کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۶۹۴۱
تاریخ خبر:

سناریوی سرقت مسلحانه طبق نقشه نامزد سابق | وعده عجیب سارق به دختر جوان

سناریوی سرقت مسلحانه طبق  نقشه نامزد سابق | وعده عجیب سارق به دختر جوان

مرد جوان که با وسوسه دختر مورد علاقه‌اش نقشه سرقت کشیده بود محاکمه شد

هفت صبح | دزد دل رحم و دوستش  که با طمع سرقت پول و طلا به خانه دوست نامزدش دستبرد زده بودند پای میز محاکمه ایستادند. آنها گفتند وقتی التماس‌های مالباخته را دیدند دلشان برایش سوخت و تصمیم به برگرداندن اموال سرقتی گرفتند اما همانجا بازداشت شدند.

 

سرقت مسلحانه از خانه دختر جوان

رسیدگی به این پرونده از آبان  ماه سال گذشته  با تماس دختر جوانی با پلیس آغاز شد. او که هراسان با مرکز 110 تماس گرفته بود از سرقت مسلحانه از خانه‌اش خبر داد.دختر جوان در گزارش اولیه خود با مرکز فوریت‌های پلیس 110 گفت:«در حالی که خودم در منزل حضور داشتم سارقان مسلح وارد خانه‌ام شدند و در مقابل چشمان وحشت زده من اموالم را بی‌توجه به التماس‌هایم سرقت کردند.آنها همین الان از خانه‌ام رفتند و احتمال می‌دهم که زیاد دور نشده باشند.»

 

با این تماس ماموران بلافاصله به خانه دختر جوان  در غرب تهران رفتند  و پیگیر ماجرا شدند.در حالی که ماموران در‌صدد تهیه گزارش صورت وضعیت از خانه مالباخته بودند،‌ اولین اظهارات دختر جوان را در گزارش خود ثبت کرده و شاکی اقدام به طرح گزارش ثبت شکایت کرد.

 

دختر جوان به نام سارا در اولین اظهارات خود به ماموران گفت: من به تنهایی زندگی می‌کنم.از مدت‌ها قبل در خانه‌های استیجاری مختلف سکونت می‌کردم تا اینکه آخرین بار کرایه خانه من خیلی بالا رفت و دیگر توان مالی برای پرداخت اجاره بها را نداشتم.برای همین به فکر افتادم که برای خودم همخانه‌ای بیاورم. بنابراین به تازگی خانه‌ای پیدا کرده بودم و می‌خواستم برای نقل مکان به خانه جدیدم اثاث کشی کنم.»

 

اظهارات شاکی 

سارا در ادامه گفت:«شب حادثه با دوست صمیمی‌ام مریم در حال جمع کردن وسایل و اسباب کشی به خانه جدید بودیم که یکباره دو مرد جوان با اسلحه گرم وارد خانه‌ام شدند. اصلا نفهمیدم چطور وارد ساختمان و چطور توانستند در آپارتمان را باز کنند.یکدفعه به خودم آمدم و دیدم که دو مرد غریبه نقابپوش وسط هال خانه‌ام ایستاده‌اند. نزدیک بود از ترس قالب تهی کنم.دستانم را روی گوشم گذاشته بودم و بی‌اختیار چند جیغ کوتاه کشیدم اما انگار زبانم داشت بند می‌آمد و صدایم به سختی از حنجره خارج می‌شد.حال و روز مریم هم بهتر از من نبود و نزدیک بود از شدت ترس بیهوش شود.او هم داد و فریاد کرد اما سر و صدای من و مریم به چند ثانیه کوتاه هم نکشید چون آن دو نفر در همان موقع به روی ما اسلحه کشیدند و گفتند اگر صدایمان در بیاید یک گلوله در مغزمان خالی می‌کنند.ما هم انگار واقعا لال شدیم.من که دیگر گلویم خشک شده بود و حتی نمی‌توانستم آب دهانم را قورت دهم.»

 

سارا در ادامه گفت:«سارقان اسلحه را به سمت ما نشانه رفتند و گفتند باید هر چه داریم به آنها بدهیم.بعد با تهدید، پول، طلا و  تلفن همراه مان را دزدیدند.آنها حتی  ماشین دوستم مریم را  که در پارکینگ قرار داشت با خود بردند.وقتی داشتند می‌رفتند یکدفعه اشک‌های من سرازیر شد و به خاطر آن دقایق وحشتناک بی‌اختیار گریه می‌کردم و به آنها التماس می‌کردم که اموال ما را با خود نبرند.گفتم آنچه دارید می‌برید تمام دار و ندار من و پس انداز چندین سال کارم است اما آنها به سرعت از خانه خارج شدند.»

 

وعده عجیب سارق

در ادامه اظهارات مریم به ثبت رسید.مریم نیز به عنوان دومین شاکی در تحقیقات به ماموران  اظهارات عجیبی را مطرح کرد و گفت:«یکی از سارقان هنگام خروج از خانه  وقتی التماس‌های من و دوستم را دید به من گفت چند روز دیگر خودرو و وسایل را برمی‌گرداند.»

 

با اظهارات دو شاکی تحقیقات پلیسی آغاز شد.چهار روز از این ماجرا گذشته بود که مریم  بار دیگر با پلیس تماس گرفت و گفت یکی از سارقان با او تماس گرفته و از او خواسته برای پس گرفتن ماشین و اموال سرقتی به حوالی  میدان منیریه برود.با اظهارات دختر جوان،او و دوستش در حالی در محل قرار حاضر شدند که ماموران پلیس آنها را نامحسوس تحت نظر گرفتند. دزدان در محل قرار خودرو مریم و اموال خانه سارا را تحویل دادند و در عملیات ویژه پلیس بازداشت شدند.

 

 اعتراف سارق آشنا

دو دزد مسلح بعد از دستگیری در همان مراحل ابتدایی بازجویی به جرمشان اعتراف کردند.یکی از آنها گفت: نامزدم ندا مدتی است در خانه سارا کار می‌کند. او به من گفته بود سارا در خانه‌اش مقدار زیادی پول و طلا دارد و قرار است  به زودی اسباب کشی کند وبه خانه جدیدی برود. من با شنیدن حرف‌های نامزدم وسوسه شدم و به فکر سرقت افتادم.  او ادامه داد:  روز اسباب‌کشی ندا با من تماس گرفت و گفت سارا می‌خواهد امروز اسبابش را ببرد. من و دوستم  که از قبل ماجرا را برایش توضیح داده بودم به خانه سارا رفتیم و دست به سرقت زدیم. اما دوستم موقع خروج از خانه وقتی التماس‌های دختر جوان را دید دلش برایش سوخت. او مرا راضی کرد تا اموال سرقتی را برگردانیم. اما همان موقع بازداشت شدیم.»

 

با اظهارات دو متهم ماموران به  ردیابی ندا پرداختند اما دریافتند او بعد از دستگیری نامزدش به محل نامعلومی گریخته است.با تکمیل تحقیقات برای دو مرد جوان به اتهام سرقت مسلحانه و برای ندا به اتهام معاونت در سرقت مسلحانه کیفرخواست صادر و پرونده‌شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

 

در دادگاه

در ابتدای جلسه شاکی پرونده درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. سپس دو متهم از خود دفاع کردند و گفتند به خاطر  مشکلات اقتصادی  تصمیم به سرقت گرفته بودند. نامزد ندا به قاضی گفت: وقتی ندا برایم گفت سارا پول و طلای زیادی در خانه‌اش دارد  وسوسه شدم و نقشه سرقت را کشیدیم. اما حالا پشیمان هستم. ندا بعد از این ماجرا متواری شده و خبری از او ندارم. با پایان اظهارات متهمان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.  

 

کدخبر: ۵۶۶۹۴۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر