مزاحم مواد کشیدنم شد‌؛‌‌ کشتمش! | متهمان زیر ۱۸ سال هستند

هفت صبح| اواسط سال 1401 مرد میانسالی که از ناحیه گردن مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته بود با حال وخیم و خونریزی شدید به یکی از بیمارستان‌های جنوب تهران منتقل شد اما ساعتی بعد از انتقال او به بیمارستان به رغم تلاش کادر درمان برای معالجه او و نجات جانش به دلیل بریدگی شاهرگ، این مرد 50 ساله جان خود را از دست داد.

به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تیم جنایی به همراه کارآگاهان پلیس برای کشف راز ماجرا بالای سر جسد مقتول در سردخانه بیمارستان حاضر شده و تحقیقات خود را آغاز کردند.در همین حال با دستور بازپرس جنایی جسد به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد تا آزمایشات و معاینات لازم انجام شود.

اولین سرنخ

در ابتدای تحقیقات مشخص شد که مرد 50 ساله در جریان درگیری که در یک بوستان واقع در جنوب تهران رخ داده بود مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته است.به این ترتیب ماموران در اولین قدم از تحقیقات خود به همان پارک مراجعه کرده و پرس و جو را از رهگذران آغاز کرده تا به شاهدان عینی ماجرا رسیدند.

برخی شاهدان اظهار داشتند که دو نوجوان به نام‌های شهاب و سینا که از بچه‌های همین محله هم هستند با این مرد درگیر شده و او را مورد اصابت ضربه چاقو قرار دادند.به این ترتیب ردیابی شهاب و سینا در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و به عنوان اولین مظنونین پرونده تحت تعقیب قرار گرفتند.چندی نگذشت که هر دو نفر در همان حوالی شناسایی و دستگیر شدند.

اعتراف به قتل

متهمان بعد از انتقال به پلیس آگاهی به شرکت در نزاع مرگبار اقرار کردند. آنها در اولین اظهارات خود انگیزه این جنایت را درگیری آنی با یک رهگذر عنوان کرده و ادعا کردند که مقتول را نمی‌شناخته و هیچ خصومت یا کینه قبلی با او نداشتند.

سپس هر دو متهم با توجه به اینکه زیر 18 سال سن داشتند به کانون اصلاح و تربیت منتقل شده و منتظر طی روال قانونی در پرونده شدند.در ادامه روند رسیدگی به این پرونده، متهمان در همان پارک محل وقوع جنایت صحنه جرم را بازسازی کردند و بعد از تکمیل تحقیقات رسیدگی به پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه رسیدگی پدر و مادر مقتول به عنوان تنها اولیای دم پرونده تقاضای قصاص متهم اصلی پرونده را کردند و این در حالی است که مجازات قصاص تنها با علم قاضی مشمول متهم زیر 18 سال می‌شود.همچنین مشخص شد که مقتول هرگز ازدواج نکرده و همسر و فرزندی نداشته است.

سپس شهاب به عنوان متهم ردیف اول پرونده که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه اعزام شده بود در برابر اتهام مباشرت در قتل عمدی به دفاع از خود برخاست و در تشریح جزئیات جنایت گفت:«روز حادثه من و دوستم سینا در گوشه‌ای از پارک نشسته بودیم و در حال مصرف مواد مخدر بودیم.در همان حال نمی‌دانم سر و کله مقتول از کجا پیدا شد فقط وقتی به خودمان آمدیم که داشت به ما نزدیک می‌شد و با عصبانیت به ما فحاشی و توهین می‌کرد.

او می‌گفت بساط را جمع کنید و پی کارتان بروید. ما داشتیم هاج و واج او را نگاه می‌کردیم که شروع کرد به مشت و لگد زدن به ما که روی زمین نشسته بودیم. من از جایم بلند شدم و گفتم عمو چرا می‌زنی؟ اما او باز هم یقه من را گرفت و دست بردار نبود. من خیلی ترسیده بودم و می‌خواستم هر طور شده از آنجا و از آن وضعیتی که ما را دیده بود فرار کنم. اما او جلوی راهم ایستاده بود.»

متهم در ادامه گفت:«در همان حال من چاقویی را که در دست سینا بود از او گرفتم و جلوی صورت مرد میانسال گرفتم و همانطور که چاقو را در مشتم جلوی صورتش تکان می‌دادم تا مجبور شود عقب برود خودم عقب عقب می‌رفتم اما در یک لحظه چاقو به گردنش گیر کرد و خون از شاهرگش فواره زد.من و سینا هم از ترسمان پا به فرار گذاشتیم.»

بعد از پایان دفاعیات متهم ‌نوبت به سینا رسید که از خود دفاع کند و او گفت:«من هیچ نقشی در وقوع این ماجرا نداشتم.ما نشسته بودیم و مواد می‌کشیدیم و یک چاقو هم برای تقسیم کردن موادمخدرمان کنار بساطمان بود.یکدفعه مقتول نزدیک آمد و با ما درگیر شد و شهاب چاقو را دست گرفت که منجر به این حادثه شد.» بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.