جدال ۱۰ساله حسن با حسن
درباره ریشه های فکری و سیاسی اختلاف دنباله دار رحیمپور ازغدی با حسن روحانی
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | حسن رحیمپور ازغدی، یکی از مهمترین مبلغان و سخنرانان اندیشه اصولگرایی که عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی هم هست؛ یک بار دیگر از تایید صلاحیت حسن روحانی برای نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ابراز نگرانی کرده است.
حدود 40 روز بعد از ثبتنام روحانی در انتخابات این برای دومینبار است که او در این زمینه توئیت مینویسد …. البته فعلا در میانه دوره بررسی اولیه صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان هستیم و اسامی اولیه تایید صلاحیتشدگان بهطور رسمی روز ۳ بهمن مشخص خواهد شد.
اما مشکل رحیمپور ازغذی با حسن روحانی چیزی نیست که فقط از این دو توئیت، از آن باخبر شده باشیم. داریم در مورد اختلافی صحبت میکنیم که حداقل ۱۰سال عمر دارد.
حرف رحیمپور چیست؟
نخستینباری که رحیمپور ازغذی به تندی از حسن روحانی انتقاد کرده به دی ماه ۱۳۹۲یعنی کمتر از شش ماه بعد از کسب عنوان ریاستجمهوری توسط روحانی برمیگردد. روحانی در سال ۱۳۹۲ در یک جلسه با هنرمندان در تالار وحدت گفته بود: «تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیرارزشی بیمعناست»
و حسن رحیمپور یک روز بعد، در چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار در محل سینمای فلسطین گفت: «من معنی این جمله را نمیفهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت مساوی است؟ بعضیها اصلا به این چیزها فکر نمیکنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند.
اما انبیا دغدغه حق و باطل داشتند. میگویند هنر به ارزشی و ضدارزشی تقسیم نمیشود و هنرمند ارزشی و غیرارزشی هم نداریم. یا این حرف بیمعناست و یا شرک و توحید با هم مساوی هستند. یکی کردن اینها کاسبی است.
طبق فرهنگ قرآن شعرا و هنرمندان دو دستهاند، یک دسته اهل اغوا هستند و یک دسته هستند که استثنا میشوند و دنبال ترویج حق و عدل و دفاع از مظلوماند...یکی کردن اینها درست در مقابل خط امام و خط انقلاب و خط انبیا قرار دارد...معاویه هم به امام حسن ایراد میگرفت که اینها جامعه مسلمین را دو تکه کردهاند.»
آخرین توئیتهای رحیمپور هم در مورد روحانی این است:«بیش از یک میلیون، شکایت رسمی مردم از آقای حسن روحانی، از سوی دادگاه ویژه روحانیت، هیچ پاسخی نگرفت. دو سال پیش دستگاه قضایی گفته بود خط قرمزی ندارد!!! خبر اسناد تقلب او در رساله دکتری منتشر شد و کسی پاسخ نداد.
گفتند ایشان دو تابعیتی است، یا پاسپورت بریتانیایی هم داشته، هیچ مرجع قانونی توضیح نداد. دهها تخلف علنی و غیرعلنی اقتصادی و مدیریتی وی در ۸ سال حاکمیتش بر کشور، رسیدگی نشد. رفتارهای خلاف قانون اساسی، از سیاست خارجی تا سیاست فرهنگی (۲۰۳۰ و...) و اقتصادی (ارز و بورس و مفاسد مالی) و دروغهای مکرر و رسمی در شیوه حکمرانی سیاسی، تبدیل به پرونده حقوقی نشد. اینک «مجتهد عادل»ی داریم که میخواهد در مجلس خبرگان، در تعیین و نظارت بر رهبر، اختیارات داشته و نمره بدهد.»
نقطه اوج اختلاف
از دی ۱۳۹۲ تا دی ۱۴۰۲، یعنی در این ۱۰سال، اوج اختلاف طرفین در بازهای بین پاییز ۱۳۹۷ تا پاییز سال ۱۳۹۸ بود. در این دوره، رحیمپور انتقاداتی را از عملکرد دولت در حوزه شورایعالی انقلاب فرهنگی مطرح کرد و در نهایت از حضور در جلسات شورا انصراف داد.
ابتدا در آذر ۱۳۹۷ رحیمپور ازغدی، در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه گفت:«رئیسجمهور فعلی خیلی از جلسات (شورایعالی انقلاب فرهنگی) را لغو میکند و رکورد پایینترین مصوبات شورا در چند سال اخیر برای چند سال اخیر است، جلسات ما ماهی یکبار یا دو ماهی یکبار تشکیل میشود. اسنادی در شورایعالی انقلاب فرهنگی داشتیم که بعضی از آنها ۳۰ تا ۴۰جلسه یعنی نزدیک به یکسال مطرح شده اما به مقام اجرایی که میرسد رئیسجمهور قبول نمیکند.
بیش از ۱۵مصوبه مهم به دفتر رئیسجمهور رفته و آنها نه جواب میدهند و نه اجرایی میکنند که این هم خلاف قانون است، رئیسجمهور میگوید اینها در دست مشاوران ما قرار دارد اما بعد از تصویب مصوبه در شورایعالی انقلاب فرهنگی کسی حق ندارد نظر بدهد و باید این مصوبه برای اجرا برود...اگر میخواهیم شورایعالی انقلاب فرهنگی قرارگاه فرهنگی باشد، باید دادگاهی تشکیل شود و افرادی که به مصوبات آن عمل نمیکنند بازخواست شوند...
سه روز پیش این بحث بود که چرا مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی را در دفتر ریاستجمهوری معطل میگذارید و مصوبات سازمان ملل را سریعاً اجرا میکنید؟...بعد از 40 سال افرادی را میبینیم که در سه قوه حرفهای دهه شصت بازرگان و بنی صدر را میزنند...افرادی که ۳۰ - ۴۰ سال پیش آدمهای درجه ۳ جبهه انقلاب بودند حالا که قدرت دستشان است، حرفشان را عوض کردهاند.»
پس از آن در آبان ۹۸ و پس از اعتراضات بعد از گران شدن بنزین، جلسهای در شورایعالی انقلاب فرهنگی برگزار میشود و آنطور که ازغدی گفته: «دوستان شورا از رئیس مجریه توضیح خواستند. ایشان داستان خود را تعریف و ماجرا را خاتمه یافته اعلام کرد. داستان کمی ساختگی و حق بهجانب بود. مودبانه اما واضح، اعتراض شد....این آخرین جلسه حضور بنده در شورا بود.»
مشکل او چیست؟
رحیمپور به طور مشخص دو مشکل جدی با روحانی دارد؛ مشکل اول او در خصوص شورایعالی انقلاب فرهنگی است یعنی جایی که او در آن عضو است. رحیمپور معتقد است که این شورا مسئولیتهای مهمی در حوزه فرهنگی کشور دارد ولی معترض است که چرا روسایجمهور نمیگذارند شورا این مسئولیتها را انجام دهند و بیشتر به دنبال آن هستند که سیاستهای خودشان در آنجا پیش برود.
البته او نه تنها در دولت روحانی، از آبان ۹۸ به بعد دیگر در جلسات شورا شرکت نکرد بلکه در دولت احمدینژاد نیز از مقطعی به بعد، نه تنها در جلسات شرکت نکرد بلکه از شورا استعفا داد و مجددا به حکم رهبری به شورا بازگشت. بنابراین این مشکل فقط به روحانی مربوط نیست. (البته ماجرا در دوره روحانی و بهطور مشخص در فروردین ۹۸ وقتی به بحران رسید که در منابع خبری اعلام شد نه تنها رحیمپور در جلسات شورا شرکت نمیکند بلکه از سوی رئیسجمهور و دفتر وی در این زمینه ممانعت ایجاد شده است و به نوعی دیگر وی به جلسات دعوت هم نمیشود).
مشکل دوم رحیمپور با شخص روحانی، با عملگرایی اوست. عملگرایی یعنی نوعی اندیشه که در آن تصمیمات بر پایه منافع و مصلحت گرفته میشود. رحیمپور معتقد است که روحانی به عنوان فردی که در این کشور مسئولیت دارد و نیز به عنوان فردی که یک عالم دینی است نباید با عملگرایی و مصلحتسنجی حرف بزند یا تصمیم بگیرد بلکه باید ببیند خدا در این مورد چه گفته است و به دنبال اطاعت از خدا باشد.
دستکم دو عامل دیگر هم باعث میشود که سخنان رحیمپور در مورد روحانی همیشه تند و حتی توام با اتهام باشد. نخست نوعی نگاه امنیتی است که رحیمپور دارد و در آن وزن بالایی به جاسوسی و نفوذ و تصمیمسازی از بیرون کشور و... میدهد و از این رو بعد از اعدام علیرضا اکبری، در مورد او گفت: «دور و بر روحانی از این آدمها هنوز هم هستند، اگر خودش (جاسوس) نباشد.»
و از سوی دیگر او بهتبع پدر خود یعنی حیدر رحیمپور ازغدی، احتمالا تحت تاثیر شریعتی است.... در سخنرانی شهریور ۱۳۹۷ در مدرسه فیضیه قم که مهمترین حاشیه آن شعار «ای آنکه مذاکره شعارت / استخر فرح در انتظارت» بود؛ این جمله از رحیمپور ازغدی کمتر شنیده شد که خطاب به روحانیون آن جمع گفت: «ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در حوزه علمیه به مسائل روز کشور و مسائل حلنشده توجه نمیشود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بیسوادی حوزه و دانشگاه موج میزند.»