کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۹۱۹۶
تاریخ خبر:

بسم‌الله! فیلترینگ را بردارید!

بسم‌الله! فیلترینگ را بردارید!

مسعود پزشکیان: چیزی را که نمی‌خواهی عمل کنی نگو، چه کسی گفته چیزی را که نمی‌خواهی عمل کنی بگویی؟

هفت صبح|  سخنان اخیر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران درباره وعده‌های بی‌عمل و ادعاهای پشت تریبون‌ها، بازتابی از یک واقعیت اجتماعی و سیاسی عمیق در ایران معاصر است. او با صراحت اعلام کرده است: «خداوکیلی خیلی حرف می‌زنیم ولی عمل نمی‌کنیم... تا دل‌تان بخواهد پشت تریبون‌ها وعده‌ می‌دهیم» و تأکید کرده که نباید ادعاهایی مطرح شود که امکان عملی شدن ندارند. این سخنان فرصتی است برای بررسی رابطه میان گفتار سیاسی، اعتماد اجتماعی و شکاف میان نخبگان سیاسی و مردم. 

 

سرمایه اجتماعی و فرسایش اعتماد عمومی

سرمایه اجتماعی به‌عنوان شبکه‌ای از اعتماد، همکاری و همبستگی میان مردم و نهادهای حکومتی، یکی از پایه‌های اصلی ثبات سیاسی است. سخنان پزشکیان که به صراحت از وعده‌های بی‌عمل انتقاد می‌کند، به یک بحران عمیق در این سرمایه اشاره دارد.

 

وقتی رئیس‌جمهور می‌گوید «مردم رفتار من را می‌بینند، به حرف‌های من خیلی وقت‌ها گوش نمی‌دهند» به‌طور غیرمستقیم به کاهش اعتماد عمومی به گفتار سیاسی اشاره می‌کند. این کاهش اعتماد، نتیجه سال‌ها فاصله میان وعده‌های سیاسی و عملکرد واقعی است. در ایران، وعده‌های مکرر درباره بهبود معیشت، رفع تحریم‌ها، یا اصلاحات اجتماعی، اغلب به دلیل موانع ساختاری، نظیر ناترازی‌های اقتصادی یا محدودیت‌های سیاسی، به سرانجام نرسیده‌اند.

 

شکاف میان گفتار و عمل، به فرسایش سرمایه اجتماعی منجر شده و مردم را نسبت به گفتمان سیاسی بدبین کرده است. کاهش سرمایه اجتماعی به کاهش مشارکت مدنی و انزوای اجتماعی منجر می‌شود. در ایران، این پدیده در کاهش مشارکت انتخاباتی و افزایش اعتراضات اجتماعی نمود یافته است.

 

سخنان پزشکیان، گرچه از صداقت شخصی او حکایت دارد، اما به‌تنهایی نمی‌تواند این اعتماد ازدست‌رفته را بازسازی کند. اعتماد عمومی تنها با اقدامات ملموس، شفافیت در سیاست‌گذاری و پاسخگویی نهادینه‌شده احیا می‌شود. پزشکیان با تأکید بر «عمل نکردن» به وعده‌ها، به‌نوعی به این بحران اذعان می‌کند، اما عدم ارائه راهکار مشخص برای جبران این شکاف، می‌تواند به تشدید ناامیدی عمومی منجر شود.

 

 فرهنگ سیاسی و وعده‌های پوچ

در فرهنگ سیاسی عوامگرایانه، نخبگان برای جلب حمایت عمومی، وعده‌هایی بزرگ و اغلب غیرواقعی مطرح می‌کنند. پزشکیان با گفتن «تا دلت بخواهد وعده‌هایی می‌دهیم که مردم هم باور می‌کنند» به این الگوی رفتاری در میان سیاستمداران ایرانی انتقاد می‌کند. عوامگرایی در ایران ریشه در ساختارهای قدرت و نیاز به جلب مقبولیت عمومی در شرایط بحران دارد.

 

اما این رویکرد، به‌ویژه در دهه‌های اخیر، به دلیل ناتوانی در تحقق وعده‌ها، به یک چرخه معیوبِ وعده‌های بزرگ، ناکامی در اجرا و سپس افزایش بی‌اعتمادی تبدیل شده است. این فرهنگ سیاسی، که پزشکیان به آن اشاره می‌کند، با مفهوم «تئاتر سیاسی» مرتبط است.

 

سیاستمداران در این تئاتر با نمایش وعده‌ها و ادعاها، سعی در جلب توجه و حمایت دارند، اما فقدان زیرساخت‌های لازم برای اجرا، این نمایش را به یک تراژدی برای جامعه تبدیل می‌کند. پزشکیان با این سخنان، به‌نوعی می‌کوشد از این تئاتر فاصله بگیرد و مسئولان را به صداقت در گفتار دعوت می‌کند. اما سوال اینجاست که آیا این خودانتقادی کافی است؟ 

 

تغییر فرهنگ سیاسی نیازمند اصلاح ساختاری در نظام تصمیم‌گیری و کاهش فاصله میان نخبگان و توده‌هاست. پزشکیان، با وجود صداقت در گفتار، هنوز در چارچوب همان ساختارهایی عمل می‌کند که وعده‌های بی‌عمل را تولید کرده‌اند.

 

پیامدهای اجتماعی و سیاسی سخنان پزشکیان

اظهارات پزشکیان می‌تواند دو پیامد متضاد داشته باشد. از یک سو، صراحت او در پذیرش ضعف‌های سیستم سیاسی، می‌تواند به‌عنوان گامی به سوی شفافیت و بازسازی اعتماد عمومی تلقی شود. او با گفتن «چیزی را که نمی‌خوای عمل کنی نگو»، به‌نوعی به سیاستمداران هشدار می‌دهد که از عوامگرایی فاصله بگیرند و به واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی پایبند باشند. این رویکرد، در صورت تداوم و همراهی با اقدامات عملی، می‌تواند به تقویت گفتمان عقلانی در سیاست کمک کند.

 

اما از سوی دیگر، این سخنان ممکن است به تشدید ناامیدی و بدبینی عمومی منجر شود. وقتی رئیس‌جمهور به‌عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور به‌صراحت از ناتوانی در عمل به وعده‌ها سخن می‌گوید، بدون ارائه راهکارهای مشخص، این پیام را به جامعه منتقل می‌کند که حتی او نیز برابر موانع ساختاری ناتوان است. این امر می‌تواند به کاهش مشروعیت سیاسی دولت و افزایش حس درماندگی میان مردم منجر شود. این نوع گفتار، اگر با اقدامات ملموس همراه نشود، می‌تواند به «بی‌اعتمادی نهادی» دامن بزند، جایی که مردم نه‌تنها به افراد سیاسی، بلکه به کل ساختار حکومتی بی‌اعتماد می‌شوند.

 

   ضرورت بازسازی گفتمان سیاسی

 برای برون‌رفت از این وضعیت، گفتار سیاسی باید با عمل هم‌راستا شود. پزشکیان، با تأکید بر صداقت و پرهیز از وعده‌های غیرواقعی، گام اولیه‌ای در این مسیر برداشته است. اما برای تأثیرگذاری واقعی، او باید فراتر از نقد گفتاری، به اصلاح ساختارهایی بپردازد که وعده‌های بی‌عمل را تولید می‌کنند که شامل تقویت شفافیت در سیاست‌گذاری، استفاده از نظرات کارشناسان و ایجاد مکانیسم‌های پاسخگویی است.

 

به‌عنوان مثال، اگر پزشکیان وعده‌هایی مانند رفع فیلترینگ یا بهبود معیشت را مطرح کرده، باید گام‌های عملی و قابل‌اندازه‌گیری برای تحقق آن‌ها ارائه دهد، حتی اگر این گام‌ها کوچک باشند. علاوه بر این، سخنان پزشکیان نشان‌دهنده نیاز به بازسازی گفتمان سیاسی در ایران است.

 

در جامعه‌ای که با بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست‌وپنجه نرم می‌کند، گفتمان سیاسی باید از حالت نمایشی به سمت حل مسئله حرکت کند. این نیازمند همکاری میان قوا، کاهش تنش‌های جناحی و ایجاد فضایی برای مشارکت مدنی است. پزشکیان با شعار «وفاق ملی» به این ضرورت اشاره کرده، اما تحقق آن نیازمند اقدامات عملی برای کاهش شکاف میان دولت و مردم است.

   

چالش و فرصت 

سخنان پزشکیان درباره وعده‌های بی‌عمل، هم یک فرصت و هم یک چالش است. فرصت، به این معنا که صراحت او می‌تواند به تغییر فرهنگ سیاسی و بازسازی اعتماد عمومی کمک کند. چالش است چون  بدون اقدامات عملی، این سخنان ممکن است به تشدید ناامیدی و بی‌اعتمادی منجر شود.

 

برای موفقیت، پزشکیان باید از این خودانتقادی فراتر رود و با اصلاح ساختارهای تصمیم‌گیری، شفافیت و پاسخگویی نشان دهد که گفتار و عمل می‌توانند هم‌راستا شوند. در غیر این صورت، این سخنان تنها به‌عنوان یک اعتراف صادقانه در تاریخ سیاسی ایران ثبت خواهند شد، بدون اینکه تغییری واقعی ایجاد کنند.

 

 

سایر اخبارسیاسیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۱۹۱۹۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر