خودرو در هر شرایطی میتازد

صف بنزین، سفر، سرمایهگذاری و بازار
هفت صبح| پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، نخستین شهری که مورد هدف قرار گرفت، تهران بود؛ شهری که بیشترین جمعیت ایران را در دل خود جای داده و در روزهایی که آسمان آن میزبان صدای آژیر و اضطراب بود، پایتخت شاهد موجی قویتر در خیابانهایش بود: موجی از تصمیم، تردید و واکنشهای اقتصادی؛ از ترک شتابزده شهر گرفته تا جهش ناگهانی تقاضا در بازار خودرو.
در آن شرایط، حملات پهپادها نهتنها خطر نظامی، بلکه تهدیدی مستقیم برای بنیانهای شهری و ساختار اجتماعی-اقتصادی پایتخت تلقی میشد. گرچه رادارها و پدافند ایران در مقابل حمله ایستادگی کردند اما تخریب برخی مناطق مسکونی فضای روانی نگرانکنندهای را ایجاد کرد که در آن، احتمال آسیب به شهروندان افزایش یافت. همین مؤلفه، نقش محرکی برای شکلگیری تصمیمهای برای خروج از پایتخت ایفا کرد و بسیاری به فکر خروج از شهر افتادند.
زمانی که رژیم صهیونیستی هشدار تخلیه تهران را صادر کرد و ترامپ نیز در شبکه اجتماعی اعلام کرد که تهران باید تخلیه شود، این هشدارها به محرکهای روانی-سیاسی نیرومندی بدل شد که موج خروج از تهران را با شدت بیشتری رقم زد. در نتیجه، واکنش زنجیرهای بازارها نیز آغاز شد. بازارهایی که پیش از آن نسبتاً باثبات یا در حالت رکود بودند، ناگهان با تقاضای جدید و فزایندهای مواجه شدند؛ ازجمله بازار خودرو که زیر فشار تحولات اجتماعی ناشی از بحران، واکنش قابل توجهی نشان داد.
افزایش تقاضا در بازار خودرو
بسیاری از افرادی که ماشین نداشتند و امکان تردد برای آنها وجود نداشت، تقاضای جدیدی را در بازار خودرو به وجود آوردند. این تقاضای اضطراری، موجب شد قیمت خودرو نیز افزایش یابد. این در حالی بود که بازار خودرو پیش از آن در رکود به سر میبرد و حتی بسیاری تصور میکردند که با سیاستهای جدید دولت برای آزادسازی واردات خودروهای دستدوم و افزایش ارز واردات خودرو به حدود دو میلیارد دلار، این رکود ادامه پیدا میکند و حتی احتمال اینکه قیمتها نیز تعدیل شود، وجود دارد.
البته در همین روزهای پایانی جنگ، دولت مصوبه افزایش 15درصدی قیمت محصولات سایپا را صادر کرد؛ تصمیمی که خود بهتنهایی پتانسیل اثرگذاری بر بازار را داشت. با این حال، نمیتوان تأثیر موج تقاضا را بر بازار خودرو نادیده گرفت چرا که این مسئله منجر میشود که تعادل عرضه و تقاضا بههم بخورد و این موضوع، به گرانی خودرو و افزایش حباب قیمتها دامن میزند.
توزیع ناعادلانه خودرو در پایتخت
در حال حاضر در تهران برخی خانوادهها به تعداد اعضای خانواده خودرو دارند. به همین دلیل، اگر در تهران بیش از چهار میلیون خودرو وجود دارد، برخی از خانوادههای سه یا چهار نفره سه یا چهار خودرو دارند. این بهروشنی نشان میدهد که توزیع مالکیت خودرو در پایتخت نابرابر است؛ هستند خانوادههایی که هیچ خودرویی ندارند و همین مسئله منجر شده که در زمان جنگ بازار خودرو تقاضا داشته باشد.
البته در شرایطی که جنگها طولانی میشوند، عمدتاً خانوادههایی که چند خودرو دارند متوجه میشوند که این تعداد خودرو برای آنها اضافه است و در شرایط ترک شهر نمیتوانند همه خودروها را با خود ببرند. به همین دلیل، عمدتاً در جنگهای طولانی، در بازار خودرو قیمتها میتواند تعدیل شود چون افراد خانوادههایی که چند خودرو دارند، تعداد خودرو اضافی را به بازار عرضه میکنند تا آنها را تبدیل به پول نقد کنند که راهی برای کاهش آسیبهای اقتصادی در دل بحران است.
بنابراین، شاید اتفاقاتی که در تقاضای بازار خودرو تهران رخ داد، یک واکنش اولیه بود و در ادامه میتوانست نتیجه معکوس داشته باشد. درواقع بسیاری از افرادی که به سرعت شهر را ترک کرده بودند، دوباره برمیگشتند و خودروهایی که اضافه در پارکینگ نگهداری میکردند را در بازار عرضه میکردند. بهطور قطع، این موضوع میتوانست منجر به افزایش عرضه و کاهش قیمتها شود.
700هزار خودروی بلوکه در تهران
بهطور کلی در تهران بیش از ۷۰۰هزار خودرو در پارکینگها بلوکه هستند. برخی آنها را برای سرمایهگذاری نگهداری میکنند تا پس از افزایش قیمت، این خودروها را گرانتر بفروشند. برخی هم برای فرزندان خود خودروهایی خریدند که چندان استفادهای از آن نمیکنند و فقط کاربرد دوردور در شبهای تهران دارد.
بنابراین با توجه به اینکه در تهران بیش از ۴.۲ میلیون خودروی سواری در حال تردد است. این رقم در شهری با جمعیت حدود ۹ میلیون نفر به این معناست که بهطور میانگین به ازای هر دو نفر، یک خودرو وجود دارد. اگر در شرایط بحرانی مانند جنگ، بهصورت عرضه فشرده و ناگهانی در بازار خودرو بروز کند، همان ۷۰۰ هزار خودرو اضافی میتوانند به شکست قیمتها منجر شوند.
از سوی دیگر، دادههای منتشرشده نشان میدهد که ۲.۸ میلیون دستگاه از خودروهای تهران کارکرده و در چرخه مصرف هستند. این یعنی بخش بزرگی از ناوگان خودروهای شخصی در تهران در حال استفاده روزمرهاند که بهعنوان دارایی سرمایهای نیز محسوب میشوند و در جنگ میتواند مورد آسیب قرار بگیرد به همین دلیل برخی در زمان جنگ از شهر خارج میشوند تا از همین سرمایه خود مراقبت کنند.
از منظر سیاستگذاری، این دادهها نشان میدهد که بازار خودرو تهران در برابر شوکها، رفتاری دومرحلهای دارد: ابتدا جهش تقاضا و افزایش قیمت، سپس بازگشت عرضه و تعدیل نسبی. این الگو میتواند مبنایی برای طراحی ابزارهای مداخلهای مانند مالیات بر خودروهای بلااستفاده، مشوقهای عرضه اضطراری یا تسهیل فروش خودروهای مازاد در پلتفرمهای رسمی باشد.
به عبارتی با بازگشت تدریجی برخی از شهروندانی که تهران را ترک کرده بودند، بازار خودرو آرام شد و حتی شاهد حضور فروشندگان خردی شده که عمدتاً مالکان خودروهای بلااستفاده یا مازاد بودند. خودروهایی که تا پیش از جنگ، نقش دارایی غیرفعال یا ذخیره سرمایهای را ایفا میکردند، اکنون بهعنوان ابزاری برای تأمین نقدینگی یا جابهجایی دارایی وارد بازار میشوند. این تغییر رفتار، نمود بارزی از چرخههای تطبیقی درون جامعهای است که در معرض فشار روانی شدید قرار گرفته بود.
آینهای از رفتار اجتماعی در دل بحران
در کنار این موج عرضه، برخی خانوارهایی که به دلیل نبود خودروی شخصی در روزهای نخست بحران دچار چالش شده بودند یا در دوران جنگ ۱۲ روزه مجبور به اجاره خودرو شده بودند حالا خریدار شدند. این تغییرات منجر به شکلگیری یک رفتار هیبریدی در بازار شده و در چنین بستری، سیاستگذاران باید به طراحی مداخلات هوشمندانهتری اقدام کنند؛ ازجمله ارائه مشوق برای عرضه خودروهای غیرفعال، تسهیل فرآیند نقل و انتقال در پلتفرمهای امن و حتی طراحی مکانیزمهای پایش سیستمی برای مدیریت تعادل بازار در شرایط ناپایدار.