خودمختاری یا آغاز فدرالیسم

اسرائیل درپی وضعیت پسااسد و با حمایت از گروههای شبهنظامی قومی و مذهبی مسیر تجزیه سوریه را هموار میکند
هفت صبح| تحولات اخیر در استان سویدا، جاییکه اکثریت جمعیت آن را اقلیت دروزی تشکیل میدهد، حکایت از شکلگیری جنبشی تازه برای خودمختاری قومی دارد. رهبر معنوی دروزیها، شیخ «حکمت الهجری» بار دیگر خواستار ایجاد یک منطقه خودمختار و حتی گذرگاه مرزی مستقل با اردن شده؛ درخواستی که عملا به معنای شناسایی یک واحد سیاسی مجزا در جنوب سوریه خواهد بود. این تقاضا با یادآوری تجربه فدرالیسم نیمبند کردهای شمالشرق سوریه، زنگ خطری برای دولت مرکزی است که همچنان در حال ترمیم مشروعیت خود پس از یک دهه جنگ داخلی است.
الهجری همچنین خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سویدا شده، امری که بیش از آنکه یک مطالبه انسانی باشد، پیامی سیاسی به دولت «احمد الشرع» در دمشق و متحدان آن (بهویژه ترکیه و عربستان و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس) تلقی میشود. همزمان، رهبر دروزیها با ممنوعکردن ورود نهادهای خدماتی وابسته به دمشق و انحصاریکردن توزیع کمکها میان نیروهای خودی، عملا گامهایی عملی بهسوی استقلالطلبی برداشته است.
اسرائیل و پروژه «کمربند سکوت»: یک منطقه حائل جدید؟
در حالی که درگیریهای مسلحانه میان نیروهای دولتی سوریه و گروههای دروزی در مناطقی مانند جرمانا و صحنایا در غرب دمشق بالا گرفته، منابع امنیتی فاش کردهاند که صهیونیستها خواستار خلع سلاح کامل این نواحی شدهاند. این خواسته از سوی اسرائیل با عنوان گسترش «کمربند سکوت» بیان شده؛ طرحی که سالهاست از بلندیهای جولان آغاز شده و اکنون قصد دارد تا حوالی دمشق امتداد یابد.
در دیداری محرمانه که میان وزیر امور خارجه سوریه و وزیر امور استراتژیک اسرائیل در پاریس برگزار شده، طرف صهیونیستی به صراحت تهدید کرده که با هرگونه تحرک نظامی سوری در سویدا مقابله خواهد کرد. این تهدید، به ویژه در پرتو حمایت ضمنی آمریکا از آن، نشانهای واضح از تلاش تلآویو برای شکلدهی به وضعیت جدید امنیتی در جنوب سوریه است.
معامله پنهان یا استراتژی تجزیه؟
اسرائیل تلاش میکند از وضعیت پسانظام اسد و ضعف نهادهای امنیتی مرکزی بهره ببرد و با حمایت از گروههای شبهنظامی قومی و مذهبی، مسیر تجزیه عملی سوریه را هموار کند. در حالیکه توافق آتشبس در سویدا به واسطه کشورهای ضامن برقرار شده، شرط صهیونیستها مبنی بر جلوگیری از ورود نیروهای دولتی به این استان، معادل پذیرش دوفاکتوی خودمختاری دروزیهاست.
همزمانی این رخداد با تلاشهای کردها در شمال شرق و درخواستهای فزاینده برای خودمختاری از سوی گروههای قومی و حملات هوایی ارتش ترکیه دیگر، تصویری از آیندهای چندپاره برای سوریه ترسیم میکند؛ کشوری که بیش از هر زمان دیگری در معرض فروپاشی ژئوپلیتیکی قرار گرفته است.
بحران انسانی؛ گروگانگیری و کمکهای مشروط
در کنار ابعاد سیاسی، بحران انسانی در سویدا نیز تشدید شده است. بنا بر اطلاعات منابع دولتی سوری، نیروهای وابسته به حکمت الهجری نزدیک به ۱۵۰۰ غیرنظامی را گروگان گرفتهاند که اغلبشان زنان، کودکان و سالمندان هستند. همچنین حدود ۷۰ نفر از نیروهای وزارت کشور و دفاع در اسارت این گروهاند که فقط زنده بودن هفت نفر از آنها تایید شده است.
هرچند دمشق ادعا میکند تعدادی از شبهنظامیان گروه الهجری را آزاد کرده اما فقدان اعتماد دوجانبه باعث شده روند تبادل زندانیان و امدادرسانی دچار بنبست شود. کاروانهای کمکهای بشردوستانه، اگرچه به سویدا رسیدهاند اما از سوی نیروهای الهجری توقیف شده و بهصورت گزینشی میان بستگان آنها توزیع میشوند؛ سیاستی که نهتنها منجر به بحران انسانی، بلکه به تضعیف مشروعیت بینالمللی گروه الهجری نیز میانجامد.
چشمانداز آینده؛ سوریهای بدون مرکز؟
تحولات سویدا میتواند الگویی برای سایر مناطق سوریه با اقلیتهای قومی و مذهبی باشد که در پی هویتیابی سیاسی جداگانه هستند. با تداوم ضعف ساختار دولت مرکزی و افزایش نفوذ بازیگران خارجی مانند اسرائیل و آمریکا، مسیر سوریه بهسمت یک کشور کنفدرال یا چندپاره بسیار محتملتر از گذشته به نظر میرسد. شاید اکنون سویدا خط مقدم این نبرد ژئوپلیتیکی باشد اما آنچه در حال وقوع است، بخشی از یک معادله بزرگتر در خاورمیانه است؛ بازتعریف مرزها، هویتها و قدرتها در یک نظم منطقهای جدید.