کلاسیک ببینیم | خوشی‌ها و مصائب دوران مدرسه
درباره فیلم شادترین روزهای زندگی شما اثر فرانک لاوندر.
روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی| یک: «شادترین روزهای زندگی شما» در اصل نمایشنامه‌ای از جان دایتون است. او این نمایشنامه را سال ۱۹۴۷ نوشت و در همان سال اجرا شد. اتفاقا خیلی هم موفق بود و تا سال ۱۹۴۸، بیش از ششصد اجرا داشت. نمایشنامه هنوز محبوب است و حتی در سال ۲۰۰۴ هم یک بار دیگر روی صحنه رفت. اما در دنیای سینما، این اقتباس هنرمندانه فرانک لاوندر بود که باعث شد نمایشنامه دایتون و طنز بی‌نظیر او در عرصه سینما هم مورد توجه قرار بگیرد.
دو: «شادترین روزهای زندگی شما» داستان یک مدرسه شبانه‌روزی پسرانه به اسم ناتبرن است با مدیریت وتربی پوند (الستر سیم). پوند و معلمان همچون هر سال منتظر ورود دانش‌آموزان دبیرستانی خود در سال جدید هستند که یک اتفاق همه‌چیز را به‌هم می‌ریزد. در اثر اشتباه در نامه‌نگاری، دانش‌آموزان مدرسه دخترانه سنت سویتین با مدیریت موریل ویت‌چرچ (مارگارت رادرفورد) هم به ناتبرن منتقل می‌شوند تا امسال را آنجا بگذرانند.
پوند و ویت‌چرچ به این نتیجه می‌رسند که تا زمان باخبر شدن وزارت آموزش و اصلاح اشتباه، باید این آبروریزی را از دید والدین بچه‌ها و بازرسانی که از راه رسیده‌اند، مخفی نگه دارند. این ماموریت غیرممکن با اتفاقات غیرمنتظره زیادی همراه می‌شود.
سه: یک کمدی بریتانیایی اصیل فوق‌العاده و مفرح. پرانرژی و کاملا درگیرکننده، همراه با طنزی ناب که فقط در سینمای بریتانیا می‌توان پیدا کرد. فیلم پر است از ادای دین و اشاره به فیلم‌ها و آثار ادبی مختلف. مثل صحنه‌ای در آشپزخانه؛ یکی از پسرها که حالش از غذای مدرسه به‌هم خورده، اولیور توئیست‌وار نزدیک مدیران می‌شود و به آن‌ها می‌گوید: «خواهش می‌کنم آقا، دیگر به من غذا ندهید!»
چهار: اما برگ برنده اصلی فیلم بازیگران آن هستند. الستر سیم و مارگارت رادرفورد در نقش‌های خود، بازی حیرت‌انگیزی ارائه می‌دهند (رادرفورد در نسخه تئاتر نمایشنامه هم بازی کرده بود و از همان ابتدای نگارش فیلمنامه برای حضور در فیلم انتخاب شده بود). بهترین صحنه‌های فیلم لحظاتی هستند که این دو با یکدیگر بگومگو می‌کنند.
چند صحنه درخشان در فیلم وجود دارد که هیچ تاریخ مصرفی نمی‌توان برایشان متصور شد. مثل جایی که پوند وسط سالن ساختمان (از سر ناچاری و کمبود جا) دارد به دانش‌آموزان پسرش ادبیات درس می‌دهد، و در این میان ویت‌چرچ و دخترانش مرتب وارد صحنه و مزاحمشان می‌شوند.
پنج: ولی نمی‌توان از بازیگران فیلم صحبت کرد و اشاره‌ای به جویس گرنفل نداشت. او در نقش خانم گاسج بی‌نظیر است؛ با طنزی حساب‌شده و دقیق. او تنها با یک حرکت چشم‌ها یا لبخند ساده کل صحنه را از آن خودش می‌کند. خوشبختانه بازی گرنفل هیچ‌وقت قدرنادیده نمانده و همواره از اجرای فوق‌العاده او به‌عنوان یکی از نقاط قوت فیلم یاد می‌شود.
شش: «شادترین روزهای زندگی شما» از آن فیلم‌هایی است که در سینمای امروز امکان ساختش وجود ندارد، اگر هم بازسازی از آن صورت گیرد، با یک فیلم پرت‌وپلا و بی‌ارزش طرف خواهیم بود. بخش زیادی از جذابیت فیلم ناشی از بحث و جدل پوند و ویت‌چرچ و جبهه‌های مردان و زنانی است که این دو نفر پشت‌سر خود دارند.
قطعا در طول این بحث‌ها، آن‌ها نیش‌وکنایه‌های زیادی درباره جنسیت بارِ هم می‌کنند. و این چیزی نیست که سینمای امروز ظرفیت تحملش را داشته باشد. فعلا بهتر است دعا کنیم هیچ اقتباس تازه‌ای از فیلم صورت نگیرد.
چون در این صورت، معلوم نیست چه بلایی سر فیلم می‌آورند و چگونه آن را قلع‌وقمع می‌کنند! ویژگی دیگر فیلم، به‌اندازه بودن آن است. این فیلم اگر در سینمای امروز ساخته می‌شد، شاید پر از برهنگی و شوخی‌های جنسی می‌شد. اما فرانک لاوندر هنرمندانه تمام تمرکز خود را روی معلم‌ها و چالش آن‌ها گذاشته است و بچه‌ها عملا سیاهی لشکر هستند.
هفت: فیلم هم از نظر منتقدان، و هم از نظر فروش بسیار موفق عمل کرد. منتقدها که عاشق فیلم مخصوصا بازی بازیگران شده بودند. از نظر فروش هم «شادترین روزهای زندگی شما» با فروش ۲۷۸ هزار پوندی عملکرد خوبی داشت و پنجمین فیلم پرفروش سال شد.
چهار سال بعد در سال ۱۹۵۴، لاندر و سیدنی گیلیات که تهیه‌کنندگان فیلم اصلی بودند، یک دنباله برای فیلم تهیه کردند با نام «سوگلی‌های سنت ترینیان». در این فیلم که بسیاری از بازیگران اصلی نسخه اول فیلم در آن حضور داشتند، این بار داستان بلبشو و آشفتگی در یک مدرسه شبانه‌روزی دخترانه روایت می‌شد. این فیلم هم عملکرد قابل قبولی داشت و مورد توجه قرار گرفت.
هشت: اما اصلا چرا چنین نامی برای فیلم انتخاب شده است؟ اسم فیلم که شباهت زیادی به «بهترین سال‌های زندگی ما»، فیلم سال ۱۹۴۶ ویلیام وایلر دارد، در اصل اشاره به جمله کلیشه‌ای است که به دانش‌آموزان گفته می‌شود؛
اینکه این دوران تحصیل شادترین و بهترین روزهای زندگی شماست و باید قدرش را بدانید. به نظر می‌آید فیلم می‌خواهد بگوید پشت پرده این بهترین سال‌های زندگی شما، کلی معلم و مدیر بیچاره هستند که با تلاش شبانه‌روزی سعی می‌کنند همه‌چیز را طبق برنامه و در زمان درست خودش پیش ببرند.
