مرور پرونده| راز سر به مهر سرنوشت این ناپدیدشدگان
در برخی پروندههای فقدان افراد هرگز ردی از مفقودی به دست نیامده است
هفت صبح| مادربزرگها یک مثلی میزنند که با تمام تلخیاش حقیقت دارد:«عزیز آدمیزاد جلوی چشمش پرپر بزند اما گم نشود!»هر چند سوگواری برای یک عزیز از دست رفته یکی از شدیدترین رنجهایی است که به انسانها تحمیل میشود اما رنج یک عمر چشم به راهی برای عزیزی که یک روز ناپدید شد و هرگز کسی نفهمید چه بلایی سرش آمد قابل وصف نیست. خانوادههایی که گم شده دارند یک لحظه از یاد او خارج نمیشوند: زنده است؟ درد و عذاب میکشد؟ گرسنه مانده؟ دلتنگ است؟
پنج ماه بیخبری از هلنا
پنج ماه گذشت؛ هلنا احمدی دختر ۱۱ ساله اصفهانی همچنان مفقود است. پنج ماه از مفقود شدن «هلنا احمدی»، دختر بچه ۱۱ ساله گذشت. خانواده در تقلا برای پیدا کردن دختر خود هستند.در این میان فردی هم به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شده است. خانواده هلنا احمدی آن شب برای تفریح به پارک نوژان رفته بودند اما هرگز فکر نمیکردند چنین اتفاق وحشتناکی دهم خرداد ماه را به کابوسی طولانی مدت تبدیل کند.
صدف سادات احمدی خواهر بزرگتر هلنا در جزئیات شب مفقود شدن هلنا گفت: 10 خرداد ماه سال جاری ما تصمیم گرفتیم که برای صرف شام و تفریح به همراه خانواده به پارک ناژوان برویم. ساعت نزدیک به 9 شب بود که به پارک رسیدیم و بعد از مدتی نشستن و نزدیک شدن ساعت به 10 شب تصمیم گرفتیم آتش روشن کنیم. هلنا با شنیدن این موضوع با اصرار فراوان درخواست کرد برای جمع کردن چوب کمی از ما دور شود اما تمامی اعضای خانواده با درخواست او مخالفت کردیم.
من به هلنا اعتماد داشتم و میدانستم دختری نیست که خطر کند و بیش از حد از ما دور شود به همین علت به او گفتم میتوانی تا آلاچیقی که در نزدیکی ما است بروی اما دورتر نرو. هلنا هم با پذیرفتن حرف من قبول کرد اما بعد از 10 دقیقه اثری از هلنا ندیدم و نگران او شدیم و پارک را برای جستوجوی او تا نزدیکی صبح زیر پا گذاشتیم اما اثری از او پیدا نکردیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا مظنون دستگیر شده از آشنایان است یا خیر گفت: بله براساس تحقیقات پلیس و بازبینی دوربینهای نصب شده در محل مفقود شدن هلنا مشخص شد یک آشنا با هلنا چندین دقیقه صحبت کرده و ما با دیدن تصاویر دوربینها متوجه شدیم متهم از آشنایان ما است. در واقع ما احتمال میدهیم این فرد با خانواده من خصومت شخصی دارد.او در ادامه در خصوص سرنخهای به دست آمده توسط پلیس گفت: پلیس توانسته اعترافاتی را از متهم بگیرد اما این اعترافات نتوانسته ما را به هلنا برساند. بعد از گذشت 80 روز همچنان مشخص نیست که با هلنا چه کرده است.
گمشدن معمایی سما جهانباز
25 تیرماه سال 1401 دختر 22 ساله اصفهانی به نام سما سیمیران جهانباز پس از سفر به شهر شیراز در خیابان معالیآباد شیراز ناپدید شد. موضوع این دختر گمشده خیلی سریع به مسئولان پلیسی و قضایی شهر شیراز مخابره شد و فرضیه ربوده شدن این دختر قوت گرفت.
بررسیهای ابتدایی حاکی از آن بود که چند روز قبل از حادثه سما جهانباز همراه مادرش به خانه عمهاش در شهر شیراز رفته بودند، عصر روزی که آنها قصد برگشتن به شهرشان را داشتند سما برای فروش طلایش از خانه خارج شده و بر اساس فیلم دوربینهای مدار بسته بعد از خارج شدن از پاساژ به طرز مشکوکی از دید دوربینهای نظارتی خارج و پس از آن دیگر به خانه بازنگشت.
در گام بعدی تحقیقات پلیسی در ادامه بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل ناپدید شدن این دختر جوان کارآگاهان پلیس آگاهی شیراز متوجه حضور مرد ناشناسی در اطراف سما شدند که از قبل از ورود او به پاساژ و تا زمانی که دوربینها در حال ضبط وقایع هستند به دنبال این دختر اصفهانی است .کارآگاهان پلیس پس از شناسایی این مرد جوان در اقدامی غافلگیرانه مظنون این پرونده را بازداشت کردند.
متهم در بازجوییهای اولیه خود گفت که هنگامی که سما را برای اولین بار روز حادثه در خیابان دیده بود از وی خوشش آمده و به قصد آشنایی و دوستی او را تعقیب میکرده و قصد دیگری نداشته و از ناپدید شدن این دختر جوان هم بیاطلاع است. بر اساس شواهد و مستندات موجود در پرونده و اظهارات شاهدین متهم اصلی پس از 2 ماه از زندان آزاد شد و از همان زمان این پرونده مرموز جنایی تاکنون که 21 ماه از آن گذشته است همچنان در حال بررسی است و به گفته پدر سما پرونده بعد از این چند ماه از اداره آدم ربایی به بازپرسی ویژه قتل فرستاده شده تا پلیس از این پس این پرونده را از دایره قتل دادسرای شیراز پیگیری کند.
آخرین تفریح با پارسا
یکی از گمشدهها که نام او را هنوز بسیاری از مردم به خاطر دارند، پارسا قندی است. ۱۱ تیر۹۶، خانواده قندی در حال بازگشت از شمال بودند که در تفریحگاهی به نام «نقششاه» توقفکردند. همه به اتفاق پارسای هشتساله مشغول جمعآوری چوب شدند اما بعد از مدتی ناگهان پارسا ناپدید شد. هرچه دنبالش گشتند، پیدایش نکردند. پدر به آگاهی آمل رفت و شکایتش را ثبت کرد. غواصان اطراف رودخانه را جستوجو کردند اما هیچ ردی از پارسا نیافتند.
با گذشت چند سال از مفقودشدن پارسا، عموی او درباره این حادثه گفت: «برخی افراد که دعانویس بودند، میگفتند پارسا همان سال ۹۶ به مقصد یکی از کشورهای خارجی از ایران خارج شد که ما باور نکردیم. چندبار هم از طریق پلیسآگاهی از یکی دو جسد بازدید کردیم که هیچکدام پارسا نبود. سال گذشته هم خانمی ادعا کرد پارسا را در عقب خودرویی دیده است اما بعد از پیگیری متوجه شدیم پلاک سرقتی بوده است و به نتیجهای نرسیدیم. هنوز هم امید داریم تا شاید پارسا را پیدا کنیم.»
ناپدید شدن دخترک خردسال در قلعه نو
۲۵ شهریور ۹۸ آخرین روزی بود که زهرا حسینی، کودک دوساله دیده شد و پس از آن دخترک از مقابل خانهاش در منطقه قلعهنوی شهرری ناپدید گردید. آن روز زهرا همراه خواهر هفتسالهاش نفیسه جلوی در خانه بود. نفیسه به خانه برگشت و زهرا هم پشتسرش بود اما یک لحظه وقتی نفیسه برگشت، دیگر هیچ اثری از زهرای دوساله نبود. دوربین آژانس نزدیک خانه زهرا هم بررسی شد که نشان میداد زهرا و خواهرش وارد خانه شدند اما در میانه راه زهرا به داخل کوچه برگشت و پس از آن ناپدید شد. با گذشت بیش از سه سال از مفقودی زهرا، پدربزرگ از آخرین خبرها توضیح داد: «همهجا را دنبال زهرا گشتیم، از تهران تا چهارمحالوبختیاری. چند جا هم با خود آگاهی رفتیم اما نتیجهای نداشت. در این مدت هرکاری که لازم بود انجام دادیم اما متاسفانه راه به جایی نبردیم.»
ربودن ماهور از آغوش مادرش
ماهور، پسرک چشمسبزی است که ۱۸آذرماه سال ۱۴۰۰ در شهرری و توسط دو زن کودکربا ربوده شد. ماهور زمانی که از مادرش دزدیده شد، فقط هشتماهش بود.مادر ماهور درباره این حادثه گفت: «من از شوهرم جدا شدم و سرپرستی تنها فرزندم را به عهده داشتم. برای تامین مخارج زندگی خودم و پسرم چارهای جز کارکردن نداشتم و برای همین در ایستگاه متروی شهرری شروع به دستفروشی کردم.
روز حادثه مشغول کار بودم که دو زن با یک لیوان چای به من نزدیک شدند. ماهور در آغوشم بود که یکی از زنان لیوان چای را به من داد و من هم نوشیدم و بیهوش شدم. وقتی بههوشآمدم متوجه ربودن کودکم توسط آن دو زن شدم. حدود یک سال از دزدیدهشدن پسرم میگذرد و بعد از آن بیمار و خانهنشین شدم. حتی توان کارکردن هم ندارم. تنها امیدم یافتن پسرم است.
ماموران پلیس تلاش خود را برای یافتن ردی از آدم ربایان آغاز کردند.در جریان تحقیقات تصویری از آدم ربا که به ثبت دوربین مدار بسته یکی از مغازههای نزدیک محل حادثه رسیده بود نیز به دست آمد ولی در این تصویر، زنی که ماهور را دزدیده بود ماسک به صورت داشت.به این ترتیب علی رغم به دست آمدن عکس نیمه واضحی از آدم ربا هنوز ردی از ماهور پیدا نشده است.