نامهنگاریها در اتوبان قم-تهران
نامه اساتید حوزه به روسای قوا؛ در مورد حجاب و ورزشکاران زن و مسائل دیگر.
روزنامه هفت صبح، مصطی آرانی| دو نامه مهم ارسال شده است؛ یکی از قم به تهران و دیگری از تهران به قم. در اولی، «صد نفر از اساتید سطوح عالی فقه و اصول حوزه علمیه قم، در نامهای به رؤسای سه قوه از عدم اهتمام مسئولان به مسائل فرهنگی جامعه بهویژه حجاب انتقاد کردند»
و در دومی «رئیس اتاق بازرگانی تهران با ارسال نامهای به ۱۰ تن از مراجع تقلید و علمای عظام از آنها درخواست کرد که با توجه به رسیدگی طرح ساماندهی تعطیلات پایان هفته در مجلس، در برابر برخی تفاسیر ناصواب از شارع مقدس روشنگری کرده و نصایح خود را در رابطه با این طرح با مردم و مسئولان در میان بگذارند.» ماجرا چیست؟ نویسندگان نامهها چه کسانی هستند؟ حرف آنها چیست؟ و تاثیر حرفشان چه خواهد بود؟
نامه حجاب
خبرگزاری مهر، بعدازظهر روز شنبه، نامه نخست را منتشر کرده است. نامه تقریبا بلندی است. حدودا ۱۵۰۰ کلمه. یعنی تقریبا یک چهارم صفحه روزنامه ما یا پنج صفحه کتاب با سایز معمولی. در هفت بخش از نامه نیز به سخنان رهبر کبیر انقلاب یا آیتالله خامنهای ارجاع داده شده است.
در ابتدای نامه نوشته شده تلاشهای این سه نفر یعنی رئیسی و محسنی اژهای و قالیباف در طی «بیش از دو سال اخیر در جهت پیگیری فرامین رهبر معظم انقلاب، نقش مهمی در عبور از چالشهای اساسی اقتصادی، سیاسی و امنیتی داشته است»
ولی نویسندگان معتقدند که «به رغم اهتمام بسیار به مسائل اقتصادی، هنوز مشکلات مهمی در این زمینه وجود دارد» و ابراز امیدواری کردند که با تداوم تلاشها و مشارکت گسترده مردم در انتخابات زمینه برای کاهش مشکلات اقتصادی فراهم شود. در پایان پاراگراف مقدمه هم از «تلاشهای شبانهروزی و اقدامات ارزشمند» این سه فرد تشکر شده است.
بعد از آن اما اصل حرف آمده است. حرفی که اصولگرایان مدتهاست آن را میزنند و اینکه «متأسفانه در عرصه فرهنگ اسلامی که جوهره انقلاب و نظام اسلامی را تشکیل داده و میدهد، اهتمام جدی صورت نمیگیرد و خلأهای اساسی وجود دارد» و «قصورات و ترکفعلهای مسئولان در این زمینه و تأثیرپذیری از فرهنگ لیبرالیسم که البته از اوایل دهه هفتاد شکل گرفته» «موجب ایجاد گسلهای فرهنگی و هویتی شده» که «تداوم آن، خطر استحاله مورد نظر رهبری را جدیتر کرده است».
اما سپس لحن کلام تند میشود. «حضرات محترم رؤسای سه قوه! وضعیت فرهنگی موجود، به هیچوجه شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست و فاصله معناداری با کشوری که داعیهدار اجرای احکام اسلام است دارد...آیا جز این بود که روحانیت قدرت را بهدست گرفت تا اسلام را حاکم کند؟!
آیا شایسته است همان وضعیت آلوده فرهنگی زمان شاه که از عوامل مهم شکلگیری انقلاب بود را با برخی تصمیمات اشتباه و ترک فعلهایمان مجدداً محقق کنیم؟! حضرات محترم! انتظار از جنابان عالی، غیر از مسئولان (لیبرالمسلک سابق) است.» اما چه چیز باعث شده که این افراد دست به قلم شوند. نگرانی آنها دقیقا چیست؟
فضای مجازی:«به دلیل عدم اهتمام لازم به فرهنگ اسلامی...فضای مجازی کشور در «سلطه دشمن» و «قتلگاه نوجوانان و جوانان» است.»
ورزش بانوان:«میتوان با برنامهریزی و پیگیری، آن را به الگویی برای جهان اسلام بلکه کل جهان تبدیل کرد (اما) نگرانی جدی از جهت عدم رعایت احکام شرع و معیارهای نظام اسلامی وجود دارد.»
ورود زنان به ورزشگاهها: «با زیرپا گذاشتن فتاوای مراجع تقلید و مقام معظم رهبری صورت میگیرد.»
وضعیت مراکز درمانی: «متدینین در کنار تحمل رنج جسمی و بعضاً مشکلات مالی، باید رنج روحی را هم بهدلیل عدم رعایت حدود شرعی تحمل کنند.»
اما پنجمین دغدغه که بخش مهمی از نامه به آن اختصاص داده شده و «وضعیت وخیم فرهنگی را تشدید کرده» «بیحجابی» است. به عقیده نویسندگان، معضل بیحجابی «رها شده»، به رغم «توصیهها و وعدههای» این سه نفر «در عرصه عمل و واقعیت عینی جامعه، نهتنها بهبودی در زمینه حجاب مشاهده نمیشود»، بلکه «مسئله از کشف حجاب سر فراتر رفته، موضوع نیمهبرهنگی در میان آمده است» و «نه تنها مراکز تفریحی خاص مانند مناطق ساحلی دریا، بلکه برخی بوستانها و مراکز عمومی دیگر برای خانوادههای متدین و دغدغهمند ایرانی ناامن شده است و در این میان، حتی برخی مراکز علمی و دانشگاهی نیز در حال تبدیل شدن به محیط فساد است!»
آنها میگویند اذهان عمومی برداشت کرده که این سه نفر به عنوان سران سه قوه و مسئولین اصلی مقابله با کشف حجاب، «اراده جدی و قاطعیت» ندارند و به نظرشان رسیده که «بخشی از عدم قاطعیت، به برخی مسئولان، مشاوران و به اصطلاح کارشناسانی بازمیگردد که دچار التقاط فکری یا تشخیص و مصلحتسنجی نابجا و یا ضعف نفس و ترس از فضاسازی مخالفان و دشمنان هستند.»
در پایان آنها گفتند که ما سکوت را در «مقابل وضعیت رو به رشد بیحجابی را بر خود حرام» دانستیم و هشدار دادند که «بیحجابی، پروژهای چند وجهی و مرتبط با عناصر هویتی است» و «میتواند با هدایت دشمنان و در فرایند جنبش اجتماعی فمینیستی، به تدریج به وضعیت وخیمی منتهی شود که علاوه بر مفاسد دینی و اخلاقی گسترده و عمیق، کشور را دچار بیهویتی و استحاله کرده، استقلال آن را خدشهدار نماید.»
بنابراین خواسته آنان این بوده که «در موضوع مقابله با کشف حجاب، جدیت (همراه با تدبیر) داشته باشید. از توصیههای بدون عمل، پاسکاری به یکدیگر و اقدامات موقت و کمخاصیت در این زمینه پرهیز نمایید. از فضاسازی رسانهای جبهه استکبار نهراسید» و در نهایت یادآور شدند که «اجرای قانون و جلوگیری از فساد، البته هزینه دارد. اگر میخواهیم اسلام را پیاده کنیم، باید هزینه بدهیم.» نویسندگان نامه چه کسانی هستند؟
نامه توسط صد نفر امضا شده و اسامی آنها به ترتیب حروف الفبا آمده است. نام شخصیتی که در خارج از حوزههای علمیه شهرت داشته باشد در یک نگاه در میان امضاشدگان دیده نمیشود ولی در میان سیزده مدرسهای که این صد نفر در آنجا تدریس داشتند نام مرکز فقهی ائمه اطهار زیر نظر پسر آیتالله فاضل لنکرانی و موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی وابسته به بیت آیتالله مصباح دیده میشود.
نامه تعطیلات
نامه دوم را محمود نجفی عرب نوشته است. رئیس فعلی اتاق بازرگانی تهران که یکی از مدیران ارشد در حوزه صنعت دارویی کشور بوده و برندهای مهمی مثل تیپیکو، داروپخش، داروسازی الحاوی و رازک را در عمر ۷۳ ساله خود مدیریت کرده است.
گیرنده نامه دفتر ۱۰ نفر از مراجع تقلید هستند: آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، علوی بروجردی، محفوظی، نوری همدانی، وحید خراسانی، جناتی شاهرودی، سبحانی تبریزی، گرامی و شبیری زنجانی. چرا او این نامه را نوشته؟ چون به نظرش بعد از «طرح اصلاح لایحه قانون مدیریت خدمات کشوری و ساماندهی تعطیلات پایان هفته در مجلس، در آستانه تصمیم خطیری جهت انتخاب یکی از روزهای شنبه و پنجشنبه به عنوان دومین روز تعطیلات هفتگی قرار داریم.» حرف نجفی عرب چیست؟
«برگزیدن روز پنجشنبه به عنوان روز تعطیل میتواند خسارات جبرانناپذیری بر پیکره کسبوکار کشور وارد کرده و به سبب ناهماهنگی میان روزهای تعطیل در ایران و غالب کشورهای جهان که شنبه و یکشنبه را تعطیل اعلام کردهاند، فرصت تعامل تجاری حتی با بسیاری از جوامع مسلمان از جمله همسایگان را تنها به سه روز در هفته محدود میکند.
در سوی دیگر، انتخاب شنبه به عنوان روز دوم تعطیلات، از این اضرار جلوگیری کرده و در شرایط دشوار اقتصادی و در حالیکه دشمنان ایران و اسلام بر عداوت خود پای فشرده و میکوشند راه معاش را بر ملت ما تنگ کنند، اجازه خواهد داد که مردم از فرصتهای تجارت و دادوستد با دیگر جوامع بهرهمند گردند.»
حالا چرا او به مراجع نامه نوشته؟ چون به نوشته او «متاسفانه گاهی گمان آن رفته که اعلام تعطیلی روز شنبه در تنافر با فرامین و وصایای دین مبین اسلام است.» بنابراین او از مراجع خواسته در این زمینه مداخله کرده و «حقایق را بر نمایندگان مردم در خانه ملت و همچنین فعالان اقتصادی» روشن کنند.
چه خواهد شد؟
آخرین وضعیت طرح عفاف و حجاب این است که با ایراداتی از سوی شورای نگهبان و نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام به مجلس بازگردانده شده است. با توجه به اینکه طرح در صحن تصویب نشده و در کمیسیون تصویب شده، اصلاحات نیز در کمیسیون تصویب خواهد شد ولی به نظر میرسد که احتمال تایید نهایی آن قبل از انتخابات بسیار بعید است.
آخرین وضعیت لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری یا همان طرح اصلاح تعطیلات رسمی کشور هم این است که این لایحه با پیشنهاد دولت که همان تعطیل شدن پنجشنبه (و نه شنبه) است؛ در کمیسیون اجتماعی مجلس نهایی شده است. با این حال چون مجلس تا پایان سال مشغول بودجه خواهد بود؛ احتمال قرارگیری آن در دستور کار مجلس دستکم در سال ۱۴۰۲ نزدیک به صفر است.
با این حال پس از انتخابات و ناظر به نتیجه به وجود آمده، تکلیف هر دو مشخصتر خواهد شد. طرح حجاب احتمالا در راستای دغدغههای مشابهی با این نامه و با توجه به پایان فصل سرد احتمالا پس از انتخابات نهایی خواهد شد و شاهد برخورد همهجانبهتری با بیحجابی خواهیم بود مخصوصا با توجه به اینکه برخوردهای فعلی، اندکی با سوالات قانونی همراه است ولی پس از نهایی شدن طرح، این سوالات هم وجود نخواهد داشت.
اما در مورد تعطیلات رسمی بعید است که درخواست رئیس اتاق بازرگانی در قم مورد اجابت قرار بگیرد. شنبه روز تعطیل یهودیان است و این موضوعی نیست که بخش مذهبی جامعه و رهبران دینی آن یعنی مراجع، به سادگی از آن چشمپوشی کنند. در واقع اگر قرار است در این زمینه مصلحتاندیشی صورت گیرد، تهران باید مصلحتاندیشی کند و نه قم و فعلا نظر تهران که در لایحه هم آمده، تعطیلی پنجشنبه است و نه شنبه.