کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۲۳۲۶
تاریخ خبر:

جنگ ایران و اسرائیل کی تمام می شود؟

جنگ ایران و اسرائیل کی تمام می شود؟

با آغاز جنگ ایران و اسرائیل این سوال مطرح است که توان نظامی ایران برای مواجهه با کشوری که مرز مشترکی با آن ندارد، چقدر است؟ در این مطلب این موضوع را بررسی می کنیم.

به گزارش هفت صبح، در حملات هوایی علیه اسرائیل در سال ۲۰۲۴ مشخص شد، نیروی هوایی ایران قابلیت‌های متنوعی دارد، هر چند از فروندها جنگنده‌ روزآمد بی‌بهره است ولی زرادخانه‌های غنی و متنوعی از موشک‌های کروز و بالستیک و پهپاد را در اختیار دارد. به باور گروهی از تحلیلگران ایران بزرگترین موجودی موشک‌های بالستیک را در خاورمیانه دارد. حال در این مطلب بررسی می کنیم که ایران تا کجا برای مقابله با اسرائیل توان نظامی دارد.

یک روز پس از آنکه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با صدور قطعنامه‌ای ایران را به عدم رعایت تعهدات پادمانی هسته‌ای خود متهم ‌کرد و دو روز قبل از دور ششم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط و ساعاتی بعد از پایان اتمام حجت ۶۰روزه ترامپ به ایران برای رسیدن به توافق هسته ای، اسرائیل حملات خود را به اهداف مختلفی، از جمله تأسیسات هسته‌ای، پایگاه های نظامی، فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه و دانشمندان هسته ای در ایران آغاز کرد. چند روز قبل از شروع حملات ۲۳خرداد/۱۳ژوئن، اخبار حکایت از آن داشت که ترامپ و نتانیاهو گفتگوی تلفنی پر تنشی پیرامون جنگ غزه و حمله به ایران داشتند و اختلافات بین رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیر اسرائیل وجود داشته که بعدا گفته شد خبری پوششی برای غافلگیری و فریب ایران بوده و برخلاف همیشه، این بار برای اولین مرتبه، دفتر نتانیاهو از تکذیب اختلاف نظر بین نتانیاهو و ترامپ بر سر حمله احتمالی خودداری کرد تا با این ترفند رسانه‌ای برای گیج کردن ایران، تزریق حس ایجاد شکاف بین طرفین کند و به غافلگیری و کاهش سطح هشدار ایران کمک کرده باشد.

آماده باش سفارتخانه‌ها و پایگاه‌های نظامی ایالات متحده

به رغم این اتفاقات، همچنین اعلام شد سفارتخانه‌ها و پایگاه‌های نظامی ایالات متحده در سراسر منطقه در انتظار حمله احتمالی اسرائیل به ایران در حالت آماده‌باش قرار گرفته‌اند و به خانواده‌های نظامیان و شهروندان آمریکایی اجازه خروج از منطقه به دلیل افزایش خطرات امنیتی داده شده است. روز چهارشنبه ۲۱خرداد/ ۱۱ژوئن، ترامپ تائید کرد که پرسنل دیپلماتیک و نظامی ایالات متحده از بخش‌های خاصی از خاورمیانه «خارج» می‌شوند ،«زیرا می‌تواند مکانی خطرناک باشد و خواهیم دید چه اتفاقی می‌افتد.» اینها نشانه هایی بود که   باید مورد توجه جدی ایران قرار گیرد.

پایان مهلت ۶۰ روزه ترامپ به ایران

حمله اسرائیل ساعاتی بعد از پایان مهلت ۶۰ روزه ترامپ به ایران در مورد مذاکرات هسته ای آغاز شد. نکته ای که خود ترامپ نیز مورد اشاره قرار داد. اگرچه نتانیاهو گفت که حمله صبح جمعه با هدف «کاهش تهدید ایران علیه بقای اسرائیل» انجام شده و افزود که این اقدام «روزهای زیادی» طول خواهد کشید، ولی هدف های حمله اسرائیل به ایران ورای چیزی است که نتانیاهو در سخنانش گفت. از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

یک. انحراف توجهات جهانی از جنگ غزه و بیش از ۲۰ماه جنایت در غزه و  کرانه باختری، جایی که اسرائیل محاصره کامل را اعمال کرده  و از هیچ جنایتی کوتاهی نکرده است.

دو. متوقف کردن هر نوع معامله و توافق دیپلماتیک بین ایران و آمریکا و دیگر کشورهای غربی و وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران آرزوی دیرینه نتانیاهو بوده است. اسرائیل با انجام حمله‌ای به اصطلاح «پیشگیرانه» علیه ایران، عملاً از هرگونه راه‌حل مسالمت‌آمیز برای اینکه به ایرانیان اجازه داده شود برنامه غنی‌سازی هسته‌ای غیرنظامی را دنبال کنند، جلوگیری کرد. از زمان آغاز مذاکرات هسته ای با ایران از چندین دهه قبل، اسرائیل به دنبال شکست مذاکرات و کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است .

سه. مانور قدرت و اعلام این موضوع که «ما می‌توانیم هر کاری که می‌خواهیم،هر زمان که بخواهیم و در هر جا که بخواهیم، انجام دهیم.» حمله گسترده به ایران با هدف آزمودن این مسئله بود که آیا اسرائیل هنوز مصونیت کامل بین‌المللی برای اقدامات جنایتکارانه خود دارد؟

چهار. هدف این عملیات فقط ضربه زدن به تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران نبوده و نیست. این حملات برای ضربه زدن به نظام مستقر در ایران تا سرنگونی و ایجاد بی ثباتی و تنش در کشور طراحی شده بود. اسرائیل ادعا می‌کند که تنها در صورت سقوط جمهوری اسلامی، اسرائیل از سلاح هسته‌ای ایران و دشمنی آن خلاص خواهد شد. نتانیاهو عصر جمعه در سخنانی خطاب به مردم ایران گفت: «اکنون فرصت شماست تا برخیزید و صدایتان را به گوش جهانیان برسانید: «زن، زندگی، آزادی... زمان آن رسیده که مردم ایران زیر سایه پرچم و میراث تاریخی خود متحد شوند، و برای آزادی‌شان از این رژیم شیطانی و ستمگر قیام کنند.»

پنج. حمله به ایران، همچنین برای کسب مشروعیت داخلی نتانیاهو انجام شد. این حملات توسط تمام طیف های سیاسی اسرائیل، اعم از موافق و مخالف، مورد ستایش قرار گرفته است. نتانیاهو معتقد است که جنگ تنها تضمین برای ادامه حکومت او و متحد کردن احزاب مختلف سیاسی اسرائیل در پشت او وارتش است. 

شش. نتانیاهو به دلایل شخصی نیز به دنبال بهانه‌ای برای شروع این جنگ بود. برای نتانیاهو، شعله‌ور نگه داشتن جنگ در منطقه وسیله‌ای برای نجات خود از مخالفت های داخلی و اتهامات مختلف فساد است.

هفت. این حمله یک فرصت عملیاتی تاریخی برای تحت الشعاع قرار دادن و به فراموشی سپردن شکست عملیات ۷اکتبر۲۰۲۳و جنگ ناموفق ۲۰ماهه در غزه، برای مقامات ارشد سیاسی و ارتش اسرائیل بود.

هشت. اسرائیل بر این باور بود که نه‌تنها ایران، بلکه متحدین منطقه ای ایران به‌ویژه حزب‌الله به شدت ضعیف شده‌اند و این ضعف هژمونی ایران در منطقه فرصتی طلایی و تاریخی است که نباید از دست برود. 

وعده پایان دادن به جنگ‌های بی پایان

ترامپ که با سیاست «اول آمریکا» و وعده پایان دادن به «جنگ‌های بی پایان» آمریکا در مبارزات انتخاباتی پیروز شد، گفته بود: «افتخارآمیزترین میراث من، صلح‌آفرینی و اتحاد بخشی خواهد بود.» او که خود را «بهترین صلح‌آفرین جهان» خوانده، اکنون شاهد یک جنگ جدید است که بعید نیست پای آمریکا بیش از حمایت های نظامی و دفاعی و مقابله با پرتابه های ایران بدان کشیده شود.

ترامپ هنوز قادر به تحقق وعده های قبلی برای پایان جنگ ها نشده است. در مورد اوکراین، در ایام انتخابات ریاست جمهوری گفته بود که می‌تواند در عرض ۲۴ساعت به توافق برسد، از آن زمان تهدیدها و  تلاش‌های میانجیگرانه اش برای آتش بس و دستیابی به توافق صلح بی نتیجه بوده و نا امیدی اش باعث شده تهدید کند که از درگیری‌هایی مانند اوکراین کناره می‌گیرد. در مورد جنگ غزه، ترامپ به طور مشابه در دستیابی به آتش‌بس شکست خورده و فرستاده ویژه او که تلاش کرده حماس را به پذیرش توافقی وادار کند که آتش‌بس موقت و آزادی اسیران اسرائیلی و زندانیان فلسطینی را بدون هیچ تضمین قطعی برای پایان دائمی جنگ فراهم کند، با مخالفت حماس مواجه شده است. در مورد مذاکرات هسته‌ای با ایران هم ترامپ فکر کرده بود با اولتیماتوم ۶۰روزه می‌تواند با تهران به توافقی برسد که شامل غنی‌سازی صفر باشد و «صلح از طریق قدرت» ایجاد کند. طبیعتا ایران دهه‌ها تحریم را تحمل نکرده تا حق طبیعی غنی‌سازی هسته‌ای خود را در مقابل اندک امتیازی، توسط دستور دهنده قاتل ژنرال قاسم سلیمانی با اعمال زور از دست دهد. حمایت ضمنی ترامپ از حملات اسرائیل به ایران، رونمایی آشکاری از اولویت‌«اول اسرائیل» آمریکا بود. این اولین بار نیست که دولت آمریکا اهداف و منافع سیاسی اسرائیل را بر اهداف خود اولویت می دهد، هرچند بخش‌های کلیدی نظام سرمایه‌داری آمریکا، از جمله بخش صنعت تسلیحاتی آمریکا از جنگ و جنایت های منطقه‌ای اسرائیل سود می‌برند.

هماهنگی اسرائیل با کاخ سفید

به رغم ادعای وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو مبنی بر اینکه واشنگتن در حملات اسرائیل نقشی نداشته است، اما شواهد حاکی از آن است که اسرائیل حمله خود را کاملا با کاخ سفید هماهنگ کرده بود. دولت ترامپ از زمانبندی و اهداف مطلع بود و واضح است که این عملیات از حمایت آمریکا برخوردار بوده است. کمک‌های نظامی ایالات متحده مدت‌هاست که از قابلیت‌های تهاجمی اسرائیل چون ارسال مهمات هدایت‌شونده دقیق، اطلاعات ماهواره‌ای و سیگنالی و سیستم‌های پیشرفته مورد نیاز برای مأموریت‌هایی در این مقیاس پشتیبانی می‌کند. همچنین به رغم تاکید ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده نباید در هیچ جنگی‌ درگیر شود، آمریکا در چند هفته گذشته ذخایر موشکی گنبد آهنین اسرائیل را دوباره تامین کرده است.

هشدار ایالات متحده برای توافق هسته‌ای

ترامپ حملات صبح جمعه اسرائیل به ایران را «عالی» توصیف کرد و به ایران هشدار داد که اگر این کشور با ایالات متحده به توافق هسته‌ای نرسد، اوضاع بدتر خواهد شد. ترامپ گفت: «فکر می‌کنم عالی بوده است. ما به آنها فرصتی دادیم و آنها از آن استفاده نکردند. آنها ضربه سختی خوردند، خیلی سخت... و اتفاقات بیشتری در راه است. خیلی بیشتر.»ترامپ در پاسخ به این پرسش که «آیا ایالات متحده به نوعی در این حملات شرکت داشته است؟» گفت مایل نیست در این باره اظهار نظر کند. ترامپ با اشاره به اینکه از قبل از حملات مطلع بوده، گفت قول داده که از آمریکا دفاع و در صورت لزوم از اسرائیل حمایت کند و به ایران گفته که «این بسیار بدتر از هر چیزی خواهد بود که آنها می‌دانستند، پیش‌بینی می‌کردند یا به آنها گفته می‌شد.» او با اظهار اینکه به مقامات گفته ایالات متحده «بهترین و کشنده‌ترین تجهیزات نظامی را در هر کجای دنیا، با اختلاف زیاد، می‌سازد» افزود که اسرائیل تعداد زیادی از این سلاح‌ها را دارد و تعداد بیشتری نیز در راه است و آنها می‌دانند چگونه از آن استفاده کنند... ترامپ همچنین در پست‌های خود در شبکه های اجتماعی گفت که اگرچه «مرگ و ویرانی بزرگی» رخ داده است، اما هنوز زمان برای جلوگیری از حملات «وحشیانه‌تر» باقی است. او تهدید کرد«ایران باید قبل از اینکه چیزی باقی نماند، توافقی انجام دهد و آنچه را که زمانی به عنوان امپراتوری ایران شناخته می‌شد، نجات دهد.» 

عمق نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در ایران

ترامپ در دور جدید ریاست جمهوری، سیاست «هویج و چماق» در قبال ایران اعمال کرده است. از یک سو باب مذاکره و تمایل دولت خود را برای انعقاد توافقی که مانع از دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای در ازای لغو تحریم‌ها شود، تکرار کرده و از سوی دیگرچماق اسرائیل را به عنوان یک گزینه‌ مهم علیه ایران در صورت اصرار ایران بر ادامه روند غنی‌سازی اورانیوم به اهتزاز درآورده است. ترامپ حمله اسرائیل را به ایران، به عنوان یک اهرم فشار برای وادار کردن ایران به قبول شرایط خود در توافق هسته ای می بیند و امیدوار است ایران پس از حمله به میز مذاکره بازگردد.  شکی نیست که حمله اسرائیل به ایران به رغم خسارت های جبران ناپذیر انسانی و هزینه های فراوان، بر راهبرد آینده هسته ای ایران تاثیر  خواهد گذاشت. البته قبل از این تغییر راهبرد، باید فکری به حال عمق نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در ایران داشت و از خسارتهای بیشتر جلوگیری کرد.

باید بپذیریم که در ساعات اولیه این درگیری، دچار یک شوک اطلاعاتی-امنیتی شدیم که حتما لازم است برای ادامه مسیر به‌طور جدی آسیب‌شناسی شود. بدیهی است همان‌قدر که این آسیب‌شناسی ضروری است، طرح این اشکالات در فضای رسانه‌ای به‌شدت مضر و خطرناک خواهد بود.

اگر تجاوزات ادامه یابد پاسخ‌هایی دردناک‌تر و کوبنده‌ در انتظار متجاوزان خواهد بود

رئیس جمهور حمله اسرائیل به خاک ایران از حریم هوایی عراق را جلوه آشکار از تجاوزگری و بی‌اعتقادی این رژیم به قواعد بین‌المللی دانست و با تأکید بر لزوم مراقبت بیشتر این کشور از مرزها و حریم هوایی خود، تصریح کرد: ما آغازگر جنگ نبودیم اما با صلابت پاسخ دادیم و اگر تجاوزات استمرار یابد پاسخ‌هایی دردناک‌تر و کوبنده‌تر در انتظار متجاوزان خواهد بود. رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان در تماس تلفنی با محمد السودانی، نخست‌وزیر عراق ضمن قدردانی از ابراز همدردی و تسلیت وی، حمله تجاوزکارانه اسرائیل به خاک جمهوری اسلامی ایران از حریم هوایی و سرزمینی یک کشور دوست و برادر را جلوه‌ای آشکار از خوی جنایت‌گر، سرشت تجاوزکارانه و بی‌اعتقادی این رژیم به تمامی قوانین و هنجارهای‌ پذیرفته‌شده بین‌المللی دانست.

دکتر پزشکیان با تأکید بر اینکه ما آغازگر جنگ نبودیم، اما با صلابت پاسخ دادیم و اگر این تجاوزات تکرار شود، پاسخ‌هایی دردناک‌تر و کوبنده‌تر در انتظار متجاوزان خواهد بود افزود: هر کشوری که به‌راستی خواهان صلح، امنیت و ثبات است، باید در صف مقابله با تجاوزگری اسرائیل قرار گیرد. رئیس جمهور در ادامه افزود: ما بر این نکته تأکید داریم که دولت عراق باید مراقبت و حراست بیشتری از مرزها و حریم هوایی خود به‌عمل آورد تا از سرزمین عراق سوءاستفاده‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نگیرد. محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق نیز در این گفت‌وگوی تلفنی با ابراز تسلیت شهادت جمعی از فرماندهان نظامی و مردم بی‌گناه ایران در پی حمله اسرائیل، تأکید کرد: ما با جمهوری اسلامی ایران در یک جبهه و یک سنگر ایستاده‌ایم و تجاوزگری‌های اسرائیل را در تمامی سطوح قویا محکوم می‌کنیم.

عربستان سعودی به‌دنبال چارچوبی برای آتش‌بس میان ایران و اسرائیل است

اورشلیم‌پست براساس اطلاعاتی که از «یک منبع آگاه» دریافت کرده است، در گزارشی اختصاصی نوشت: «عربستان سعودی به‌صورت غیرعلنی درحال تلاش برای مطرح‌کردن چارچوبی برای آتش‌بس با هدف ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای میان تهران و واشینگتن است». به گفته این منبع آگاه، همزمان «ایران از عمان و قطر خواسته است تا برای توقف حملات اسرائیل و ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای، میان تهران و واشینگتن نقش میانجی را ایفا کنند.» پیش‌تر اسرائیل هیوم نیز نوشته بود که جمهوری اسلامی از عمان و قطر درخواست کرده است میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن را برعهده بگیرند تا به‌شرط توقف حملات اسرائیل، امکان ازسرگیری مذاکرات فراهم شود. این تلاش‌های دیپلماتیک در شرایطی انجام می‌شود که واشینگتن پیام روشنی ارسال کرده است: «تنها درصورتی عملیات نظامی اسرائیل متوقف خواهد شد که ایران به‌طور کامل با پیشنهاد آمریکا موافقت کند- پیشنهادی که شامل توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم می‌شود.»

مجلس سنای پاکستان: در کنار ایران هستیم

مجلس سنای پاکستان روز جمعه قطعنامه‌ای را با اتفاق آراء تصویب کردن که در آن حملات اخیر اسرائیل علیه ایران را محکوم کرده و آن را نقض اصول منشور سازمان ملل و قوانین بین‌الملل دانست. همزمان، مجلس ملی نیز قطعنامه‌ای مشابه را تصویب کرد؛ هر دو مجلس رسما اعلام کردند که «پاکستان در کنار برادران ایرانی خود قرار دارد» و حق دفاع مشروع ایران را مطابق ماده ۵۱ منشور ملل متحد می‌پذیرند.

متن کامل مصوبه سناتورهای پاکستانی به شرح زیر است:

«امروز در ساعات اولیه، اسرائیل با نقض منشور سازمان ملل و حقوق بین‌الملل، بار دیگر مرتکب جنایت جنگی شد و به کشور همسایه و برادر ما، جمهوری اسلامی ایران، حمله کرد. حمله اسرائیل نقض آشکار اصول بنیادین سازمان ملل و تمام معیارهای بین‌المللی است. این اقدام، صلح و امنیت در منطقه و فراتر از آن را در خطر جدی قرار داده است. در طول سال‌ها، اسرائیل منبع بی‌شمار مرگ مسلمانان در سراسر جهان بوده، به‌ویژه در فلسطین اشغالی.

جهان و امت مسلمان شاهد قتل‌عام کودکان و غیرنظامیان در غزه طی دو سال گذشته در مقیاسی غیرقابل تصور بوده‌اند. سکوت جهان اسلام در برابر این نسل‌کشی، به‌ویژه نگران‌کننده است، چرا که این بی‌عملی، اکنون اسرائیل را جسور کرده تا به کشور مسلمان مستقل دیگری، یعنی ایران، حمله کند. این مجلس با اتفاق آرا و به‌طور قاطع، جنایات شنیع اسرائیل علیه امت مسلمان، به‌ویژه علیه کشورهای برادر فلسطین و ایران را محکوم می‌کند. این مجلس در کنار برادران و خواهران ایرانی خود ایستاده و از حق مشروع آن‌ها برای دفاع از خود در برابر این تجاوز حمایت می‌کند.»

هشدار قطر درباره پیامدهای حملات اسرائیل به ایران

وزارت امور خارجه قطر حملات اسرائیل به ایران را محکوم کرد و نسبت به پیامدهای این اقدامات تجاوزکارانه و غیرقانونی از جمله خطر بروز یک جنگ فراگیر منطقه‌ای هشدار داد. وزارت امور خارجه قطر در بیانیه‌ای اعلام کرد که «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه این کشور روز یکشنبه در یک تماس تلفنی‌ دریافتی از لندن با «دیوید لمی» وزیر خارجه انگلیس گفت‌وگو کرد. بر اساس این بیانیه، گفت‌وگوی وزرای امور خارجه انگلیس و قطر بر اوضاع منطقه و به‌ویژه حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران متمرکز بوده است.

کتائب حزب الله عراق :ایران به کمک ما نیاز ندارد!

دبیرکل کتائب حزب الله عراق، ابو حسین الحمیداوی اعلام کرد:  جمهوری اسلامی ایران به حمایت نظامی هیچ کسی برای بازدارندگی رژیم جنایتکار صهیونیستی نیاز ندارد، چرا که جمهوری اسلامی ایران نیروها و امکاناتی دارد که برای به خاک مالیدن بینی نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و مهار طغیان و سرکشی این رژیم غاصب کافی است. 

ژنرال اسرائیلی: «ذخایر زیادی از موشک‌های رهگیر برای مقابله با حجم بسیار موشک‌های بالستیک ایران نداریم»

«اسحاق بریک»، ژنرال نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل اذعان کرد که حملات به ایران به طور کامل توانمندی هسته ای یا قابلیت این کشور برای تولید بمب هسته‌ای را از بین نمی‌برد. بریک نسبت به «سرمستی بزرگ اولیه در حصول موفقیت در انجام عملیات ترورها به زودی مربع نخست بازگشته و ناگزیر به مواجه با واقعیت میدانی خواهیم شد، حتی ایالات متحده آمریکا می‌داند که توانایی متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران را به تنهایی با یک حمله نظامی ندارد.» بریک اظهار داشت که«تنها یک راه برای حل وضعیت ایران وجود دارد: «توافق سیاسی بین ایالات متحده آمریکا و ایران»

جنگ ادامه‌دار خواهد بود

روشن است که این جنگ ادامه‌دار خواهد بود. اسرائیل با هر تحلیلی که این درگیری را آغاز کرده باشد (چه در نتیجه ضربه اطلاعاتی ایران و دستیابی به اسناد فوق‌محرمانه، چه به‌دلیل نیاز انتخاباتی نتانیاهو و...) خود را برای یک رویارویی طولانی‌مدت آماده کرده است. بنابراین ایران نیز باید در تدبیر، تحلیل و برنامه‌ریزی‌های خود این طولانی شدن را به‌عنوان یک اصل قطعی در نظر بگیرد.

اشتباهات اسرائیلی ها

اسرائیلی‌ها در دو نقطه مهم دچار اشتباه شدند: نخست آنکه به‌شدت روی اعتراضات داخلی ایران حساب کرده بودند و تصور داشتند با آغاز حملات، گروهی از مردم ایران به استقبال آنان آمده و به خیابان‌ها خواهند ریخت؛ بارها نیز این خواسته را از مردم ایران مطرح کرده بودند. اما واکنش مردم افتخارآفرین بود؛ بخش عمده مردم ایران در برابر این رژیم صف‌آرایی کردند و معدود افراد همراه با دشمن نیز مورد تخطئه و انزجار عمومی قرار گرفتند. این واکنش محاسبات آنان را کاملاً به‌هم ریخت و برخلاف انتظارشان، به نقطه اتکای اصلی ایران در این نبرد تبدیل شد.

دومین اشتباه بزرگ اسرائیل این بود که تصور می‌کرد ضربه اولیه به پدافند ایران و کشته شدن برخی فرماندهان، توان پاسخ‌گویی مؤثر نظامی ایران را از بین خواهد برد. اما حملات گسترده موشکی ایران که با عبور از سامانه‌های پدافندی اسرائیل به اهداف حساس در آن کشور اصابت کرد، و همچنین احیای نسبی پدافند ایران به‌ویژه در تهران، نشان داد که این بازی برخلاف تصور آن‌ها، بسیار دشوار و پیچیده است. موج نخست حملات موشکی ایران چنان موفق و مؤثر بود که اسرائیل هنوز در شوک آن قرار دارد و در حال بازیابی و برنامه‌ریزی مجدد است. به احتمال زیاد تمرکز بعدی اسرائیل بر ترور مسئولان غیرنظامی و حمله به زیرساخت‌های حیاتی ایران خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود ورود به این حوزه سطح درگیری را به آمریکا و برخی کشورهای منطقه گسترش دهد. شاید برخی در اسرائیل پیشنهاد کرده‌اند که آمریکا را پیش از آسیب بیشتر، مستقیما وارد میدان کنند، اما سیاست جمهوری اسلامی این بود که سطح درگیری گسترش نیابد و کلید این بازی خطرناک در دستان اسرائیل باقی بماند، تا هم افکار عمومی داخلی و هم جهانی، ایران را آغازگر این ماجرا ندانند. به‌عبارت دیگر، جمهوری اسلامی، همراهی مردم و جامعه جهانی را به هزینه‌های سنگین‌تر ترجیح داده است.

شرایط سخت برای مردم

روشن است که این درگیری، سختی‌های زیادی برای مردم به‌ویژه در حوزه انرژی مانند برق و گاز به همراه خواهد داشت. در این شرایط نقش همراهی مردم بسیار تعیین‌کننده می‌شود. از این‌رو دلسوزان اصرار دارند که مسئولان سیاسی از طرح "شرایط عادی" خودداری کرده و مردم را برای پذیرش واقعیت‌های سخت پیش‌رو آماده کنند، تا تاب‌آوری و تحمل جامعه افزایش یابد.

بازی با حاصل‌جمع صفر

به‌نظر می‌رسد اسرائیل که اکنون با بحران موجودیت روبه‌رو شده و جامعه ساکن در کشورش را نیز برای وضعیت جنگی آماده کرده است، به‌راحتی مُهر پایان بر این درگیری نخواهد زد. از سوی دیگر، ایران نیز تا زمانی که انتقام خود را با تحمیل شکست به این رژیم نگیرد، از تداوم حملات دست نخواهد کشید. به‌عبارت دیگر، طرفین وارد بازی با حاصل‌جمع صفر شده‌اند که یک طرف باید کاملاً بازنده و طرف دیگر پیروز باشد. شکست طرف ایرانی، با توجه به پشتیبانی مردمی، قدرت آفندی قوی و احیای نسبی پدافند کشور، منتفی به‌نظر می‌رسد. بنابراین مسیر کوتاه مدت که  جنگ پایان یابد دخالت آمریکا و مهار نتانیاهوست. آمریکا نیز فقط زمانی این کار را خواهد کرد که منافعش به‌طور جدی به خطر افتد.

جنگ فرسایشی

گسترش جنگ به پایگاه‌های آمریکا در منطقه و هدف قرار گرفتن کشورهای همسایه، منجر به افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد. ترامپ به‌شدت نسبت به افزایش بلندمدت قیمت نفت که می‌تواند موج جدیدی از تورم و گرانی به وضعیت اقتصادی آمریکا اضافه کند، آسیب‌پذیر است. پیش‌بینی می‌شود این فشار اقتصادی، به‌علاوه نگرانی کشورهای منطقه مانند عربستان و امارات از ناامنی‌های منطقه، سرانجام آمریکا را ناگزیر کند که بر اسرائیل فشار آورده و نتانیاهو را به پذیرش شکست وادار کند؛ شکستی که به احتمال زیاد به پایان نخست‌وزیری نتانیاهو نیز خواهد انجامید. اگر اسرائیل به این جمع‌بندی برسد که قادر به حمله به تأسیسات زیرساختی و مقامات سیاسی ایران نیست، یا اگر آمریکا به آن‌ها اجازه چنین اقدامی ندهد، درگیری به‌صورت فرسایشی ادامه خواهد یافت؛‌ در‌ این حالت پایان جنگ طولانی مدت خواهد بود  جنگی که در آن، قدرت پدافندی ایران به‌تدریج تقویت و آسیب‌پذیری کشور کاهش خواهد یافت. این جنگ طولانی، می‌تواند در نهایت با سقوط دولت نتانیاهو و شکست اسرائیل پایان یابد.

ایران چقدر موشک دارد؟

حمله هوایی اسرائیل به ایران که گفته شده با هدف پیشگیری از دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای انجام شده، دو کشور را وارد دور تازه‌‌ای از درگیری نظامی کرده و بار دیگر این سوال را مطرح کرده توان نظامی ایران برای مواجهه با کشوری که مرز مشترکی با آن ندارد، چقدر است؟ همانطور که در حملات هوایی علیه اسرائیل در سال ۲۰۲۴ مشخص شد، نیروی هوایی ایران قابلیت‌های متنوعی دارد، هر چند از فروندها جنگنده‌ روزآمد بی‌بهره است ولی زرادخانه‌های غنی و متنوعی از موشک‌های کروز و بالستیک و پهپاد را در اختیار دارد. به باور گروهی از تحلیلگران ایران بزرگترین موجودی موشک‌های بالستیک را در خاورمیانه دارد که شمار آنها بیش از ۳ هزار فروند تخمین زده شده است. موشک‌های بالستیک مسیری سهموی را در جو طی می‌کنند، بسیار سریع‌تر از پهپادها و موشک‌های کروز حرکت کرده و به طور کلی رهگیری آنها دشوارتر است.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز جمعه شب و در یک بیانیه ویدیویی مدعی شد که ایران تولید خود را سرعت بخشیده و قصد دارد ماهانه ۳۰۰ فروند موشک بالستیک تولید کند که در عرض شش سال موجودی آن به ۲۰ هزار فروند موشک می‌رسد. مقام‌های اطلاعاتی غربی و کارشناسان نظامی می‌گویند، دو هزار فروند از موشک‌های بالستیکی که ایران در اختیار دارد، دارای بردهایی هستند که می‌توانند به خاک اسرائیل برسند. تال اینبار، متخصص فضایی و موشکی در اسرائیل به نیویورک تایمز گفته که موشک‌های بالستیک ایران از ۳۰۰ تا ۷۰۰ کیلوگرم مواد منفجره حمل می‌کنند و وزن کل کلاهک می‌تواند به حدود هزار کیلوگرم برسد. او گفت که هر چند این بار اسرائیلی‌ها از شلیک پرشمار موشک‌های ایرانی و عبور از سامانه دفاع موشکی متجب نشدند ولی برخی از فیلم‌های منتشر شده توسط ارتش اسرائیل در روز شنبه نشان می‌دهد که ایران حداقل از یک نوع موشک که پیشتر به سمت اسرائیل شلیک نکرده بود، استفاده کرده است. به گفته تالینبار این موشک «حاج قاسم» نام دارد.

بنا بر اعلام ایران، موشک بالستیک قاسم سلیمانی دارای برد ۱۴۰۰ کیلومتری است، ۷ تن وزن و قابلیت حمل ۵۰۰ کیلوگرم مواد منفجره را دارد. این موشک مطابق اعلام سازمان صنایع هوافضایِ وزارت دفاع ایران می‌تواند با سرعت ۶ ماخ به هدف برخورد کند. این یک موشک دارای سوخت جامد است و پیش از شلیک نیازی به سوخت‌گیری مجدد ندارد، به این معنی که می‌تواند سال‌ها در زیر زمین بماند و در عرض چند دقیقه عملیاتی شود.

افزون بر موشک حاج قاسم، ایران موشک‌های بالستیک دیگری نیز دارد که بُرد آنها به خاک اسرائیل می‌رسد. این موشک‌ها شامل سجیل و خیبر است که سجیل دارای دارای دو موتور سوخت جامد مرکب است و به گفته جمهوری اسلامی دو هزار کیلومتر برد دارد. خیبر نیز به گفته مقام‌های نظامی ایران، موشک بالستیک هایپرسونیک (مافوق صوت) با برد دو هزار کیلومتری و کلاهک ۱۵۰۰ کیلوگرمی است که از سوخت مایع استفاده می‌کند.

موشک‌های مافوق صوت می‌توانند حداقل پنج برابر سریع‌تر از سرعت صوت پرواز کنند و می‌توانند مسیر پیچیده‌ای را طی کنند که رهگیری آن ها را دشوار می‌کند. پهپاد مهاجر۱۰ نیز به گفته مقامات ایرانی قادر است که بدون توقف تا دو هزار کیلومتر و در ارتفاع ۷ هزار متری پرواز کند و ۳۰۰ کیلوگرم ماده منفجره را حمل کند. یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل نیز روز شنبه به رسانه آمریکایی فاکس نیوز گفت که ایران طی دو سال آینده زرادخانه‌ای متشکل از هشت هزار فروند موشک بالستیک در اختیار خواهد داشت و این پیش‌بینی مقام‌های اطلاعاتی اسرائیل یکی از دلایل تصمیم برای شروع عملیات «غرش شیران» بوده چرا که در غیر این صورت باید با غافلگیری بزرگی از سوی ایران مواجه می‌شد.

بدترین سناریوهای ممکن چیست؟

در صورت ادامه این نزاع و گسترش احتمالی آن، بدبینانه‌ترین سناریو‌های محتمل کدامند؟ پاسخ کوتاه به این سوال این است که در حال حاضر چند سناریوی بدبینانه وجود دارد. نخست این که دامنه حملات ایران و یا گروه‌های نیابتی این کشور در عراق و یمن چنان گسترش یابد که آمریکا و دیگر متحدان غربی اسرائیل همچون بریتانیا و فرانسه را نیز وارد میدان کند؛ رخدادی که عواقب طولانی‌مدت و بالقوه ویرانگری برای ایران و خاورمیانه خواهد داشت.

البته دامنه نزاع می‌تواند گسترده‌تر هم بشود. برخی مقام‌های ایرانی طی سال‌های اخیر بارها کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را به حمله موشکی تهدید کرده‌اند. در عمل نیز، حوثی‌های تحت حمایت ایران، در سال ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان سعودی و در سال ۲۰۲۲ به نفتکشی در سواحل امارات عربی متحده حمله کردند. هر چند این روزها روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حسنه به نظر می‌رسد، ولی ناکامی این کشور در هدف قراردادن اهداف مهمی در خاک اسرائیل می‌تواند گزینه حمله به تاسیسات نفتی کشورهای منطقه و پایگاه‌های آمریکا در خاک این کشورها را فعال کند. در این صورت، ایران با جبهه متحد گسترده و بی‌سابقه‌ای علیه خود مواجه خواهد شد. این رویارویی که می‌تواند به اخلال در روند انتقال نفت و تجارت از طریق تنگه‌ هرمز و دریای سرخ منجر شود. رخدادی که با جهش قیمت نفت و تورم جهانی، تبعات بین‌المللی خواهد داشت.

اما در مقابل، این احتمال هم وجود دارد که اسرائیل در تحقق اهداف خود در خاک ایران که انهدام توان موشکی و زیرساخت‌های هسته‌ای این کشور عنوان شده، شکست بخورد. در پی این اتفاق، احتمال تلاش ایران برای تولید سلاح هسته‌ای و خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای افزایش پیدا می‌کند. این احتمال حتی در صورت عدم سقوط رژیم جمهوری اسلامی در پی تشدید حملات اسرائیل به زیرساخت‌های ایران، می‌تواند تقویت شود؛ چرا که با وجود کشته شدن گروهی از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران و نیز انهدام بخشی از تاسیسات موشکی و هسته‌ای این کشور، به گواه برخی تحلیلگران، دانش هسته‌ای ایران همچنان قابل عملیاتی‌سازیِ مجدد خواهد بود. این احتمال به واقعیت نزدیک تر است.

ترامپ: ایران فرصت دومی دارد!

البته سرنگونی حکومت ایران شاید برای اسرائیل از زوایه از میان رفتن دشمن اصلی‌اش در منطقه جذاب باشد، ولی ادامه بقای جمهوری اسلامیِ تضعیف شده نیز می‌تواند برای برخی از قدرت‌های منطقه جذابیت خاص خود را داشته باشد. مانند قطر، ترکیه، امارت و حتی عربستان سعودی. بنابراین، شاید نگرانی از تبعات خلاء حکومت مرکزی قوی در پی سقوط حکومت جمهوری اسلامی و تکرار تجربه‌ای مشابه با عراقِ پس از صدام حسین و لیبیِ پس از سقوط معمر قذافی، گزینه جمهوری اسلامی کاملا تضعیف شده به لحاظ قدرت تهاجمی و دفاعی را که قابل رصد مداوم باشد، مطلوب‌تر کند. اما این احتمال با توجه به متفاوت بودن ایران و جغرافیای سیاسی اش و نوع حکومت مستقر با حکومت لیبی قذافی یا عراق صدام، این احتمال را بسیار ضعیف می کند.

روز حساب ایران و اسرائیل فرا رسیده؛ این یک جنگ تمام عیار است

اما این که در صورت بی‌فایده بودن میانجیگری‌ها و نیز عدم ابراز تمایل ایران برای حل دیپلماتیک پرونده هسته‌ای خود، کدام سناریوی بدبینانه رخ خواهد داد، به دو عامل بستگی دارد، از جمله توان نظامیِ واقعی ایران برای گسترش ابعاد حمله خود به اسرائیل و آمریکا و میزان خویشتن‌داری متحدان اسرائیل در برابر حملات ایران؛ عواملی طی روزهای آینده جزئیات آنها مشخص خواهد شد.

 

سناریوهای خطرناک در صورت تشدید درگیری‌های اسرائیل و ایران

در حال حاضر، درگیری میان اسرائیل و ایران به همین دو کشور محدود شده است. در سازمان ملل متحد و دیگر محافل، درخواست‌های گسترده‌ای برای خویشتنداری مطرح شده است. اما اگر این درخواست‌ها نادیده گرفته شوند چه؟ اگر درگیری گسترش یابد و تشدید شود چه اتفاقی می‌افتد؟

در ادامه تنها چند سناریوی ممکن از بدترین حالت‌ها را می‌خوانید:

آمریکا وارد جنگ می‌شود

با وجود انکارهای مکرر ایالات متحده، ایران به‌وضوح معتقد است که نیروهای آمریکایی حملات اسرائیل را تأیید کرده و دست‌کم به‌طور ضمنی از آن حمایت کرده‌اند. ایران ممکن است اهداف آمریکایی در سراسر خاورمیانه را هدف قرار دهد – مانند اردوگاه‌های نیروهای ویژه در عراق، پایگاه‌های نظامی در خلیج فارس و نمایندگی‌های دیپلماتیک در منطقه. هرچند گروه‌های نیابتی ایران مانند حماس و حزب‌الله به‌شدت تضعیف شده‌اند، اما شبه‌نظامیان متحد ایران در عراق همچنان مسلح و فعال باقی مانده‌اند. دست‌کم، چنین شرایطی ممکن است اسرائیل را وادار به حملات بیشتر کند—و منطقه را وارد دور باطلی از حمله و تلافی کند. اسرائیلی‌ها برای این راهبرد، اصطلاحی بی‌رحمانه دارند: به آن «چمن‌زنی» می‌گویند.

شوک اقتصادی جهان

قیمت نفت همین حالا هم در حال افزایش است. اگر ایران تنگه هرمز را ببندد و حرکت نفتکش‌ها را بیشتر محدود کند چه می‌شود؟ اگر در سوی دیگر شبه‌جزیره عربستان، حوثی‌های یمن تلاش‌های خود را برای حمله به کشتی‌رانی در دریای سرخ تشدید کنند چه؟ آن‌ها آخرین متحد نیابتی باقی‌مانده ایران هستند که سابقه‌ای در بی‌ثباتی و تمایل به ریسک بالا دارند. بسیاری از کشورها در حال حاضر با بحران هزینه‌های معیشت مواجه‌اند. افزایش بهای نفت به تورمی دامن خواهد زد که نظام اقتصادی جهانی—که همین حالا هم زیر بار جنگ تعرفه‌ای ترامپ در حال خم شدن است—را بیش از پیش تحت فشار قرار می‌دهد. و فراموش نکنیم، تنها کسی که از افزایش قیمت نفت سود می‌برد، رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین است—کسی که ناگهان میلیاردها دلار پول بیشتری روانه خزانه کرملین می‌بیند تا هزینه جنگش علیه اوکراین را تأمین کند.

سقوط حکومت ایران و خلأ قدرت

اگر اسرائیل در رسیدن به هدف دیرینه‌اش برای سرنگونی رژیم انقلابی اسلامی ایران موفق شود چه خواهد شد؟ نتانیاهو مدعی است هدف اصلی‌اش نابودی توانایی هسته‌ای ایران است. اما او در بیانیه دیروز خود به‌روشنی اعلام کرد که هدفی گسترده‌تر، یعنی تغییر رژیم، را نیز دنبال می‌کند. او خطاب به «ملت سرافراز ایران» گفت که حمله‌اش «راه را برای شما هموار می‌کند تا به آزادی برسید» و حکومت کنونی ایران را «رژیمی شیطانی و ستمگر» توصیف کرد. سرنگونی حکومت ایران ممکن است برای برخی در منطقه، به‌ویژه برخی از اسرائیلی‌ها، جذاب باشد. اما این تغییر چه خلأیی به‌جا خواهد گذاشت؟ پیامدهای پیش‌بینی‌نشده آن چه خواهد بود؟ بحران داخلی در ایران چه شکلی خواهد داشت؟

بسیاری هنوز به‌خاطر دارند که پس از سقوط حکومت‌های مرکزی قدرتمند در عراق و لیبی چه اتفاقی افتاد. بنابراین، بسیاری از مسائل به این بستگی دارد که در روزهای آینده این جنگ چگونه پیش خواهد رفت. ایران چگونه و با چه شدت پاسخ خواهد داد؟ و ایالات متحده تا چه حد و آیا اصولا می‌تواند اسرائیل را به خویشتنداری وادارد؟

پاسخ به این دو سوال، تعیین‌کننده بسیاری از تحولات خواهد بود. در حال حاضر، وضعیت درگیری میان اسرائیل و ایران به شدت نگران‌کننده است و چندین سناریو می‌تواند به وقوع بپیوندد که هر یک عواقب جدی برای منطقه و جهان خواهد داشت.

1. ورود آمریکا به جنگ

اگرچه ایالات متحده به‌طور رسمی از درگیری‌ها فاصله گرفته است، اما ایران به‌وضوح معتقد است که آمریکا به‌طور ضمنی از حملات اسرائیل حمایت می‌کند. در صورت تشدید درگیری‌ها، ایران ممکن است به اهداف آمریکایی در منطقه حمله کند، که این امر می‌تواند ایالات متحده را به طور مستقیم درگیر جنگ کند. این وضعیت می‌تواند به دور باطلی از حملات و تلافی‌جویی‌ها منجر شود که به شدت اوضاع را پیچیده‌تر خواهد کرد.

2. شوک اقتصادی جهانی

افزایش قیمت نفت و احتمال بسته شدن تنگه هرمز می‌تواند به یک شوک اقتصادی جهانی منجر شود. در صورتی که ایران به‌طور جدی اقدام به محدود کردن حرکت نفتکش‌ها کند، بهای نفت به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت و این امر می‌تواند به بحران هزینه‌های معیشت در بسیاری از کشورها دامن بزند. این وضعیت می‌تواند تأثیرات منفی بر نظام اقتصادی جهانی داشته باشد و به نفع کشورهایی مانند روسیه تمام شود.

3. سقوط حکومت ایران و خلأ قدرت

اگر اسرائیل موفق به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران شود، پیامدهای این تغییر رژیم می‌تواند به شدت غیرقابل پیش‌بینی باشد. تاریخ نشان داده است که سقوط حکومت‌های مرکزی قدرتمند مانند عراق و لیبی به بحران‌های داخلی و بی‌ثباتی منجر شده است. این وضعیت می‌تواند به افزایش تنش‌های داخلی و بحران‌های اجتماعی در ایران بیانجامد و عواقب آن نه تنها بر ایران، بلکه بر کل منطقه تأثیر خواهد گذاشت.

نتیجه‌گیری

در نهایت، پاسخ ایران به حملات اسرائیل و واکنش ایالات متحده به این درگیری‌ها، تعیین‌کننده تحولات آینده خواهد بود. این دو سوال کلیدی می‌تواند مسیر آینده منطقه و جهان را شکل دهد و نیاز به دقت و توجه ویژه در مدیریت این بحران دارد. در این شرایط حساس، خویشتنداری و دیپلماسی می‌تواند بهترین راهکار برای جلوگیری از تشدید درگیری‌ها و کاهش تنش‌ها باشد.

سایر اخبارسیاسیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۰۲۳۲۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر