مهندس روز، سارق شب | گفتگو با سارق خودروهای مناطق بالای شهر

کوروش با مدارک جعلی و هویت مهندسی، خودروهای گرانقیمت میدزدید
هفت صبح| زن جوان وقتی به رفتارهای همسر مهندس و پولدارش شک کرد، تصمیم گرفت او را تعقیب کند و این تعقیب راز سرقتهای سریالی همسرش را برملا کرد و کینهای که به خاطر این دروغ به دل گرفته بود باعث شد تا همسرش را به پلیس لو بدهد. «شوهرم دزد است، در حالی که به من گفته بود در نمایشگاه خودرویی کار میکند.»
این جمله را زن جوانی گفت که مقابل افسر نگهبان یکی از کلانتریها نشسته بود. او ادامه داد: کوروش زمانی که به خواستگاریام آمد به من گفت که مهندس است و وضع مالی خوبی دارد. من هم با این باور که او واقعیت را میگوید با کوروش ازدواج کردم. اما چند روزی از ازدواجمان نگذشته بود که شبها دیر به خانه میآمد و هر بار هم یک خودرو زیر پایش بود. میگفت خودروهای نمایشگاه ماشینی است که در آن کار میکند.
سارقی با هویت دروغین
او ادامه داد: چند بار از کوروش خواستم که آدرس نمایشگاهی که در آن کار میکند را بدهد اما قبول نکرد. رفتارهای مشکوک او باعث شد تا کوروش را تعقیب کنم و درنهایت ناباوری متوجه شدم که او به جای رفتن به نمایشگاه به سراغ خیابانهای بالای شهر میرود و خودروها را سرقت میکند. من حتی از این صحنهها فیلم و عکس گرفتهام. شوهرم به من دروغ گفت و خرج زندگیمان را با پولهای دزدی میدهد و من به شدت از این موضوع ناراحتم.»
بهدنبال صحبتهای زن جوان، ماموران پلیس بلافاصله به استعلام هویت کوروش پرداختند. بررسیها نشان میداد کوروش قبل از این نیز به خاطر سرقت خودرو بازداشت شده و سه سال در زندان بوده است. بدین ترتیب کارآگاهان به سراغ کوروش رفته و او را هنگامی که قصد ورود به خانهاش داشت و سوار بر خودروی سرقتی بود، دستگیر کردند. متهم جوان که ابتدا منکر بود، در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقتهای سریالیاش اعتراف کرد. متهم جوان در گفتوگو با خبرنگار ما جزئیات سرقتهایش را برملا کرد.
خودروها را چطور انتخاب میکردی؟
در مناطق بالای شهر پرسه میزدم و هر خودرویی که در سراشیبی پارک بود و روی آن خاک نشسته بود و از طرفی قفل فرمان و قفل پدال نداشت را برای سرقت انتخاب میکردم.
و چطور این خودروها سرقت میشدند؟
شگردها مختلف بود، گاهی اوقات کلاف میکردم، گاهی هم با ابزارهای خاص یا سیم در ماشین را باز میکردم.
فقط خودروهای ایرانی را سرقت میکردی؟
نه، به جز 206 و پژو پارس، سوناتا، ماکسیما، سراتو و خلاصه هر ماشینی که گیرم میآمد را سرقت میکردم.
با ماشینهای سرقتی چه میکردی؟
یا به شیوه سند نمره میفروختم یا اینکه اسقاط میکردم و هر قسمتی آن را جدا میفروختم.
بیشتر در مورد شگردهایت توضیح میدهی؟
سند نمره به این صورت است که یک ماشین سرقت میکردم. بعد در فضای مجازی به جستوجوی خرید خودروهای تصادفی میرفتم. خودرویی که مشابه خودروی سرقتی بود را میخریدم. بعد برای تغییر موتور و شماره شاسی و موارد دیگر نزد دوستانم میبردم و بعد تغییر ارکان میفروختم. اما اگر ماشین تصادفی گیرم نمیآمد که دردسرم بیشتر میشد و مجبور بودم که خودرو را قطعهقطعه کنم و قطعاتش را به فروش برسانم.
از سرقتها چقدر نصیبت میشد؟
اگر سند نمره میکردم، پول خرید ماشین تصادفی و حدود 30 میلیون تومان دستمزد همکارانم برای سند نمره را از پول یک خودرو در بازار کم کنید، پولی بود که گیرم آمد. اما اگر میخواستم اسقاط کنم حدود 60 تا 100 میلیون تومان بسته به نوع و مدل ماشین فرق میکرد.
سابقه داری؟
سرقت 206. سری قبل فقط 206 سرقت میکردم، برای اینکه عاشق این مدل خودرو هستم. ماشینها را سوار میشدم و بنزینش که تمام میشد در خیابان رها میکردم و به سراغ خودروی بعدی میرفتم.
چه شد که از سرقت 206 کارت به سرقت خودروهای دیگر کشید؟
زندان. در زندان مرا دوره کردند که چرا ماشینها را رها میکردی و بهتر بود که میفروختی. حتی همدستانم که در سند نمره کردن به من کمک میکنند همانهایی هستند که زمانی باهم هم سلولی و هم بندی بودیم.
تحصیل کردهای؟
لیسانس برق صنعتی دارم، اما نتوانستم با این مدرک کار کنم و یک شب که حالم از بیکاری خیلی گرفته بود یکی از دوستانم مرا به مهمانی دعوت کرد. به آنجا که رفتم صحبت از عشق سرعت و موتور و ماشین شد. با خودم گفتم من عاشق 206 هستم اما حتی یکبار هم پشت فرمان این ماشین ننشستهام و حالم بدتر شد. یکی از دوستانم که وضعم را دید پیگیر شد و وقتی ماجرا را فهمید گفت چرا از دیگران خودروهایشان را قرض نمیگیری. گفتم مگر کسی به من خودرو قرض میدهد؟ گفت نیاز نداره بگویی، خودرو را قرض بگیر و بعد از چند روز دور دور برگردان. خلاصه دوستم وسوسهام کرد و به من شگرد سرقت 206 را یاد داد.