صنعت خودرو ایران در پایان برجام ؛ رویایی که محقق نشد

با پایان اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و عملاً به سر آمدن برجام، صنعت خودروی ایران وارد دورهای تازه اما نامطمئن شد
به گزارش هفت صبح، با پایان اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و عملاً به سر آمدن برجام، صنعت خودروی ایران وارد دورهای تازه اما نامطمئن شد؛ دورهای که پیشتر با وعدههای خوشبینانه برای رشد فناوری، اشتغال و صادرات همراه بود، اما تحقق آن امروز فاصلهای کهکشانی با واقعیت دارد.
در همان سالهای آغازین برجام، موسسه بینالمللی مکنزی یکی از جامعترین بررسیهای اقتصادی ایران را ارائه کرد و بخشی مفصل را به صنعت خودرو اختصاص داد. این گزارش خودرو را نه تنها بهعنوان یک حوزه تولیدی، بلکه بهعنوان موتور محرک رشد اقتصادی غیرنفتی، اشتغال و فناوری معرفی میکرد. مکنزی چشماندازی روشن برای خودروسازی ایران ترسیم کرده بود، اما آنچه در عمل رخ داد، نتایج دیگری بود.
قبل از برجام، بسیاری از شرکای خارجی ایران را ترک کرده و مسیر واردات خودرو و فناوری کاملاً مسدود بود. انعقاد برجام اما شرایط را تغییر داد؛ سرمایهگذاران خارجی به ایران بازگشتند، قراردادهای مهم منعقد شد و واردات و انتقال فناوری رونق گرفت. ورود خودروهای خارجی بازار ایران را رقابتیتر کرد، اما پس از دو سال، با روی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج آمریکا از برجام، تمام این گشایشها متوقف شد و صنعت خودرو دوباره با مشکلات تحریم و محدودیتهای داخلی مواجه گردید.
مکنزی در سال ۹۵ مزیتهای نسبی ایران در صنعت خودرو را نیروی کار فنی و ارزان، انرژی کمهزینه و موقعیت جغرافیایی مناسب برای صادرات عنوان کرده بود. این موسسه هشدار داده بود که بهرهوری نیروی انسانی پایین است؛ در ایران به ازای هر کارگر کمتر از سه خودرو تولید میشود، در حالی که در کشورهای توسعهیافته این عدد بین ۱۲ تا ۱۵ دستگاه بود.
بر اساس پیشبینی مکنزی، با اصلاحات مدیریتی، جذب سرمایهگذاری خارجی و ارتقای فناوری، ایران میتوانست صنعت خودرویی رقابتی، نوآور و صادرکننده منطقهای داشته باشد. این چشمانداز شامل جذب ۵۰ میلیارد دلار سرمایه طی دو دهه، کاهش تعرفههای واردات، خصوصیسازی شرکتهای شبهدولتی و توسعه مراکز تحقیق و توسعه بود.
واقعیت امروز؛ شکاف عمیق
۹ سال پس از انتشار گزارش، تولید خودرو در ایران به حدود ۱.۳ میلیون دستگاه رسیده، در حالی که هدف مکنزی تا سال ۲۰۳۵ بین ۲ تا ۲.۵ میلیون دستگاه بوده است. بهرهوری نیروی کار هنوز به سختی از ۸ خودرو به ازای هر کارگر فراتر رفته و فاصله با استاندارد جهانی ۳۰ دستگاهی بسیار زیاد است.
صادرات خودرو نیز بسیار محدود مانده و به دو درصد تولید کل نمیرسد. بازارهای صادراتی عمدتاً عراق و روسیه هستند و نه بر اساس رقابت اقتصادی، بلکه به دلیل شرایط سیاسی در دسترساند. سرمایهگذاری خارجی نیز محقق نشده و شرکتهای مهم مانند پژو و رنو پس از خروج آمریکا از برجام بازار ایران را ترک کردند. در نتیجه، خودروسازان داخلی دوباره به پلتفرمهای قدیمی و پرمصرف بازگشتهاند و چرخه تکرار مدلهای قدیمی ادامه دارد.
مزایای نیروی کار ارزان و انرژی کمهزینه که مکنزی آن را مزیت رقابتی میدانست، در عمل به دلیل تورم و هزینههای بالای تولید، تقریباً بیاثر شده است. در مقابل، کشورهایی مانند ترکیه، مراکش و جمهوری چک توانستند با جذب سرمایهگذاری خارجی و ورود به زنجیره جهانی تولید، به صادرکنندگان منطقهای تبدیل شوند؛ مسیری که ایران از آن عقب ماند.
اگرچه مکنزی چشماندازی روشن از رشد صنعت خودرو ایران ترسیم کرده بود، اما تحریمها، خروج آمریکا از برجام و به ویژه سوءمدیریت داخلی و ساختار معیوب خودروسازی، تحقق این اهداف را غیرممکن ساخت. امروز، نه تنها بهرهوری و فناوری به سطح استاندارد جهانی نرسیده، بلکه مزیتهای نسبی ایران نیز به مرور از دست رفتهاند و صنعت خودرو همچنان در چرخهای از رکود و تکرار مدلهای قدیمی گرفتار است.