 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
در هر دوره از جشنواره فیلم فجر، معمولا کارگردانان فیلماولی بهصورت ویژهای در کانون توجه قرار دارند. رضا نجاتی هم یکی از فیلمسازان فیلماولی در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر بود که یک ویژگی دیگر هم داشت و آن اینکه یکسال پیشتر و برای فیلمکوتاه «ارفاق» توانسته بود، سیمرغ بلورین بهترین فیلمکوتاه جشنواره فیلم فجر را شکار کند. «بعد از رفتن» از این منظر، یکی از فیلمهای کنجکاویبرانگیز این دوره از جشنواره بود. فیلمی که صابر ابر ایفاگر نقش اصلی آن بود و سارا بهرامی هم نقش مقابل او را ایفا میکرد.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
رونمایی از فیلم «بعد از رفتن» در ایام جشنواره، بازخوردهای چندان یکدستی را به همراه نداشت. برخی فضای بصری و سبک کارگردانی نجاتی را پسندیدند و در مقابل عدهای فقدان مواد لازم برای قصهگویی در قالب یک فیلم بلند داستانی و به تبع آن ریتم بهشدت کند فیلم را محل انتقاد قرار داده و آن را یک تجربه شکستخورده دانستند. با همه اینها اما فیلم از منظر هیأت داوران، ارزشهایی داشت که منجر به نامزدیاش برای عنوان بهترین فیلم جشنواره هم شد. باز پانتهآ پناهیها هم در فیلم تحسین شد.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
برنامهریزی برای توفیق فیلمهایی شبیه «بعد از رفتن» در چرخه اکران چندان ساده نیست. فیلمهایی که سروشکلی کاملا هنری دارند و بخشی از ظرفیت و توان سازندگانشان، بیش از داستانگویی، صرف فضاسازی شده است. البته این میتواند ویژگی یک فیلم تلقی شود اما تأثیر مستقیمی بر کیفیت حضور آن در چرخه اکران عمومی میگذارد. کمااینکه فیلم «بعد از رفتن» در بالغبر 1700 سانسی که برای اکران عمومی در اختیار خود داشت، چیزی در حدود 20 هزار مخاطب را به سینماها کشاند و مجموع فروش آن هم در مرز یک میلیارد تومان متوقف ماند.
نکته ویژه؛
یکی از چالشهای اصلی فیلمهایی که فرآیند تولید را در سال ملتهب 1401 سپری کردند، انتخاب بازیگران بود. صابر ابر که ایفاگر نقش اصلی «بعد از رفتن» است، در دوره چهلویکم پرکارترین بازیگر مرد لقب گرفت و سارا بهرامی هم که بازیگر زن فیلم بود، همزمان «جنگل پرتقال» را در جشنواره داشت. پانتهآ پناهیها هم چند نقش فرعی را در فیلمهای آن دوره ایفا کرده بود.
پالایشگاه/ مهرداد خوشبخت
فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت از 29 آذرماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز کمتر از 13 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
در فرآیند پیشتولید، نام پروژه «پالایشگاه» بود اما ناگهان یک حاشیه غیرمنتظره دامنگیر آن شد. حمید فرخنژاد در واکنشی هیجانی نسبت به حوادث و التهابات اجتماعی از کشور خارج شد و به جریان اپوزیسیون پیوست. در لابهلای اخبار مربوط به این بازیگر، خبر رسید او با رقمی کلان، قرار بوده ایفاگر نقش اصلی «پالایشگاه» باشد و با وجود دریافت این مبلغ از بنیاد فارابی، از کشور خارج شده است! احتمالا برای فرار از تبعات این اخبار بود که فیلم به «گلهای باوارده» تغییر نام داد و با این نام به جشنواره آمد.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
وقتی کارگردان یک فیلم در نشست رسانهای پس از رونمایی از فیلمش آن را «مزخرف» توصیف میکند، درباره واکنش دیگر چه انتظاری میتوان داشت!؟ «گلهای باوارده» از فیلمهایی بود که خیلی دیر به جشنواره رسید و رونمایی بسیار پرحاشیهای هم داشت. اصحاب رسانه کیفیت پایین آن را مورد انتقاد قرار دادند و مهرداد خوشبخت هم با مزخرف خواندن فیلمش، گفت آنچه در جشنواره اکران شده از نظر فنی، نسخه نهایی نیست و اینگونه تلاش کرد از تصمیم مدیران فارابی برای رساندن فیلم به جشنواره به هر قیمتی گلایه کند.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
بازخوردهای منفی برای «گلهای باوارده» آنقدر زیاد بود که حالا لازم بود فیلم برای ورود به چرخه اکران عمومی، باردیگر تغییر عنوان بدهد! به همین دلیل فیلم با نام «پالایشگاه» فرصت اکران عمومی به دست آورد. فیلم برخلاف انتظار چندان مورد حمایت ویژه، از منظر تبلیغاتی قرار نگرفت و به همین دلیل حداقل شانس برای توفیق در گیشه را هم از دست داد. فیلم در بیش از هزار سانسی که در اختیار داشت، تنها 12 هزار و 800 مخاطب را به سینماها کشاند و فروشش در مرز 600 میلیون تومان متوقف ماند!
نکته ویژه؛
فیلم «گلهای باوارده» با وجود نقاط ضعف متعدد، دو ویژگی مثبت دارد که نمیتوان نادیده گرفت. اول جلوههای ویژه رایانهای فیلم که اجرایی حیرتانگیز دارد و واقعا قابلتحسین است. دیگری بازی کوتاه اما درخشان نادر سلیمانی در نقش یک ناخدای خلافکار که حالا برای کمک به کارگران پالایشگاه آبادان تصمیم به همراهی مشروط با آنها میگیرد و شمایل یک قهرمان را در فیلم پیدا میکند.
پرونده باز است/ کیومرث پوراحمد
فیلم سینمایی «پرونده باز است» به کارگردانی کیومرث پوراحمد از 14 تیرماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز کمتر از 14 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
دوست نداشتیم فیلمی که قرار است بهعنوان «آخرین ساخته زندهیاد کیومرث پوراحمد» در حافظه سینمای ایران ثبت میشود، چنین سروشکلی داشته باشد. البته واقعیت این است که این فیلمساز محجوب و خاطرهساز، سالها بود که از روزهای اوج خود فاصله گرفته و «پرونده باز است» در شرایطی به تولید رسید که انتظار چندان بالایی نسبت به خروجی آن نداشتیم اما در عین حال، همچنان امیدوار بودیم که فیلم بتوانم حکم یک «بازگشت» را در کارنامه این فیلمساز پیدا کند. رونمایی از فیلم اما همان خرده امیدها را هم به باد داد!
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
«پرونده باز است» روی کاغذ ایده جذابی داشت و حتی میتوانست تبدیل به یکی از آثار ملتهب حاضر در جشنواره شود. سوژه قصاص و اعدام یک نوجوان، از آن سوژههایی است که پرداخت سینمایی به آن با توجه به چارچوبهای ممیزی و نظارت در سینمای ایران، چندان ساده نیست. فیلم اما این سوژه را هدر داده و با رونمایی در جشنواره به سوژهای برای انتقاد مجدد از افت کیفی فیلمسازی پوراحمد تبدیل شد. فیلم هم در ترکیب بازیگران و هم در دیالوگنویسی بهشدت کیفیت نازلی داشت و قابلدفاع نبود.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
فروش نیممیلیارد تومانی «پرونده باز است» را هم باید به پای حاشیهها گذاشت، نه متن! فیلمی که کیومرث پوراحمد گفته بود علاقهای به حضور آن در جشنواره فیلم فجر ندارد و علی قائممقامی در مقام تهیهکننده آن را تحویل دبیرخانه داده بود، زمانی در نوبت اکران قرار گرفت که دیگر کارگردانش در قید حیات نبود. حضور پرحاشیه فیلم در جشنواره را در کنار خبر تلخ و شوکهآور درگذشت کیومرث پوراحمد میتوان دو پارامتری دانست که در همین میزان فروش فیلم، تأثیرگذار بودهاند. فیلم از نظر معادلات گیشه، هیچ شانسی برای فروش نداشت.
نکته ویژه؛
یکی از بازیگران اصلی فیلم «پرونده باز است» پژمان بازغی است. او یک مسئول قضایی است که تلاش دارد برای نوجوان محکوم به اعدام فرجامخواهی کند اما به سنت دیگر فیلمهای این بازیگر در چرخه اکران امسال، حضور او در این فیلم هم غیرقابل توجیه است! پیشتر در پرونده فصلی به کارنامه پژمان بازغی و ویژگی عجیب حضور او در فیلمهای نفروش پرداخته بودیم!
شماره 10/ حمید زرگرنژاد
فیلم سینمایی «شماره 10» به کارگردانی حمید زرگرنژاد از 29 شهریورماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز کمتر از 13 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
حمید زرگرنژاد سال 92 و با تهیهکنندگی بهروز افخمی، فیلمی به نام «پایان خدمت» را کارگردانی کرد که بازیگرانی همچون هدی زینالعابدین و امیر جدیدی هم در آن ایفای نقش میکردند. این فیلم جادهای میتوانست شروع درخشانی برای یک کارگردان باشد. او در ادامه «ماهورا» و «برای مرجان» را کارگردانی کرد که استاندارد قابل قبولی داشت اما هیچیک نام این کارگردان را بر سر زبان نینداخت. فیلم سینمایی «شماره 10» همه ویژگیهای لازم را داشت که نام زرگرنژاد را در کانون توجه قرار دهد، اما بازهم آنچه باید میشد، نشد!
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
«شماره 10» در اولین روز از چهلویکمین جشنواره فجر، در پردیس ملت روی پرده رفت و برخی رسانهها عنوان پدیده زودرس جشنواره را به آن اطلاق کردند. فیلم از نظر داستان و فضاسازی، اثری غیرمنتظره در ژانر دفاع مقدس محسوب میشد. نقشآفرینی مجید صالحی در نقش اصلی فیلم هم درخشان بود و اتفاقا توانست اولین سیمرغ بلورین کارنامه این بازیگر را هم به نام خود ثبت کند. همه اینها یعنی «شماره 10» رونمایی موفقی در فجر داشت و میتوانست با تکیه بر آن ورود موفقی به چرخه اکران هم داشته باشد.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
این فیلم، با تمام ظرفیتی که داشت با تصمیم غریب سرمایهگذارش، قربانی شد! «شماره 10» از محصولات بنیاد فارابی در جشنواره چهلویکم بود که میتوان آن را یکی از موفقترینها هم به حساب آورد اما در ایام نوروز 1402 و در حالی که تلویزیون محصول قابل عرضهای برای پرکردن آنتناش نداشت، فارابی، این فیلم سینمایی را پیشکش کرد و قبل از اکران عمومی «شماره 10» سر از آنتن درآورد! نسخه باکیفیت فیلم هم از همین مسیر به فضای مجازی درز کرد و همه امید عوامل فیلم به گیشه، به باد رفت.
نکته ویژه؛
یکی از ویژگیهای مهم فیلم «شماره 10» پروداکشن ویژه و فضاسازی خاص آن است که طبیعتا در سالن سینما، بیشتر به چشم مخاطب میآید. به همین دلیل پخش تلویزیونی آن، نه فقط منجر به از دست رفتن جذابیت داستانی آن برای مخاطبان بالقوهاش شد که باعث شد این گروه از مخاطبان، در اولین مواجهه، بخشی از ارزشهای بصری فیلم را از دست بدهند.
چرا گریه نمیکنی؟/ علیرضا معتمدی
فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی از هشتم آذرماه راهی پرده سینماها شد و تا به امروز کمتر از 9 هزار مخاطب را به سالنهای سینما کشانده است.
از فیلم چه میدانیم؟
علیرضا معتمدی از کارگردانان جوانی است که پیشتر سوابق پراکندهای در حوزه فیلمنامهنویسی و حتی بازیگری داشته و ورود به عرصه کارگردانی، با واکنشهای مثبتی از سوی منتقدان و سینمادوستان مواجه شده است. او که در اولین گام فیلم «رضا» را ساخت و نقش اصلی آن را هم خودش ایفا کرد، بهعنوان دومین تجربه کارگردانی سراغ «چرا گریه نمیکنی؟» رفت و هر چند باردیگر خودش ایفای نقش اصلی را برعهده گرفت اما ترکیبی جذاب از بازیگران مطرح و چهره را هم گردهم آورد تا فیلم ویترینی کنجکاویبرانگیز داشته باشد.
عملکردش در «فجر41» چگونه بود؟
اگر بگوییم فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» یکی از گرمترین و پرشورترین اکرانهای جشنواره چهلویکم را در پردیس سینمایی ملت به نام خود ثبت کرده بود، اغراق نکردهایم. فیلم هم از منظر محتوا و هم از منظر ساختار، غیرمنتظره بود و برخی اصحاب رسانه حتی نام پدیده جشنواره را به آن دادند. لحن خاص کمدی فیلم در کنار نقشآفرینی بازیگرانی همچون مانی حقیقی، هانیه توسلی، باران کوثری، فرشته حسینی و در رأس آنها علی مصفا، تجربه تماشا آن را به تجربهای شیرین و دوستداشتنی در تراکم اکرانهای پرشمار جشنواره بدل کرد.
عملکردش در اکران 1402 چگونه است؟
به همان اندازه که رونمایی فیلم در جشنواره فیلم فجر برایمان غیرمنتظره بود، مدل ورودش به چرخه اکران عمومی و عملکردش در گیشه هم یکی از شگفتیهای اکران امسال را رقم زد! هیچیک از مخاطبان جشنواره فجر گذشته گمان نمیکرد «چرا گریه نمیکنی؟» در فهرست میزان فروش فیلمهای آن دوره از جشنواره، قعرنشین شود، اما شد! فیلمی که بیتردید قربانی جدال میان عوامل اصلیاش شد، در خنثیترین وضعیت ممکن و بدون حداقل اطلاعرسانی، در میانه پاییز روی پرده رفت و برخلاف پیشبینیها مجموع فروشش به 400 میلیون تومان هم نرسید!
نکته ویژه؛
عوامل اصلی «چرا گریه نمیکنی؟» یعنی علیرضا معتمدی و تیم بازیگران مطرحش، هیچ تمایلی به حضور فیلم در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر نداشتند. برخلاف نظر آنها اما رضا محقق در مقام تهیهکننده فیلم را به جشنواره فرستاد و همین نقطه شروع جدال رسانهای میان عوامل شد تا جایی که تهیهکننده به تنهایی در نشست خبری فیلم رد جشنواره حاضر شد و برای عواملش خط و نشان کشید!