مرگ هولناک مادر جوان در جریان سقط جنین غیرقانونی
پزشکی قانونی تقصیر صددرصد پزشک در این پرونده را محرز دانست
هفت صبح| اواخر سال 99 رسیدگی به مرگ مشکوک زن جوانی به نام فریبا با اعلام از سوی یکی از بیمارستانهای شرق تهران در دستور کار جنایی قرار گرفت.به این ترتیب خیلی سریع تیم جنایی برای رسیدگی به موضوع وارد عمل شد و مشخص شد فریبا باردار بوده و ساعتی قبل از مرگ به مطب پزشک زنان مراجعه کرده بود تا جنین خود را به صورت غیرقانونی توسط آن پزشک سقط کند. اما در جریان این عمل حال فریبا وخیم شده و سرانجام به کام مرگ فرو میرود که در این راستا اقدامات درمانی نیز برای نجات جانش موثر نبود.
در حالی که تحقیقات برای محرز شدن علت تامه فوت و سهم تقصیر مقصران احتمالی آغاز شده بود، جسد فریبا برای بررسیهای لازم به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان سازمان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایشات و معاینات لازم اعلام کردند که مرگ فریبا در اثر نارسایی ریوی رخ داده و صددرصد خانم دکتر مقصر شناخته شد.به این ترتیب برای این پزشک و منشی مطب او که به نظر میرسید در جریان انجام عمل غیرقانونی بوده پرونده تشکیل شد.
تشکیل پرونده برای شوهر زن
در ادامه جریان رسیدگی، مادر فریبا با مراجعه به مراجع قضایی علیه شوهر فریبا یعنی داماد خود شکایت ثبت کرد.او در تشریح این شکایت گفت:«وقتی دخترم متوجه بارداری خود شد، شوهرش میگفت که ما فرزند داریم و دیگر بچه نمیخواهیم.چون آنها صاحب یک دختر 15 ساله هستند.»
مادر فریبا در ادامه گفت:«دامادم هر روز زیر گوش فریبا میخواند که بچه را سقط کند.فریبا هم به فکر افتاد که تا دیر نشده کاری برای سقط جنین انجام دهد به دلیل اینکه از جانب شوهرش تحت فشار بود. برای همین من دامادم را نیز در مرگ دخترم مقصر میدانم و از او نیز شکایت دارم.» با شکایت مادر فریبا برای شوهر مقتول نیز عنوان اتهامی تعیین شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.به این ترتیب شمارش معکوس برای محاکمه هر سه متهم این پرونده آغاز شد.
مرگ یک متهم
در حالی که چند ماه از مرگ هولناک فریبا میگذشت و هنوز موعد رسیدگی به این پرونده در دادگاه نرسیده بود؛ خانم دکتر که متهم به مباشرت در قتل شبه عمدی فریبا شناخته بود فوت کرد و به این ترتیب رسیدگی به این پرونده با دو متهم یعنی منشی مطب و شوهر فریبا ادامه پیدا کرد.
در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده، دختر فریبا به عنوان ولی دم مادرش تقاضای دریافت دیه مادرش را از ارثیه ماترک خانم دکتر مطرح کرد.سپس خانم منشی از اتهام خود دفاع کرد و گفت:«چند وقتی میشد که به عنوان منشی خانم دکتر در مطب او مشغول به کار بودم اما از محتویات پرونده بیماران هیچ اطلاعی نداشتم.نقش من در مطب فقط تنظیم نوبتها و ساماندهی به وضعیت مراجعه بیماران بود.»
این متهم در ادامه گفت:«من اصلا اطلاعی نداشتم که بیماران خانم دکتر از جمله فریبا چه درخواستی از پزشک دارند و همچنین نمیدانستم خانم دکتر چه اقداماتی برای آنها قرار است انجام دهد.برای همین اتهام خود را قبول ندارم.»در ادامه شوهر فریبا به عنوان متهم بعدی در دفاع از خود گفت:«من اتهامم را قبول ندارم و از مرگ همسرم بسیار ناراحت و افسردهام.»
او در ادامه گفت:«وقتی فهمیدیم فریبا باردار است مطابق روال معمول آزمایشهای لازم دوران بارداری را برای مشخص شدن میزان سلامت جنین و مادر آغاز کردم.در این آزمایشها عنوان شده بود که جنین مشکوک به سندرم داون است. همین باعث شد که ما برای به دنیا آمدنش تردید کنیم.
حتی مادر فریبا که الان از من شکایت کرده نیز به همسرم میگفت سقط جنین بهتر از به دنیا آوردن فرزندی ناسالم است که قرار است یک عمر درگیر مداوا و مراقبت از او باشید.همه اینها باعث شد که همسرم به خواست خودش به فکر سقط جنین افتاده و این اقدام را انجام دهد.» با این دفاعیات، دادگاه رای تبرئه را برای هر دوی آنها صادر کرد. در ادامه بنا به درخواست ولی دم برای دریافت دیه از ارثیه ماترک خانم دکتر؛ اموال خانم دکتر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این پزشک اموال به جا ماندهای ندارد.
دیه از بیتالمال
با مشخص شدن وضعیت ارثیه خانم دکتر این بار ولی دم تقاضای دریافت دیه مقتول از صندوق بیتالمال را مطرح کرد.رسیدگی به این درخواست در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران مورد بررسی قرار گرفت و قضات برای صدور رای وارد شور شدند.