زرهپوشی شرقی در مرزهای غرب با رمز زاپاد

برگزاری مانور زاپاد در جریان مذاکرات هستهای شرایط جدید سیاسی و امنیتی به همراه خواهد داشت
هفت صبح، حسین فاطمی| رسانههای دولتی روسیه گزارش دادند رزمایش بزرگ «زاپاد-۲۰۲۵» با مشارکت روسیه و بلاروس و حضور متحدانی از آسیا و آفریقا از جمله ایران، هند، بنگلادش، بورکینافاسو، کنگو و مالی آغاز شد. به گفته کرملین، این رزمایش با هدف تمرین دفاع از دولت اتحادیه روسیه و بلاروس در برابر هرگونه تهاجم طراحی شده است. در این مانور گسترده، ۲۵ هیئت خارجی، ۳۳۳ هواپیما، حدود ۲۵۰ کشتی و شناور و در مجموع 100 هزار نیروی نظامی و 10هزار سامانه و تجهیزات پیشرفته شرکت دارند.
رزمایش در ۴۱ میدان آموزشی برگزار میشود و تمامی تجهیزات مورد استفاده، مدرن و آزمایششده در عملیات واقعی هستند. طرحهای این مانور بر اساس تجربیات جنگ اوکراین تنظیم شده است. در شرایطی که کمتر از دو هفته تا احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای تحریمی علیه ایران باقی مانده است، حضور تهران در رزمایش مشترک با روسیه و بلاروس، معادلات دیپلماتیک و امنیتی پیچیدهای را رقم خواهد زد.
در حالی که اروپا و ایالات متحده بارها تلاش کردهاند تا میان پرونده هستهای و دیگر مسائل منطقهای و موشکی پیوند بزنند و این موارد را بهعنوان پیششرطی برای جلوگیری از بازگشت تحریمها مطرح کردهاند، چنین اقدام نظامی از سوی ایران میتواند پیامهای چندلایهای داشته باشد.
از یکسو، تهران میخواهد نشان دهد که تحت فشار تحریم و تهدید، به دنبال افزایش موازنه قدرت و تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی خود است؛ از سوی دیگر، غرب این اقدام را نشانهای از همسویی بیشتر ایران با محور روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین و تنش با ناتو تلقی میکند.
حضور در رزمایشی که در مرزهای شرقی اروپا برگزار میشود، در زمانی که اتحادیه اروپا تلاش دارد برای فشارهای بیشتر بر تهران اجماع ایجاد کند، هم اثرات امنیتی و نظامی دارد و هم میتواند برتصمیمات دیپلماتیک غرب تأثیر بگذارد. این رزمایش درست در میانه بحران هستهای، معادلهای تازه میسازد؛ معادلهای که در آن دیپلماسی، امنیت و فشارهای سیاسی درهم تنیده میشوند و احتمالاً صحنه بازی را دگرگون خواهند کرد.
در میانه بنبست هستهای و سایه بازگشت تحریمها
پرونده هستهای ایران ماههاست در بنبست قرار گرفته است و هرچه به موعد بازگشت تحریمهای شورای امنیت هم نزدیکتر میشویم بر عمق این بن بست افزوده میشود. اروپا که خود را میان تعهدات برجامی و فشارهای آمریکا گرفتار میبیند، بارها به تهران هشدار داده که بدون شفافیت بیشتر و عقبنشینی در برخی حوزهها، خطر فعال شدن مکانیزم ماشه بسیار جدی است.
در این میان، اصرار اروپاییها بر ربط دادن موضوعات غیرهستهای از جمله برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران به مذاکرات هستهای، تنش را افزایش داده است. از نگاه تهران، این شروط فراتر از برجام است و نوعی فشار مضاعف محسوب میشود. در چنین شرایطی، مشارکت در یک رزمایش بزرگ با حضور قدرتهایی که در مقابل غرب صفآرایی کردهاند، پیامی روشن دارد؛ ایران آماده است که معادلات بازی را تنها به حوزه هستهای محدود نکند و در برابر فشارهای فزاینده، ابعاد نظامی و امنیتی را هم وارد معادله کند.
رزمایش روسیه و بلاروس؛ فرصتی برای قدرتنمایی یا آغاز یک بحران تازه؟
رزمایش مشترک روسیه و بلاروس که با حضور ایران و چین برگزار شد، از نگاه بسیاری از تحلیلگران، چیزی فراتر از یک مانور نظامی معمولی است. این رزمایش در زمانی برگزار میشود که ناتو نسبت به هرگونه تحرک نظامی در مرزهای شرقی اروپا حساسیت بالایی دارد و از گسترش جنگ اوکراین به کشورهای همسایه بیمناک است.
حضور ایران در چنین صحنهای میتواند از سوی غرب به عنوان پیام آشکاری تعبیر شود که تهران قصد دارد در بحبوحه فشارهای دیپلماتیک، به محور شرقی نزدیکتر شود و موازنهای تازه در برابر غرب ایجاد کند. این اقدام میتواند موضع اروپا در قبال پرونده هستهای را سختتر کند و بهانهای تازه برای تشدید فشارهای تحریمی بدهد. با این حال، از منظر ایران، چنین مانورهایی بخشی از سیاست بازدارندگی و قدرتنمایی است که هدف آن نمایش توانمندی و ارسال پیام مقاومت در برابر فشارهای غربی است.
از ناکامی ترامپ در پایان دادن به جنگ اوکراین تا رزمایش مشترک با ایران
ناکامی دونالد ترامپ در پایان دادن به جنگ اوکراین، چه در نشست آلاسکا با پوتین و چه در دیدارهایش با سران اروپایی در واشنگتن، زمینهساز تداوم بحرانی شد که حالا به نگرانی اصلی اروپا و آمریکا بدل شده است. بیم گسترش جنگ به جبهههای جدید، از لهستان گرفته تا فنلاند، باعث شده هرگونه همکاری نظامی کشورهای غیرغربی با روسیه و بلاروس حساسیتبرانگیز شود.
در این فضا، مشارکت ایران در رزمایش مشترک با این دو کشور میتواند نوعی صفبندی تازه را رقم بزند؛ صفبندیای که شاید فراتر از جنگ اوکراین، به بحران هستهای و آینده روابط تهران با اروپا هم گره بخورد. این تحولات میتواند به اروپاییها نشان دهد که فشار یکجانبه نهتنها ایران را به عقب نمینشاند، بلکه ممکن است آن را به سمت اتحادهای امنیتی جدید سوق دهد.
موازنه تهدید و موازنه وحشت؛ استراتژی تازه تهران
در شرایطی که مذاکرات هستهای به بنبست رسیده و خطر بازگشت تحریمها هر روز پررنگتر میشود، تهران بهدنبال موازنهای تازه است؛ موازنهای که در ادبیات سیاسی میتوان آن را ترکیبی از موازنه تهدید و موازنه وحشت دانست. موازنه تهدید یعنی ارسال این پیام که ایران در برابر فشارهای غربی ابزارهای بازدارنده و واکنشهای قابلتوجهی در اختیار دارد و موازنه وحشت یعنی القای این تصور که تشدید فشارها میتواند به بحرانی فراتر از موضوع هستهای منجر شود. حضور در رزمایش مشترک با روسیه و بلاروس، در این چارچوب، نه صرفاً یک حرکت نظامی بلکه بخشی از یک استراتژی بازدارندگی گستردهتر است که تهران امیدوار است با آن هزینههای هرگونه فشار یا اقدام خصمانه را برای غرب بالا ببرد.
تبعات دیپلماتیک، امنیتی و نظامی؛ آینده چه خواهد شد؟
با وجود پیامهای آشکار این رزمایش برای غرب، چنین اقداماتی همواره خطرات و تبعات خاص خود را دارد. از یک سو میتواند باعث افزایش فشارهای تحریمی و سیاسی شود و اروپا را به سمت فعال کردن مکانیسم ماشه سوق دهد. از سوی دیگر، حضور نظامی در رزمایشهای بزرگ در نزدیکی مرزهای ناتو خطر اشتباه محاسباتی و تشدید تنشها را بالا میبرد. با این حال، از نگاه ایران، هزینه انفعال در برابر فشارهای غربی از هزینه چنین ریسکهایی بالاتر است.
تهران میخواهد نشان دهد که نهتنها در برابر فشارها عقبنشینی نمیکند بلکه با گشودن جبهههای تازه، از دیپلماسی هستهای تا همکاریهای نظامی، بهدنبال تغییر معادلات موجود است. اینکه این استراتژی در نهایت به کاهش فشارها منجر شود یا به تشدید تقابلها، پرسشی است که پاسخ آن در هفتههای آینده و در واکنش اروپا و آمریکا به این رزمایش روشنتر خواهد شد.