تقلبی که به خون نشست
در جریان بازی قمار بین سه کارگر افغان در ساختمانی نیمهکاره، یکی از آنان بهدلیل تقلب با ضربات چاقو کشته شد
هفت صبح| اواسط سال قبل جسد مرد جوان افغان در حالی که با اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده بود در یک ساختمان نیمهکاره در مرکز شهر تهران کشف شد. بلافاصله تلاش برای رازگشایی از ماجرا آغاز گردید و تیم جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران و همچنین تیم تشخیص هویت برای رسیدگی به موضوع در محل کشف جسد حاضر شدند.
بررسیهای ابتدایی حکایت از آن داشت که حدود دوازده ساعت از وقوع جنایت میگذرد و این به معنی این بود که مقتول به نام شکور شب قبل کشته شده است. بنابراین عامل یا عاملین جنایت نمیتوانستند از محل وقوع جرم زیاد دور شده باشند. به همین جهت اقدامات ضربالاجل پلیس برای شناسایی و دستگیری جنایتکاران آغاز شد و با دستور بازپرس جنایی پرینت آخرین تماسهای شکور گرفته شد.
بررسیها نشان میداد که شکور آخرین بار با دو نفر از دوستانش به نامهای صالح و داود در تماس بوده است که آنها هم از کارگران همان ساختمان بودند اما درست بعد از وقوع جنایت به طرز مرموزی غیبشان زده بود. همین کافی بود که دوستان شکور به عنوان تنها مظنونین پرونده تحت تعقیب قرار بگیرند و سرانجام بازداشت شدند.
اعتراف به قتل
متهمان بعد از دستگیری در برابر ماموران جنایی به قتل اعتراف کردند.صالح در شرح جزئیات جنایت گفت:«من و شکور و داود همیشه با همدیگر شرط بندی میکردیم و بازی میکردیم. آن شب از قبل با هم قرار بازی گذاشته بودیم اما در جریان بازی متوجه جرزنی شکور شدیم. من قبلا هم به داود گفته بودم که شکور در بازی تقلب میکند و از طرفی چند بار پیش آمده بود که موقع باخت به ما میگفت بازی را قبول ندارد و بهانه میآورد تا پول را ما بپیچاند. این رفتارهایش کفر ما را بالا آورده بود و شب حادثه وقتی دوباره این کار را تکرار کرد ما واقعا عصبانی شدیم و به او گفتیم تو فقط میخواهی جیب ما را خالی کنی. وقتی دعوایمان بالا گرفت من و داود با چاقویی که همراه داشتیم هر کدام چند ضربه به شکور زدیم و متواری شدیم.»
داود نیز در ادامه اعترافاتش صحبتهای دوست خود را تائید کرد و به این ترتیب با طی روند قانونی و تکمیل تحقیقات، بعد از صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده و متهمان پای میز محاکمه رفتند.
در دادگاه
در این جلسه رسیدگی متهمان اعترافات قبلی خود را به کلی منکر شدند و صالح گفت:«اعترافات قبلی ما تحت فشار بود. من و داود در شب حادثه در ساختمان نیمه کارهای که شکور نگهبان آنجا بود حضور نداشتیم و اصلا نمیدانم آن شب او با چه کسی درگیر شده و به دست چه کسی به قتل رسیده است.»
داود نیز گفت:«من و دوستم هر دو زیر 18 سال سن داریم اما در مرجع قضایی ذی صلاح به پرونده ما رسیدگی نشد.» با این ادعای متهم قاضی دادگاه به چهت روشن شدن سن دقیق متهمان پرونده را به مرحله تحقیقات ارجاع مجدد داد و رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن این موضوع تجدید شد.