وقتی قمه قانون میخواهد

قتل سروش ستوده و هشدار پلیس درباره بازار خریدوفروش چاقو و شمشیر
هفت صبح| موتورسیکلت در کناری از خیابان ولنجک متوقف بود. جوانی به نام سروش ستوده، مربی بدنسازی، بیخبر از حادثهای که چند ثانیه بعد در کمینش نشسته بود، مقابل فروشگاهی ایستاده بود. ناگهان دو موتورسوار به او نزدیک شدند و تلفن همراهش را قاپیدند. سروش اما، بیدرنگ به تعقیب آنها پرداخت؛ تصمیمی که به قیمت جانش تمام شد.
یکی از مهاجمان با چاقویی تیز سه ضربه به گردن و شانهاش وارد کرد و او همانجا، در محل جنایت جان سپرد. با ورود کارآگاهان اداره آگاهی، بررسیهای میدانی و بازبینی دوربینهای اطراف محل حادثه آغاز شد تا رد مهاجمان گرفته شود. پیکر بیجان سروش برای بررسیهای تخصصی به پزشکی قانونی منتقل شد؛ اما پرسش بیپاسخ هنوز این است: چاقویی که جان او را گرفت، از کجا آمده بود و چرا به این راحتی در دسترس بود؟
تقریباً روزی نیست که خبری از درگیری با چاقو یا قمه در رسانهها و فضای مجازی منتشر نشود. تیزیهایی که بهسادگی در خیابانها دست به دست میشوند، حالا دیگر فقط ابزار دعوا و زورگیری نیستند، بلکه به تهدیدی عمومی برای امنیت شهروندان تبدیل شدهاند.
ماجرای قتل سروش ستوده، تنها یکی از نمونههایی است که بار دیگر بحث رها بودن بازار سلاح سرد را به صدر اخبار بازگرداند.سروش، مربی ورزش، قربانی خشونتی شد که مدتهاست نسبت به آن هشدار داده شده بود؛ خشونتی که حالا دیگر فقط محصول خشم یا بیاحتیاطی نیست، بلکه بخشی از آن نتیجه سکوت قانون در تولید، فروش و حمل سلاحهای سرد است. هشدارها بارها از سوی رسانهها و حتی مقامهای انتظامی مطرح شدهاند؛ اما آنطور که پیداست، هنوز پاسخ درخوری داده نشده است.
سرهنگ سعید راستی، رئیس مرکز عملیات پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در همین باره گفته است: «اینکه چاقو وسیلهای ضروری برای خانه یا مغازه است، قابل انکار نیست. اما چاقوهایی که این روزها در کشور به وفور تولید میشوند، بسیار فراتر از نیاز آشپزخانه یا قصابی هستند. شمشیر، قمه، پنجهبوکس، نیمچه و دیگر ابزارهای خطرناکی که تنها کاربردشان در درگیری و نزاع است، بهراحتی در بازار دست به دست میشوند.»
راستی با صراحت میگوید: «این وسایل در خانهها یا کشتارگاهها کاربردی ندارند، پس چرا چنین حجمی از آنها تولید میشود؟ باید مشخص باشد مبدأ و مقصد این ابزارها کجاست و چه کسانی پشت این بازار پرخطر هستند. ما در بررسیهای میدانی خود به این نتیجه رسیدهایم که بسیاری از این اقلام در استانهایی خارج از تهران تولید شده و به صورت گسترده توزیع میشوند.»
موضوع قابل تأمل دیگر، دسترسی آسان اراذل و اوباش به این سلاحهاست. به گفته راستی، در جریان دستگیری این افراد، پلیس بارها شاهد بوده که در خانه یا خودرویشان چندین نوع چاقو و قمه پیدا میشود. او تأکید میکند: «اگر تهیه این وسایل سخت شود، قطعاً از میزان استفاده از آنها هم کاسته میشود.
کاهش دسترسی، مستقیماً با کاهش جرائم مرتبط است.» در همین زمینه، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، سردار علی ولیپور گودرزی نیز از لزوم تدوین قانون مشخص برای ممنوعیت و کنترل چاقوهای بزرگ و قمهها خبر داده است. او میگوید: «بسیاری از سارقان خشن در سرقتها و زورگیریها از همین سلاحهای سرد استفاده میکنند. این وضعیت نهتنها جان مردم را تهدید میکند بلکه حس امنیت را نیز در سطح شهر از بین میبرد.»
ولیپور گودرزی تأکید میکند که اگرچه برخی چاقوهای بزرگ در مشاغل خاص مانند قصابی یا آشپزخانه کاربرد دارند، اما مرز میان ابزار کار و سلاح باید با دقت روشن شود. به همین دلیل نیز تدوین و تصویب قانونی جامع برای نظارت بر تولید، حمل و استفاده از سلاحهای سرد در دستور کار قرار گرفته است.
او البته یادآوری میکند که این موضوع نباید با تصمیمگیریهای شتابزده و کلیشهای پیگیری شود: «طرحی که در دست بررسی است باید بتواند میان کاربرد مشروع و سوءاستفاده از این وسایل تفکیک قائل شود؛ چرا که نمیتوان همه انواع چاقو را به یک چشم نگاه کرد.»
اکنون نهادهای قانونگذار و مجری منتظرند تا طرح مذکور چه زمانی تصویب خواهد شد و آیا میتواند مانعی مؤثر برابر زنجیره تولید، توزیع و استفاده از این سلاحهای مرگبار ایجاد کند یا نه، پرسشی است که تا روشن شدن سرنوشت قاتلان سروش ستوده و دیگر قربانیان، بیپاسخ باقی میماند.