کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۸۹۵۲
تاریخ خبر:
پدر مقتول اعلام کرد ‌‌از خون فرزندش گذشت نمی‌کند

پایان خونین درگیری زن و شوهری با قتل برادرزن

پایان خونین درگیری زن و شوهری با قتل برادرزن

چند ماهی که از عقد من و حمیرا گذشت، او شروع به بهانه‌گیری کرد

هفت صبح|  اواخر سال 1403 مرد جوانی به نام حمید در حالی که با ضربات چاقو به شدت مجروح شده بود، توسط خانواده خود به بیمارستان منتقل شد.بلافاصله اقدامات درمانی تیم پزشکان و پرستاران برای نجات جان مرد جوان آغاز شد اما شدت ضربات وارد شده بر بدن حمید به قدری زیاد بود که او جان خود را از دست داد.

 

به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت و بازپرس جنایی بالای سر جسد حمید در سردخانه بیمارستان حاضر شده و تحقیقات را آغاز کردند.نخستین کسانی که هدف تحقیقات قرار گرفتند، خانواده حمید بودند که او را با حال وخیم به بیمارستان منتقل کرده بودند.آنها گفتند که حمید در درگیری با داماد خانواده به نام ایمان مجروح شده و جان خود را از دست داده است.

 

 اولین تحقیقات

خواهر مقتول به نام حمیرا که شوهرش عامل این جنایت بود، در نخستین تحقیقات گفت:«مدتی قبل با جوانی به نام ایمان عقد کردم و قرار بود با همدیگر زیر یک سقف برویم اما وقتی چند ماهی از ازدواج ما گذشت، به این نتیجه رسیدم که ایمان مرد مناسبی برای زندگی من نیست.

 

با توجه به اینکه قبلا هم یک بار در زندگی مشترک شکست خورده بودم و از ازدواج قبلی‌ام دو فرزند دارم؛ دلم نمی‌خواست با طولانی شدن مدت زندگی‌ام با ایمان بار دیگر فرزندانم دچار آسیب شوند.برای همین تصمیم گرفتم هر چه زودتر به این ازدواج پایان دهم و به ایمان گفتم که نمی‌خواهم با تو زندگی کنم اما او دست‌بردار نبود و برای من و خانواده‌ام مزاحمت ایجاد می‌کرد.»

 

این زن جوان ادامه داد:«تصمیم من برای پایان دادن به این ازدواج قاطع بود برای همین اصلا دلم نمی‌خواست بار دیگر ایمان را ببینم.مطمئن بودم با او آینده‌ای ندارم و به مشکلات و بن‌بست برمی‌خوریم.‌ اما ایمان که نمی‌توانست با من وارد گفت‌وگو شود، روز حادثه مقابل خانه‌مان آمد و با برادرم درگیر شد.او در جریان درگیری با قمه بزرگی که همراه داشت، به برادرم چهار، پنج ضربه کاری وارد کرد‌ و او را به کام مرگ کشاند.»

 

با اظهارات خانواده مقتول، داماد خانوده ردیابی و دستگیر شد و از همان ابتدا به جنایت مرگبار اعتراف کرد. با اعتراف و اقاریر صریح متهم، بازسازی صحنه جرم و صدور کیفرخواست؛ پرونده پس از تکمیل تحقیقات برای رسیدگی به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم پای میز محاکمه رفت.

 

   در دادگاه

در ابتدای جلسه رسیدگی پدر حمید به عنوان ولی‌دم پرونده پای تریبون قرار گرفت و گفت:«من فقط یک پسر داشتم که ایمان او را بی‌رحمانه از من گرفت.از روزی که تنها پسرمان به قتل رسیده، زندگی‌مان سیاه شده و برای همین من به هیچ وجه از خون پسرم نمی‌گذرم و تقاضای من قصاص قاتل فرزندم است.»

 

سپس نوبت به متهم رسید که برای دفاع از خود پای میز محاکمه حاضر شود.ایمان در دفاع از خود جزئیات حادثه را شرح داد و گفت:«من و حمیرا هر دو در یکی از بیمارستان‌های تهران به عنوان خدمه مشغول کار  بودیم. مدتی بود که من دلباخته حمیرا شده بودم اما خانواده من به دلیل اینکه او قبلا ازدواج کرده و دارای دو فرزند بود، با ازدواج‌مان مخالف بودند.از طرفی خود حمیرا می‌گفت که دلش نمی‌خواهد بار دیگر با یک انتخاب اشتباه در زندگی‌اش دچار شکست شود اما به حدی او را دوست داشتم که حاضر بودم برای رسیدن به او، خودش و بقیه را به هر نحوی شده راضی کنم.»

 

متهم ادامه داد:«به حمیرا گفتم هر کاری لازم باشد برای جلب رضایت او می‌کنم.او هم از من خواست ماشینم را به نامش بزنم و بعد هم مبلغ زیادی پول به او دادم. بالاخره هرطور بود خانواده من هم راضی به این وصلت شدند و عقد کردیم. حمیرا برای من شرط گذاشته بود که فرزندانش را هم از همسر قبلی‌اش بگیرم تا با ما زندگی کنند و من حتی این شرطش را هم قبول کردم.بعد از عقد هم سعی می‌کردم برای او چیزی کم نگذارم و به مناسبت‌های مختلف هدیه‌های خیلی گران‌قیمتی را که در نظر داشت برایش تهیه می‌کردم.به عنوان مثال در مراسم شب یلدا حدود 40 میلیون تومان بابت هدایای مراسم آن شب هزینه کردم.»

 

متهم در مورد شروع اختلافات خود با حمیرا گفت:«چند ماهی که از عقد من و حمیرا گذشت، او شروع به بهانه‌گیری کرد و می‌گفت من نمی‌توانم او را خوشبخت کنم.حمیرا تصمیم به جدایی گرفته بود و من نتوانستم او را متقاعد به ادامه زندگی کنم؛ برای همین به او گفتم لااقل ماشین و پول‌های من را پس بده اما او قبول نمی‌کرد که این اموال را به من برگرداند.هر بار می‌خواستم با او صحبت کنم موفق نمی‌شدم.

 

برای همین چند بار سراغ خانواده‌اش رفتم و همین باعث ایجاد درگیری بین من و خانواده همسرم شد.تا اینکه شب قبل از حادثه به برادرش گفتم که می‌خواهم به خانه‌شان بیایم و به حدی خشمگین بودم که فردای آن روز با خودم یک چاقو هم بردم. وقتی مقابل خانه پدری حمیرا رسیدم، برادرش مقابل در آمد و با هم درگیر شدیم و من در جریان عصبانیت و خشم به او چند ضربه چاقو زدم.از این اتفاق خیلی پشیمانم و تقاضای بخشش دارم.»

قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.

 

سایر اخبارحوادثرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۳۸۹۵۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر