سلاح، سیاست و ثبات| معادلات تازه بیروت در سایه سند آمریکایی

فشارها برای خلع سلاح حزبالله و پیامدهای آن بر لبنان و منطقه
هفت صبح| جلسه اخیر کابینه لبنان، به ریاست «نواف سلام» و با حضور رئیسجمهور «جوزف عون» به یکی از پرچالشترین نشستهای سیاسی این کشور در سالهای اخیر تبدیل شد. موضوع اصلی جلسه، بررسی سند پیشنهادی ایالات متحده با محوریت «تثبیت آتشبس» و «انحصار سلاح در دست دولت» بود؛
سندی که فرستاده ویژه آمریکا «تام باراک» پیشتر به بیروت آورده و بر اجرای بیکموکاست آن تاکید کرده بود. دولت لبنان پس از بحث و تبادل نظر، اهداف کلی این سند را تصویب کرد و ارتش را مامور تهیه طرحی برای تمرکز سلاح در اختیار نهادهای رسمی تا پایان سال جاری کرد.
این تصمیم اما با واکنش تند بخشی از کابینه مواجه شد. وزرای وابسته به حزبالله و جنبش امل، در اعتراض به روند جلسه و محتوای مصوبه، پیش از پایان نشست آن را ترک کردند. این خروج نهتنها نشانهای از مخالفت با مضمون طرح بود، بلکه به تعبیر برخی ناظران، پیامی آشکار علیه نحوه تصمیمگیری و بیتوجهی به اصل اجماع ملی در مسائل حساس امنیتی محسوب میشد. «نبیه بری» رئیس پارلمان و رهبر جنبش امل نیز از «لزوم بازگشت به همبستگی لبنانی» سخن گفت و هشدار داد که بیتوجهی به توافقات داخلی میتواند تبعات سنگینی داشته باشد.
در سوی مقابل، وزرای وابسته به جریانهای مخالف حزبالله، ازجمله نیروهای لبنانی، از مصوبه کابینه بهعنوان «تصمیم قاطع و غیرقابل بازگشت» یاد کردند و آن را گامی ضروری برای تقویت حاکمیت و ساختار دولت دانستند. این دوگانگی، عملا مسیر آینده لبنان را با پرسشهای مهمی روبهرو کرده که آیا دولت قادر خواهد بود بدون توافق همهجانبه، چنین طرحی را اجرا کند و آیا این روند به انسجام ملی آسیب نخواهد زد؟
فشارهای خارجی و نقش کشورهای عربی
تحولات اخیر لبنان در زمینه سلاح مقاومت، در خلأ بینالمللی یا منطقهای رخ نمیدهد. ایالات متحده بهطور مستقیم از طریق فرستاده ویژه خود، چارچوبی را پیشنهاد کرده که خلع سلاح نیروهای غیردولتی را پیششرط هرگونه پیشرفت در مذاکرات مرزی، بازسازی و کمکهای اقتصادی قرار داده است. در این چارچوب، استقرار ارتش در جنوب لبنان، آغاز گفتوگوهای مرزی با اسرائیل و سپس اجرای برنامه بازسازی کشور، همگی به تحقق این پیششرط وابسته شدهاند.
کشورهای عربی منطقه نیز در این روند نقشآفرینی میکنند. برخی پایتختهای عربی با همسویی با واشنگتن، از دولت لبنان خواستهاند که بدون تاخیر وارد فاز عملیاتی انحصار سلاح شود و این را شرط ضروری برای بازگشت سرمایهگذاریها و کمکهای اقتصادی دانستهاند. در عین حال، گزارشها حاکی از آن است که فشارهای دیپلماتیک و رسانهای عربستان سعودی و برخی کشورهای خلیج فارس، در روزهای اخیر شدت گرفته و حتی در مواردی فراتر از سطح فشارهای آمریکایی بوده است.
با این حال، در پشت پرده، اختلافاتی نیز میان بازیگران خارجی درباره سرعت و شیوه اجرای طرح وجود دارد. برخی از کشورهای عربی نسبت به ایجاد خلأ امنیتی در جنوب و پیامدهای احتمالی آن بر مرزهای شمالی فلسطین اشغالی ابراز نگرانی کردهاند. این نگرانیها بهویژه با توجه به سابقه نقض مکرر آتشبس از سوی اسرائیل، باعث شده که برخی پیشنهادهای میانهرو برای اجرای تدریجی طرح یا تعویق بخشهایی از آن مطرح شوند.
پیامدهای داخلی و منطقهای طرح خلع سلاح
اجرای طرح خلع سلاح و انحصار آن در اختیار دولت، تاثیرات چندوجهی بر معادلات لبنان و حتی منطقه خواهد داشت. در بعد داخلی، بزرگترین چالش، خطر تعمیق شکاف سیاسی و فرقهای است. لبنان کشوری با بافت اجتماعی پیچیده است که توازن قوا میان گروههای سیاسی و مذهبی، بخش بزرگی از ثبات نسبی آن را تضمین کرده است. هرگونه تغییر یکجانبه در این توازن، بهویژه در حوزه حساس امنیت و دفاع، میتواند اعتراضات گسترده و بیاعتمادی عمیق ایجاد کند.
از منظر امنیتی، توان ارتش لبنان برای پر کردن خلأ ناشی از کنار گذاشتن ساختارهای مسلح مقاومت، پرسشی کلیدی است. در شرایطی که مرزهای جنوبی و شرقی کشور همچنان با تهدیدات بالفعل، نه بالقوه مواجهاند، اجرای سریع و بدون آمادهسازی این طرح میتواند خطرات امنیتی جدی ایجاد کند و حتی فرصتهایی برای گروههای متخاصم فراهم آورد.
در بعد منطقهای، حذف یا تضعیف یکی از بازیگران اصلی صحنه امنیتی لبنان، توازن قوا در شرق مدیترانه را تغییر خواهد داد. این تغییر میتواند معادلات مرزی با اسرائیل، روند مذاکرات آتشبس و حتی سیاستهای امنیتی سوریه و اردن را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین به دلیل جایگاه لبنان در معادلات سیاسی عربی، نتیجه این روند میتواند پیامدهایی برای رقابتهای ژئوپلیتیک خلیج فارس نیز داشته باشد.
در نهایت، روشن است که هرگونه راهحل پایدار باید با اجماع داخلی، تضمینهای امنیتی معتبر و تعهدات عملی جامعه بینالمللی همراه باشد. در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که طرح خلع سلاح به جای تثبیت ثبات، خود به عاملی برای تشدید بحران سیاسی و امنیتی بدل شود.