کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۲۷۰۴
تاریخ خبر:

داستان ژنرال‌های سیاست

داستان ژنرال‌های سیاست

روایتی از‌ کنش‌های این روزهای محسن رضایی، علی شمخانی و محمدباقر قالیباف.

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| «سایت نزدیک به محسن رضایی از اظهارات روحانی نزدیک به قالیباف انتقاد کرده است» و «علی شمخانی پاسخ اظهارات فاطمه هاشمی درباره مرگ پدرش را داده است.» این دو خبر در چند روز گذشته، توجه‌مان را برای چندمین‌بار به نظامیان حاضر در عرصه سیاست جلب کرد. سوالمان این شد که ببینیم ژنرال‌ها این روزها در کجای بُردار سیاسی ایران ایستاده‌اند و چه می‌کنند. 

 

گزارش را البته درباره همین سه نفر نوشتیم ولی می‌دانیم که لیست نظامیانی که در سیاست ایران حضور دارند بسیار طولانی‌تر از این حرف‌هاست. روسای دو نهاد پولدار و پولساز ایران یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان در حال حاضر فتاح و دهقان هستند که هر دو از پاسدارهای سابق هستند و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی ذوالقدر هم قبلا پاسدار بوده است.

 

وزیر کشور دولت رئیسی هم همین‌طور و البته آن‌ها در مجلس هم نمایندگانی چون سردار کوثری، نماینده فعلی تهران دارند ولی علی‌الحساب برسیم به همان سه ژنرالی که ابتدا گفتیم و از بزرگ‌ترینشان شروع کنیم. 

 

محسن رضایی 
«آقا محسن»، آن‌طور که سپاهی‌های قدیمی عادت دارند بگویند، این روزها در آستانه 70سالگی است. سمت رسمی او در حال حاضر دبیر شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا است. یک نهاد تاسیس شده به دستور رهبری از بهار سال ۱۳۹۷ یعنی پس از خروج آمریکا از برجام که مصوباتش در حکم قانون قرار می‌گیرد.

61267_378

آخرین جلسه اعلام شده این شورا، جلسه صد و پنجم بوده که روز شش دی برگزار شده است ولی برخی از جلسات آن‌هم رسانه‌ای نمی‌شود. نشان به آن نشان که مثلا در هفت فروردین امسال خبر جلسه هشتاد و سوم اعلام شده و بعد در ۳۰ اردیبهشت جلسه هشتاد و ششم. وقتی خبر جلسه تا حدی با محرمانگی توام باشد طبیعتا صورت‌جلسه و دستور جلسه و مصوبات آن‌هم همین‌طور است.

 

محسن رضایی پیش از این سمت، سمت‌های دیگری در دولت داشت. سوم شهریور ۱۴۰۱، او به‌طور همزمان سه حکم از رئیسی گرفت: معاون اقتصادی رئیس‌جمهور، دبیر شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت.

 

اما در اواخر خرداد امسال او از دولت رفت. دلیل رفتن او از دولت، سخنان رهبری در دیدار ماه رمضان با دانشجویان بیان شد که در آن، رهبر انقلاب درباره انتقاد یکی از دانشجویان به جلسه اقتصادی سران قوا گفتند: «این جلسه دائم نیست بلکه برای چند هدف از جمله اصلاح ساختار بودجه، تدبیر شده که تاکنون پیشرفت مورد انتظار در تحقق اهداف صورت نگرفته است.»

 

پس از آن دولت تصمیم گرفت که یک دبیرخانه دائمی برای این شورای‌عالی قرار دهد تا اموری مثل برگزاری جلسات و پیگیری مصوبات را انجام دهد. رئیسی هم در حکم خود برای محسن رضایی، دلیل این حکم را «اهمیت اجرای منویات مقام معظم رهبری در رابطه با موقعیت جدید شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» ذکر کرد و نوشت که «به جهت اهمیت موضوع و لزوم اهتمام جدی و ممحض شدن در ماموریت محوله» با استعفای او از سمت معاونت اقتصادی موافقت کرده است. 

 

از وقتی رضایی به پست جدید رفته جلسات ستاد هماهنگی اقتصادی دولت نیز تشکیل نشده یا دست‌کم خبر آن منتشر نشده و بنابراین او سمت دبیری این ستاد را هم از دست داده است و در حال حاضر یک سمت تقریبا حاکمیتی (و نه فقط دولتی) دارد که تقریبا چیزی شبیه سمت قبلی او در دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام است. 

 

خب حالا سوال این است که رضایی در کجای بردار سیاسی ایران قرار گرفته است؟ با فوت هاشمی‌رفسنجانی به نظر رضایی از جریان اعتدال خارج شده و دیگر عضوی رسمی از جریان اصولگرا است ولی باز هم به نظر با اصولگراهای رادیکال آبش در یک جوی نمی‌رود و خروجش از دولت را از این زاویه نیز می‌توان تحلیل کرد.

 

او دو بازوی سیاسی یعنی حزب سبز و حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی (مجموعا ذیل یک جبهه به‌نام ایستادگی ایران اسلامی) به رهبری کنعانی‌مقدم و روح‌الامینی دارد و این‌طور به نظر می‌رسد که در میانه سیاست ایران ایستاده است.

 

کمی اصولگراتر از علی لاریجانی و البته با فاصله نسبت به حسن روحانی که اندکی از مرکز به سمت چپ هم رفته است. با این وصف ممکن است او در فهرست ائتلاف اصولگرایان با سهم حدودا ۱۰‌درصدی جای داشته باشد و در غیر این‌صورت بعید است که شانسی برای راه پیدا کردن حامیان خود به مجلس داشته باشد. 

 

علی شمخانی 
حدودا یک سال از محسن رضایی کوچک‌تر است. رضایی اهل شمال خوزستان است و او اهل جنوب. رضایی فرمانده جنگ بوده ولی او فرمانده سپاه خرمشهر در ابتدای جنگ.  سمت او در حال عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاورت سیاسی رهبری است.

 

او قریب به ۱۰ سال قبل از این دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بود ولی در اواخر دوره او چهار واقعه باعث شد که میل به تغییر او در دولت بالا برود.  نخست ماجرای اعتراضات سال گذشته بود که به عقیده برخی از اصولگرایان شمخانی در جریان آن، از ظرفیت شورای‌عالی امنیت ملی برای برخورد سخت‌تر با معترضان استفاده نکرد.

 

دوم ماجرای اعدام علیرضا اکبری، معاون او در زمان وزارت دفاع دولت اصلاحات و از نزدیکان او در دوره دبیری شورای‌عالی امنیت ملی بود. سوم ماجرای عقد قرارداد برقراری مجدد رابطه با عربستان به‌وساطت چین که از دید برخی اصولگرایان باعث شد ایران ابزار تهدید را در برابر عربستان از دست بدهد و همین آقای قاسمیان، از نزدیکان قالیباف یک‌بار در مورد آن صحبت کرده بود و از جنگ با عربستان و فتح مکه سخن گفته بود و چهارم دعوت از سید‌محمد خاتمی برای مراسم عقد دخترش.

 

  شمخانی در محیط سیاسی ایران سایتی به‌نام نورنیوز دارد ولی کنش سیاسی قابل‌توجهی ندارد و به‌نظر انگیزه‌ای نیز برای این کار ندارد. از این‌رو بعید است که کنشی در زمینه انتخابات هم انجام بدهد. جایگاه سیاسی او در ایران هم به‌نوعی است که از سوی هیچ‌یک از اطراف سیاسی ایران مورد قبول نیست.

 

اصلاح‌طلبان بابت عملکرد شورای‌عالی امنیت ملی در دوره او در اعتراضات سه‌گانه ۹۶، ۹۷ و ۱۴۰۱، عدم رفع حصر و نیز اظهارات او علیه برجام از او دلخور هستند و حتی او را به کوتاهی در پیگیری پرونده مرگ هاشمی‌رفسنجانی متهم می‌کنند و مشکل اصولگرایان با او را هم که ذکر کردیم. جناح راستی‌ها در واقع هنوز او را ابتدا به ساکن، وزیر خاتمی می‌دانند و دلشان با او صاف‌نشدنی است. از این‌روست که او احتمالا در همین سطح فعالیت حاکمیتی یا نهایتا تاثیرگذاری در حوزه استان خوزستان باقی خواهد ماند. 

 

محمد‌باقر قالیباف 
متولد سال ۱۳۴۰ است و برخلاف دو نفر دیگر در دوران جنگ از فرماندهان ارشد نبوده است. مهم‌ترین دغدغه قالیباف در حوزه سیاسی، این روزها، رای آوردن در انتخابات بعدی نیست چرا که از آن اطمینان دارد بلکه ریاست مجلس آینده است.

 

در واقع او می‌داند که ممکن است ریاستش از دو سو تهدید شود. اولا از سوی اصولگرایان رادیکال یعنی جبهه پایداری یا شریانی‌های طرفدار بذرپاش و دولتی‌ها و ثانیا از سوی اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان در صورت حضور در انتخابات و اقبال مردم به آن‌ها. 

 

با این حال نگرانی اصلی او از گروه اول است. از این‌روست که به نظر قالیباف مدتی است تصمیم خود را گرفته و به‌جای اینکه در میانه سیاست ایران بایستد؛ ترجیح داده که بیشتر به سمت راست برود. شاید کمتر کسی خاطرش باشد که قالیباف برای نخستین‌بار در سیاست ایران با فهرست اصولگرایان اصلاح‌طلب وارد عرصه شد

 

ولی حالا دیگر آن روزها گذشته و او تلاش دارد به جریان اصولگرا بگوید که گزینه شایسته آنان برای ریاست مجلس است و مشاورانش (قبلا در مورد آن‌ها نوشتیم ولی به‌طور مثال محمد‌سعید احدیان یا مهدی محمدی یا سید‌محمود رضوی) نیز مدام مرزهای خود با اصلاح‌طلبان را پررنگ می‌کنند و حتی شکایت از جهانگیری و تاکید بر قوانین مصوب در حوزه حجاب و رشد جمعیت را می‌توان در همین زمینه تحلیل کرد. 

 

با این حال قالیباف به نرمی تلاش دارد که دو مرز باریک هم بین خود و دو گروه بکشد. یکی بین خود و دولت که نماد آن می‌تواند تغییرات برنامه هفتم یا عدم تصویب کلیات بودجه باشد و دیگری بین خود و اصولگرایان رادیکال که نماد آن می‌تواند عدم تصویب قانون صیانت از فضای مجازی باشد که هنوز که هنوز است باعث ناراحتی جبهه پایداری است. 

 

از این‌رو است که شاید بتوان گفت سرگشتگی سیاسی که ویژگی اصلی سیاست‌ورزی قالیباف بوده هنوز هم در کنش او دیده می‌شود. منتها این‌بار او بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نمانده بلکه بین اصولگرایان کلاسیک و اصولگرایان رادیکال‌تر حیران است. او ابدا دوست ندارد در انتخابات مجلس و بعد از آن انتخابات هیات رئیسه برای سومین‌بار (بعد از انتخابات‌های ۸۴ و ۹۲) و به تعبیری برای چهارمین بار (با اضافه شدن انتخابات ۹۶) فرصت حضور در جمع سران قوا را از دست بدهد

 

و به همین دلیل احتمالا به حرکات زیگزاگی دست‌کم تا خرداد (زمان انتخابات ریاست جدید مجلس) ادامه خواهد داد. گاهی یک سوپراصولگرا با سابقه فرماندهی نیروی انتظامی و حساس روی مسائل فرهنگی و البته با مرزبندی آشکار با عربستان (کشوری که مورد نفرت قشر مذهبی ایران است) و گاهی یک خلبان محتاط با سابقه شهرداری متکثرترین شهر ایران یعنی تهران که برایش اقتصاد مملکت بیش از هر چیز در اولویت است.  

 

 

کدخبر: ۵۵۲۷۰۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر