کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۲۱۵۶
تاریخ خبر:

جایزه ۴۰۰ میلیونی را چه کسی برد؟

جایزه ۴۰۰ میلیونی را چه کسی برد؟

چند خبر کوتاه از تازه‌های کتاب و ادبیات را بخوانید.

روزنامه هفت صبح| ‌ مراسم پایانی شانزدهمین دوره جایزه ادبی «جلال ‌آل‌احمد»، روز چهارشنبه هفته گذشته (ششم دی‌ماه) در تالار وحدت برگزار شد. در این مراسم برگزیدگان و شایستگان تقدیر اعلام شدند و جوایز خود را دریافت کردند. در بخش «مستندنگاری»، محمد رحمانی برای نگارش «من اعتراف می‌کنم: زندگی و زمانه وحید افراخته، عضو مرکزی سازمان مجاهدین خلق» برگزیده شناخته شد و جایزه ۴۰۰ میلیون تومانی را به خانه برد.

 

در این بخش محمد حکم‌آبادی برای نوشتن «عملیات احیا: روایت صعود یک مجموعه دانش‌بنیان به قله دانش و فناوری الکتروموتور» شایسته تقدیر و برنده جایزه ۱۰۰ میلیون تومانی شد. همچنین در بخش «مجموعه داستان کوتاه»، کتاب «از قبل یکشنبه می‌شود» نوشته علی شاهمرادی شایسته تجلیل و برنده ۵۰ میلیون تومان شد.

 

در بخش «ویراستاری» (از بخش‌های جنبی جایزه جلال) نیز سپیده شاهی برای ویراستاری «روزهای پیام‌بری؛ روایتی از زندگی غلامحسین حدادزادگان، پیام‌رسان و راننده پیکر شهدا» تجلیل و برنده ۳۰ میلیون تومان شد.

 

در بخش ویژه «آرمان فلسطین »، «صور» نوشته حسینعلی جعفری و «متاستاز اسرائیل» نوشته کوروش علیخانی به عنوان منتخب شناخته شدند و ۳۰‌ میلیون تومان به آن‌ها اهدا شد. همچنین در بخش «نقد ادبی»، هیأت اثری را برگزیده ندانست و صغری صالحی  برای نگارش «آخرالزمان در رمان‌های آپوکالیپتیک»  به عنوان شایسته تقدیر شناخته و برنده مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان شد.

 

در بخش «رمان و داستان بلند» نیز دو اثر مشترک به عنوان برنده اعلام شدند: «بیروط» نوشته ابراهیم اکبری دیزگاه و  «غمسوزی» نوشته اعظم عظیمی که هر کدام مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را به خانه بردند.

روزگار وحشتناک قریشی! 
حنیف قریشی، نویسنده بریتانیایی-پاکستانی سال گذشته هنگام پیاده‌روی در شهر رم ایتالیا زمین خورد و حالا در نخستین مصاحبه خود صراحتاً درباره این‌که دیگر توانایی استفاده از دست‌ها، بازوها یا پاهایش را ندارد و حس استقلالش نابود شده، صحبت کرده است.

 

او هنوز قادر به استفاده از اعضای بدن خود نیست و سال گذشته را در پنج بیمارستان مختلف گذرانده است. قریشی با بیان اینکه از زمان حادثه احساس می‌کرده به یک «نمایشگاه» تبدیل شده که توسط پزشکان محاصره شده است، می‌گوید: «در ابتدا این موضوع تحقیرآمیز است و بعد متوجه شدم که واقعاً مهم نیست.

 

خیلی سریع متوجه می‌شوی که بدنت دیگر متعلق به تو نیست... و مدام توسط پرستاران و پزشکان مختلف تر و خشک می‌شوی. در این شرایط شما هرگونه احساس حریم خصوصی را کنار می‌گذارید.» حنیف قریشی امسال پس از سپری کردن حدود یک سال در بیمارستان به خانه بازگشت.

 

او در این باره می‌گوید: «باید راهی برای زندگی در این شرایط پیدا کنم.» او درباره اتفاقی که سال گذشته در ایتالیا برایش رخ داد نیز توضیح می‌دهد: «مُردن به این شکل احمقانه بود  و در حالی که منتظر آمبولانس بودند می‌خواستم از طریق تلفن با دوستانم خداحافظی کنم

 

با این حال، شریک همسرم مرا منصرف کرد زیرا مردم از شنیدن صدای مردی در حال مرگ پشت تلفن، شوکه می‌شوند.» این نویسنده می‌گوید پس از وقوع این حادثه حس شوخ‌طبعی خود را از دست داده و یکی از پرستاران به او این لقب را داده است: «مردی که هرگز لبخند نمی‌زند».

 

 

 

مثل آب برای گل 
رمان «مثل آب برای گل» نوشته والری پِرَن با ترجمه مریم مفتاحی از سوی نشر «آموت» منتشر شد. در نوشته پشت جلد کتاب آمده: «ویولت توسن، نگهبان گورستان کوچک بورگندی است. عزاداران و آدم‌های همیشگی و کشیش و چندنفری که در گورستان کار می‌کنند، به گرمای خانه او پناه می‌برند و مصاحبت و خنده‌ها و اشک‌هایشان با قهوه‌ای که ویولت به آن‌ها می‌دهد درهم می‌آمیزد.

 

روزهای زندگی ویولت با ضرباهنگ رازهای تکان‌دهنده و عجیب‌وغریب آن‌ها همراه است. با ورود ژولین سول به گورستان که اصرار دارد خاکستر مادر تازه درگذشته‌اش را روی قبر مردی غریبه بگذارد، روزمرگی ویولت از دست می‌رود.

 

دیری نمی‌پاید که اعمال غیرقابل‌توجیه ژولین با گذشته دردناک ویولت درهم می‌پیچد. والری پرن در این رمان به عمق زندگی زنی می‌پردازد که به‌رغم آنچه از سر گذرانده است، باور عمیقی به خوشبختی دارد.» این رمان که در صدر پرفروش‌های فرانسه قرار گرفته است؛ داستانی امیدبخش و لطیف و دردناک که تأثیرش تا سال‌ها با خواننده می‌ماند.

 

نشریه «پابلیشرز ویکلی» درباره این رمان نوشته: «والری پرن در خلق شخصیت‌های ضعیف و شخصیت‌های مهربان و خوش‌طینت و نقش‌هایشان مهارت خاصی دارد.» والری پرن در سال ۱۹۶۷ در ریمیرمون فرانسه واقع در کوه‌های ووژ به دنیا آمد.

 

بزرگ‌شده شهر بورگندی است و در سال ۱۹۸۶ در پاریس سکنا گزید. رمان «مثل آب برای گل» که به ۳۰ زبان ترجمه شده، جوایز متعددی را از آن خود کرده است. بخش ادبی فیگارو از والری پرت به‌عنوان یکی از ۱۰ نویسنده پرفروش فرانسه در سال ۲۰۱۹ یاد می‌کند.

 

من علی حاتمی هستم 
کتاب «من علی حاتمی هستم؛ شاعر سینما» به نویسندگی پرویز امینی برای گروه سنی نونگاه (بالای ۱۲ سال) منتشر شد. این کتاب در ۲۴ صفحه، قطع وزیری و به قیمت ۱۵هزار تومان با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.

 

تصویرگری این کتاب را مهدی آقاجانی برعهده داشته است و در میان یکی از آثار مجموعه «کودکی نامداران» (نامداران یک‌صد سال اخیر ایران) قرار دارد که برای گروه سنی نونگاه (بالای ۱۲ سال) مناسب است. کتاب «من علی حاتمی هستم؛ شاعر سینما» به خاطره‌هایی از دوران کودکی علی حاتمی کارگردان نامدار ایرانی می‌پردازد.

 

در این کتاب به یکی از بخش‌های فیلم «مادر» به کارگردانی زنده‌یاد علی حاتمی اشاره شده است: «سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به‌قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه‌ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می‌شه، نه از مرصع پلو.

 

حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمدابراهیم، گوشت رو خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می‌گن خورشت‌شون فقط لپه داره و پیاز داغ» حاتمی این جمله‌ها را حاصل خاطره‌های کودکی و واژه‌های به‌یادمانده از مادربزرگش عنوان می‌کند.

 

مجموعه نامداران در قالب ۱۰ عنوان کتاب به شیوه اول شخص و از زبان شخصیت اصلی به کودکی چهره‌های نامدار ایرانی در حوزه‌های مختلف می‌پردازد و شامل داستان‌هایی است که با شخصیت‌پردازی مناسب و تصویرسازی جذاب، نوجوانان را به فضای زندگی این چهره‌ها در قرن گذشته نزدیک می‌کند.

 

کدخبر: ۵۵۲۱۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر