یاسین رامین؛ فرزند محمد علی، همسر سابق مهناز
نگاهی بلند به زندگی یک «آقازاده»
هفت صبح| دیروز صبح کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان در خبری اعلام کرد: دیوان عالی کشور با نقض رأی تبرئه «یاسین رامین» در خصوص پرونده اختلاس از هلال احمر، وی را به ۳ سال حبس و جریمه ۸۷۳ هزار و ۸۸۷ یورویی محکوم کرده است.
ممکن است نام او برای بسیاری آشنا باشد ولی همین ابتدا باید دوباره بگوییم که «یاسین رامین»، فرزند محمدعلی رامین، یکی از مشاوران رئیسجمهور در دولت اول و معاون مطبوعاتی در بخشی از دولت دوم محمود احمدینژاد است. او همچنین همسر سابق مهناز افشار، بازیگر مطرح سینمای ایران است. خانم افشار آخرین بار در فیلم سینمایی «قسم» به کارگردانی محسن تنابنده حضور داشته و از سال ۱۳۹۸ خارج از ایران زندگی میکند.
زندگی ۴۳ ساله یاسین رامین، به طور کلی تحت تاثیر همین سه نکتهای است که تاکنون از زندگی او مطرح کردیم: فرزند محمدعلی رامین بودن، همسر مهناز افشار شدن و یک پرونده قضایی با هلال احمر.
۱. محمد علی رامین، متولد سال ۱۳۳۲ در دزفول است. شبکه پی.بی.اس. آمریکا در یک برنامه که سال ۲۰۱۰ منتشر کرد مدعی شد که رامین از سال ۱۹۷۱ (حوالی سال ۱۳۵۰ شمسی) تا ۱۹۹۴ (حوالی سال ۱۳۷۳ شمسی) در آلمان زندگی میکرده است. او برای تحصیل به این کشور رفته بود و در رشته فنی در دو دانشگاه کارلسروهه و کلاوستال به ترتیب در جنوب و شمال غربی آلمان تحصیل کرد.
در این میان، آن طور که در ویکیپدیای آلمانی او نوشته شده در سال ۱۹۸۲ میلادی به اتهام برخورد خشونتآمیز در یک گردهمایی دانشجویی توسط پلیس آلمان دستگیر و نزدیک به یک سال را در زندان براونشوایگ سپری کرد و ۱۲ سال بعد، به نوشته شبکه پی.بی.اس. به اتهام ارتباط با احزاب نئونازی و راست افراطی از این کشور اخراج شده است.
رامین در این میان با خانم سوسن صفاوردی، که او نیز در آن زمان در آلمان دانشجو بوده ازدواج میکند و هر سه فرزند این زوج یعنی یاسین، صالحه و امین در خارج از کشور به دنیا آمدند. یاسین متولد سال ۱۳۶۰ است، صالحه متولد سال ۱۳۶۸ و امین متولد سال ۱۳۶۹. هر سه این افراد یعنی یاسین، صالحه و امین در حال حاضر در خارج از ایران به سر میبرند.
در مورد یاسین صحبت خواهیم کرد ولی صالحه یک فعال صنعت مد است و امین یک خواننده و سبک زندگی آنها هیچ نسبتی با پدرشان ندارد.
در ایران، نام رامین از حوالی سال ۱۳۷۸ مطرح شد. او در آن زمان مدیرمسئول نشریهای بود به نام «امامت» که نشریهای «مذهبی – خانوادگی» توصیف شده بود. رامین البته دبیرکل تشکلی به نام «مسلمانان آلمانی زبان اروپا» هم بود و در دانشگاه هم تدریس میکرد و گفته شده در اواخر دهه۷۰ برای مدتی مدیریت موسسه رسانههای تصویری وزارت فرهنگ و ارشاد را برعهده داشته است. زندگی سیاسی او اما از زمانی تغییر کرد که به عنوان یکی از هنرمندان و نویسندگان حامی احمدینژاد یک بیانیه را امضا کرد و در انتخابات سال ۱۳۸۴ از او حمایت کرد.
پس از آن او به عنوان یکی از نزدیکان و به قولی یکی از مشاوران احمدینژاد فعالیت میکرد ولی نامش وقتی مثل یک بمب نه فقط در ایران که در سطح جهان منفجر شد که در زمستان سال ۱۳۸۴ کنفرانسی جهانی برای هولوکاست را برنامهریزی و اجرا کرد و این ایده را مطرح کرد که یک کمیته حقیقتیاب باید در مورد این واقعه تحقیق کند و «اگر این کمیته حقیقتیاب بعد از تحقیقاتش به این نتیجه برسد که واقعا آلمانیها شش میلیون یهودی را کشتهاند، در آن صورت یک کمیته دوم بینالمللی مجازاتی متناسب با این جنایت را تعیین خواهد کرد که از آن جمله واگذاری بخشی از سرزمین آلمان برای تشکیل یک دولت یهودی است.»
آن روزها مصادف بود با شصتمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم و موضوع هولوکاست هم داغ بود و پیشنهادی به مجمع عمومی سازمان ملل هم شده بود تا روزی برای بزرگداشت هولوکاست تعیین کند ولی به فاصله تقریبا یک ماه بعد از قطعنامه مجمع عمومی، این بار محمود احمدینژاد، یعنی خود رئیس جمهور در یک سخنرانی در جمع مردم زاهدان، هولوکاست را «افسانه» خواند و بحرانی دیپلماتیک برای کشور ایجاد شد.
گذشت و رامین با دو عنوان «دبیر کل سازمان امت اسلامی» و «دبیر سیاسی تشکل رایحه خوش خدمت» که حامیان دولت بودند به کار ادامه داد تا اینکه در آبان سال ۱۳۸۸ به عنوان معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد منصوب شد. دوره معاونت مطبوعاتی او در یاد و خاطره روزنامهنگاران دورانی تاریک توصیف میشود. مملو از تذکرهای قانونی، توقیف و حتی لغو امتیاز مطبوعات. جالب است بدانید که در اتفاقی نادر در آذر سال ۱۳۸۸ حتی روزنامه همشهری برای چند روزی توقیف شد. در نهایت مدت معاونت رامین، کمی بیش از یک سال طول کشید و او در آذر سال ۱۳۸۹ برکنار شد.
۲. مهناز افشار متولد سال ۱۳۵۶ است و کار هنری خود را از ۲۱ سالگی آغاز کرده است. «آتشبس» به کارگردانی تهمینه میلانی در سال ۱۳۸۴ احتمالا مهمترین کاتالیزور برای شهرت و محبوبیت او بود. البته هنوز هم برخی میگویند که شباهت چهره او به فائقه آتشین یا همان گوگوش هم در این شهرت موثر بوده است. او در سال ۱۳۸۹ برای بازی در فیلم سعادتآباد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را کسب کرده بود و هنوز ۳۵ سالش نشده بود که با سه کارگردان بزرگ سینمای ایران یعنی مسعود کیمیایی (رئیس، ۱۳۸۵)، داریوش مهرجویی (چه خوبه که برگشتی، ۱۳۹۱) و عباس کیارستمی (شیرین، ۱۳۸۷) کار کرده بود.
در چنین شرایطی یعنی در اوج محبوبیت و شهرت او، در خرداد سال ۱۳۹۳ خبر آمد که او با یاسین رامین، ازدواج کرده است. افشار 36 ساله و یاسین 33 ساله. زمان، زمان تنفر از دوره پیشین یعنی دوره احمدینژاد بود و اصلاحطلبان که تازه دوباره به قدرت آمده بودند و اعتماد به نفس به دست آورده بودند مسبب هر خرابی را آن دولت و کارگزارانش میدانستند و از این رو ازدواج یک بازیگر مطرح با فرزند مدیری از آن دولت برای آنان خوشایند نبود.
عده دیگری هم بودند که میگفتند سبک زندگی و به خصوص ظاهر و پوشش مهناز افشار چه ارتباطی با محمد علی رامین دارد و برخی هم که مهناز افشار را یک بازیگر تجاری میدانستند، کینه سینمایی خود را وارد این ماجرای سیاسی کردند و خلاصه این ازدواج توسط افکار عمومی، مورد استقبال قرار نگرفت.
این زوج در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ صاحب یک دختر به نام لیانا شدند و ازدواجشان تا مهر سال ۱۳۹۸ دوام داشت.
۳. پرونده محمد علی رامین و هلال احمر در پاییز سال ۱۳۹۴ برای نخستین بار مطرح شد. خبرگزاری تسنیم در گزارشی که سال ۱۳۹۸ نوشته بود، میگوید یاسین رامین همکاری خود را در هلالاحمر ابتدا به عنوان «کارمند پیمانی» شروع کرد و مدیرعامل وقت سازمان تدارکات پزشکی در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۸۶، یاسین را به عنوان عضو هیات مدیره شرکت رشد معرفی کرد و در نهایت در ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ به عنوان مدیرعامل شرکت رشد انتخاب شد.
شرکت رشد چیست؟ یکی از شرکتهای سازمان تدارکات پزشکی هلالاحمر بوده که در خرید و واردات دارو و تجهیزات پزشکی به عنوان یک شرکت واسطه عمل میکرد. به این ترتیب یاسین رامین در ۲۶ سالگی مدیرعامل این شرکت مهم میشود. روایتها حاکی از این است که هلال احمر در مدیریت این شرکت مشکلاتی داشت و از این رو رامین را به آلمان میفرستد تا این مشکلات را حل کند.
از سوی دیگر گفته شده قبل از انتخاب رامین به عنوان مدیر عامل، سازمان هلالاحمر ۶۵ درصد از سهام شرکت رشد را به ارزش ۵۴۰ هزار یورو در اختیار داشت و رامین بر پایه همین قیمت توانست ۳۵ درصد مابقی سهام را خریداری و ۱۰۰ درصد مالکیت را در اختیار سازمان تدارکات پزشکی بگذارد. موضوعی که یک موفقیت برای مدیرعامل جوان به حساب میآمده است.
ولی گفته شده که او از سال ۱۳۸۹ با هلال احمر به مشکل میخورد و از ارسال گزارشهای مالی به تهران خودداری میکند. سفر کارشناسان هلالاحمر به آلمان در فروردین ۱۳۹۱ بینتیجه بود. در نهایت سازمان تدارکات پزشکی به عنوان صاحب سرمایه اصلی شرکت رشد در نامهای به تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، مدیرعامل منصوب خود را از «هرگونه اقدام تجاری و اقتصادی در شرکت رشد» ممنوع کرد اما رامین پس از آن دست کم در یک مورد مداخله کرده و یک خودروی جگوار را به فروش میرساند.
علاوه بر این هلال احمر با رامین در دو موضوع دیگر نیز به مشکل برمیخورد: خیانت در امانت و تصاحب ۸۷۳ هزار و ۸۸۷ یورو (خرید پلانگر یا پمپ سرنگهای قلمی تزریق انسولین) و خیانت در امانت و انتقال مال غیر (سهام شرکت رشد به ارزش ۵۴۰ هزار یورو).
در این زمینه پروندهای در شعبه ۱۰۵۸ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت تشکیل شد و بعد از جلسات بازپرسی با حضور متهم، او به دلیل ناتوانی در تامین ۲۹ میلیارد تومان قرار وثیقه روانه زندان شد. پس از هفت ماه بازداشت، یاسین رامین در اسفندماه ۱۳۹۵ از زندان آزاد شد.
حکم اولیه این پرونده در بهار سال ۱۳۹۸، ۱۷ سال حبس برای یاسین رامین بود که هفت سال آن اجرایی میشد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر در پاییز سال ۱۴۰۰ شکست و یاسین رامین تبرئه شد ولی دیروز خبر آمد که او به سه سال حبس و پرداخت آن مبلغ مربوط به پلانگرهای انسولین محکوم شده است.
این پرونده البته در افکار عمومی به عنوان پرونده «شیرخشکهای آلوده» هم معروف شده است. اولین بار روحالله زم در سایت سحامنیوز که در آن زمان اخبار مهدی کروبی را منتشر میکرد این موضوع را مطرح کرد. این در حالی است که برخی میگویند هر دوی آنها یعنی هم روحالله زم و هم یاسین رامین، با هم در مدرسه فرهنگ متعلق به غلامعلی حدادعادل همکلاسی بودند.
با این حال یک مقام رسمی هم موضوع داروهای تقلبی را مطرح کرده است. محمدعلی نجفی، مشاور اقتصادی حسن روحانی در روز دهم شهریور ۱۳۹۵ گفته بود: «پسر یکی از مسئولان دولت قبل با تاسیس یک شرکت، مشغول واردات بخش خاص، مهم و گرانقیمتی از داروها بهصورت انحصاری است». نجفی همچنین از واردات «داروهایی تقلبی یا با کیفیتی پایین» خبر داده و گفته بود «چندین میلیارد دلار عاید جوانی شده که با یکی از خانمهای هنرپیشه ازدواج و یکی از املاکش را که چند ده میلیارد تومان ارزش داشته بهعنوان مهریه تقدیم خانم کرده است.»
این تمام ماجرای یاسین رامین نبود. او در پاییز سال قبل تلاش کرد در یک مصاحبه با بی.بی.سی. فارسی که از محل یادبود هولوکاست در برلین و ادای احترام به قربانیان آن واقعه آغاز میشد، اولا خود را از گذشته خود جدا کند و ثانیا بتواند مانند همسر سابقش که بعد از حوادث سال ۱۴۰۰ وارد اکتهای سیاسی اپوزیسیون شد،حرفهای سیاسی تند و داغ بزند ولی واکنشها به او و حتی مهناز افشار در فضای مجازی نشان میدهد که این تلاشها احتمالا کمی بیفایده است و تا وقتی، ماجرا سیاست باشد، سایه سنگین سابقه مسئولیتها و مقامات پدر بر پسر و حتی بر عروس سابق، سنگینی میکند.
به عبارت دیگر و شاید با کمی بیرحمی باید گفت، کسی که میتواند لابد به حکم مسئولیت پدر در ۲۶ سالگی مسئول یک شرکت واردکننده داروی هلال احمر در آلمان شود، نمیتواند جای دیگر، خود را منتقد آن پدر بداند و با ادای احترام در برلین تلاش کند کنفرانس جهانی هولوکاست در سال ۱۳۸۴ را از خاطره جمعی حذف کند.