چشم شیطان در آتش؛ پالایشگاه حیفا، پاشنه آشیل اسرائیل در جنگ با ایران

پالایشگاه حیفا، منبع اصلی انرژی و ستون فقرات صنایع نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی، پس از حملات موشکی ایران بهطور کامل از مدار خارج شد؛ اقدامی که به گفته کارشناسان نهتنها زیرساختهای حیاتی اسرائیل را فلج میکند، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت، بازدارندگی روانی و طرحهای راهبردی آمریکا در منطقه محسوب میشود.
چشم شیطان
به گزارش هفت صبح، پالایشگاه حیفا، با ظرفیت پالایش سالانه ۱۰ میلیون تن، منبع اصلی انرژی رژیم صهیونیستی است. این پالایشگاه که در سال ۱۹۳۹ در دوران قیمومیت بریتانیا تأسیس شد، طبق برآوردهای رژیم صهیونیستی، تقریبا ۶۰ تا ۷۰ درصد سوخت مورد استفاده در بخشهای حیاتی این رژیم، از صنعت و کشاورزی گرفته تا حمل و نقل غیرنظامی و نظامی را تأمین میکند. تخمین زده میشود که 55 درصد از کل فروش این پالایشگاه به بازار داخلی، شامل بنزین، سوخت دیزل، سوخت جت و گاز صنعتی، اختصاص دارد. همچنین این پالایشگاه منبع اصلی سوخت و مواد شیمیایی مورد استفاده در صنایع نظامی رژیم صهیونیستی برای ارتش اسرائیل و همچنین مرکزی برای ذخیرهسازی نفت خام و پایانههای وارداتی است که گاهی اوقات از کردستان عراق یا آذربایجان از طریق دریای مدیترانه وارد میشوند.
سقوط آزاد اقتصاد
با توجه به این نقش محوری، هرگونه هدف قرار دادن مستقیم یا اختلال در پالایشگاه، حتی جزئی، طبق گزارشهای رسانههای رژیم صهیونیستی، سیستم انرژی این رژیم را فلج خواهد کرد و پیامدهای آن به بخشهای حمل و نقل، هوانوردی و تولید صنعتی و همچنین صنایع شیمیایی مرتبط گسترش خواهد یافت. ناظران همچنین خاطرنشان میکنند که این نوع حمله، فشار بیشتری را بر جبهه داخلی، به ویژه در شمال، وارد میکند، جایی که پالایشگاه حیفا نه تنها در موازنه قدرت، بلکه در معادلات بازدارندگی روانی و سیاسی نیز یک ستون اقتصادی محسوب میشود.
با وجود که سانسور شدید رژیم صهیونیستی که باعث شد اعتصابهای کارگران این پالایشگاه در چند ماه گذشته را منتشر نکند شرکت پالایشگاههای نفت رژیم صهیونیستی اعلام کرد که در حال «ارزیابی خسارات» به تأسیسات ثانویه به واسطه این اعتصابات است. بورس تلآویو پس از همین یک فقره اعتصابات، افت ۲.۸ درصدی را به خود دید.
وقتی موشکها خطر اصلی نیستند!
حملات ایران به این پالایشگاه ـ که اولین مورد از این نوع نبود و پیش از آن بمبگذاری مشابهی که به گروههای مقاومت عراقی در ژانویه ۲۰۲۴ نسبت داده شد، رخ داده بود ـ بار دیگر آنچه را که میتوان «پاشنه آشیل» حیفا نامید و شکنندگی تأسیسات استراتژیک را برجسته میکند.
نگرانیها در اراضی اشغالی در مورد سناریویی که مدتهاست توسط کارشناسان امنیت صنعتی هشدار داده شده است، افزایش مییابد: «فاجعه بندر حیفا». این بندر که برای دههها یکی از مهمترین ارکان اقتصاد اسرائیل و مرکز پتروشیمیهای سنگین بوده است، هنوز حاوی مقادیر زیادی مواد قابل اشتعال و انفجاری، از جمله بقایای مخازن آمونیاک است که بخشی از آنها قبلاً در سال ۲۰۱۷ تحت فشار ساکنین اراضی اشغالی تخلیه شده بودند، بدون اینکه خطرات آنها به طور کامل از بین رفته باشد. در صورت یک حمله دقیق، میتواند منجر به نشت مواد شیمیایی یا آتشسوزی عظیمی شود که توانایی دفاع را برای مهار آن از بین میبرد.
حیفا مدتهاست که ریه صنعت و تجارت خارجی رژیم صهیونیستی بوده است، اما در شرایط تشدید رویارویی با ایران، میتواند به یک آسیبپذیری مهلک تبدیل شود. حملات موشکی، اگر پالایشگاه یا بندر را هدف قرار دهند، نه تنها خسارات مادی به بار میآورند، بلکه میتوانند یک فاجعه بالقوه ایجاد کنند که از خود بمباران خطرناکتر است.
تهدید اقتصاد و امنیت اسرائیل
بندر حیفا نه تنها ستون اقتصاد دریایی اسرائیل است، بلکه در مقیاس امنیت ملی اسرائیل نیز جایگاه بالایی دارد. در شرق بندر، پایگاه دریایی پولونیوم، یکی از حساسترین تأسیسات، قرار دارد. این پایگاه محل استقرار زیردریاییهای کلاس دلفین است که برای حمل موشکهای مسلح به کلاهک هستهای طراحی شدهاند. کشتیهای جنگی در همین مکان ساخته و بازرسی میشوند و این بندر را به یک حلقه حیاتی در سیستم نظامی اسرائیل تبدیل کرده است. اما اهمیت آن فراتر از جغرافیای نظامی است. با توجه به تغییرات ژئوپلیتیکی اخیر، بندر حیفا به یک گره کلیدی در پروژه کریدور تجاری به رهبری ایالات متحده تبدیل شده است که هند را از طریق خاورمیانه به اروپا متصل میکند. طبق طرح ایالات متحده، کشتیها قرار است از طریق عربستان سعودی و امارات متحده عربی از خلیج فارس حرکت کنند، از اردن عبور کنند، به فلسطین اشغالی برسند و از آنجا از طریق بندر حیفا به اروپا بروند. این نشان دهنده تلاش آمریکا برای رقابت با طرح کمربند و جاده چین است. از این رو، هرگونه هدف قرار دادن مستقیم یا غیرمستقیم حیفا پیامدهایی فراتر از بُعد نظامیِ آنی دارد. حمله به این بندر نه تنها تأسیسات دریایی را هدف قرار میدهد، بلکه منافع استراتژیک اصلی را نیز تضعیف کرده و محاسبات آمریکا در منطقه را به هم میریزد، گذشته از زیانهای اقتصادی هنگفتی که اسرائیل در نتیجه اختلال در یکی از مهمترین بنادر خود متحمل خواهد شد.