دو راهی پرریسک خودروسازان چینی در ایران؛ سود یا خروج؟

با تشدید تحریمهای بینالمللی و بازگشت «مکانیسم ماشه»، آینده حضور خودروسازان چینی در ایران در ابهامی جدی فرو رفته است.
به گزارش هفت صبح، با تشدید تحریمهای بینالمللی و بازگشت «مکانیسم ماشه»، آینده حضور خودروسازان چینی در ایران در ابهامی جدی فرو رفته است. شرکتهایی که طی سالهای اخیر با رشد چشمگیر تولید و مونتاژ، به ستون اصلی بازار خودروی کشور تبدیل شدهاند، اکنون در برابر دو انتخاب دشوار قرار گرفتهاند: ماندن در بازاری سودآور اما پرریسک، یا خروج برای حفظ اعتبار جهانی خود.
فشار تحریمها و چالش تداوم همکاری
گزارش اخیر بلومبرگ با عنوان «خودروهای چینی در برابر مس ایرانی» پرده از مسیرهای غیرمستقیم حضور خودروسازان چینی در ایران برداشت؛ مسیرهایی که حالا آشکار شدنشان، میتواند همکاریهای دو کشور را تهدید کند.
این گزارش نشان میدهد که برخی از خودروسازان چینی، برای تداوم فعالیت در ایران، از شبکهای از شرکتهای واسطه در شهر «آنچینگ» استفاده کردهاند که قطعات خودرو را بهصورت نیمهمونتاژ به ایران صادر میکند. در مقابل، ایران با ارسال فلزاتی چون مس و روی، و حتی محصولات کشاورزی نظیر پسته و بادام هندی، این معاملات را تهاتر میکرده است.
با علنی شدن این روش، حالا چینیها در موقعیتی حساس قرار گرفتهاند. تحریمهای شورای امنیت که بهتازگی فعال شده، نسبت به تحریمهای پیشین آمریکا، دامنه و قدرت الزامآوری بسیار بیشتری دارد. به همین دلیل، ادامه همکاری با ایران میتواند تبعاتی مستقیم برای حضور بینالمللی این شرکتها، بهویژه در اروپا و آمریکا، در پی داشته باشد.
هزینه و فایده حضور در ایران
از منظر اقتصادی، بازار ایران برای چینیها بازاری زیانده نیست. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سهم خودروسازان خصوصی از بازار خودرو طی هشت سال گذشته از ۸ درصد در سال ۱۳۹۵ به حدود ۲۴ درصد در سال ۱۴۰۳ افزایش یافته است؛ بخش عمده این رشد به واسطه خودروهای مونتاژی چینی رقم خورده است.
در هرم تقاضای خودروی ایران، محصولات چینی در بخش میانی قرار دارند؛ جایی میان خودروهای داخلی ارزانقیمت و وارداتیهای گرانقیمت. این جایگاه به آنها امکان داده تا بازار مصرفکنندگان با درآمد متوسط رو به بالا را در اختیار بگیرند گروهی که به دنبال کیفیت بالاتر از تولیدات داخلی اما با قیمتی پایینتر از وارداتیها هستند.
در مقابل، هزینههای ماندن نیز سنگین است. بلومبرگ گزارش داده که یکی از شرکتهای چینی حاضر در ایران، در عرضه اولیه سهام خود در بورس هنگکنگ ناچار شده به سرمایهگذاران وعده دهد تا پایان سال ۲۰۲۴ فعالیت خود در ایران و کوبا را متوقف کند و تا سال ۲۰۲۷ حضورش در روسیه را نیز به سطح «حداقلی» کاهش دهد. فشار سهامداران بینالمللی و ریسک سقوط ارزش سهام، عواملی نیستند که شرکتهای چندملیتی بتوانند از آنها چشمپوشی کنند.
همچنین، برخی از خودروسازان چینی مدعیاند که سهم بازار ایران در درآمد کل آنها کمتر از نیم درصد است. در مقایسه، بازار روسیه بیش از ۲۵ درصد از کل فروش سالانه یکی از این شرکتها را تشکیل میدهد. بنابراین پرسش مهم این است که آیا ایران با چنین سهم اندکی از فروش، هنوز ارزش تحمل هزینههای سنگین سیاسی و مالی را دارد؟
بازار خودرو پس از خروج احتمالی چینیها
در صورت تصمیم به خروج، تأثیر آن بر ساختار بازار خودرو ایران قابلتوجه خواهد بود. تولید خودروسازان خصوصی طی هشت سال گذشته ۱۶۵ درصد رشد داشته و اکنون حدود یکچهارم کل تولید کشور را تشکیل میدهد. خروج آنها به معنای حذف بخش عمدهای از خودروهای میانرده است — بخشی که نقش حیاتی در تعادل قیمتی و تنوع محصولات بازار دارد.
کاهش عرضه در این بخش، رفتار مصرفکنندگان را تغییر خواهد داد:
-
گروهی ناچار خواهند شد به سمت خودروهای داخلی ارزانتر بروند، هرچند از کیفیت و امکانات کاسته میشود.
-
گروهی دیگر به خودروهای وارداتی روی خواهند آورد، که با قیمتهای چندبرابری و دسترسی محدود همراه است.
اما نه تولید داخلی و نه واردات در وضعیت فعلی توان جبران این شکاف را ندارند. در نیمه نخست امسال، تولید خودرو در کشور با کاهش محسوس مواجه بوده، ثبت سفارش واردات متوقف مانده و حتی به گفته معاون وزارت صمت، از ابتدای سال هیچ تخصیص ارزی برای واردات خودرو صورت نگرفته است.
تصمیم نهایی؛ میان سود مالی و فشار سیاسی
به نظر میرسد خودروسازان چینی اکنون در حال سبکوسنگین کردن دو کفه ترازو هستند: از یک سو، بازاری محدود اما سودآور در ایران؛ و از سوی دیگر، ریسک از دست دادن بازارهای کلیدی غربی. این تصمیم نهتنها آینده همکاری صنعتی ایران و چین، بلکه چشمانداز بازار خودرو کشور را نیز دگرگون خواهد کرد.
اگر چینیها بروند، ایران نه تنها بخشی از تنوع و تعادل قیمتی خود را از دست میدهد، بلکه ممکن است با موج جدیدی از افزایش قیمت و کاهش عرضه روبهرو شود وضعیتی که بار دیگر صنعت خودرو را در مسیر بحران قرار میدهد.
نتیجه روشن است: چینیها در نقطهای ایستادهاند که هر دو مسیر ماندن یا رفتن برایشان پرهزینه است؛ اما پیامد انتخاب آنها، برای بازار خودروی ایران میتواند سرنوشتساز باشد.