سوریه پسا اسد؛ صلحی دورتر از همیشه

دیرالزور، جرقهای برای جنگی تازه در شرق سوریه
هفت صبح| فصل تازه حیات سیاسی سوریه با به قدرت رسیدن احمد الشرع در قالب دولت موقت، حکایت از این دارد که این کشور همچنان در آتش اختلافات داخلی میسوزد. در قسمت تازه این تنشها، وقایع میدانی در شرق سوریه، بهویژه در منبج و دیرالزور، نشان میدهد که این کشور وارد فصل تازهای از درگیری و ناآرامی مزمن شده است. درگیری اخیر میان نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) و ارتش وابسته به دولت موقت، تنها یکی از نشانههای این مرحله گذار بحرانی است که قبلتر در شهر دروزینشین سویدا روی داد.
نقطهجوش در منبج آغاز فصل تقابل با قسد؟
درگیریها در منبج، شهری استراتژیک در شرق سوریه، بار دیگر یادآور شکنندگی توافقهای آتشبس و پرهزینه بودن رقابت بر سر مناطق نفوذ است. قسد اعلام کرده که در برابر حملات ارتش دولت موقت در منطقه دیر حافر، از حق دفاع مشروع استفاده کرده، در حالیکه طرف مقابل این حملات را بیدلیل و تحریکآمیز خوانده است.
مسلم است که منبج اکنون به یکی از نقاط بحرانی در معادله پیچیده قدرت در سوریه بین کردها و احمد الشرع به نمایندگی از ترکیه تبدیل شده است. همزمانی درگیریها با ادعاهای رسانهای متقابل، نشان میدهد که نه تنها آتشبس شکننده است، بلکه میل به رویارویی مستقیم میان گروههای مسلح افزایش یافته است.
احمد الشرع و بازآرایی صحنه سیاسی توازنهای سابق فرو میریزد
ظهور احمد الشرع در دوران پسااسد بهعنوان رهبر دولت موقت سوریه که از حمایت برخی جریانهای منطقهای و بینالمللی نیز برخوردار است اگرچه به معنای یک «بازچینش سیاسی» در ساختار قدرت سوریه بود اما این بازچینش نه تنها به آرامش ختم نشده، بلکه رقابت گروههای مسلح در میدانی بیصاحب، آن را به ناآرامیهایی مزمن سوق داده است. از درگیری و کشتار علویها تا جنگ تمامعیار با دروزیها و اکنون سرکوب دوباره کردهای سوریه.
با حذف بشار اسد و همزمان قدرتگیری تدریجی دولت موقت، قسد نیز خود را در موقعیتی میبیند که باید از مواضع میدانی و سیاسیاش دفاع کند. این موضوع، بهویژه در مناطقی که مرز میان نفوذ دولت موقت و قسد شفاف نیست، زمینهساز درگیریهای نظامی خواهد شد.
دیپلماسی در سایه تفنگ
گفتوگوهای بینتیجه و میدانهای ملتهب
در ظاهر، هر دو طرف ادعای احترام به آتشبس را مطرح میکنند. قسد خواستار کنترل نیروهای سرکش از سوی احمد الشرع شده و ارتش دولت موقت نیز قسد را به اقدامات غیرمسئولانه متهم میکند اما در عمل، هیچیک از طرفها ارادهای برای کاهش تنش نشان ندادهاند. این تقابلها در فقدان یک روند موثر سیاسی، مانند مذاکرات جامع بینسوری یا طرحهای منطقهای در خلأ دیپلماتیک شکل میگیرد. با غیبت بازیگران بزرگ یا عدم اراده میانجیگری میان بازیگران داخلی، میدان سوریه به دست فرماندهان محلی، شبهنظامیان و رقابتهای منطقهای سپرده شده است.
بازگشت به جنگهای فرسایشی؟
حوادث اخیر در منبج و دیرالزور و پیشتر در شهر دروزینشین سویدا نشان میدهد که احتمال شعلهور شدن درگیریها در هر نقطه از سوریه افزایش یافته است. قسد و دولت موقت هر دو دارای نیروهای مسلح سازمانیافته، خطوط لجستیکی مستقل و حمایت منطقهای هستند که این ترکیب میتواند جنگی فرسایشی را در شرق سوریه رقم بزند؛ بهویژه در مناطقی که حاکمیت مرکزی وجود ندارد یا ضعیف است، درگیریها به جنگهای نیابتی، درگیریهای فرقهای و رقابت برای کنترل منابع ختم خواهد شد. در این شرایط، نه تنها «صلح» دور از دسترس است، بلکه «ثبات نسبی» نیز تبدیل به کالایی نایاب میشود.
سوریه جدید؛ صلحی دشوارتر از جنگ؟
همزمان با تحلیل رفتن ساختار قدرت سنتی در دمشق، سوریه وارد مرحلهای شده که در آن، صلح دشوارتر از جنگ به نظر میرسد. برخلاف تصورات اولیه که پایان کار بشار اسد و به قدرت رسیدن احمد الشرع به معنای شروع آرامش تلقی میشد، اکنون مشخص شده که فروپاشی یک نظم، الزاما به ظهور نظم جدید نمیانجامد.
خلأ قدرت، کثرت بازیگران، تکثر هویتی و نفوذ منطقهای و بینالمللی، ساختار جدید سوریه را شکنندهتر از همیشه کرده است. در چنین فضایی، نه احمد الشرع تضمینی برای صلح است، نه قسد توان تحکیم مواضع خود را بدون هزینه خواهد داشت.
براساس درگیریهای اخیر و واکنشهای رسانهای، بهوضوح پیداست که سوریه در مرحله گذار به نوعی «بینظمی پایدار» قرار دارد؛ وضعیتی که در آن نه جنگ پایان مییابد و نه صلح آغاز میشود. در چنین صحنهای، هرگونه خوشبینی به ثبات سیاسی یا آتشبس دائمی، بدون تغییر بنیادین در ساختارهای داخلی و حمایت بینالمللی، ناپایدار و موقتی خواهد بود. تداوم تنش و درگیری، نه تنها محتملترین سناریو، بلکه شاید تنها گزینه قابل پیشبینی در آینده نزدیک سوریه باشد.