پنج کابوس دیپلماتیک رئیسجمهور آینده
رئیسجمهور جدید هر که باشد، تا آبان ماه برنامه حساس و شلوغی در حوزه سیاست خارجی خواهد داشت
هفت صبح| نهم یا شانزدهم تیر، بالاخره رئیسجمهور ایران تعیین خواهد شد و او احتمالا ظرف چند روز حکم خود را از رهبری خواهد گرفت و در مجلس سوگند یاد خواهد کرد. اگر حدودا ۲۰ روز هم برای تعیین وزرا در نظر بگیریم باید گفت که احتمالا در نیمه مرداد شاهد استقرار رئیسجمهور جدید و وزرا و معاونان او در کابینه خواهیم بود. فارغ از همه دعواهای انتخاباتی که این روزها جریان دارد، رئیسجمهور جدید ظرف سه ماه از زمان ریاستجمهوری خود با پنج مسئله مهم بینالمللی سر و کار خواهد داشت که احتمالا بیشترین میزان تمرکز او را به خود جلب خواهد کرد. با هم ببینیم که این پنج مسئله چه چیزهایی هستند.
یک: پرونده هستهای: دو سال است (از نیمه تابستان ۱۴۰۱) که ایران و گروه پنج به اضافه یک هیچ گونه مذاکرهای در زمینه احیای برجام نداشتند. مذاکرات انفرادی صورت گرفته است. مثلا مذاکراتی بین ایران و آمریکا شکل گرفت و منجر به آزادسازی (نصفه و نیمه) پول ایران در قطر شد. یا مثلا مذاکراتی بین ایران با مدیرکل آژانس انرژی اتمی صورت گرفت و منجر به انعقاد قراردادی در اسفند سال ۱۴۰۱ شد.
دیدارهایی هم بین علی باقری و انریکه مورا، نماینده اتحادیه اروپا در این مذاکرات صورت گرفته است. ولی همان طور که گفتیم این مذاکرات در مورد احیای برجام نبوده است. توافق ایران و آژانس هم به طور کامل اجرا نشده و موجب شده که یک قطعنامه همین چند روز پیش به پیشنهاد سه کشور اروپایی در شورای حکام علیه ایران تصویب شود. از آن طرف موضوع هستهای از سویی به جنگ اوکراین و از سویی به ماجرای جنگ غزه و همچنین به مسایل حقوق بشری پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ گره خورده و چشمانداز توافق، مبهمتر از هر وقت دیگری است.
در این میان اما ایران به پیشرفتهای هستهای خود نیز ادامه میدهد و اخیرا نیز اعلام شده که قرار است سانتریفیوژهای جدیدی در فردو و نطنز نصب شود. رئیسجمهور جدید هر که باشد باید در این زمینه تصمیمی بگیرد. البته که رای مردم در انتخابات هم واجد معنا برای حاکمیت خواهد بود و ممکن است مثل سال ۱۳۹۲، رای مردم به منزله رای به مذاکره تفسیر یا برعکس آن به مقاومت تفسیر شود ولی دست کم مشخص است که به صورت بلند مدت نمیتوان در این وضعیت نامشخص و بلاتکلیف باقی ماند.
دو: جنگ غزه: جنگ در فلسطین اشغالی همچنان ادامه دارد و هر چند که برخی میگویند ممکن است به زودی پایان عملیات نظامی در رفح و کل نوار غزه نیز اعلام شود ولی حتی بعد از آن نیز، به گفته منابع اسرائیلی، تلاش برای رهایی اسرای اسرائیلی و نیز ترور فرماندهان مقاومت در غزه ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر شرایط در مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی در حال بغرنج شدن است.
از سویی اسرائیل نزدیک به یکصدهزار آواره دارد و میخواهد آنها تا پیش از آغاز سال تحصیلی جدید به محل زندگی خود باز گردند و از سویی دیگر نگران ایجاد یک هفت اکتبر دیگر از سوی حزبالله است. از این روست که اصرار دارد آن طور که در قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل آمده حزبالله حدود سی کیلومتر از مرز، نیروهای خود را عقب بکشد. حزبالله انعطافی برای این ماجرا نشان داده اما اولا در قبال این امتیاز، امتیازی میخواهد (مثل آزادی بخش دیگری از اراضی لبنان که در اشغال اسرائیل است) و از سوی دیگر اعلام کرده تا زمانی که حمله به غزه ادامه دارد، به حملات خود ادامه خواهد داد.
از این رو در روزهای اخیر احتمال حمله اسرائیل به جنوب یا حتی حمله گسترده اسرائیل به سرتاسر لبنان بالا رفته است. حمله به قدرتمندترین متحد منطقهای ایران به نظر برخی تحلیلگران ممکن است پای ایران را هم به این جنگ باز کند که در این صورت شاهد یک نبرد منطقهای گسترده خواهیم بود.
سه: انتخابات فرانسه: دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران مردم در فرانسه پای صندوق خواهند رفت تا با رای خود نمایندگان پارلمان این کشور را تعیین کنند. مجلس قبلی توسط رئیس جمهور منحل شد چرا که حزب حاکم و احزاب ائتلافی در انتخابات پارلمان اروپا شکست سختی خورده بودند و مکرون میخواست در این انتخابات رای اعتماد مجددی از مردم بگیرد. با این حال نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که احزاب دست راستی دست بالا را در این مجلس دارند و ممکن است مکرون به هدف خود یعنی کسب اکثریت مجدد نرسد و در این صورت حدس زده شده که او اقدام به استعفا خواهد کرد.
در این صورت ممکن است به فاصله کوتاهی یک مجلس و یک دولت دست راستی در فرانسه قدرت بگیرد. اتفاقی که ۱۲ سال است در فرانسه رخ نداده است. دست راستیها معمولا ایدههای افراطی در زمینه اسلام ستیزی و نیز حمایت از اسرائیل دارند و به جای تعامل با کشورهای دیگر بیشتر به دنبال کسب تسلط بر آنها هستند و از این رو احتمالا سیاستهای فرانسه و با توجه به نفوذ این کشور حتی اتحادیه اروپا در مورد ایران نیز تغییر کند و به سمت تخاصم بیشتر برود.
چهار: انتخابات انگلستان: در همان هفته قرار است انتخابات پارلمانی در انگلستان نیز برگزار شود. در حال حاضر حزب محافظهکار قدرت را در این کشور در دست دارد ولی نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که حزب کارگر میتواند پیروز انتخابات شود. این خبری خوب برای ایران است چرا که حزب کارگر سیاستهای ضدسرمایهداری و ضدلیبرالی دارد و یکی از صداهای رسا در زمینه حمایت از حقوق فلسطینیان و انتقاد از رفتارهای اسرائیل در انگلستان است. آخرین بار چهارده سال پیش، یک دولت از حزب کارگر در این کشور قدرت گرفته بود.
پنج: انتخابات آمریکا: و در نهایت باید به آبان امسال اشاره کرد. وقتی که قرار است بایدن در مقابل ترامپ قرار بگیرد. در نظرسنجیها بایدن اخیرا کمی (در حد دو درصد) از ترامپ جلو افتاده ولی اولا نظرسنجیهای دیگری هم وجود دارد که در آن شرایط به نفع ترامپ است یا دست کم مساوی است و هم وضعیت جسمی بایدن و نیز نحوه عملکرد دولت آمریکا در جنگ غزه باعث شده که آرای منفی زیادی در سبد بایدن قرار بگیرد که به نفع ترامپ خواهد بود. از این رو رای آوردن مجدد ترامپ نه یک احتمال بعید که اتفاقا یک احتمال قوی است.
با رای آوردن او هم ممکن است فشار به بازوهای منطقهای ایران افزایش پیدا کند و هم اعمال تحریمهای بیشتر به خصوص در حوزه فروش نفت بیشتر شود. ترامپ همچنین نشان داده که باکی از رفتارهایی که خلاف عرفهای دیپلماتیک جهان است ندارد.(شاید بهتر بود می گفتیم به اندازه کافی در این نوع مسائل شعور ندارد !) از این رو حضور مجدد او در کاخ سفید علاوه بر مسایل حوزه هستهای ممکن است ریسکهای دیگری در حوزههای دیگر نیز ایجاد کند و اقتصاد کشور را نیز دچار تلاطم خواهد کرد.