توقف در پیچ کلیات مذاکرات

کلیات مذاکرات هنوز حلنشده باقی مانده و بحث حق غنیسازی به بنبست خورده است
هفت صبح، زینب اسماعیلی| از 23 فروردین تا جمعه دوم خرداد پنج دور مذاکره غیر مستقیم بین ایران و آمریکا برگزار شدهاست. پنج دوری که حتما اقداماتی در آن صورت گرفته ولی میتوان گفت دستاوردهایش کمتر از انتظار است. طبق اخبار هنوز هر دو تیم بر سر کلیات مذاکره نیز نظراتشان به هم نزدیک نشده است و از اختلافات، عبور نکردهاند. چرا این پنج دور در شرایط فعلی مانده و دورنما چیست؟ به نظر میرسد سلسله مسائلی وجود دارد که نمیتوان از اهمیت آن غافل شد. چرایی طولانی بودن و کندی مذاکرات را میتوان در موارد زیر بررسی کرد.
از پیغام تا پسغام
تاکنون مذاکرات به صورت غیر مستقیم و با میانجیگری عمان در مسقط و رم برگزار شده است. طرفین در قالب مفاهیم شفاهی مواضع خود را به طرف عمانی منتقل میکنند و طرف عمانی نیز آن را منتقل کرده و پاسخ را به طرف اول میرساند. غیر از یکی دو نوبت که گفته شده طرف ایرانی متن مکتوبی مبتنی بر رئوس کلی مذاکره ارایه کرده است، مابقی مذاکره به صورت شفاهی در حال انجام است. طبیعی است که غیر مستقیم بودن مذاکره، مسیر و روند آنرا طولانی میکند.
توقف بر اختلافات
از مصاحبههای بعد مذاکراتی طرفین میتوان متوجه شد که هنوز بحث بر سر کلیات ادامه دارد. بحث بر سر اینکه آیا تهران میتواند غنیسازی داشته باشد یا نه؟ غنیسازی در ایران باشد یا به جای دیگری منتقل شود و سطح دسترسی ایران به انرژی هستهای چقدر باشد؟ و ... اینها نشان میدهد که هنوز اختلاف بر سر کلیات ادامه دارد و این میزان اختلاف برای پنج جلسه زیاد و نشانه ناخوشایندی است. اگر بخواهیم نظیر این شرایط را در دوره مذاکراتی برجام بررسی کنیم یادمان هست که تقریبا بحث بر سر حق غنیسازی ایران در مذاکرات محرمانه مسقط، تمام شده بود از همین رو در سه دور مذاکرات ژنو، توافق موقت به دست آمد.
در دور چهارم و پنجم مذاکرات اخیر، ایران از رویه دوگانه آمریکا در مورد حق غنیسازی انتقاد کرده و خواستار تعیین تکلیف این بحث شده است. اما بعید است که مواضع همه سویههای فکری و سیاسی مختلف در آمریکا، با ایران همسو شود. به ویژه، اگر مسیر مذاکراتی به بحثهای فنی و کارشناسی دقیق منجر شود و کار برعهده دیپلماتهای وزارتخارجه آمریکا قرار گیرد که به شدت مواضع تندی علیه ایران دارند. اما در هر حال ایالات متحده در این مرحله باید بتواند از این خوان سخت عبور کند و تکلیفش را با بحث حق غنیسازی ایران مشخص کند، چه آنکه اکنون پنج دور مقاومت تیم مذاکراتی ایران بر همین بحث را دیده است.
آمریکاییها هنوز عمق مسئله را درک نکردهاند
عبور از اختلاف بر سر کلیات مرحله ابتدایی ورود به مرحله جزئیات جدی است که نیازمند ساعتها محاسبات فنی و کارشناسی دقیق است تا بتوان به یک توافق جدی دست یافت. بهنظر میرسد تیم مذاکراتی آمریکا در مورد میزان و عمق مسئلهای که قرار است با آن دست و پنجه نرم کنند، تصویر روشنی نداشت و هر چه پیشتر میرود مشخص میشود که موضوع مورد مذاکره چقدر جدی و نیازمند کار دقیق و فنی است. علاوه بر این، هر دو تیم نیازمند مشورت با پایتختها و گرفتن راهبردهای جدید هستند که آنهم به وقتگیر بودن موضوع دامن میزند.
فرمول بده و بستان چیست؟
بالاخره دو تیم برای دستیابی به توافق باید به فرمولی برای بده و بستان مذاکراتی دست پیدا کنند، ذخیره اورانیوم غنیشده ایران، سطح غنیسازی، نوع سانتریفیوژها، آب سنگین و ... هر کدام مباحثی هستند که ایران سطحی از آنرا میتواند تعلیق یا متوقف یا خارج کند و در مقابل آن چیزی دریافت کند. از لغو تحریمهای هستهای تا مالی و بانکی. عنوان کلی آنچه ایران در مذاکرات میخواهد به دست بیاورد، رفع تحریمهای موثر است.
تحریمهای ایران در شرایط فعلی انواع گوناگونی دارد و از تحریمهای کنگره تا تحریمهای ریاست جمهوری و تحریم مالی و بانکی و هستهای را شامل میشود. هنوز مشخص نیست که تحریمها قرار است طبق چه فرمولی دستهبندی شده تا برداشته شود و این خود یکی از بزرگترین ابهامات مذاکراتی است. علاوه بر همه اینها، آیا طرف آمریکایی راضی میشود در مقابل پذیرش محدودیتهای هستهای از سوی ایران، تحریمهای جدی مالی و بانکی را بردارد. ضمانت اجرای آن در چه سطحی میتواند باشد تا تجربه بعد از اجرایی شدن برجام تکرار نشود.
وقتی گرانبهاتر از طلا
تیم مذاکرهکننده ایرانی در پنج دور مذاکره تلاش کرده صبر و عدم شتابزدگی خود را نشان دهد، اما همه اعضای تیم بهتر از ما میدانند که وقت چندانی برای عبور از تله اسنپ بک ندارند. نهایتا اروپاییها پیش از رسیدن به اکتبر، مکانیسم اسنپ بک را فعال خواهند کرد. حتی در شرایطی که مذاکرات با طرف آمریکایی به خوبی پیش برود دست ما زیر ساطور اروپاییهاست و در حالیکه سطح اصطکاکها بین اروپا و آمریکا بالاست، استراتژی آنها میتواند وضعیت را برای ما خطرناکتر کند. در حال حاضر عملا آمریکا صحنه بازی را از اروپا قاپیده و کشورهای اروپایی در کنشگری بینالمللی منزوی شدهاند. در این شرایط ممکن است به هر اهرم فشاری برای آنکه آنها را از انزوای دیپلماتیک خارج کند دست بزنند.
تهدید در مقابل تهدید
جمعه گذشته معاون تیم مذاکرهکننده ایرانی با طرف اروپایی در استانبول دیدار کرد ولی ملاقات تنها جنبه استمزاجی داشت. به نظر میرسد تا به اینجا تاکتیک طرف ایرانی و اروپایی تهدید در مقابل تهدید است. به عبارتی در مواجهه با کنش اسنپ بک، واکنش خروج از ان پی تی مطرح است که اگر رخ بدهد میتواند دومینویی از اتفاقات را علیه ایران رقم بزند.
غیر از تاکتیک تهدید، به نظر میرسد فراخوان اروپا به میز مذاکره میتواند مطرح باشد که آنهم لزوما به نفع شرایط مذاکراتی نیست. در ادامه این وضعیت روسیه و چین بار دیگر باید به مذاکرات ملحق شوند که طبیعتا هر عضو اضافه، میتواند مسئلهای اضافه ایجاد کند. حتی توافقات صورت گرفته بین دو طرف ایران و آمریکا میتواند دستخوش تغییر شود نظیر آنچه سال 92 ایران و آمریکا در عمان به آن دست یافته بودند ولی در ژنو با مخالفت طرف اروپایی به ویژه لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه مواجه شد.
پیشنهاد عمان به نمایندگی از کیست؟
در دور پنجم مذاکرات اخیر، با گزینه جدیدی مواجه شدیم بهعنوان پیشنهاداتی از سوی طرف عمانی. پیشنهادهایی که گفته شده بدون تعهد و برای بررسی بیشتر به پایتختها ارسال شده که اگر مورد تایید قرار گیرد مذاکرات وارد جزئیات خواهد شد. هنوز مشخص نیست پیشنهاد طرف عمانی شامل چه مباحثی است اما با توجه به همین دانستههای اندک میتوان نتیجه گرفت که اکنون طرف عمانی از واسطه برگزاری مذاکره و میانجی به عنصری مشرف بر محتوا تبدیل شده است.
در صورت پذیرفتن این گزاره باید پرسید که اکنون پیشنهاد عمان به نمایندگی از کدام یک از طرفین است؟ ایران؟ آمریکا؟ خودش یا کشورهای عرب همسایه؟ جواب هر کدام از این گزینهها باشد، میتواند برای طرف دیگر مسائلی ایجاد شود. به ویژه آنکه بیش از دورهای قبل میتواند کشورهای عربی منطقه را درگیر و مطلع از محتوای مذاکرات کند. اگرچه عبور از کلیات و وارد شدن به جزئیات مذاکراتی حتی اگر با پیشنهاد عمانیها باشد میتواند برای طرف ایرانی مفید باشد.