اردوغان، شعبدهباز بحران

نقش دیپلماسی اردوغان در تقویت جایگاه بینالمللی و داخلی
هفت صبح| رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، با استفاده از تنشهای منطقهای مانند تجاوز اسرائیل به ایران، در پی منحرف کردن توجه عمومی از چالشهای داخلی فزاینده است. این استراتژی به او امکان میدهد تا تصویر خود را بهعنوان رهبری قدرتمند که از منافع ملی دفاع میکند، تقویت کند، بدون اینکه ترکیه را بهطور مستقیم درگیر یک جنگ فعال کند.
تنشهای منطقهای به اردوغان فرصتی میدهند تا با بهرهگیری از روایتهایی مانند تهدید اسرائیل، مخالفان داخلی را تضعیف کرده و پایگاه رأیدهندگان خود را که بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی شکننده شده، تحکیم کند. این رویکرد بهویژه در شرایطی که حزب عدالت و توسعه AKP در نظرسنجیها از حزب اصلی مخالف عقب افتاده، حیاتی است.
کاهش حمایت عمومی از حزب حاکم به زیر ۳۰ درصد، برای اولین بار از سال ۲۰۰۲، نشاندهنده نارضایتی گسترده از سیاستهای دولت است. سرکوب مخالفان، بهویژه اکرم اماماوغلو، شهردار مخالف استانبول و محدودیتهای سیاسی اعمالشده بر او و طرفدارانش، تنها به تشدید این ناامیدی دامن زده است. در این فضا، اردوغان از درگیریهای خارجی بهعنوان ابزاری برای تغییر گفتمان ملی استفاده میکند.
برای مثال، او در واکنش به درخواست رهبر مخالفان برای تحریم کسبوکارهای حامی دولت، این اقدام را در بحبوحه تنشهای منطقهای «بیمسئولیتانه» خواند و توجه را به مسائل خارجی معطوف کرد. این تاکتیک به او امکان میدهد تا تمرکز عمومی را از مشکلات داخلی مانند بحران هزینههای زندگی و سرکوب سیاسی به سمت تهدیدات خارجی هدایت کند.
نقش دیپلماسی اردوغان در تقویت جایگاه بینالمللی و داخلی
اردوغان با استفاده از جایگاه استراتژیک ترکیه در منطقه، خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی دیپلماتیک معرفی میکند. سخنرانی اخیر او در گروه پارلمانی حزبش، که با نمایش ویدئویی از دیدارهایش با رهبرانی چون دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین، مسعود پزشکیان و محمد بن سلمان همراه بود، نمونهای از تلاش او برای نشان دادن نقش محوری خود در تنشزدایی منطقهای است.
این تصویرسازی نهتنها به تقویت جایگاه بینالمللی او کمک میکند، بلکه در داخل کشور نیز بهعنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت سیاسی به کار میرود. اردوغان با تأکید بر اینکه قطبیسازی و اختلافات داخلی ترکیه نتیجه مداخلات خارجی است، تلاش میکند تا نارضایتیهای داخلی را به عوامل بیرونی نسبت دهد. این روایت به او امکان میدهد تا مخالفان را بهعنوان تهدیدی برای وحدت ملی معرفی کند و خود را در جایگاه رهبری قرار دهد که قادر به مدیریت بحرانهای پیچیده بینالمللی است.
این استراتژی در شرایطی که حزب او در نظرسنجیها با اختلاف بیش از پنج درصد از اپوزیسیون عقب است، بهعنوان راهی برای جلب حمایت عمومی و کاهش فشارهای سیاسی عمل میکند. علاوه بر این، اهمیت ژئوپلیتیکی ترکیه بهعنوان پل ارتباطی بین شرق و غرب، به اردوغان اهرم لازم برای حفظ ارتباط سیاسی در داخل را میدهد.
او با مانور دادن در دیپلماسی منطقهای، نهتنها خود را بهعنوان یک رهبر منطقهای تثبیت میکند، بلکه از این موقعیت برای توجیه سیاستهای داخلی خود نیز بهره میبرد. این امر بهویژه در شرایطی که محدودیتهای قانون اساسی مانع از نامزدی او در انتخابات ۲۰۲۸ میشود، اهمیت بیشتری پیدا میکند. بدون اکثریت سهپنجم در پارلمان یا اصلاح قانون اساسی، اردوغان برای ادامه قدرت خود به استراتژیهای خلاقانهای مانند بهرهبرداری از بحرانهای منطقهای وابسته است.
پیامدهای بلندمدت استراتژی اردوغان
استفاده مداوم اردوغان از تنشهای منطقهای برای مدیریت چالشهای داخلی، اگرچه در کوتاهمدت مؤثر بهنظر میرسد، اما در بلندمدت خطراتی را بههمراه دارد. وابستگی بیش از حد انحراف افکار ترکیه به تحولات خارجی ممکن است توانایی دولت برای حل مشکلات ریشهای مانند بحران اقتصادی و کاهش اعتماد عمومی را تضعیف کند.
سرکوب مخالفان و محدودیتهای سیاسی، مانند آنچه در مورد اکرم اماماوغلو دیده میشود، میتواند به افزایش نارضایتی عمومی و تقویت اپوزیسیون منجر شود. علاوه بر این، تکیه بر بیثباتی منطقهای برای حفظ قدرت داخلی، ترکیه را در معرض خطرات ژئوپلیتیکی قرار میدهد.
اگرچه اردوغان تاکنون توانسته از درگیری مستقیم نظامی اجتناب کند، اما تشدید تنشها در منطقه ممکن است ترکیه را بهطور غیرمستقیم درگیر کند و هزینههای سیاسی و اقتصادی سنگینی بهبار آورد. دادههای نظرسنجیها نشان میدهد که حزب عدالت و توسعه در حال از دست دادن حمایت خود است و بدون اصلاحات ساختاری یا موفقیت در مدیریت بحرانهای داخلی، این روند ممکن است ادامه یابد.